ابن تیمیه حنبلی، نظریه پرداز تفکر وهابیت

در قرن هفتم هجری ابن تیمیه حنبلی حرانی، تفکرات احمد بن حنبل را با شدت و تعصب زیادی در دمشثق مطرح نمود و جامعه اسلامی را تا به امروز دچار اختلاف و فتنه کرد. در این مقاله شخصیت و اندیشه های ابن تیمیه مورد بررسی قرار می گیرد.
ابن تیمیه از دیدگاه علمای شافعی

وی «ابوعباس احمد بن عبدالحلیم» معروف به ابن تیمیه، بنیانگذار فکری وهابیّت در سال 661ه.ق در حــرّان ـ از توابع ترکیه کنونی ـ به دنیا آمد. او عقیده تشبیه و تجسیم و جهت داشتن خداوند را بعد از مرگ پدر و زمانی که بر کرسی تدریس تفسیر قرآن بجای پدر قرار گرفت، مطرح کرد. وی قائل به جسمانیّت خداوند بلا کیف بوده و این نظر را به اهل حدیث و ظاهر گرایان نسبت داده است. نظرات علمای شافعی در مورد ابن تیمیه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.
ابن تیمیّه 2

تقی الدین احمد بن تیمیّه (متولد حرّان در 10 ربیع الاول 661/22 ژانویه 1263، متوفی در دمشق،20 ذوالقعده 728 /26 سپتامبر 1328). متکلم و فقیه حنبلی. ابن تیمیه از خانواده ای بود که دو نفر از فقهای حنبلی معروف یعنی عموی وی فخر الدین (م622/1225) و پدر بزرگ وی مجد الدین (م653/1255) از آن برخاسته بودند. در 667/1269 ابن تیمیه در برابر هجوم مغولان ناگزیر شد حران را ترک کند و با پدر خود عبدالحلیم (م682/ 1284) و سه برادرش به دمشق پناه برد. و بارها به خاطر عقاید افراطی اش به زندان افتاد که در این مقاله به گوشه ای از زندگی وی اشاره دارد.
ابن تیمیه 1

شناخت عقاید وهابیان در گرو شناخت ابن تیمیه و آراء و عقاید او است که در این مقاله به مهمترین مبانی وی که مبتنی بر ظاهر گرائی در صفات خبریه و کاستن مقام پیامبران و انکار فضائل اهل بیت ع و مخالفت با مذاهب اسلامی است، اشاره دارد.
ابن تیمیه – دانشنامه اسلام ترکیه

ابن تیمیه را میتوان تاثیرگذارترین عالم دنیای سلفی گری نامید که نسبت به مذاهب اسلامی انتقادات شدیدی داشت. در مقاله حاضر ضمن مروری بر زندگی نامه وی از آثار فراوان او نام برده می شود. سپس به بیان دیدگاههای فقهی، اعتقادی و فکری وی پرداخته می شود و در آخر هم به ضدیت وی با جریان صوفیه اشاره می گردد.
شخصیت احمد ابن حنبل

أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حَنْبَل بن هلال، یکی از امامان چهارگانه فقهی اهل سنت است، او نیز مانند دیگر بزرگان عامه مورد تعریف از طرف هواداران و مورد جرح و سرزنش از طرف مخالفان شده است. وی در جریان قدم و حدوث قرآن رهبری قائلین به قدم قرآن را به عهده گرفت و به خاطر این مسأله زندانی شده و بعدها مورد حمایت متوکل قرار گرفت، و بر اعتقاد به تربیع (چهار خلیفه) در بین اهل سنت نقش مهمی داشت.
احمد بن حنبل، تبار او

أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حَنْبَل بن هلال، یکی از امامان چهارگانه فقهی اهل سنت است، او نیز مانند دیگر بزرگان مورد مدح از طرف هواداران قرار گرفته که در برخی موارد غلو کرده وافسانههایی را در مورد او ساخته اند. از طرفی وی مورد جرح و سرزنش مخالفان نیز شده است. وی در جریان قدم و حدوث قرآن رهبری قائلین به قدم قرآن را به عهده گرفت و به خاطر این مسأله زندانی شده و بعدها مورد حمایت متوکل قرار گرفت، و شهرت او بعد از این جریان زیاد شد. احمد برای اخذ و نقل حدیث به شهرهای مختلف سفر کرده و از اساتید بزرگی بهره گرفت، مهمترین اثر وی کتاب «المسند» است که یکی از منابع حدیثی میباشد. مکتب فقهی وی نیز یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت میباشد.
احمد بن حنبل

أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حَنْبَل بن هلال، یکی از امامان چهارگانه فقهی اهل سنت است، او نیز مانند دیگر بزرگان مورد مدح از طرف هواداران قرار گرفته که در برخی موارد غلو کرده وافسانههایی را در مورد او ساخته اند. از طرفی وی مورد جرح و سرزنش مخالفان نیز شده است. وی در جریان قدم و حدوث قرآن رهبری قائلین به قدم قرآن را به عهده گرفت و به خاطر این مسأله زندانی شده و بعدها مورد حمایت متوکل قرار گرفت، و شهرت او بعد از این جریان زیاد شد. احمد برای اخذ و نقل حدیث به شهرهای مختلف سفر کرده و از اساتید بزرگی بهره گرفت، مهمترین اثر وی کتاب «المسند» است که یکی از منابع حدیثی میباشد. مکتب فقهی وی نیز یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت میباشد.
نقد مبانی و آرای وهابیت از دیدگاه محمد سعید رمضان البوطی ،حسن بن فرحان مالکی،محمد بن علوی مالکی،حسن سقاف

جریان وهابیت افراطی با همه ی تبلیغاتی که برای مطرح نمودن خود به عنوان نماد اسلام حقیقی به راه انداخته هنوز نتوانسته است جامعه اهل سنت از گذشته تا به امروز ،آشکارا به مخالفت با عقائد افراطی این فرقه چندان که گروهی از عالمان اهل سنت ،از گذشته تا به امروز آشکارا به مخالفت با عقائد افراطی این فرقه برخاسته اند.عطف به وجود چنین فضایی ،در رساله پیش رو ،برای نقد مبانی و آرای فرقه ی وهابیت ،از آثار چهار اندیشمند معاصر اهل سنت و وهابیت معتدل بهره برده ایم: حسن بن فرحان مالکی دانش آموخته ی دانشگاه محمدبن سعود است .در حالی که خود را سلفی می داند و برای شخصیت محمدبن عبدالوهاب احترام قائل است پای در رکاب منتقدان جریان سلفی نهاده است .«داعیه و لیس نبیا»کتابی از اوست در نقد مفاهیم توحید و شرک از دیدگاه محمد بن الوهاب .فرحان مالکی در کتاب یاد شده اثبات می کند که ابن عبدالوهاب و پیروانش تبیین دقیقی از این مفاهیم ندارند و تنها با ابهام افکنی و بی اعتنایی به ظوابط و موانع تکفیر همچون:جهل ،تاویل و عذر،به تکفیر مخالفان عقائد خود پرداخته اند.اهمیت دیگر فرحان باز خوانی وی از مفهوم صحابه و صحابی در قرآن ،حدیث و تاریخ است که نتایج جالبی به دست داده است. محمدبن علوی مالکی: از علمای اهل سنت ساکن مکه بوده کتاب های متعددی در رد عقائد وهابیان نوشته که از مهمترین آنها«مفاهیم یجب ان تصحح » است وی در این کتاب وهابیان را به سبب گزافه گویی هایشان در تکفیر مخالفان ملامت کرده است علوی مالکی مباحثی همچون :مشروعیت توسل ،استغاثه ،شفاعت ،واسطه بین خالق و خلق و بدعت به صورت مفصل بیان نموده و به شبهات مطرح در این خصوص پاسخ داده است. محمد سعید رمضان البوطی :از علمای برجسته ی سوریه بلکه جهان اسلام است وی در کتاب مشهورش «السلفیه مرحله زمینه مبارکه لا مذهبه الاسلامی» سلفیه را بدعتی قلمداد می کند که از قلب جماعت اسلامی سر بر آورده و در جامه مذهب ظاهر شده است در نگاه وی،مهم ،تبعیت از اسلوب سلف در فهم کتاب و سنت است نه پیروی از فهم آنان. حسن بن علی سقاف :اهل اردن و شافعی مذهب و عمر خود را در راه نقد و مبارزه با تفکر وهابیت گذاشته است وی در آثارش به تحلیل ریشه های فکری این فرقه نشسته است سقاف تشبیه و تجسیم ،ناصبی گری و… را از بارز ترین انحراف های وهابیان می شناسد.
معرفی آثار منتشر شده علمای اهلسنت در سده 12 و 13 قمری در نقد فرقه وهابیت

