ترسم دمی که پرسش اين ماجرا شود

ترسم دمی که پرسش اين ماجرا شود دامان رحمت از کف مردم، رها شود ترسم که در شفاعت امت به روز حشر خاموش ازين گناه، لب انبيا شود آه از دمی! که سرور لب تشنگان، حسين سرگرم شکوه، با سر از تن جدا شود فرياد از آن زمان که ز بيداد کوفيان هنگام دادخواهی “خيرالنسا” […]

عنقاي قاف را هوس آشيانه بود

عنقاي قاف را هوس آشيانه بود غوغاي نينوا همه در ره بهانه بود جايي كه خورده بود مي، آنجا نهاد سر دردي كشي كه مست شراب شبانه بود يكباره سوخت زآتش غيرت، هواي عشق موهوم پرده اي اگر اندر ميانه بود در يك طبق به جلوهء جانان نثار كرد هر در شاهوار كش اندر خزانه […]

شبـی کـه صـبـح شهادت، در انتظـار تـو بـود

شبـی کـه صـبـح شهادت، در انتظـار تـو بـود         جــــــهان ، مسـخّـر روح  بـزرگــوار تـو بـود   لهیـب تشنـگی ات، روح دشت را می سوخت        فـــــرات مـوج زنـان گـرچـه در کـنـار تو بود   به رزم، قـصـد فـنـای جهـان گـرت می بود        نـه آسمـــان ، نـه زمیـن، مـردِ کـار زار تو بود   اگـر شـجـاعـت و […]

شب عاشورای حسینی

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري * وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْريَ * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ * يَفْقَهُوا قَوْلي‏».[1] «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصّلَاةُ عَلَی خَاتَمِ الأنبِیَاءِ وَ المُرْسَلین طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّةُ مَولَانَا بَقِیَّةِ اللهِ فِی الْعَالَمِین أَرْوَاحُنَا […]

شب تاسوعای حسینی

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري * وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْريَ * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ * يَفْقَهُوا قَوْلي‏».[1] «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصّلَاةُ عَلَی سَیِّدِ الأنبِیَاءِ وَ المُرْسَلینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّةُ مَولَانَا بَقِیَّةِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا […]

شب هفتم محرم

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري * وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ * يَفْقَهُوا قَوْلي‏».[1] «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصَّلَاةُ عَلَی خَاتَمِ الأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصومِینَ سِیَّمَا الحُجَّةِ بَقِیَّةِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ […]

مرثیه‌ی دختران عقیل 3

قندوزی گوید: فاطمه دختر عقیل، این‌گونه بر حسین (ع) مرثیه گفت: ای چشم! اگر گریه و ندبه می‌کنی، اشک بریز و ناله کن بر خاندان پیامبر. نُه نفر همه از فرزندان علی شهید شدند و پنج نفر از فرزندان عقیل.     قال القندوزیّ: قالت فاطمة بنت عقیل بن‌ أبی‌طالب ترثیه: عینی أبکی بعبرة و […]

مرثیه‌ی دختران عقیل 2

 طبرانی از مصعب بن زبیر چنین نقل می‌کند: زینب صغری دختر عقیل بن ابی‌طالب، در بقیع پیش مردم آمد؛ بر کشته‌های خویش در کربلا می‌گریست و می‌گفت: چه جواب خواهید داد اگر پیامبر خدا به شما که آخرین امّت‌هایید بگوید با اهل بیت و یاران و فرزندان من چه کردید؟ بعضی از آنان اسیر شدند […]

مرثیه‌ی دختران عقیل 1

شیخ مفید با سند خود از عبدالله بن عامر نقل می‌کند: چون خبر شهادت امام حسین (ع) به مدینه رسید، اسماء دختر عقیل بن ابی‌طالب با گروهی از زنان خانواده بیرون آمد تا آن‌که به قبر رسول خدا (ص) رسید و به آن پناهنده شد. ناله‌ای از دل برآورد، آن‌گاه رو به مهاجران و انصار […]

مرثیه ی حضرت زینب کبری علیه السلام

بحرانی گوید: از مرثیه‌ی زینب دختر فاطمه خواهر حسین (ع)، آن‌گاه که آنان را وارد دمشق کردند، این بود: آیا تو را اندوهگین نساخت این‌که حسن و حسین تشته شهید شدند، در حالی که فرمایگان سیراب بودند؟ می گفت: ای گروه! پدرم علی وصی است و مادر فاطمه‌ی پرهیزکار. بر فرزند مصطفی با جرعه آبی […]

مرثیه‌های رباب 2

شبلنجی از قول هشام بن کلبی نقل می‌کند: رباب از زنان نیک و برتر بود. پس از شهادت حسین (ع) از او خواستگاری کردند. گفت: بعد از رسول خدا (ص) پدر شوهر دیگری نخواهم گرفت. چون حسین (ع) شهید شد با ابیاتی برای او مرثیه گفت که از جمله‌ی آن‌ها چنین است: آن که نور […]

مرثیه‌های رباب 1

ابن جوزی نقل می‌کند که گفته‌اند: رباب، دختر امرءالقیس همسر امام حسین (ع) سر مطهّر را گرفت و بر دامان خود نهاد و آن را بوسید و این شعر را خواند: وای حسین! هرگز حسین را فراموش نخواهم کرد که نیزه‌ی دشمنان او را هدف قرار داد. او را در کربلا کشته وانهادند. خدا هرگز […]