مهدویت در واقفیه و موضعگیری امام رضا (ع)

با مطالعه تاریخ فرقههای اسلامی، میتوان به این مطلب پی برد که همة آن فرقهها در طول حیات فرهنگی و سیاسی خود با یکسری انشعابات روبهرو بودهاند. در این مقاله، به این مطلب پرداخته شده است که مذهب شیعة اثناعشری نیز همانند دیگر مذاهب اسلامی با انشعاباتی روبهرو بوده است. بیشتر آن گروههای انشعابی از جریان مهدویت، سوء استفاده نمودهاند. یکی از موارد مهم آن انشعابها، فرقه واقفیه با ادعای مهدویت برای امام هفتم (ع) است. این جریان انحرافی در مدتی کوتاه، شبهاتی را در مسأله مهدویت پدید آوردند. از جانب دیگر امام رضا (ع) و برخی یاران آن حضرت، برابر این گروه به مبارزه برخاسته، شبهات آنان را به گونهای مناسب پاسخ دادند و از فتنهانگیزی آنان جلوگیری نمودند.
اکتشاف ابن تیمیه

«ابن تیمیه» که در جدال و مخاصمات لفظی ید طولایی دارد و اخلاق علمی را زود فراموش میکند، در «منهاج السنة ج 1 ص 99» ضمن توضیح عقاید شیعه میگوید: «اصول دین نزد شیعه چهار مورد است: توحید، عدل، نبوت و امامت!» ای کاش منبع خود را از این کشف بزرگ ذکر میکرد! او […]
مبانی، اصول و روش امام رضا علیه السلام در دفاع از مذهب امامیه

تا قبل از امامت حضرت امام رضا(ع) غالباً مسائل مربوط به امامت، در ميان خواص و محافل علمي شيعي مطرح ميشد، اما حضرت رضا(ع) با مناسب ديدن شرايط و در نظر گرفتن مصالح جامعه شيعي، به شکل آشکار و بدون هيچ پروايي به علني کردن مفهوم امامت مبادرت ورزيدند. به عنوان نمونه هنگاميکه امام در مرو حضور داشتند، خطبهاي در باب امامت و امام ايراد کردند که ميتوان از آن به «منشور امامت» ياد کرد. حضرت رضا(ع) در آن خطابه، امامت را امري بسيار خطير و والا دانسته و براي اثبات اين امر به داستان ابراهيم(ع) اشاره کردند که وي پس از مقام نبوت و خلَّت ـ به مقام خليل نائل آمدن ـ در مرحله سوم و پاياني از عمرشان به امامت رسيدند.
روشهای دیگر امام در دفاع از مذهب امامیه را میتوان در سرفصل هایی همچون: تبیین امامت برپایه قرآن کریم، برشمردن ويژگيهاي امام، اشاره به نحوه انتخاب امام، اشاره به جريان امامت پس از رحلت پيامبر(ص) اشاره به حقانيت خود، مناظرههاي علمي و پاسخهاي مستدل و نیز وجوب اعتقاد به ولايت و امامت به بحث گذاشت.
از سوی دیگر، تفکر «وقف» که از زمان امام هفتم (ع) آغاز شده بود از یک سو و ایجاد زمینه برای شبهههای مختلف موجب تردید در بین شیعیان میشد و تمهیدات و زمینه سازی لازم را توسط امام هشتم(ع) میطلبید. همین امور، تأکید بر ولادت و امامت امام جواد(ع) را در رفتار و گفتار پدر بزرگوارشان فراوان ساخته است. با بررسی سرفصلهای فوق و تبیین و تحلیل آن ها، تلاش خواهیم کرد مبانی، اصول و روشهای امام رضا (ع) را در دفاع از مذهب امامیه تشریح نماییم.
امامت امام جواد علیه السلام

یکی از مسائلی که در مباحث کلامی مربوط به امامت، جایگاه ویژهای یافت این بود که آیا ممکن است کسی پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟ این مسئله از آن هنگام که امام جواد (ع) در سال 203 به امامت رسیدبه صورت جدّیتری در محافل علمی ـ کلامی مطرح میشد تا بعدها در سال 220 در رابطه با امامت امام هادی علیهالسلام و پس از آن حضرت مهدی (عج) حدّت آن به اوج خود رسید.
سیری در کتاب شناسی امام سجاد علیه السلام

آثاری که درباره امام چهارم علیه السلام به عربی، فارسی، اردو و برخی زبان های دیگر تدوین شده، فراوان است. در چهاردهمین شماره همین نشریه (اردیبهشت ۱۳۷۷) کتاب شناسی امام سجاد علیه السلام آمده است. در این مقاله به معرفی برخی کتبی که برای محققان، عموم و یا جوانان مفید است پرداخته و گزارشی توصیفی از آن تقدیم می داریم
پاسخ به شبهه عدم امکان تشریع در اجرائیات

نظریه وکالت حکیم از سوی شهروندان، محتوای کتابی به نام حکمت و حکومت می باشد که توسط جناب آیت الله دکتر مهدی حائری یزدی نوشته شده است و در آن، ضمن مخالفت با نظریه ی ولایت فقیه، آن را به عناوین و اشکال مختلف مورد نقد قرار داده، تا جایی که برای ابطال آن، مسئله ی ولایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را نیز مورد خدشه قرار داده است. حضرت آیت الله محمد مؤمن قمی که از فقهای برجسته معاصر است، در این مقاله، به نقد یکی از شبهات کتاب، یعنی «شبهه عدم امکان تشریع در اجرائیات» پرداخته است.
فرايند آگاهی شيعيان از علم غیب امامان – سید عبدالحمید ابطحی

این که محیط اجتماعی، حقایق معارف دینی را به تدریج درک می کند، امری روشن است؛ به تعبیر دیگر تلقی جامعه از دین، امری تاریخی است. این روند را در موضوعات مختلف می توان پی گیری کرد. نوشتة حاضر نشان می دهد که اطلاع از غیب در جامعة جاهلی، به ملائک یا جن منحصر بوده است؛ از این رو نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در آغاز دعوت با این پرسش مواجه می شدند که چرا مَلَک نیستند و یا متهم به جادوگری و کهانت می شدند؛ تا این که در اثر کثرت آیات و معجزات، نبوت ایشان پذیرفته شد و در نتیجه، آگاهی از غیب ـ در نظر جامعه ـ به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم منحصر شد. این زمینة تاریخی موجب شد امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در اخبارات غیبی خود، به ویژه در ایام خلافتشان، با اتهام های دعوی نبوت، علم غیب و کهانت مواجه شوند. این مشکل، در طول دوران امامت برقرار بود؛ اما در میان شیعه، تحقق بسیاری از پیش بینی های امیرالمؤمنین علیه السلام زمینه را آماده کرد تا شیعیان با مقولة امکان آگاهی از غیب ـ بدون کهانت و نبوت ـ آشنا شوند . ائمه علیهم السلام این موضوع را به تدریج به شیعیان آموزش دادند.[1]