از ابتدای ظهور وهابیت در سرزمین حجاز، گروهی از علمای اهل سنت با هوشیاری به مقابله با این فرقه و نقد تفکرات مؤسس آن محمد بن عبدالوهاب روی آوردند و کتاب های متعدد در ردّ وی نوشتند و نامه هایی برای او فرستادند تا وی را از اندیشه تکفیر مسلمین بازدارند و با بازگشت به سنت پیامبر (ص) سعی در تصحیح خطاها و تبیین برداشت های نادرست این فرقه از دین نمودند. در ادامه آثار منتشر شده علمای اهل سنت در سده 12 و 13 قمری در نقد فرقه وهابیت بیان می شود.
کتاب شناسی توصیفی تألیفات علمای شیعه در پاسخ به شبهات و کتاب های اهل سنت از صفویه تا عصر حاضر

با آغاز دوران غیبت کبری، علمای شیعه به عنوان مرزبانان عقیده و ایمان مردم، هرگاه کتابی در رد اسلام یا عقاید مذهبی تشیع نوشته می شد، از طریق مناظره یا تألیف کتاب و رساله، به معاندان یا مخالفان پاسخ می-دادند. این رساله به بررسی کتب و رسائلی که از دوره صفویه تا عصر حاضر و به مدت حدود شش قرن، در رد آثار مخالفان دینی و مذهبی توسط علمای شیعه نوشته شده، و بالغ بر 314 کتاب می باشد پرداخته، و آن ها را مورد بررسی و نقد قرار داده است. البته سنت تألیف و تدوین آثار مختلف برای پاسخ گویی به شبهات غیرمسلمانان یا مخالفان مذهبی، از سده های نخستین هجری در میان علما و دانشمندان شیعه متداول بوده است؛ و خصوصاً از قرن سوم تا دهم هجری این سنت، بسیار چشم گیر بوده است. مهم ترین آثاری که در این زمینه تدوین یافته است، مربوط به پاسخ علمای شیعه به شبهات ابن تیمیه می باشد. در قرن دهم هجری که صفویان موفق به تشکیل حکومت در ایران گردیدند، آموزه های شیعی به شدت مورد توجه قرار گرفته و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران تعیین گردید. در مقابل، دولت عثمانی به عنوان پرچم دار مذاهب اهل سنت عمل میکرد. در این دوران، بیش از 28 کتاب توسط علمای شیعه در رد کتب علمای اهل سنت نوشته شد، که در این رساله علاوه بر بررسی کتب مذکور، به زندگی نامه و حوادث عصر مؤلفین نیز اشاره شده است. در قرن سیزدهم هجری نیز بیش از 130 کتاب شناسایی شده، که از مشهورترین کتب ردود در این قرن، 55 کتابی است که در رد کتاب «تحفه اثنی عشریه» نوشته شده است. از آثار قرن چهاردهم نیز بیش از 61 اثر مورد بررسی قرار گرفته، که برخی از آنها توسط علمای شیعه هند نوشته شده است. 100 اثر علمی نیز در قرن پانزدهم شناسایی شده که بیشتر آن ها به زبان عربی و اردو می باشد، در حالی که غالب آثار پیشین به زبان فارسی بود.
کتاب الصواعق، نقدها و پاسخها

