بررسی حدیث «قرن الشیطان» از دیدگاه علمای اهل سنت

مقاله ای که پیش رو دارید نوشته ای است در بررسی حدیث قرن الشیطان به نقل از پیامبر اکرم (ص)، در کتب معتبر اهل سنت مانند صحاح و مسانید و تبیین موضوع این حدیث از دیدگاه علمای اهل سنت. از حاصل نظر علمای اهل سنت به دست می آید که مصداق بارز و اصلی حدیث قرن الشیطان، محمد بن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت است و علامتشان تراشیدن سر می باشد؛ چون از طرفی پیامبر اکرم (ص) به سمت مشرق یعنی سرزمین نجد اشاره کردند و فرمودند که فتنه از آنجا آغاز می شود و حزب شیطان از آنجا خروج می کند. ابن تیمیه امام و مقتدای محمد بن عبدالوهاب می گوید: شرق مدینه همان نجد و درعیه است؛ جایی که مسیلمه کذاب از آنجا خروج و ادعای نبوت کرد و محل پیمان نامبارک محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود است و فتنه ها از آنجا آغاز شد. از طرف دیگر با توجه به جنایات زیاد وهابیت از قتل و غارت و تخریب و… معلوم می شود که مراد بارز حضرت از این پیشگویی، محمد بن عبدالوهاب و پیروان او می باشد.

بررسی تطبیقی ایده‌ها و رفتارهای خوارج و وهابیت

مقاله حاضر تحقیق تطبیقی در خصوص اندیشه‌ها و رفتارهای فرقه خوارج و وهابیت است. نویسنده ابتدا توضیح کوتاهی درباره معرفی این دو گروه داده و سپس در چهارده عنوان به بررسی برخی از شباهت‌های گروه خوارج و وهابیت در ایده‌ها و عملکردها پرداخته است.

تقیه و رویکرد وهابیت به آن

تعالیم اسلام بر پایه عقلانیت و مطابق فطرت بشری نهاده شده است که در برگیرنده همه جوانب زندگی است. در زندگی بشری گاهی به سبب وجود عقاید و سلیقه­ های گوناگون، انسان مجبور به رفتاری بر خلاف عقیده قلبی خود برای حفظ جان و یا مصالح دیگری است. اسلام با رعایت ضوابط و شرایط خاصی چنین رفتاری را در تعالیم خود به پیروانش توصیه نموده است. در این میان شیعه به سبب فشارهای سیاسی، بیشتر از سایر مذاهب به تقیه عمل کرده است، ولی عده­ای ظاهرگرا شیعه را به‌دلیل عمل به تقیه، به نفاق و کفر و الحاد متهم کرده­ اند. این مقاله در پی اثبات جوانب مختلف تقیه در قرآن کریم، سیره پیامبراکرم(ص)، صحابه و بزرگانی است که مورد قبول فرقه وهابیت‌اند.

فتنه نجد

در منابع روایی و تاریخی شیعه و اهل سنّت،[1] روایات متعددی درباره پیش بینی های پیامبر اکرم (ص) به طور صریح یا ضمنی درباره بروز فتنه در منطقه نجد نقل شده است که در این نوشته فقط به نقل چند روایت از منابع اهل سنّت بسنده می شود.

محمد بن عبدالوهاب و مخالفان نجدی معاصر او

برآمدن محمد بن عبدالوهاب در نجد واکنش های گسترده ای در پی داشت. نگرش‌های متفاوت به بنیادهای فکری و رفتاری او، پرسش های فراوانی را در ذهن ها برانگیخت؛ مانند وهابیت چیست؟ اعتراض او به کدامین گفتار و رفتار مسلمانان است؟ آموزه های اصلی آن کدام است؟ نتایج سیاسی ـ اجتماعی وهابیت به سود چه کسانی تمام می شود؟ رویکرد اندیشمندان اهل سنّت به آموزه های وهابیت و ارزش گذاری آن چگونه است؟ این نوشتار در صدد پاسخ به برخی از پرسش هاست و بستری را برای بحثی روشن در این زمینه فراهم می آورد.

