نقش انگشتر امام حسین علیه السلام 2

شیخ کلینی گفته است: از امام صادق (ع) روایت است که بر دو انگشتر امام حسن و امام حسین (ع) نوشته شده بود: «حَسْبِيَ اللَّهُ». روی شیخ الکلینی: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ مَکْتُوبٌ فِي خَاتَمِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (ع) «حَسْبِيَ اللَّهُ».[1] [1]– الکافی 6: 473 ح 3، البحار 43: 258 ح […]
نقش انگشتر امام حسین علیه السلام 1

شیخ صدوق گفته است: امام صادق (ع) از پدرش امام باقر (ع) روایت کرده که فرمود: حسین بن علی (ع) دو انگشتر داشت. نقش یکی از آنها «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، عُدَّةٌ لِلِقَاءِ اللَّهِ» بود و نقش دیگری «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ». نقش انگشتر امام سجّاد (ع) چنین بود: «خَزِيَ وَ شَقِيَ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ بْنِ […]
نام، کنیه و لقب های امام حسین علیه السلام 2

اربلی گفته است: کمال الدّین گفته است: کنیهاش تنها «ابو عبدالله» است، لیکن لقبهای او بسیار است: رشید: طیّب، وفیّ، زکیّ، مبارک، تابع رضای خدا، سبط. همهی این لقبها بر او اطلاق میشد. زکیّ مشهورترین لقب اوست ولی والاترین لقبش آن است که رسول خدا (ص) دربارهی او و برادرش فرموده است که این دو […]
نام، کنیه و لقب های امام حسین علیه السلام 1

ابن شهر آشوب گفته است: نامش حسین است. در تورات «شبیر» و در انجیل «طاب» است. کنیهی او ابو عبدالله و کنیهی خاص او ابوعلی است. لقبهای او عبارت است از: شهید رستگار، نوادهی دوم، پیشوای سوم، مبارک، پیرو رضای الهی، تحقّقبخش صفات خدا، راهنمای ذات پروردگار، برترین اعتماد شدههای خدایی، روز و شب پیوسته […]
شخصیت امام حسین علیه السلام 2

سیّد محسن امین گفته است: سرور و مولای ما، امام فرزند امام، برادر امام و پدر امامان، حسین شهید، پسر امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (ع) یکی از دو دسته گل پیامبر (ص) و دو نوادهی او و جانشین او در میان امّت پیامبر، از بزرگترین شخصیتهای اسلام، بلکه از بزرگترین شخصیتهای عالم وجود است. وی […]
شخصیت امام حسین علیه السلام 1

سیّد بن طاووس در ضمن حدیثی روایت کرده است: پیامبر خدا (ص) به مسجد آمد و به بلال دستور داد تا مردم را فرا خواند. مردم در مسجد گرد آمدند. رسول خدا (ص) روی دو پای خود ایستاد، در حالی که آن دو (حسن و حسین (ع) بر دوش او بودند. فرمود: ای مردم! آیا […]
طنازی و رقص آب را می دیدی

طنازی و رقص آب را می دیدی عطشان لب آفتاب را می دیدی می سوختی اما تو در آئینه ی آب تصویر گل رباب را می دیدی شاعر: جاریانی
دست قلمت را ز قلمدان برداشت؛ شاعر: جاریانی

دست قلمت را ز قلمدان برداشت بر صفحه ی خاک سطری از عشق نگاشت با شبنم اشک روی دشت بدنت یک باغ پر از لاله ی عباسی کاشت شاعر: جاریانی
چون باد خزان باغ گلش پرپر کرد

چون باد خزان باغ گلش پرپر کرد بلبل ز الم سر به سوی داور کرد در ساحل رود با دو چشم خونبار خورشید غروب ماه را باور کرد شاعر: جاریانی
با تیشه ی روشنی به شب تاخت، حسین

با تیشه ی روشنی به شب تاخت، حسین بتخانه ی شرک را برانداخت، حسین آنگه که عَلَم ز دست عباس افتاد جانسوزترین قصیده را ساخت، حسین شاعر: عبدالمحمد جمالی
از پلک سیاه شب شرر می بارید

از پلک سیاه شب شرر می بارید بر دامن دشت شور و شَر می بارید از چشمه ی مه سرشک حسرت نم نم بر دست فرات تا سحر می بارید شاعر: بهنام پازوکی
ای کنز حیا کان ادب ادرکنی

ای کنز حیا کان ادب ادرکنی عباسِ علی میر عرب ادرکنی ای رفته به بحر تشنه، وز عشق حسین برگشته ز بحر تشنه لب ادرکنی شاعر: صغیر اصفهانی