سخن جندب در مجلس ابن زیاد 3

دینوری از حمید بن مسلم نقل میکند: عمر سعد با من دوست بود. وقتی از جنگ با حسین (ع) برمیگشت، پیش او رفته حالش را پرسیدم. گفت: از حالم مپرس که با بد وضعی به خانهام برگشتهام، پیوند خویشاوندی نزدیک را بریده و جنایتی بزرگ مرتکب شدهام. قال الدّینوریّ: و روی عن حُمید […]
ابن زیاد و سر مطهّر امام حسین علیه السلام 6

طبری از ابو مخنف از حمید بن مسلم چنین نقل میکند: عمر سعد مرا خواست و پیش خانوادهاش فرستاد تا خبر پیروزی و سلامتی او را بدهم. پیش خانوادهاش رفته خبر دادم. سپس آمدم تا نزد ابن زیاد بروم. دیدم که در قصر برای دیدار مردم نشسته است. من نیز همراه مردم وارد شدم. دیدم […]
فرستادن سر امام حسین علیه السلام و اصحاب نزد ابن زیاد 2

سیّد بن طاووس گوید: عمر سعد سر امام حسین (ع) را همان روز عاشورا همراه خولی و حمید بن مسلم پیش عبیدالله بن زیاد فرستاد و دستور داد سرهای بقیهی اصحاب و اهل بیت امام را از تن جدا سازند و آنها را همراه شمر و قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج فرستاد. آنان […]
فرستادن سر امام حسین علیه السلام و اصحاب نزد ابن زیاد 1

طبری گوید: عمر سعد، همان روز سر امام حسین (ع) را همراه خولی و حمید بن مسلم پیش ابن زیاد فرستاد. خولی خواست به قصر ببرد، در قصر بسته بود. به خانهی خود رفت و آن سر را زیر تشتی در خانهاش گذاشت. وی دو همسر داشت، یکی از بنی اسد، دیگری از حضرمیان به […]
غارت و آتش زدن خیمه ها 10

ابن کثیر به سند خود از جعفر بن محمّد نقل میکند: شمر میخواست امام زین العابدین (ع) را که کوچک و بیمار بود بکشد، حمید بن مسلم نگذاشت. عمر سعد آمد و گفت: کسی وارد خیمهی زنان نشود و کسی این نوجوان را نکشد و هر که هر چه برده برگرداند. به خدا هیچ کس […]
غارت و آتش زدن خیمه ها 9

شیخ مفید از حمید بن مسلم نقل میکند: به خدا قسم برخی از زنان و دختران را میدیدم که بر سر غارت لباسهایش نزاع بود. به علیّ بن الحسین (ع) رسیدیم که به شدّت بیمار بود و روی فرشی نشسته بود. گروهی با شمر بودند. به او گفتند: آیا این بیمار را نمیکشی؟ پیش خود […]
اصابت تیر بر پیشانی امام حسین علیه السلام 2

طبری گوید: ابو مخنف از صقعب بن زهیر از حُمید بن مسلم نقل میکند: امام حسین (ع) جبّهای از خز داشت، عمامه بر سر نهاده بود، و خضاب بر موهای خویش زده بود و شنیدم پیش از کشته شدن، در حالی که بر روی دو پا مثل سوارهای شجاع میجنگید و مواظب تیراندازان بود و […]
شهادت شیر خواره 4

ابو الفرج گفته است: عبدالله، فرزند امام حسین (ع) آن روز که کشته شد، خردسال بود. تیری به سوی او آمد، در حالی که در دامان پدرش بود او را ذبح کرد. احمد بن شبیب مرا حدیث کرد که احمد بن حارث، از مدائنی، از ابیمخنف، از سلیمان بن راشد، از حمید بن مسلم نقل […]
دست یافتن به چشمه آب 2

طبری گوید: عمر سعد، عمرو بن حجّاج را با 500 سوار فرستاد. آنان کنار فرات فرود آمدند و نگذاشتند حسین (ع) و اصحابش قطرهای آب بردارند. این سه روز قبل از شهادت حسین (ع) بود. عبد الله بن ابی حصین به امام میگفت: ای حسین! این آب را نمیبینی که مثل دل آسمان است. به […]