نادرنگری (نقد مقاله خاتمیت آقای عبدالکریم سروش)

این مقاله، در نقد چند مقاله از کتاب بسط تجربه نبوی، تألیف آقای دکتر عبدالکریم سروش است. وی در آن کتاب با پرداختن به مسأله «ختم نبوّت» سر از ختم ولایت در آورده و ولایت را نیز به همراه نبوّت پایان یافته تلقّی کرده است.
از آن جا که مسأله ولایت فقیه، از توابع مسأله ولایت ائمّه اطهار است و آقای سروش و همفکران او به مسأله ولایت فقیه اعتقادی نداشته و بارها آن را به باد انتقاد و انکار گرفتهاند، این بار سراغ خشکاندن ریشه اصلی درخت ولایت فقیه رفته و با قطع کردن آن شاخ و برگ آن را خشکانده است.
خاتمیت در قرآن

ختم نبوت توسط حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از ضروریات دین مقدس اسلام است و یكی از زوایای این بحث پرداختن به علل تجدید نبوت و ختم آن می باشد كه در این مقاله به صورت مختصر به آن می پرداخته می شود.
خاتمیت یا بسط تجربه نبوی؟!

جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش، یکی از نویسندگان معاصر در مورد وحی، مطالبی را مطرح نموده اند که به برخی از آنها اشاره کرده و اجمالاً آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم. آنها عبارتند از:
لوازم و پیامدهای نظریه «تجربه گرایی وحی»

براساس دیدگاه تجربه دینی، وحی، مواجهه و تجربهای است که پیامبر از سر میگذراند، نه این که حقایق و گزاره هایی را از خداوند دریافت کرده باشد. این نظر ابتدا در اروپای مدرن پدید آمد؛ امّا دیری نپایید که مورد پذیرش نواندیشان مسلمان واقع شد و از تحویل (ارجاع) وحی اسلامی به تجربه دینی سخن گفتند.
طبیعی است که هر نظریّهای، مبانی و لوازم خاصّی دارد؛ امّا آن چه در این نوشتار میآید، به لوازم و تبعات نظریّه وحی تجربی ناظراست نه ارزیابی و تحلیل اصل نظریّه و مبانی آن. چنان که خواهیم دید، آن چه نواندیشان درباره وحی میگویند، با اعتقادات اسلامی تعارض شدیدی دارد.
این نوشتار، با نگاهی اجمالی به دیدگاههای نواندیشان دینی درباره وحی اسلامی آغاز میشود و در ادامه به برخی از نقد و بررسیهای لوازم این دیدگاه خواهیم پرداخت. پیامدهایی که تجربه گرایی وحی دارد، عبارت است از:
1 – وحیانی نبودن ساختار قرآن (نفی سرشت زبانی)؛
2 – نفی عصمت پیامبر، و خطا پذیری وحی؛
3 – عدم انقطاع وحی و انکار خاتمیّت؛
4 – نفی جاودانگی، جامعیّت و جهان شمولی دین اسلام؛
5 – شریعت زدایی و نفی جامعیّت فقه و ….
علم و عقل جانشين نبوت تبليغى

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين . . . اعوذ بالله من الشيطان الرجيم :
ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين
هر چند در نظر نداشتيم كه راجع به موضوع ختم نبوت از نظر آيات كريمه قرآن بحثى كرده باشيم , يعنى در نظر نداشتيم در اطراف آن سلسله از آيات قرآن كه در آنها تصريحى يا اشاره اى به ختم نبوت است بحث زيادى بشود , و بيشتر مى خواستيم كه به جنبه هاى ديگر مطلب بپردازيم , ولى نظر به اينكه ما در هفته گذشته مختصرى راجع به كلمه ( خاتم النبيين) بحث كرديم تتمه آن بحث را امشب عرض مى كنيم .
فلسفه ختم نبوت تشريعى

