مواضع امام حسین علیه السلام در برابر حکومت معاویه و مبارزات سیاسی آن حضرت

موضع گیری ها و مبارزات امام حسین (ع) در دهه آخر حاکمیت معاویه بی تردید حکایت از روحیه تسلیم ناپذیری و ظلم ستیزی آن حضرت  در برابر اعمال ضد اسلامی و جنایات معاویه و دستیاران وی دارد آن حضرت همچون جد بزرگوارش صیانت و پاسداری از مبانی و ارزش های اصیل دین و مبارزه با بدعت ها فسادها و انحرافات را وظیفه و رسالت الهی خود می دانست و هرگز جامعه اسلامی را به حال خود رها نکرد چنین برخوردهایی از سوی آن امام در روزگاری که جامعه در زندان جهل ،غفلت ، بی عدالتی و خفقان امویان گرفتار بود در کالبد نیمه جان و رو به مرگ جامعه آن روز کارگر افتاد و افکار و اذهان عمومی مسلمانان رابرای نهضت آن بزرگوار در عصر یزید آماده کرد که مهم ترین اقدامات امام حسین(ع) عبارتند از: مخالفت با ولایتعهدی یزید  بطور صریح که حتی علیرغم قطع حقوق و مستمری همه بنی هاشم از بیت المال  به دستورمعاویه باز هم حضرت راضی به بیعت نشد .نامه کوبنده و افشاگرانه به معاویه که در آن سه جهت گیری سیاسی داشت اعلام مخالفت با نظریه سلطنت معاویه ،معرفی معاویه به عنوان قاتل افراد با ایمان و با اخلاص ،ضرورت جهاد با معاویه که دین را نابود کرده است .تبیین جایگاه و منزلت اهل بیت (ع)و یادآور شدن فضائل و مناقب خاندان پیامبر(ص) و دفاع از آنان به عنوان محورحق .سخنرانی تاریخی و افشاگرانه امام حسین (ع) در اجتماع بزرگ حج در اوج زمان خفقان دوران معاویه :که امام حسین (ع) در مراسم حج به دو فریضه مهم الهی یعنی امر به معروف و نهی از منکر اقدام و ضمن بیداری اذهان حاضران ،سفارش می کند که دیگران را نیز با رعایت احتیاط آگاه کنند و خیانت و فجایع بنی امیه را به آنان گوشزد نمایند. ممانعت از ازدواج یک دختر هاشمی با یزیدکه مانع از وصلت و پیوند دخترزینب کبری (س) با یزید گردید .ضبط اموال دولتی که از بیت المال یمن و از طریق مدینه برای معاویه می رفت توسط امام حسین (ع) این اموال ضبط و میان اهل بیت و وابستگان حضرت تقسیم شد .امتناع از فروش صدقات و املاک به معاویه  . اعلام کفر پیروان معاویه . مبارزه امام حسین (ع) با کارگزاران معاویه : مانند مبارزه با حاکم مدینه و مبارزه با مهره های بنی امیه.

موانع قیام امام حسین علیه السلام بر ضد معاویه (بخش دوم)

