منزلت امام حسين عليه السلام ميان امّت

يکی از موارد مهم و تاثير گذار در گستردگی تبليغی و پيام شهادت سيد الشهدا عليه السلام در جهان اسلام،جايگاه و منزلت ايشان ميان امت بودو يکی از ابعاد مهم در منزلت امام حسين عليه السلام بين امت مسلمان اين بود که ميدانستند او سيد الشهداست و علم مردم به اين مطلب اثر تبليغی بود که از زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و توسط شخص ايشان دامنه آن آغاز و رو به گسترش نهاده شد.

جلوگیری ماموران والی مکّه از خروج امام حسین علیه السلام

طبری با سند خویش از عقبة بن سمعان نقل می‌کند: چون حسین (ع) از مکّه بیرون شد، فرستادگان عمرو بن سعید به ریاست یحیی بن سعید راه را بر امام گرفتند و گفتند: برگرد! کجا می‌روی؟ امام اعتنایی نکرد و به راه ادامه داد. بین دو گروه برخورد پیش آمد و تازیانه‌ها به کار آمد. […]

سخن امام حسین علیه السلام با پسر زبیر

طبری به سند خود از عبد الله بن سلیم و مذری بن مشمعل نقل کرده که گفته‌اند: برای حج از کوفه بیرون آمده به مکّه رسیدیم. روز ترویه وارد شدیم و حسین و عبد الله بن زبیر را دیدیم که در نیمروز بین حجر اسماعیل و در کعبه ایستاده بودند. نزدیک آنان رفتیم. شنیدیم که […]

بررسى افق هاى پيروزى حسينى

به طور کلی می توان گفت در مقطع زمانی که حزب اموی بر سر کار بودند و حاکمييت سياسی جامع را در ظاهر بر عهده داشتند، عوام فريبی معاويه آنچنان دقيق و هدفمند انجام پذيرفت که ديدگاه مردم نسبت به حزب حاکم دارای رويکردی جديد گشت ، يعنی طبق اين هدف راهبردی و استراتژيک معاويه اسلام و امويت با هم يکی پنداشته گرديد و قيام امام حسين عليه السلام موجب جدايی اين دو و مقدمه ی انقلاب فکری واجتماعی مردم گشت ، و اين قيام برد اثر گذاری اش تا مقطع ظهور امتداد يافت و موجب شکل گيری ابدی جبهه حق در مقابل جبهه باطل بر پايه اين قيام گرديد.

بیرون آمدن امام از مکّه 2

شیخ مفید گوید: چون حسین (ع) خواست به سوی عراق برود، خانۀ خدا و بین صفا و مروه را طواف کرد، از احرام بیرون آمد و آن را عمره قرار داد. چون از بیم آن‌که او را در مکّه دستگیر کنند و نزد یزید بفرستند، نتوانست حج را به پایان ببرد. همراه خانواده، فرزندان و […]

بیرون آمدن امام از مکّه 1

ابن اعثم گوید: امام حسین (ع) یارانی را که می‌خواستند با او به عراق روند جمع کرد و به هر یک ده دینار و یک شتر برای حمل بار و ره توشه داد، آن‌گاه خانۀ کعبه و بین صفا و مروه را طواف کرد و آمادۀ خروج شد. دختران و خواهرانش را هم بر کجاوه‌ها […]

موضع گيرى معاويه نسبت به امام حسين عليه السلام

علت اصلی سازش معاويه با امام حسين عليه السلام و از سر راه بر نداشتن او را می توان در چند موضع مورد بررسی قرار داد که مهم ترين اين مواضع آن است که معاويه جايگاه و قداست اين خون و اثر گذاری آن را در تزلزل پايه های حکومت اش می دانست و لذا در مکتوبات تاريخی به جای مانده از آن زمان مشاهده می شود تا زمانی که اما حسين عليه السلام کاری عملی عليه حکومت معاويه انجام نداده است جبهه گيری مستقيم بين حکومت وايشان وجود نخواهد داشت.و اين رويه در حالی اعمال می شد که حضرت ابا عبد الله ديدگاه خويش در قبال حکومت طاغوتی بنی اميه را صراحتا بيان می فرمود و ممانعتی از سوی معاويه در خصوص مخالفت گفتاری حضرت اعمال نمی شد، مگر ارسال چند نامه و عوام فريبی در سطح اجتماع.

رسیدن خبر شهادت مسلم به امام حسین علیه السلام 2

دینوری گوید: شهادت مسلم بن عقیل، روز سه شنبه سوم ذیحجۀ سال 60 هجری بود. ناگفته نماند که حوادث کوفه در منابع تاریخی بسیاری آمده که برای اختصار، به همین اندازه بسنده می‌کنیم. خواستاران به آن منابع مراجعه کنند.     قال الدینوری: و کان قتل مسلم بن عقیل یوم الثّلاثاء لثلاث خلون من ذی […]

رسیدن خبر شهادت مسلم به امام حسین علیه السلام 1

ابن اعثم گوید: خبر شهادت مسلم به امام حسین (ع) رسید. مردی از اهل کوفه آمد. امام از او پرسید: از کجا می‌آیی؟ گفت: از کوفه. از آن‌جا بیرون نیامدم جز آن‌که مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم، در حالی که سرهای آنان را […]

نامه ابن زیاد به یزید

ابن اعثم گوید: ابن زیاد به یزید چنین نوشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم. به بندۀ خدا یزید بن معاویه امیر مؤمنان، از عبید الله بن زیاد. خدا را سپاس که حقّ امیر مؤمنان را گرفت و شرّ دشمنش را دفع کرد. امیر مؤمنان آگاه باشد که مسلم بن عقیل تفرقه‌افکن به کوفه آمد و در […]

در سوگ هانی و مسلم

سیّد بن طاووس گوید: از سروده‌ها در سوگ مسلم و هانی، این شعر است که سرایندۀ آن، عبد الله بن زبیر اسدی یا فرزدق یا سلیمان حنفی است: اگر نمی‌دانی مرگ چیست، به مسلم و هانی در بازار بنگر؛ به پهلوانی که شمشیر چهره‌اش را شکافته و دیگری از بلندی کشته افتاده است. ناپاک زاده‌ای […]

شهادت مسلم و هانی 2

ابن اعثم گوید: ابن زیاد دستور داد هانی را هم برده و به مسلم بن عقیل ملحق سازند. محمّد بن اشعث گفت: ای امیر! می‌دانی که موقعیّت او میان قبیله‌اش چیست. قبیلۀ او نیز می‌دانند که من و اسماء بن خارجه او را نزد تو آوردیم. تو را به خدا ای امیر! او را به […]