برداشت‌های القاعده از افکار جهادی سید قطب

سید قطب یکی از نظریه‌پردازان بزرگ جمعیت اخوان المسلمین مصر است که توانست با نوشتن کتاب‌هایی چون تفسیر فی ضلال القرآن و معالم فی الطریق، افکار خود را بین جوانان و نوجوان مصری رواج دهد. وی با قلم شیوا و روان در طرح برخی از مسائل چون عدالت اجتماعی در اسلام، جاهلی بودن مردم در عصر حاضر و تقسیم جهان به دارالاسلام و دارالکفر، طاغوت بودن تمام حکومت‌ها را مطرح و راهکار آن را جهاد یا هجرت اعلام کرد. بیان این‌گونه افکار تأثیرات شگرفی در جوانان عرب نهاد؛ به‌طوری‌که پس از اعدام وی، گروه‌های جهادی از جمله القاعده تشکیل شدند که غالباً متأثر از افکار او بودند. آنها در فکر و روش خود پیرو سید قطب بودند، ولی در فقه و اعتقادات از سلفیون چون ابن‌تیمیه تقلید می‌کردند؛ همان‌طور که عبدالله عزّام می‌گوید: من شاگرد چهار نفر بوده ام: در فکر شاگرد سید قطب، در فقه شاگرد نووی، در اعتقادات شاگرد ابن‌تیمیه و در مسائل روحی شاگرد ابن‌قیم. بنابراین القاعده یک گروه تلفیقی است که استراتژیک خود را از افکار سید قطب و اعتقادات خود را از ابن‌تیمیه اخذ کرده است و امروزه شاهدیم که وهابیت با سوءاستفاده از نظریات قطبی، جوانان عرب را به جنگ و جهاد دعوت می‌کند، ولی با اهدافی خاص که هیچ‌یک با اهداف سید قطب مطابقت ندارد.

علل گسترش دعوت محمد بن‌عبدالوهاب

جهان اسلام سال‌هاست که شاهد جریانی به اصطلاح سلفی به نام وهابیت است که سراسر سرزمین وحی را در برگرفته است. تفکر وهابیت تأثیر فراوانی در منطقه و جهان اسلام داشته است. یکی از مباحثی که در مطالعه جریانات مختلف نقش به‌سزایی دارد، روشن شدن علل رشد و توسعه آنهاست. در این زمینه قصد داریم با توجه به مدارک تاریخی به بررسی علل گسترش این پدیده نوظهور بپردازیم.

وهابیت و سیاست استعمار

تحلیل و بررسی علل و عوامل اجتماعی و سیاسی برآمدن وهابیان از مسائلی است که کمتر به آن توجه تام شده است. محمد بن‌عبدالوهاب در چه زمانی می‌زیست؟ یقیناً شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی منطقه بر رشد روزافزون وهابیت تأثیر عمیقی داشته است؛ زیرا این مطالب را چند قرن قبل، افرادی به مراتب عالم‌تر از محمد بن‌عبدالوهاب یعنی ابن‌تیمیه و ابن‌قیم جوزی مطرح کرده بودند، اما چرا این گسترش فعلی، نصیب آنان نشد. روحیات اخلاقی محمد بن‌عبدالوهاب به ابن‌تیمیه بسیار شبیه بود و افراط علیه مخالف در هر دو موج می‌زد. هر دو مورد حمایت حاکمان قرار گرفتند، اما شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان اسلام و منطقه زیست آنان، به یکی امکان گسترش اندیشه‌هایش را داد و به دیگری که به مراتب عالم‌تر بود، امکان پیدا کردن حامی و پیرو را نداد. بررسی شرایط سیاسی ـ اجتماعی جهان اسلام را که موجب پیروزی و اقتدار آل‌سعود در منطقه نجد و به تبع آن باعث گسترش وهابیت گردید، می‌توان در کتاب تقاریر نجد یافت. در این کتاب به وضوح می‌توان دید که ضعف مدیریت دستگاه عریض و طویل امپراتوری عثمانی، تقابل ایران شیعی و عثمانی سنی، حضور استعمارگران اروپایی در منطقه و تعلل حاکم بغداد در جلوگیری از گسترش جنگ‌افروزی آل­سعود، چگونه باعث اقتدار وهابیت در منطقه نجد گردید و تا زمانی که حجاز (مکه و مدینه) به تصرف آل‌سعود در نیامده بود و سربازان ایرانی به درخواست پادشاه عمّان به سرکوبی وهابیون نپرداخته بودند، امپراتوری عثمانی اقدامی در این زمینه نکرد.