و اما سایر اقدامات و روش های معاویه برای تضعیف مخالفان 4-احیا و ترویج فرهنگ و تعصبات جاهلی  :از طریق دوستی با روسای قبایل و تشویق شاعران به سرودن شعر در باره تفاخر قبیلگی ،خودستایی و هجوقبایل رقیب ، تحریک کینه های دوران جاهلیت ورنگ و صبغه دینی دادن به آن با اقداماتی نظیر جعل احادیث از زبان پیامبر (ص) در باره برتری و شرافت خود.5- فشار اقتصادی و شکنجه و آزار مخالفان: ،تحمیل فقروگرسنگی بر متعرضان به ویژه شیعیان و دوستداران خاندان علی (ع)،حاکم کردن جو اختناق و وحشت بر مسلمانان ، قتل عام مردم ، حذف کردن نام دوستداران خاندان علی(ع)  از دیوان و قطع کردن مقرری سالیان و عطایای آنها که این فشار و اختناق در ده سال امامت امام حسین (ع) به شدت افزایش یافت6- تظاهر به دین داری : بنابر گواهی تاریخ ،معاویه شخصی ملحد ،کاملا بی اعتقاد و بی دین بود و نه اعتقاد به اصول اعتقادات و نه پایبندی به احکام و فروعات دین داشت. ارتکاب اعمال زشت و شنیعی از قبیل شراب خواری، رباخواری ،پوشیدن لباس های حریر و زربافت، به خدمت گرفتن مستشاران مسیحی ،ترویج سب و لعن بر امیر المومنین (ع) ،مسموم کردن امام مجتبی (ع) و بسیاری از بدعت های دیگر از دیگر حربه های معاویه برای تثبیت و استقرار حاکمیت خویش بود 7- تقویت روحیه عافیت طلبی و سازش در جامعه اسلامی : معاویه با اجرای تمام ابزارهای قدرت و ترفندهای موذیانه ، ایجاد روحیه سازش و راحت طلبی ، کشاندن جامعه به سکوت و تسلیم و در نتیجه خفه کردن هرنوع حرکت و قیام مردمی در نطفه بدون واکنش در خور توجه از سوی جامعه اسلامی سبب شده بود تا جامعه اسلامی تن به هر سازش خفت باری بدهند  8- تحمیل معاهده صلح بر امام حسن (ع) : بر اساس این معاهده ، امام حسین (ع) نیز مانند برادرش متعهد بود به رعایت آن پایبند باشد گرچه بنا بر گواهی تاریخ ،خود معاویه نه تنها به هیچ یک از مواد پیمان نامه عمل نکرد بلکه برای نقض هر یک از مواد آن از هیچ کوششی فرو گذار نکرد اما اگر امام حسین (ع) قیام می کرد معاویه با ابزار تبلیغاتی و قدرتی که در اختیار داشت می توانست افکار عمومی را بر ضد آ ن حضرت بشوراند که بر علیه مفاد صلح عمل کرده است ،لذا حضرت قبل از هر اقدام مسلحانه ای باید جامعه را برای قیام و انقلاب آماده می کرد که مبارزات سیاسی حضرت از یک سو و نقض پیمان و جنایات معاویه  از سوی دیگر، کمک کرد تا بیداری و جنبش در میان شیعیان شکل بگیرد .

موانع قیام امام حسین علیه السلام بر ضد معاویه(بخش اول)

در پاسخ به این پرسش که چرا امام حسین (ع) در دوران امامت ده ساله خویش در عصر معاویه قیام نکرد باید به وجود یک رشته مصالح و موانع اشاره کرد که مهمترین آنها عبارتند از :1- شخصیت و شیوه حکومت داری معاویه بود : او در حیله گری و دسیسه چینی سرآمد روزگار خویش بود و از حربه های زیادی برای خلع سلاح مخالفانش و فریفتن افراد سطحی نگر و ظاهر بین و نیز تقویت و تثیبت حکومت و فرمانروایی خویش استفاده می کرد ،2- ترسیم چهره فریبنده از خود و سیمای مخدوش از اهل بیت (ع): کارهایی از قبیل جعل حدیث درمدح خود، ترسیم سیمای مشروع و مقبول از خود،واژگون تفسیر کردن آیات قرآن ، تحریف احادیث پیامبر (ص) متناسب با مطامع و منافع خود و غاصب و نا اهل جلوه دادن اهل بیت پیامبر (ع) از اقدامات معاویه در دوران خلافتش بود 3-ترویج افکار انحرافی و تخدیری :نظیر ترویج دو اندیشه و باور ” ارجاء و جبر “به معنای واگذاری امور به خدا و تسلیم مطلق در برابر حاکم بودن ، منصرف کردن توده مردم از همکاری با رهبران انقلابی ضد اموی ، انزوای سیاسی فرهیختگان و نخبگان ، مشروعیت بخشیدن به حکومت بنی امیه و خود را خلیفه خدا دانستن ، هرگونه مخالفت  با حکومت خلاف شرع تلقی شدن ، حکومت خود را امری ازلی و بنا بر اقتضای قضا و قدر الهی قلمدادکردن ، قداستی دینی و روحانی بخشیدن به اقدامات خود و به دنبال آن صحه گذاشتن از سوی مفتیان مزدور و فقهای سیاست پیشه بر اعمال خود ، تا کاربدانجا رسید که کشتار فرزندان رسول خدا (ص)در روز عاشورا امری مباح و حتی واجب  معرفی شد .