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين . . . اعوذ بالله من الشيطان الرجيم :
كان الناس امة واحدة فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين ( 1 )
پس از آنكه از بحث در آيات كريمه قرآن راجع به خاتميت فارغ شديم و از جنبه عقلى و علمى وارد بحث شديم , بحث خودمان را در دو قسمت قرار داديم . يك قسمت راجع به اينكه چرا بعد از خاتم الانبياء پيغمبرى و لو پيغمبرى كه صاحب شريعت نباشد نيامد ؟ قسمت دوم بحث ما اينكه چرا شرايع به يك مرحله كه رسيد ختم شد و شريعت ديگرى غير از اين شريعت نيامد و نخواهد آمد ؟
به عبارت ديگر پيغمبران خدا به نص قرآن مجيد دو دسته هستند : پيغمبرانى كه صاحب شريعت و قانون و كتاب هستند و از طرف خدا براى آنها شريعت و كتابى نازل شده است و آنها پنج نفر بيشتر نيستند : نوح , ابراهيم , موسى , عيسى و خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله , و همين ها هستند كه قرآن مجيد اينها را اولى العزم من الرسل مى خواند , و پيغمبرانى كه يا مردم را دعوت مى كرده اند به اين شرايع و قوانين و يا كسانى بوده اند كه قبل از نوح بوده اند , قبل از اينكه براى بشر شريعت و كتابى آمده باشد , كه اين چطور مى شود , بعد براى شما توضيح مى دهم .
راز ختم نبوت

ظهور دين اسلام , با اعلام جاودانگى آن و پايان يافتن دفتر نبوت توام بوده است . مسلمانان همواره ختم نبوت را امر واقع شده تلقى كرده اند . هيچ گاه براى آنها اين مساله مطرح نبوده كه پس از حضرت محمد ( ص ) پيغمبر ديگرى خواهد آمد يا نه ؟ چه , قرآن كريم با صراحت , پايان يافتن نبوت را اعلام و پيغمبر بارها آن را تكرار كرده است . در ميان مسلمين انديشه ظهور پيغمبر ديگر , مانند انكار يگانگى خدا يا انكار قيامت , با ايمان به اسلام همواره ناسازگار شناخته شده است .
تلاش و كوششى كه در ميان دانشمندان اسلامى در اين زمينه به عمل آمده است , تنها در اين جهت بوده كه مى خواسته اند به عمق اين انديشه پى ببرند و راز ختم نبوت را كشف كنند .
گونههای مقابله با فرقههای کجاندیش در سیره امام رضا علیه السلام

مسلمانان پس از رحلت رسول اعظم(ص) و با توسعه سرزمين هاي اسلامي به فرقه هاي گوناگون تقسيم شدند و به تدريج انحرافاتي در عقايد آنها پديدار شد. ائمه عليهم السلام که جانشينان رسول خدا(ص) در ميان امت اسلامي هستند، به مقابله با اين انحرافات پرداختند و در زمان هاي مناسب، عقايد نادرست ايشان را بيان فرموده، مطلب حق را ادا مي کردند. امام رضا(ع) که در دوران خلافت مأمون (از طرفداران مکتب اعتزال) در پايتخت زندگي مي کردند، با فرقه هاي مختلف مواجه بودند، از جمله آنها فرقه هاي واقفيه، غلات، متصوفه، معتزله،مجبره و مفوضه بودند که اين مقاله به بيان شيوه مقابله آن حضرت با اين فرقه ها پرداخته است.
مهدویت در واقفیه و موضعگیری امام رضا (ع)

با مطالعه تاریخ فرقههای اسلامی، میتوان به این مطلب پی برد که همة آن فرقهها در طول حیات فرهنگی و سیاسی خود با یکسری انشعابات روبهرو بودهاند. در این مقاله، به این مطلب پرداخته شده است که مذهب شیعة اثناعشری نیز همانند دیگر مذاهب اسلامی با انشعاباتی روبهرو بوده است. بیشتر آن گروههای انشعابی از جریان مهدویت، سوء استفاده نمودهاند. یکی از موارد مهم آن انشعابها، فرقه واقفیه با ادعای مهدویت برای امام هفتم (ع) است. این جریان انحرافی در مدتی کوتاه، شبهاتی را در مسأله مهدویت پدید آوردند. از جانب دیگر امام رضا (ع) و برخی یاران آن حضرت، برابر این گروه به مبارزه برخاسته، شبهات آنان را به گونهای مناسب پاسخ دادند و از فتنهانگیزی آنان جلوگیری نمودند.
اکتشاف ابن تیمیه