توحید و شرک در نجد قبل از ظهور محمد بن عبدالوهاب

از جنجالی ترینِ اظهار نظرها، در مسلمان یا مشرک بودن ساکنین سرزمین نجد است. نکته درخور توجه این است که این جنبش، بر مشرک دانستن مسلمانان نجد استوار است؛ زیرا محمد بن عبدالوهاب به دلیل مشرک خواندن آنان، جهاد با آنان را جایز شمرد. این نوشتار درصدد ترسیم چهره واقعی ساکنین نجد است و هدف ما پاسخ به این سؤال ساده است که آیا شرک و خرافات در سرزمین نجد قبل از ظهور محمد بن عبدالوهاب وجود داشته است؟ آیا آن گونه که موافقان این جنبش تأکید می کنند، غالب اهالی نجد مشرک و در جهل خود غوطه ور بودند؟

اجتهاد از نگاه وهابیون

مسئله اجتهاد و ویژگی¬ها و شرایط آن در میان وهابیون از جمله مسائلی است که اطلاعات منسجم و دسته¬بندی-شده¬ای از آن در دسترس محققین وجود ندارد؛ به¬گونه¬ای¬که بعضی از محققین بر این باورند آنان اعتقادی به اجتهاد ندارند. نویسنده بر این باور است که آگاهی از شیوه اجتهادی وهابیون و مبانی آن، یکی از مسائل ضروری برای محققین است؛ چرا که اطلاع از صحت و سقم این مبانی، در بسیاری از مباحث فقهی و اعتقادی در هنگام بحث با این گروه بسیار راه¬گشاست و بطلان بسیاری از اعتقادات و رفتارهای آنان را که بر خلاف اجماع مسلمانان است، می¬توان با نادرستی اجتهاد آنان اثبات کرد. در این مقاله تلاش شده است تا اجتهاد وهابیون و مسائل مرتبط با آن تا حدّ امکان از منابع آنها جمع¬آوری شود و مباحث دیگری همچون تعریف اجتهاد، چگونگی اجتهاد وهابیون، سادگی و پایین بودن سطح اجتهاد وهابیون، مبنای وهابیون در مسئله اجتهاد، آسانی اجتهاد از دیدگاه وهابیون، نزاع وهابیون و اهل سنّت در مسئله اجتهاد و منابع اجتهاد وهابیون نیز در این نوشتار بحث و بررسی شده است.

رابطه وهابیت و مذاهب اسلامی

در این نوشتار به دیدگاه وهابیت و نویسندگان این فرقه درباره مذاهب اهل­ سنّت پرداخته شده است؛ زیرا امروزه برخی چنین می ­اندیشند که وهابیت فقط با شیعه مخالف است؛ در حالی­­که هجمه آنان به مذاهب فقهی و کلامی اهل سنّت کمتر از مذهب شیعه نیست. در این نوشتار نمونه­ هایی از هجمه علمای وهابیت علیه مذاهب اهل سنّت بیان شده است. این فرقه تنها خود را اهل سنّت و سایر مذاهب را اهل بدعت می­داند.

دیدگاه وهابیت درباره حَدّ و مکان برای خداوند و نقد و بررسی آن

تمام اندیشمندان اسلامی از صدر اسلام تاکنون با استناد به قرآن و سنت و عقل، خداوند تبارک و تعالی را منزه از اوصاف جسمانی می دانند، اما فرقه وهابیت نه تنها خدا را محدود، مکان مند و دارای اعضا و جوارح می دانند، بلکه دیگر مسلمانان را به جهت عدم اعتقاد به چنین پندارهایی، کافر و مشرک و بدعت گزار می خوانند. علت اساسی انحراف وهابیت از توحید ناب اسلامی، دوری و فاصله گرفتن از اهل بیت پیامبر (ص) است.