پیشگویی‌های امام حسن علیه السلام درباره تسلط بنی امیه

فتنه زمامداری بنی امیه  فتنه ای مخرب و جان کاه برای جامعه اسلامی بود و امام حسن (ع) هم در باره پیامدهای حاکمیت بنی امیه که خلافت آنان را حرام می دانست  ،فرمود که این امت روی رفاه و آسایش را نخواهنددیدو مبتلا به فتنه ای خواهند شد که از آن رهایی نمی یابند تا نابود شوند .

پیشگویی‌های امیر المؤمنین علیه السلام درباره تسلط بنی امیه

امیر مومنان علی (ع) درهشدارهای خود نسبت به خطر بنی امیه ،آن را به فتنه ای کور و ظلمانی که سیطره اش همه جا را فرا می گیرد و بلای آن دامن گیر افراد صاحب بصیرت می شود تشبیه کرد ه و همانند فتنه های زشت و ترسناک جاهلیت برشمرده بودند ، ودر سخنانی دیگر هم به ستمگری های بنی امیه و ترویج حرام به جای حلال و نقض پیمان و ظلم فساد در سیاست اشاره نموده و وضعیت اسلام و مسلمانان را در آن دوره این گونه ترسیم کرده اند که جنگ با نیکوکاران ، همراهی با فاسقان ، بردگی بندگان ، محرومیت شایستگان ،خواری مومنان، حمایت و تقویت فاسقان ، لعن صالحان ، کشتن حق جویان ، پاداش به باطل جویان رایج می گردد که این امر نتیجه سرپیچی مردم ازحکومت حقّی بود که حضرت علی (ع) از ترس اینکه فردی از بنی امیه خیز برندارد و کتاب خدا را به بازی نگیرد،  عهده دار آن گردیداما مردم دوری جستندو به پیامد های نافرمانی از حق مبتلا گشتند .

پیشگویی‌های پیامبر (صلی الله تعالی علیه و آله و سلم) درباره تسلط بنی امیه

با توجه به ماهیت دین ستیزانه بنی امیه و سابقه دشمنی ها و کارشکنی های آنان در برابر دعوت پیامبر (ص) و نیز نفاق خطرناک آنان که تصمیم گرفته بودند از درون به اسلام ضربه بزنند و بویژه در دستگاه رهبری اسلام نفوذ کنند این مسئله هرگز از نظر پیامبر اسلام (ص) پنهان نبوده و در هر مناسبتی به مسلمانان در این باره  هشدار می دادند. در مآخذ تاریخی و حدیثی کهن و نیزدر تفاسیر شیعه و اهل سنت ،اخبار فراوانی مبنی بر زمامداری بنی امیه بر جامعه اسلامی و انحراف مسلمانان از مسیر اسلام حقیقی و ناب محمدی در آینده نزدیک وجود داشته است .

مهم ترین و مشهورترین دیدگاه ها در باره فلسفه قیام کربلا(بخش اول)

تحلیلگر تاریخ عاشورا  در مورد انگیزه قیام کربلا اگر بخواهد به تحلیلی نسبتا جامع و صحیحی دست یابد و منصفانه داوری کرده و از آسیب های فکری به نتایج درستی برسد لازم است اولاً شناخت لازم در باره آن حضرت پیداکرده و سنخیّتی بین خود و رهبر نهضت ایجاد کند تاروح و رفتار امام حسین (ع) را با جان و دل لمس کند وثانیادر بررسی ابعاد و زوایای قیام کربلا ،شخصیت امام حسین (ع) را به مثابه امام معصوم و کسی که اطاعتش واجب است دانسته و به آن عنایت داشته باشد .