«ابن تیمیه» که در جدال و مخاصمات لفظی ید طولایی دارد و اخلاق علمی را زود فراموش میکند، در «منهاج السنة ج 1 ص 99» ضمن توضیح عقاید شیعه میگوید: «اصول دین نزد شیعه چهار مورد است: توحید، عدل، نبوت و امامت!» ای کاش منبع خود را از این کشف بزرگ ذکر میکرد! او […]
مبانی، اصول و روش امام رضا علیه السلام در دفاع از مذهب امامیه

تا قبل از امامت حضرت امام رضا(ع) غالباً مسائل مربوط به امامت، در ميان خواص و محافل علمي شيعي مطرح ميشد، اما حضرت رضا(ع) با مناسب ديدن شرايط و در نظر گرفتن مصالح جامعه شيعي، به شکل آشکار و بدون هيچ پروايي به علني کردن مفهوم امامت مبادرت ورزيدند. به عنوان نمونه هنگاميکه امام در مرو حضور داشتند، خطبهاي در باب امامت و امام ايراد کردند که ميتوان از آن به «منشور امامت» ياد کرد. حضرت رضا(ع) در آن خطابه، امامت را امري بسيار خطير و والا دانسته و براي اثبات اين امر به داستان ابراهيم(ع) اشاره کردند که وي پس از مقام نبوت و خلَّت ـ به مقام خليل نائل آمدن ـ در مرحله سوم و پاياني از عمرشان به امامت رسيدند.
روشهای دیگر امام در دفاع از مذهب امامیه را میتوان در سرفصل هایی همچون: تبیین امامت برپایه قرآن کریم، برشمردن ويژگيهاي امام، اشاره به نحوه انتخاب امام، اشاره به جريان امامت پس از رحلت پيامبر(ص) اشاره به حقانيت خود، مناظرههاي علمي و پاسخهاي مستدل و نیز وجوب اعتقاد به ولايت و امامت به بحث گذاشت.
از سوی دیگر، تفکر «وقف» که از زمان امام هفتم (ع) آغاز شده بود از یک سو و ایجاد زمینه برای شبهههای مختلف موجب تردید در بین شیعیان میشد و تمهیدات و زمینه سازی لازم را توسط امام هشتم(ع) میطلبید. همین امور، تأکید بر ولادت و امامت امام جواد(ع) را در رفتار و گفتار پدر بزرگوارشان فراوان ساخته است. با بررسی سرفصلهای فوق و تبیین و تحلیل آن ها، تلاش خواهیم کرد مبانی، اصول و روشهای امام رضا (ع) را در دفاع از مذهب امامیه تشریح نماییم.
امامت امام جواد علیه السلام

یکی از مسائلی که در مباحث کلامی مربوط به امامت، جایگاه ویژهای یافت این بود که آیا ممکن است کسی پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟ این مسئله از آن هنگام که امام جواد (ع) در سال 203 به امامت رسیدبه صورت جدّیتری در محافل علمی ـ کلامی مطرح میشد تا بعدها در سال 220 در رابطه با امامت امام هادی علیهالسلام و پس از آن حضرت مهدی (عج) حدّت آن به اوج خود رسید.
سیری در کتاب شناسی امام سجاد علیه السلام

آثاری که درباره امام چهارم علیه السلام به عربی، فارسی، اردو و برخی زبان های دیگر تدوین شده، فراوان است. در چهاردهمین شماره همین نشریه (اردیبهشت ۱۳۷۷) کتاب شناسی امام سجاد علیه السلام آمده است. در این مقاله به معرفی برخی کتبی که برای محققان، عموم و یا جوانان مفید است پرداخته و گزارشی توصیفی از آن تقدیم می داریم
پاسخ به شبهه عدم امکان تشریع در اجرائیات

نظریه وکالت حکیم از سوی شهروندان، محتوای کتابی به نام حکمت و حکومت می باشد که توسط جناب آیت الله دکتر مهدی حائری یزدی نوشته شده است و در آن، ضمن مخالفت با نظریه ی ولایت فقیه، آن را به عناوین و اشکال مختلف مورد نقد قرار داده، تا جایی که برای ابطال آن، مسئله ی ولایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را نیز مورد خدشه قرار داده است. حضرت آیت الله محمد مؤمن قمی که از فقهای برجسته معاصر است، در این مقاله، به نقد یکی از شبهات کتاب، یعنی «شبهه عدم امکان تشریع در اجرائیات» پرداخته است.