فلسفه تاریخ در نهج البلاغه‏

دیدگاه‏هاى امام على ‏علیه السلام در باب فلسفه تاریخ، تفسیر روشنى از مفاهیم قرآنى است. در سخنان آن امام، فلسفه تاریخ، با رویکردى کاملاً آگاهانه و هدف‏مند مورد توجه واقع شده است. آغاز و انجام تاریخ مهم‏ترین بخش این تأملات است. ایشان، کلّ تاریخ را در سه بخش؛ یعنى آفرینش و برگزیدن آدم (آغاز تاریخ)، بعثت پیامبران (مرحله دوم تاریخ) و ظهور منجى مصلح (انجام تاریخ) توصیف مى ‏کنند. بر اساس سخنان آن حضرت، عوامل مهم شکل ‏گیرى تاریخ بشرى عبارتند از: 1) حاکمیت مشیت الهى 2) آزادى عمل و قدرت انتخاب انسان.

درآمدی بر نهج البلاغه – جلسه پانزدهم (سالروز ولادت امام رضا علیه السلام)

حجت الاسلام کاشانی روز جمعه مورخ 13 مرداد 1396 در ادامه سلسله جلسات «درآمدی بر نهج البلاغه» با توجه به سالروز ولادت امام رضا علیه السلام به موضوع «امام رضا علیه السلام پناهگاه امت» پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می شود.

آيا حضرت علي علیه‌السلام نيز مشروعيت حكومت خويش را ناشي از بيعت مردم مي دانست؟

برخی با توجه به کلام امیرالمؤمنین در نهج البلاغه عنوان می‌کنند که خود حضرت نیز مشروعیت حکومت خویش را ناشی از رأی مردم به ایشان می‌دانستند. اما باید دانست که این کلام به هیچ عنوان صحت ندارد و ولایت ایشان ولایتی الهی است. ما نیز پیشنهاد می‌کنیم که برای دریافت اطلاعات بیشتر به پاسخ این شبهه رجوع کنید.

درآمدی بر نهج البلاغه – جلسه چهاردهم

حجت الاسلام کاشانی روز جمعه مورخ 6 مرداد 1396 در ادامه سلسله جلسات «درآمدی بر نهج البلاغه» به موضوع «نحوه پاسخ گویی به جبهه مخالف» پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می شود.

علم امام از نگاه اميرالمؤمنين علیه السلام با تأکيد بر نهج‌ البلاغه (نقد رويکرد تاريخی به علم امام)

مسئلۀ علم امام از دیرباز تاکنون به‌عنوان یکی از آموزه‌های اعتقادی و مقوّمات امامت شیعی مطرح بوده است. این ویژگی که لازمۀ مرجعیّت دینی امامان است، ابتدا توسط شخص پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله موردتوجه قرار گرفت و ازآن‌پس ائمه علیهم‌السلام و اصحابشان نیز امامت را بر اساس آن بر رسیده‌اند. در این میان برخی دربارۀ علم امام مطالبی را با رویکرد تاریخی مطرح کرده‌اند تا نشان دهند باور فعلی شیعیان دربارۀ علم امام، با گذشته، یعنی عصر حضور ائمه علیهم‌السلام، متفاوت است؛ ازاین‌رو در این جستار، علم امام و ویژگی‌های آن از نگاه امام علی علیه السلام با تأکید بر نهج‌البلاغه که یکی از کهن‌ترین میراث حدیثی و منابع معرفتی شیعه محسوب می‌شود، موردبررسی قرار می‌گیرد تا هم بر علم امام تأکید نماید و هم پاسخی مستند و تاریخی بر شبهاتی باشد که دراین‌باره مطرح می‌شود.

منبع شناسی ترجمه های نهج البلاغه به برخی زبان های غير عربی

نهج البلاغه، شامل سخنرانی ها، نامه ها و کلمات قصار امیرالمؤمنین به زبان عربی است. این کتاب علاوه بر زبان های فارسی و اردو ـ که شیعیان بسیاری از قدیم الایام به این زبان ها سخن می گفته اند ـ به زبان های دیگری نیز ترجمه شده است. نگاهی به ترجمه های صورت گرفته از نهج البلاغه نشان می دهد که این آثار به نسبت برخی آثار دیگر ادیان و مذاهب، کمتر، قرن ها بعد از جمع آوری این کتاب، به دست مترجمین غیر حرفه ای و در مواردی اهل شبه قاره هند، بسیاری از اوقات بدون بازنگری و به صورت افست، بدون تبعیت از برنامه ای جامع در برگردان و نیز در انتخاب زبان های مقصد، توسط ناشران شیعی و کمتر معتبر در سطح جهان، بدون نقد جدی و در نمونه های بسیار از زبان واسطه ترجمه شده اند. حل این مسائل و ارائة ترجمه های بدون اشکال، نیازمند برنامه ریزی اولیای امور است.

خلافت و نسبت آن با قرابت و صحبت (بازخوانی حکمت 190 نهج البلاغه)

حکمت 190 نهج البلاغه به دو گونه نقل شده است. در چاپ محمد عبده و صبحی صالح این گونه آمده است:
« وا عجباه! أ تکونُ الخلافة بالصَّحابة و القَرابة؟»
و در تصحیح فیض الاسلام و نسخة ابن ابی الحدید، این گونه آمده است:
« وا عجبا! أ تکونُ الخلافةُ بالصحابة و لا تکون بالصحابة و القرابة؟!»
« وا عجبا، أن تکونَ الخلافة بالصحابة و لا تکون بالصحابة و القرابة!»[1]
در سال های اخیر، بحث و جدل هایی درباره این حکمت نهج البلاغه درگرفته و اتّهام تحریف و دست اندازی در تصحیح متون مطرح شده است که در اين مقاله به برخی از آنها خواهیم پرداخت. قصد آن داریم که با بررسی اسباب صدور کلام از امام علی عليه السلام و جمع کردن نقل های متفاوت آن، قول صحیح را ترجیح دهیم. این متون، اولاً، قابل بحث سندی نیستند (چون هیچ یک سند ندارند)؛ ثانیاً یک متن، حتی اگر سند صحیح هم داشته باشد، نباید از حیطة نقد متن خارج شود.

درآمدی بر نهج البلاغه – جلسه یازدهم

حجت الاسلام کاشانی روز جمعه مورخ 9 تیر 1396 در ادامه سلسله جلسات «درآمدی بر نهج البلاغه» به موضوع «غربت امیرالمؤمنین علیه السلام» پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می شود.

علم غیب امیرالمؤمنین علیه السلام با تأکید بر نهج البلاغه

عده‌‌ای منکر علم غیب امیرالمؤمنین علیه السلام شده‌اند و می‌گویند: اگر حضرت علم غیب داشت خود به بیان‌‌ این مطلب می‌پرداخت و ‌‌این کلام هم در نهج‌البلاغه ذکر می‌شد. اینان بیان می‌دارند که در نهج‌البلاغه اشاره‌‌ای به علم غیب امام علیه السلام نشده است. در ‌‌این مقاله به دو طریق به علم غیب امام براساس نهج البلاغه اشاره شده است: اول روایاتی که به پیشگویی حوادث تاریخی پرداخته است. دوم روایاتی که دلالت دارد امام دارای علوم پیامبر اکرم6 بوده و چون بر اساس آیات قرآن، پیامبر دارای علم غیب هستند، لذا امام هم بدان آگاه است.