تکاثر در علم

این مسائل اقتضاء می‌کند که انسان بیش از اینکه از نظرِ علمی زحمت می‌کشد و عمرِ خود را با علم و تحصیلِ معارفِ حقّه و اخلاقیّاتِ علمی و حکمتِ نظری و شرعیّاتِ رساله‌ای اکتساب می‌کند، بیش از آن به زدودنِ حجاب‌های دل بپردازد که خودِ این‌ها انسان را مانندِ افرادِ پولدار نکند، بعضی از پولدارها […]

اهمیّت دعا و نحوه ی آن

یکی از خسارت‌ها این است که ما تصوّر کنیم باید دعا را حتماً بصورت جمعی بخوانیم، کارهای جمعی خیلی خوب است، مثل همین مجالس که ما هم مدام در مورد عظمت این مجالس عرض کرده‌ایم، مجالس اهل بیت علیهم السلام خیلی خوب است، خوب است که مجلس عزای سیّدالشّهداء علیه السلام اینطور شلوغ باشد، به […]

نیاز به شفاعت

همه‌ی عالَم در روز قیامت محتاجِ شفاعتِ پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، عملِ ما قابلِ عرضه نیست، ما چه داریم؟ مگر ما برای خودمان هستیم؟ مگر اعمالِ ما لایقِ عرضه به بارگاهِ پروردگار متعال است؟ کدام عملِ ما نمره دارد؟ کدام احسانِ ما بی‌ریا است؟ ما در کدام کارِ خیر […]

چه چیزهایی ما را در تواصی به حق بی انگیزه می کند؟

یک مورد هم از کارهایی بگویم که به ما یأس و ناامیدی می‌دهد، مسئله این است که ما چکار کنیم که بتوانیم تواصی به حق کنیم، چکار کنیم که پای کار بایستیم، چند مورد را عرض کردیم؛ چه چیزهایی خطرناک است، چه چیزهایی به ما یأس و ناامیدی می‌دهد، چه چیزهایی ما را بی‌انگیزه می‌کند […]

احوالاتِ آیت الله آقا شیخ محمد حسین محقق اصفهانی

مرحوم شهید آیت الله قدّوسی اعلی الله مقامه الشّریف هم مدیرِ مدرسه‌ی ما بودند و هم مدّتی برای ما عروة‌الوثقی می‌گفتند، هم حقِّ استادی به گردنِ ما دارند، هم درسِ اخلاق می‌فرمودند. اهل بودند، مثلِ من نبودند که حرف بزنند، او باور داشت، در دورانِ دادستانیِ او کمترین مصاحبه‌های رسانه‌ای برای آقای قدّوسی بود، خیلی […]

کار جهادی؛ راهی برای استقامت در تواصی به حق

ما فهمیده‌ایم که حق چیست و تواصی به حق هم این اندازه مهم است که ضرر نکنیم، تواصی به حق تجارت بزرگی است که حدود هشت شب با یکدیگر گفتگو کردیم، من چکار کنم که ثبات قدم داشته باشم و پای کار بایستم. یکی از راه‌ها کار جهادی است، کار جهادی چیست؟ وقتی شما سر کار […]

عالِمِ گمراه

مسئله‌ی ایمان، ایمانی که خدای متعال در این آیه با کلمه‌ی «إنَّما» مطرح کرده است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»[1] تأییدِ این آیه است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ»، آن باور، آن دلپذیری، آن دلدادگی، آن عقد و وابستگیِ جان به پروردگارِ متعال، آن حقیقتی است که ایمان با آن ظهور و […]

نماز؛ راهی برای استقامت در تواصی به حق

برای اینکه بدانیم چکار کنیم تا ما بتوانیم محکم بایستیم؟ خدای متعال چند ده مرتبه اگر شخصی… اینجاهایی که عرض می‌کنم من بیچاره هستم، فقط آیه‌ی قرآن را برای شما می‌خوانم، جای که ما را محکم نگه‌ می‌دارد که پای ما نلغزد که ضرر کنیم… فهمیده‌ایم که حق ولایت است و قصد داریم پای آن […]

اعمالِ خود را بزرگ نبینید

در مورد «بَلْعَمِ باعُورا» که مانندِ شیطان از عبرت‌های تکان‌دهنده‌ی قرآنی است، هم شیطان خوش سابقه است، عبادتِ شیطان محیّرالعقول است، کسی از ما انسان‌ها مثلِ شیطان عبادت نکرده است، و از نظرِ فضایی که این نفوذی در آن فضا قرار گرفته است، شش هزار سال در جَوِّ ملائکه بوده است، محیطِ فحشا نبوده است، […]

خدای شما کیست؟

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ»[1]. شاخصِ ایمان از منظرِ این آیه‌ی کریمه این است که قلب خدا را باورد کند، گاهی ذهن از نظرِ علمی قبول می‌کند، اما هوای نفس حجابِ دل است، با اینکه از نظرِ فکری، از نظرِ برهانی، از […]

عِلم و عَمل در بیان امیرالمؤمنین علیه السلام

وجود نازنین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه الصلاة و السلام در نهج البلاغه می‌فرمایند: «لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلاً، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً، إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا»[1] حواسِ شما باشد که علمِ خود را جهل قرار ندهید. خداوند متعال بعضی از این موجوداتِ دو پا را بعنوانِ «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ»[2] یا […]

مؤمنون چه کسانی هستند؟

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ»[1]. فرمود: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ» مؤمنون انحصاراً کسانی هستند که اولاً خدای متعال را باور کردند «آمَنُوا بِاللَّهِ»، و بعد راه را، یعنی هم مبدأ و هم مسیر را باور کرده‌اند که بدونِ رسالتِ رسول خدا صلی الله […]

معاشرت با افراد بد؛ یکی از علّت های از دست دادن یقین

باز یکی از چیزهایی که مهم است و امروز مبتلا به است، قبل از آنکه آن چند نکته را عرض کنم معاشرتِ با افرادِ بد، در روایاتِ ما تصریح شده است، و دیدنِ انسان‌هایِ بد در انسان اثرِ بد می‌گذارد، معاشرتِ با انسان‌هایِ حرام‌خور، با انسان‌هایِ بی‌دین، آرام آرام بی‌دینیِ آن‌ها به انسان سرایت می‌کند. لذا […]

تکرار گناه؛ یکی از علّت های از دست دادن یقین

سومین عامل که باعثِ نپذیرفتنِ حق در دلِ انسان است و انسان یقینِ خود را از دست می‌دهد «تکرارِ گناه» است. «الذَّنبُ عَلَی الذَّنب» وقتی انسان یک گناهی می‌کند، واجبِ فوری است که به سرعت توبه کند، اگر توبه نکرده گناهانِ بعدی آمدند، این می‌شود: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ»[1] دیگر دل سنگ […]