مشهورترین دیدگاه ها ی اندیشمندان مسلمان پیرامون فلسفه قیام امام حسین (ع) عبارتند از:1-دیدگاه و برداشت دنیاگرانه :یعنی قیام برای طلب قدرت و بدست آوردن حکومت و ریاست دنیوی که از سه جهت قابل خدشه است ،اولا وجود عصمت درحضرت مانع از هرنوع پلیدی (پلیدی دنیا پرستی و ریاست طلبی ) است ،ثانیا حضرت باید برای مغلوب کردن دشمن از هر وسیله و هر گونه دروغ و حیله و تزویر استفاده می کرد و هرگز از پیروزی ظاهری دشمن سخن نمی گفت تا لشگر را از اطراف خود پراکنده نسازد حال آنکه حضرت از آغاز تا پایان قیام سخن از شهادت می زند و پایان کار خود را شهادت و اسارت اهل بیت اعلام می دارد ،ثالثا با توجه به بصیرت نافذ امام(ع)  از تحریف حوادث کربلا و اهداف آن ، ایشان همواره انگیزه قیام خویش را طلب اصلاح در امت جدشان و امر به معروف و نهی  از منکر اعلام می کردند .2- نگرش عارفانه وصوفیانه :که عاشورا را میدانی برای سلوک سالکان و امام حسین (ع) را قطب عارفان و مرشد سالکان و اصحاب او را مریدان و رهپویان وصال دانسته است. اشکال این نظریه دریک سو نگربودن آن است یعنی تولّی ،اما از تبرّی و محکوم کردن یزیدیان خبری نیست و قابل نقد و خدشه است . 3-بینش مسیحیانه یا کلیسایی : همان آموزه نجات ،یعنی امام حسین (ع) قیام کرد تا خود را فدای امت جدّش کند و دوستان اهل بیت (ع)را که مرتکب گناهانی شده اند در قیامت شفاعت نماید . اشکال این نظریه ناشی از ارائه تصویر وارونه ازمسئله شفاعت است حال آنکه برخورداری از شفاعت ائمه و انبیا و اولیا شروطی دارد لذا چنین باوری منجر به مسخ کلی اهداف این نهضت می شود یعنی ترویج  نوعی اباحه گری که با اقامه ماتم بر سید الشّهدا (ع) راه برای ارتکاب هر گناه و خلافی باز است حال آنکه هدف ،نگاه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تاسّی به آن امام بیشتر پایبند به برپایی فرائص و حدود الهی باشند.

ریشه‌های فرهنگی قیام امام حسین علیه السلام

یکی دیگر از ریشه های تاریخی عاشورا ، ریشه های فرهنگی آن است که آن ظهور و بروز دو مسئله است ، نخست:  مسئله اجتهاد در برابر نص : یعنی استباط حکم شرعی تنها با فکر و رای خویش بدون توجه به نصوص دینی مخالف ، ریشه آن به دوران پیامبر اکرم (ص) می رسد که برخی صحابه در برابر اوامر آن حضرت اجتهاد می کردند وبعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) هم عمر بن خطاب بطور جدی آن را به کار بست وبدعت هایش تبدیل به سنت رسمی و رایج در جامعه شد به گونه ای که هر کس به سنت رسول خدا (ص) عمل می کرد مورد ضرب و شتم قرار می گرفت و بدینگونه شریعت محمدی دچار استحاله شد  دوم: منع کتابت و نقل حدیث ، که علیرغم توصیه های رسول خدا (ص) مبنی بر حفظ گفته های آن حضرت و انتقال آن به دیگران ،خلفا ازکتابت و نقل حدیث جلوگیری کردندو با این استدلال که قرآن داریم با جمع آوری حدیث مخالفت شد و حدیث های گردآوری شده هم سوزانده شدند و همین امر موجب شد پرده سنگینی از شک و تردید بر روی هزاران حدیثی که می گفتند نزد حافظان یا در میان کتاب ها محفوظ است کشیده شود و زمینه برای تحریف و جعل فراهم آید و هزارا ن حدیث جعل شود. فرایند انحراف ها و لغزش ها و بدعت ها یی که از سقیفه شروع شده بود موجب انحراف کلی جامعه از آموزه های اسلام ،رواج فساد، فقر فرهنگی و دوری از ارزش هاو اصالت ها شد که این انحراف ها در عصر امام حسین (ع) به اوج رسید.

نقش حکومت‌ بنی امیه در ریشه یابی سیاسی قیام امام حسین علیه السلام

در این مورد باید دو نکته را متذکر شد :نخست سابقه دشمنی بنی امیه با اسلام است که همواره بر مبنای عصبیت قبیلگی و از سر حسادت ،مواضع سختی را بر ضد پیامبر (ص) اتخاذ می کردند و برای مهار دعوت اسلامی از هر راهکاری که می توانستند بهره می جستند . نکته دوم نکوهش بنی امیه در روایات است که رسول خدا (ص) از آینده بنی امیه بر امت اسلامی به شدت نگران بود و بارها در این خصوص به مردم هشدار داده و امویان را فاجرترین طایفه قریش و شرورترین و دشمن ترین قبایل عرب نسبت به بنی هاشم معرفی کرد ه بود .حکومت بنی امیه با بر مسند خلافت نشستن معاویه و ترفندهای سیاسی و فرصت طلبی های دور از اخلاق وی که از مخوف ترین فتنه ها بودباعث گردید تا دوباره دوره حکومت تعصب جاهلی و توحش به جای حکومت اسلام آغاز شود.