توسل در سیره انبیا از دیدگاه اهل‌سنت

با تتبع در منابع اهل‌سنت هویدا می گردد که وقوع و جواز توسل در سیره انبیای الهی به صورت یک سنت رواج داشته است. وقوع موارد متعدد توسل به ساحت انبیا و اولیای الهی، نشانه قدمت توسل و مستحکم ترین دلیل بر صحت و مشروعیت آن است. این نوشته به روش توصیفی ـ تحلیلی عهده دار بیان مواردی از توسل در سیره انبیا با تأکید بر منابع اهل‌سنت است که هم شامل توسلات انبیای الهی و هم شامل توسلات سایرین به انبیاست. بخش بزرگی از این توسلات در توسل به پیامبر اعظمصل الله علیه و آله متجلی می گردد. برخلاف متون روایی امامیه، موارد توسل در سیره انبیا در متون اهل‌سنت کمتر ذکر شده است. با این حال موارد متعددی از توسل به پیامبرصل الله علیه و آله را نقل کرده اند و در پاسخ به شبهات مطرح‌شده در ابعاد مختلف توسل، تلاش ها و تحقیقات علمی درخوری داشته‌اند.

روش‌های برخورد محمد بن‌عبدالوهاب با مخالفان خود

اين مقاله با محور قرار دادن نامه‌ها و احتجاجات محمد بن‌عبدالوهاب، به بررسي شيوه‌های او در احتجاجات و ارتباط با مخالفان و تبليغ عقاید خويش می‌پردازد. روش‌های عملی مانند جنگ‌ها و کشتارها و جنایت‌ها در این مقاله مد نظر نیست که آن خود بحث مفصلی را می‌طلبد، بلکه به ذکر برخوردهای به ظاهر علمی و اخلاقی او با مخالفان می‌پردازیم. وی با استفاده ابزاری از قرآن و سنت، مردم را به سمت خود می‌خواند و هرگونه مخالفی را مشرک و جنگ با او را واجب می‌دانست. تکفیر عموم مردم مسلمان زمان خود، به کاربردن تعبیرات زشت و ناروا در مورد علمای مخالف و تطبیق آیات نازل شده در شأن مشرکین بر مسلمین زمان خود از ویژگی‌های روش اوست؛ به‌طوری‌که مسلمانان زمان خود را از کفار صدر اسلام هم گمراه‌تر می‌دانست.

گزارشی از کتاب «تقاریر نجد»

در خصوص وهابیت که در اواخر قرن دوازدهم هجری در نجد ظهور یافت، کتاب‌های متعدد با رویکردهای کلامی، تاریخی و مانند آن به نگارش در آمده است، اما به سبب تأثیرگذاری این گروه در جهان اسلام و تبلیغات گسترده آن نگاه دقیق و عالمانه‌تر به وهابیت لازم است. در مورد تاریخ وهابیت کتاب‌هایی وجود دارد، ولی این کتاب‌ها بیشتر رویکردی توصیفی دارند و در آنها به منابع محدودی استناد شده و از منابع دیگر که هنوز بررسی نشده‌اند، غفلت شده است. نویسنده کتاب تقاریر نجد با رویکرد تحلیلی به سراغ اسناد و مدارک موجود در آرشیو ریاست جمهوری ترکیه رفته و سعی کرده بر اساس این اسناد و مدارک، نکاتی تاریخی از تاریخ وهابیت ارائه دهد.

گزارش کتاب «اتحاف الزائر و إطراف المقیم للسائر» تألیف ابن‌عساکر

سفر برای زیارت قبر پیامبر از مستحبات مؤکدی است که نزد سنی و شیعه مورد اجماع و اتفاق بوده و هست، اما مع‌الأسف ابن‌تیمیه و به پیروی از او سلفیان و وهابیان این سفر را حرام، بدعت و گاه شرک نامیدند. قبل از ظهور ابن‌تیمیه در قرن هشتم و بیان اجتهادات خاصش درباره قبور انبیا و ائمه و اولیای الهی، علمای اهل‌سنت آثار متعدد فراوانی در استحباب زیارت قبر پیامبر و سفر برای آن، نگاشته‌اند. یکی از این آثار کتاب اتحاف الزائر و اطراف المقیم للسائر تألیف ابن‌عساکر دمشقی (614 ـ686ق) است و در اصل همان کتاب تحفة الزائر ابن‌عساکر است که سمهودی شافعی در کتاب وفاء الوفاء به آن اشاره کرده و فرموده است: «قال ابن‌عساکر في تحفته».

بلای تکفیر، مصیبت اسلام و مسلمین

اندکی دانش دینی، آمیخته با بهره ای، ولو کم از تقوا و دیانت، باعث می شود که انسان در امر تکفیر شتاب زده عمل نکند؛ چه اینکه علاوه بر نواهی فراوانی که در شرع مقدس در مورد عدم تعجیل در تکفیر دیگران وارد شده است، پیامدها و عواقب خطرناکی که گریبان جامعه اسلامی را می گیرد و عرض و آبروی مسلمین را مخدوش می سازد، بر عقلای امت پوشیده نیست. هشدارها و انذارهای تکان دهنده ای که در روایات در خصوص تکفیر دیگر مسلمین وارد شده، دل هر مؤمن آگاه و بیداری را به لرزه در می آورد، خصوصاً که این مسئله با خون و مال و عرض مسلمین در می آمیزد و حساسیت آن را صدچندان می کند.

