یزید ازنگاه نزدیکان معاویه و دفاع ابن تیمیه از او

ادب و تربیت یزید به گونه‌ای بود که حتّی دوستان نزدیک معاویه نیز به بی لیاقتی او اعتراف می‌کردند.
هنگامی که مغیره بن شعبه‌، به معاویه ولایت عهدی یزید را پیشنهاد کرد، گفت‌:
«لقد وضعت رِجْل‌َ معاویه فی غرز بعید الغایة علی امّة محمّد فَتَقت‌ُ علیهم فتقاً لایرتق ابدا!»
«من پای معاویه را برای مدت‌های طولانی بر فرق امت محمد (ص) گذاشتم و امور مسلمانان را، طوری «فتق‌» کردم که برای همیشه تاریخ قابل «رتق‌» نباشد.»

ادب معاویه

معاویه کسی که وهابی ها این قدر قبولش دارند!!

پیش بینی حضرت علی علیه السلام در رابطه مرگ معاویه

سعید بن المسیب می گوید:هنگام بیماری معاویه که منتهی به مرگ گردید یک پزشک مسیحی برای او آوردند.ظاهرا پزشک مخصوص او بود.معاویه که از درد وناله به ستوه آمده بودبه پزشک گفت چرا معالجات و نسخه های تو نتیجه عکس می دهد…

عدل و داد در زمان معاویه

می گویند در زمان معاویه مردم در آرامش بودند و هیچ تنشی بین حکومت و مردم پیش نیامد و هیچ نزاعی رخ نداد.(کتاب معاویه را بشناسیم ص ۵۷) حال ببینید:

داستان پیرمردی که آبروی معاویه را برد

روزی به شام سفر كرده بودم و در آنجا معاویه و دو پسرش خالد و یزید و نیز با عمرو بن العاص ملاقات كردم. ناگاه مردی سالخورده كه از طرف عراق می‎آمد نمودار شد. او پیری فرتوت بود كه كمربندی از لیف خرما بر میان بسته و نعلی از لیف خرما در پای داشت و لباسی بسیار مندرس بر تن داشت و دیدگانش فرو رفته بود.

نامه عمربن الخطاب به معاویه درموردحمله به خانه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها

مرحوم علامه مجلسی در كتاب شریف بحار الأنوار مینویسد كه عبد الله بن عمر بن الخطاب ،بعداز شهادت سید الشهداء علیه السلام به دیدار یزید رفت و به او اعتراض كرد و گفت: بساطت را جمع كن تا مردم كسی را كه لیاقت خلافت را داشته باشد، انتخاب كنند.