شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 7

 شیخ صدوق فرموده است: ابو علی بن زیاد همدانی با سند خویش از ثابت بن ابی‌صفیه چنین روایت کرده است: امام زین العابدین (ع) به عبیدالله، پسر عبّاس بن علی (ع) نگاه کرد و چشمانش اشک‌آلود شد. سپس فرمود: هیچ روزی چون روز جنگ احد بر پیامبر (ص) سخت نبود؛ روزی که عمویش حمزه، شیر […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 6

 غروی اصفهانی (در شعر خود) گفته است: شکستگی در چهره‌اش آشکار گشت و کوه‌ها از ناله‌ی وی از هم گسست. و چرا نه؟ در حالی که او جمال خشنودی او بود و خرسندی قلبش در حیات او نهفته بود. سرپرست خانواده‌اش و ساقی کودکانش و پرچمدار وی بود، با همّت بلندش. یکی بود امّا همه‌ی […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 5

علّامه‌ی مجلسی گفته است: می گویم: در برخی تألیفات اصحاب ماست که عبّاس، چون تنهایی امام را دید، نزد برادرش آمد و عرضه داشت: برادرم! آیا اذن میدان هست؟ حسین (ع) به شدّت گریست، سپس فرمود: برادرم! تو علمدار منی و اگر بروی سپاهم پراکنده می‌شود. عبّاس گفت: سینه‌ام تنگ شده و از زندگی سیر […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 4

خوارزمی گفته است: سپس عبّاس بن علی –که مادرش امّ البنین است و سقای سپاه بود- بیرون آمد و حمله کرد، در حالی که می‌گفت: به خدای عزیز و بزرگتر سوگنده خورده‌ام و به حجون و زمزم و حطیم و مسجد الحرام، صادقانه قسم خورده‌ام که امروز به خون خویش رنگین شوم، در راه حسین […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 3

 ابن شهر آشوب گفته است: عبّاس سقا، قمر بنی هاشم و علمدار حسین (ع) و بزرگترین برادرانش بود. در پی آب بیرون آمد. بر او حمله کردند. او هم بر آنان تاخت، در حالی که می‌گفت: هرگز از مرگ نمی‌ترسم، آن‌گاه که مرگ فراز آید، جانم به فدای جان مصطفای پاک باد! من عبّاسم که […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 2

 شیخ مفید گفته است: آن گروه بر حسین بن علی (ع) حمله آوردند و بر سپاه او چیره گشتند. تشنگی بر آن حضرت غلبه کرد. سوار بر اسب شد و آهنگ فرات کرد، در حالی که برادرش عبّاس هم پیش روی او بود. سپاه ابن سعد ملعون راه را بر او بستند. مردی از بنی […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 1

ابو الفرج گفته است: عبّاس بن علیّ بن ابی‌طالب که کنیه‌اش ابو الفضل است و مادر او نیز امّ البنین و بزرگترین فرزند امّ البنین است و آخرین کسی است از برادرانش که از این پدر و مادر به  شهادت رسید چون فرزند داشت ولی آن برادران فرزند نداشتند، از این رو آنان را جلوتر […]

شهادت عبدالله بن علیّ بن ابی‌طالب علیه السلام

ابن اعثم گفته است: پس از وی برادرش عبدالله بن علی به میدان رفت، در حالی که رجز می‌خواند و می‌گفت: منم فرزند صاحب بزرگواری و بخشندگی، آن علی نیکوکار و صاحب کارهای شایسته است، شمشیر برنده و عقوبت‌کننده‌ی پیامبر، در هر روزی که هراس‌ها پشت در پشت هم درآیند. سپس حمله کرد و جنگید […]

شهادت جعفر بن علی بن ابی طالب علیه السلام 2

ابو الفرج گوید: مارد او نیز امّ البنین است. یحیی بن حسن از علیّ بن ابراهیم با سندی که در خبر عبدالله آوردم گفته است: جعفر بن علیّ بن ابی‌طالب نوزده ساله بود که به شهادت رسید.      قال أبو الفرج: و أُمّه أُمّ البنین أیضاً. قال یحیی بن الحس، عن علیّ بن إبراهیم، […]

شهادت جعفر بن علی بن ابی طالب علیه السلام 1

 ابن اعثم گفته است: پس از وی برادرش جعفر بن علیّ بن ابی‌طالب به میدان رفت. مادرش امّ البنین دختر حزام است. آغاز به رجز خواندن کرد و می‌گفت: منم جعفر، صاحب والایی‌ها، فرزند علی نیکوکار و بخشنده، برادر حسین، صاحب کرم و بزرگوار. سپس حمله کرد و جنگید تا کشته شد. رحمت خدا بر […]

شهادت عثمان بن علیّ بن ابی‌طالب علیه السلام 2

 ابو الفرج گوید: مادر او امّ البنین است. یحیی بن حسن از علیّ بن ابراهیم از عبیدالله بن حسن و عبدالله بن حسن گفته است: عثمان بن علی بیست و یک سال داشت که شهید شد.     قال أبو الفرج: و أُمّه أُمّ البنین. قال یحیی بن الحسن، عن علیّ بن إبراهیم عن عبیدالله […]

شهادت عثمان بن علیّ بن ابی‌طالب علیه السلام 1

ابن اعثم گفته است: پس از وی برادرش عثمان بن علی به میدان آمد -که مادرش امّ البنین، دختر حزام بن خالد بود- در حالی که می‌گفت: من عثمانم، صاحب افتخارات؛ سرورم علی است، نیکوکار و پاک، و پسر عموی پیامبر پاک. برادر حسینم، بهترین نیکان و سرور بزرگان و کوچکان پس از پیامبر، و […]

شهادت عمر بن علیّ بن ابی‌طالب علیه اسلام

ابن اعثم گفته است: پس از وی برادرش عمر بن علی به میدان رفت، در حالی که رجز می‌خواند و خود را معرّفی می‌کرد و آماده‌ی نبرد با کافران و منکران حق می‌خواند. گوید: سپس بر قاتل برادرش حمله کرد و او را کشت. به سوی آن قوم رفت و با شمشیر خود ضربت‌های کاری […]

شهادت ابوبکر بن علیّ بن ابی‌طالب علیه السلام

ابن اعثم گفته است: سپس برادران حسین (ع) به قصد آن‌که در راه دفاع از او کشته شوند پیش تاختند. اوّلین کسی که جلو رفت، ابوبکر بن علی بود. نامش عبدالله بود و مادرش لیلی دختر مسعود به خالد ربعی از تمیمیان. جلو رفت، در حالی که می‌گفت: سرورم علی است، صاحب افتخارات و بلند […]