جایگاه علمی و دینی مردم نجد در دوران محمد بن‌عبدالوهاب

محمد بن‌عبدالوهاب با کمک محمد بن‌سعود جنبش وهابیت را در منطقه نجد عربستان بنا نهاد. او با تکفیر مسلمین راه را برای قتل و غارت‌ها و جنگ‌های ابن‌سعود علیه مسلمانان نجد باز کرد. موافقان محمد بن‌عبدالوهاب به پیروی از او و برای توجیه اقدامات جنگ جویانه اش، قائل به مشرک و جاهل بودن مرم نجد در دوران او می باشند. در مقابل، مخالفان ابن‌عبدالوهاب این فکر را زیربنای مشروعیت بخشیدن به قتل و غارت‌های وهابیون می دانند و با شواهدی که ذکر می-کنند، فهمیده می شود که حکم به کفر و جهل مردم نجد وسیله‌ای برای دستیابی به قدرت سیاسی و اجتماعی و دستاویزی برای انتقام از مردمی بود که زیر بار سخنان او نرفتند. در این مقاله به بررسی وضع علمی دوران محمد بن‌عبدالوهاب از منظر موافقان و مخالفانش می پردازیم.

نقدی بر تردیدهای سلفیان در باب شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن مجتبی علیه السلام یکی از مصادیق آیه تطهیر و اهل بیت پیامبر اکرم نزد تمام مسلمانان بشمار می‌آید. آن حضرت در طول زندگی با مشکلاتی روبرو شدند که یکی از آنها معاویه بود که در برابر حضرت قرار داشت. پس از شهادت حضرت علی علیه السلام معاویه که امام حسن علیه السلام را مانعی عمده بر سر راه نقشه‌های خود می‌دید، برای هموار کردن خلافت فرزندش، در صدد از بین بردن حضرت برآمد تا این که ایشان را به شهادت رساند. جریان شهادت امام مجتبی علیه السلام با سمى كه معاويه آماده كرده بود، از قضايایى است كه اندیشمندان اهل‌سنّت به طور فراوان به آن پرداخته‌ و این ماجرا را نقل کرده‌اند، اما برخی برای تبرئه معاویه از این جنایت، آن را انکار و شبهاتی در این‌باره مطرح کرده‌اند که در این نوشتار به بررسی آنها پرداخته می‌شود.

نقد و بررسی روش های جدلی ابن تیمیه در «منهاج السنه»

چکیده این نوشتار درباره روش‌های جدلی ابن‌تیمیه حرّانی درکتاب منهاج السنه است؛ کتابی که به زعم بسیاری از علمای اهل‌سنّت یکی از بهترین کتاب‌ها، در ردّ عقاید شیعه امامیه به شمار می‌رود. برای بررسی بهتر این کلام، ضروری است در ابتدا روش ابن‌تیمیه را در مقام جدل بررسی کنیم که آیا روش جدال ابن‌تیمیه با علامه حلی(رحمه الله) بر طبق جدال احسن است که مورد تأیید خدا و سنت پیامبر(صل الله علیه و آله) و تمام علمای اسلام باشد یا ‌بر طبق روش باطل یعنی بر جدال باطل بحث کرده که نه مورد تأیید خداوند است و نه سنت پیامبر(صل الله علیه و آله). ما برای آشنایی با جدل، ابتدا مباحث کوتاهی درباره آن مطرح می‌کنیم و سپس به بررسی کلمات و ترفندهایی که ابن‌تیمیه در این کتاب برای پاسخ به علامه حلی(رحمه الله) به‌کار برده، می‌پردازیم و به این نتیجه می‌رسیم که وی در مقام جدال احسن نبوده است تا بتواند به حقیقت یا نتیجه مطلوبی دست یابد، بلکه در پی ردّیه ای، هرچند به نحو جدال باطل، بر کتاب علامه(رحمه الله) بوده است. وی بسیاری از شئون مناظره و جدال احسن را در بُعد اخلاقی و در بُعد علمی، رعایت نکرده است و نمی‌توان به آن به‎عنوان کتاب مهم علمی و یا حتی اخلاقی توجه کرد.

تناقضات ابن عبدالوهاب در مسئله تکفیر مسلمین

ابن­ عبدالوهاب برای تکفیر مسلمین ادله ای را اقامه کرده است که در این مقاله بعد از بیان ادله ابن­عبدالوهاب، تناقضات موجود در آنها بیان شده و در نهایت اثبات گردیده است که این ادله با وجود هزینه های جانی و مالی برای اسلام، دچار فاحش ترین اشکال یعنی تناقض است. این تناقضات با سه عنوان مختلف (1. مقلد یا مجتهد؛ 2. جواز استغاثه به مخلوق فیما یقدر علیه؛ 3. تکفیر اجماعی یا اجتهادی) به اثبات رسیده است. مراد از تناقض این است که محمد بن عبدالوهاب در اصل معتقدات خود گرفتار تناقض شده است.