ریشه‌های سیاسی  قیام امام حسین علیه السلام

برای درک عمیق علل و شالوده وقوع فاجعه کربلا باید در پی ریشه یابی مسیروروند انحطاط امت اسلامی بعد از رحلت رسول خدا (ص) برآییم .در کل ریشه های تاریخی عاشورا را می توان در سه حوزه جست و جو کرد یکی ریشه های سیاسی است که از سقیفه آغاز و با خلافت عمر و عثمان به عنوان تکیه گاه های بنی امیه و ستیز با حکومت بر حق امیر مومنان علی (ع) و روی کار آمدن حکومت بنی امیه پس از صلح و در انتها تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی یعنی بازگشت به حاکمیت جناح اصلی قریش که زمانی با اسلام درگیر بودند تداوم یافت . اما سرآغاز انحراف نخست :جریان سقیفه بود ،تبلورغلبه خُلق وخوو رقابت جاهلی و قبیلگی عرب  بر ارزش های اسلامی که دررقابت بر سر حکومت گروه بندی جناحی و قبیلگی بین مهاجر و انصار نمایان گردید دوم : به قدرت رساندن بنی امیه یکی از سیاست های برجسته عمربن خطاب خلیفه دوم  بود البته با سکوت در برابر انحرافات معاویه و زمینه سازی برای سلطه دشمنان دیروز اسلام بر مسلمانان ،و سوم:تایید سیاست های خلفای پیشین با روی کار آمدن عثمان ،و ابزار تجدید حیات امویان و رسیدن به آرزوی دیرینه شان یعنی قبضه کردن قدرت و چپاول بیت المال و گسترش استبداد، چهارم :ستیز با حکومت برحق علی (ع) و نیزوجود شکاف های عمیق اجتماعی و اقتصادی و تحمیل جنگ های متعدد بر حضرت وپدید آوردن خوارج از دل اختلافات شدید در سپاه امام علی (ع) و به دنبال آن به انزوا کشاندن جریان حق ، این عوامل از علل سیاسی قیام حسین (ع) بودند

آيا در آستانه حركت امام حسین علیه السلام از مدينه به سوی مکه نامه اى به ايشان رسيد؟

اين كه در دوران معاويه ميان امام حسين عليه السلام و شيعيانش در عراق و حجاز و ديگر سرزمين هاى اسلامى آن روزگار نامه هايى رد و بدل شده باشد طبيعى است. اما سؤال تحقيقى ما در اين زمينه پيرامون اين است كه در اثناى دو سه روز قبل از سفر امام از مدينه نامه […]

ماجرای عبد الله بن مطیع و امام حسین علیه السلام

یکی از شخصیت های نسبتا عجیب و مبهم در دیدار های سید الشهدا علیه السلام در مسیر کاروان حسینی، عبد الله بن مطیع می باشد . چرا که این شخص با شناخت جایگاه معنوی امام باز به ایشان پشت کرد. عبدالله بن مطيع عدوى كيست؟ اينك ما در محضر امام حسين عليه السلام در راه […]

آيا ابن عباس و ابن عمر در راه مكّه با امام حسین علیه السلام ديدار كردند؟

شاید یکی از نکاتی که در بررسی پژوهش های تاریخی در رابطه با ملاقات های امام حسین علیه السلام در را ه مدینه تا مکه باید به آن توجه کرد همین مساله ی دیدار حضرت با ابن عباس و ابن عمر می باشد. ابن اثير گفته است كه پسر عمر همراه پسر عباس در مكّه […]

ديدار امام حسین عليه السلام با فوج هاى فرشتگان و جنیان  دربین را ه مدینه تا مکه

با آن كه امام حسين عليه السلام، از مدينه تا مكّه جاده اصلى را پيمود، ولى روايت هاى تاريخى جزئيات زيادى را از اين سفر باز نگفته اند؛ و آنچه در تاريخ آمده بسيار اندك به شمار مى رود؛ و از آن جمله می توان به دیدار هایی که بین حضرت و گروه های مختلف […]