توسل از دیدگاه قرآن و حدیث (1)

مباحث این پایان نامه در هشت فصل با این عنوان ها به نگارش درآمده است: فصل اول، توسّل: مفهوم توسّل، مصادیق توسل، ضرورت توسل؛ فصل دوم، توسل از دیدگاه قرآن و روایات، سابقه ی توسل؛ فصل سوم، نقش و آثار توسّل: نقش و آثار توسل در حیات فردی و اجتماعی، نقش سازندگی توسل؛ فصل چهارم، رابطه ی توسل با توحید و شرک: توحید و شرک در توسل، شبهات وهّابیت درباره ی توسل، توسل و اعتقاد به توحید؛ فصل پنجم، توسل به چه کسانی؟ توسل به قرآن، توسل به عترت، نحوه ی توسل؛ فصل ششم، ابزار توسل: دعا، عبادت؛ فصل هفتم، زمان و مکان توسل؛ فصل هشتم، جمع بندی و پیشنهادها.
توسل از دیدگاه شیعه و وهابیت

موضوع این پژوهش توسل از دیدگاه شیعه و وهابیت می باشد. توسل به معنای این است که بنده چیزی یا شخصی را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسیله قربش به خدای متعال شود. مسلمانان قائل به این نکته هستند که می توان با انگیزه دینی به اسباب غیر طبیعی تمسک جست: 1-از طریق کتاب و سنت 2 – برای اسباب و وسائل ،هیچ گونه اصالت و استقلالی قائل نشده و تاثیر آنها را منوط به اذن و مشیت الهی دانست. در کتاب و سنت مجموعه ای از وسایل معرفی شده که توسل به آنها استجابت دعا را به دنبال دارد که یکی از آنها توسل به اسماء و صفات حسنای الهی می باشد و دیگری توسل به صالحان که برترین نوع آن توسل به ساحت پیامبران و اولیای الهی می باشد. ولی وهابیان توسل را شرک و شیعیان را مشرک می خوانند:اما آنها که شرک را به معنی (تعلق و توسل به غیر خدا) تفسیر می کنند،تعبیرشان تنها در صورتی صحیح است که برای ابراز و وسائط موجود (اصالت و استقلال) قائل بوده و گرنه چنانچه آنها را وسایلی دانست که به مشیت و اذن الهی ما را به نتیجه می رسانند از مسیر توحید خارج نشده ایم و اصولا زندگی بشر از روز نخست بر این اساس ،یعنی استفاده از وسائل و وسائط موجود،استوار بوده است.بنا بر این شیعه از هیچ طرفی مشرک نمی باشد.
توسل (3)

یا ایّها الذین آمنوا اتقو اللّه و ابتغو الیه الوسیلة[1]
«ای کسانی که ایمان آورده اید!تقوای الهی پیشه کنید و به خدا توسل جویید»
توسل (2)

توسل یعنی دست آویختن به واسطه ای برای نزدیک شدن به خداوند که در قرآن به آن ترغیب شده و در سیره عملی صحابه و تابعین بوده است. صحابه در زمان حیات رسول خدا(ص) نزد ایشان میآمدند و از ایشان طلب دعا میکردند و بعد از رحلت ایشان به زیارت قبر ایشان میرفتند و از ایشان طلب دعا و استغفار مینمودند. نمونه های زیادی از توسل صحابه به پیامبر خدا بعد از رحلت ایشان در کتابها و منابع روایی معتبر وارد شده که نشان از جواز آن دارد. اما همین امر توسط ابن تیمیه به عنوان شرک و بدعت و نامشروع شناخته شده است و وهابیت به جای تبعیت از روایات به تبعیت انظر ابن تیمیه پرداختند و این تفکر را رواج دادند. در این مقاله به نقد و بررسی نظر وهابیت در این رابطه پرداخته شده است.
توسل (1)

یکی از عقایدی که نزد همه مسلمانان مسلم و رایج است مسئله توسل است. توسل یعنی نزدیکی به خدا با وسیله ای ارزشمند نزد وی. در مورد جواز توسل ایات و روایاتی وارد شده است. در این میان تنها وهابیان هستند که توسل را قبول نداشته و به بقیه مسلمانان به خاطر مسئله توسل نسبت شرک می دهند. در ادامه مطالبی در مورد توسل بیان خواهد شد.
تضاد عقاید حنفیت با وهابیت1 دعا