سلیمان بن عبدالوهاب از اولین منتقدان جدی برادرش محمد بن عبدالوهاب به شمار می آید. ردیه ای نگاشت که بعدها به نام الصواعق الإلهیّة معروف گردید. این کتاب در بازگشت مسلمانان از عقاید محمد بن عبدالوهاب تأثیر فراوانی داشت؛ چنانکه علمای وهابی از آن زمان تاکنون درصدد مخدوش جلوه دادن این کتاب برآمده اند. این مقاله در صدد بررسی شخصیت سلیمان بن عبدالوهاب و کتاب او در پاسخ به اشکالاتی است که وهابیان بر شیخ سلیمان و کتاب مزبور وارد کرده اند.
سلسله گزارشهایی از آثار اهل سنت در نقد افکار وهابیت (10) گزارش کتاب «سيف الجبار المسلول على أعداء الأبرار» اثر شاه فضل رسول قادری

وهابیت را نمی توان تنها حرکتی خشونت آمیز و سخت گیرانه دانست این جنبش علاوه بر آن یک جریان فکری- سیاسی نیز هست که در حدود سه قرن اخیر ظهور کرده است، و افکار و عقاید آن برخلاف افکار مسلمانان جهان است و به همین دلیل از همان ابتدا، مورد نقد اندیشمندان مسلمان، از اهل سنت و شیعه قرار گرفت، و علمای بزرگی در نقد عقاید محمد بنعبدالوهاب و پیروان او کتاب نوشتند. یکی از کتابهای خوبی که در رد عقاید وهابیت نوشته شده، کتاب سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار است که شاه فضل رسول قادری نوشته است. در این مجال به بررسی رساله سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار که در نقد وهابیت است پرداخته می شود.
بررسی و نقد کتاب کشف الشّبهات فی التّوحید محمد بن عبدالوّهاب

این نوشتار، کتاب کشف شبهات التوحید تألیف محمّد بن عبدالوّهاب را نقّادی میکند، که در آن اموری همچون: نذر، شفاعت، توّسل، زیارت، و استغاثه به اولیای الهی و پیامبر اسلام شرک خوانده شده و هر کدام که برای غیر خدا صورت گیرد، کفر به خداوند دانسته شده و در شمار عبادات و اعتقادات صحیح یک مسلمان محسوب نمیشود. نویسنده میکوشد با ارائه معنای دقیق توحید، شرک و عبادت، شبهه های محمّدبن عبدالوّهاب به عقاید شیعیان در زمینه شفاعت، توّسل، زیارت، نذر و قربانی را پاسخ گوید. این پژوهش در سه فصل سامان یافته است. در فصل اوّل نگارنده ابتدا خلاصهای از زندگانی و افکار محمّد بن عبدالوّهاب و مبانی فکری وی – برگرفته از افکار ابن تیمیه – میپردازد و سپس به بررسی معنای واژگان شرک، توحید، توّسل، شفاعت و عبادت پرداخته و توحید و شرک و عبادت و مصادیق آن را در کتاب مذکور تفسیر و معنا میکند. در همین زمینه نویسنده، واسطه قرار دادن فرد یا افرادی بین خدا و حاجات انسانها که محمّد بن عبدالوّهاب آن را شرک میخواند، نقّادی کرده و به تبیین اقسام توحید و شرک و مصادیق واقعی آن میپردازد. نویسنده با بر شمردن اقسام شرک و کفر، هیچ منافاتی بین مقولههایی همچون: شفاعت، توّسل و… با مسأله توحید نمیبیند. اقسام شرک که وی به آن ها اشاره میکند، شرک در اعتقاد، افعال، صفات و نیز شرک خفی و جلی است و طلب شفاعت از پیامبر اسلام، ائمّه و پیامبران دیگر و توّسل به آنان را جزو هیچ یک از مصادیق شرک تشخیص نداده است. وی آن گاه به بررسی معنای حقیقی شفاعت پرداخته و ادلّه قرآنی و روایی آن را ذکر میکند. او مرده دانستن پیامبر اسلام و سایر پیامبران الهی و بیهوده بودن درخواست کمک از آنان را نیز نقد کرده و دلیل های قرآنی و روایی بودن حیات داشتن ارواح پس از مرگ طبیعی را توضیح میدهد. بیان مشروعیت توّسل و شرک نبودن آن از دیدگاه قرآن، روایات، بزرگان و عالمان از مباحث پایانی این نوشتار محسوب میشود.