از مسایلی که مورد انکار وهابیان قرار گرفته، جواز دعا همراه با بالابردن دست هاست؛ خواه این دعا پس از نماز باشد، یا بعد از خوردن غذا و یا در مقابل قبرها؛ به صورت منفرد و یا جمعی و در کل هر کجا که هوای نفس و خیال آنان حکم کند این چنین دعایی را بدون هیچ دلیلی و تنها به پیروی از گمان و خیال خود بدعت و حرام می دانند. برای بررسی این بدعت و ناهماهنگی آن با احکام و روایات وارده باید فلسفه دعا و نحوه ادای آن، از دیدگاه قرآن و سیره و سنت مورد بررسی قرار گیرد.
تبیین توحید، توسل و شفاعت از نظر وهابیت و نقد و بررسی آن از دیدگاه اهل تشیع

ابن تیمیه کسی که افکار وهابیت از او سرچشمه می گیرد. در حقیقت موسس مذهب وهابیت می باشد.هر چند وهابیان در ظاهر آن را بیان نکرده اند که سرانجام در قلعه ای در شام زندانی شد و در همانجا از بین رفت. و طرح مجدد افکار ابن تیمیه توسط محمد بن عبدالوهاب صورت گرفت. که سرانجام او هم در سال 1206 رخت از جهان بر بست. شواهد نشان می دهد که عمر«وهابی گری افراطی» به سر آمده و طرفداران خود را به سرعت از دست می دهد زیرا در بطن وهابیت تندرو اصولی نهفته است که قابل بقا و دوام نمی باشد. وهابیان در باره ی مفهوم توحید می گویند: هدف از توحید انحصار عبادت به خدا می باشد. از این رو زیارت قبور و غیر خدا را ندا کردن و اموری از این قبیل را شرک می دانند. وهابیان معتقدند که خداوند مانند انسان است و در این رابطه به حدیثی جعلی از پیامبر استناد می کنند. موحد از نظر وهابیان به کسی می گویند که به هیچ یک از انبیاء و اولیاء خدا توسل نکند، به قصد زیارت پیامبر سفر نکند و از او طلب شفاعت نکند و همچنین به او سوگند یاد نکند.محمدبن عبدالوهاب تعدادی از روایات جسم بودن خدا را آورده و آن ها را صحیح شمرده و ایمان به آنها را واجب و رد و انکار آنها را کفر دانسته است.وهابیان اشکالاتی از قبیل بر توسل گرفته اند: چنین توسلی در میان صحابه نبوده است. مخلوقین حقی بر خدا ندارند. این نوع توسل متضمن دعوت غیر خداست. توسل ،استعانت از غیر خداست. در پاسخ باید گفت که توسل به غیر خدای سبحان،به معنای شریک قرار دادن در افعال خدای متعال نیست بلکه مقصود این است که خدا کارش را انجام دهد و حاجت او را به برکت آنان برآورده سازد. وهابیان به شفاعت معتقدند اما به این معنی که بنده از خدا درخواست کند که پیامبر (ص) را شفیع او قرار دهد.محمد بن عبدالوهاب همچنین می گوید: « شرک کسانی که از قبور طلب شفاعت می کنند از شرک بت پرستان زمان جاهلیت بدتر است. حضرت آیت الله مکارم شیرازی در توصیه ای دو شانه به علمای حجاز می فرمایند: به همه ی علمی وهابی که خواستار راه اعتدال هستند توصیه می شود که فرصت خوبی را که در این شرایط تاریخی برای بازنگری در اصول وهابیت فراهم شده است،از دست ندهند و شکاف عظیمی را که میان آنها و سائر مسلمین جهان پیدا شده است و دشمن از آن بهره گیری می کند با هوشیاری پر کنند.
پاسـخ به شبهات وهابیــان بر روایت عایشـه در توسـل به پیامبر صلی الله علیه وآله پس از وفات

عایشه یکی از همسران رسول خدا و از جمله اصحاب ایشان است که از او در باب توسل به پیامبر روایت رسیده است. براساس این روایت مردم در خشکسالی طبق سفارش عایشه از سقف واقع بر قبر روزنه ای بر قبر گشودند و باران رحمت نازل شد. این روایت از جهت سند ثابت بوده و از جهت متن بر وقوع توسل به پیامبر پس از حیات ایشان دلالت می کند. وهابیان این نوع از توسل را نامشروع و بدعت می دانند. لذا آنها همواره به طرح شبهاتی در خصوص سند و دلالت روایت پرداختهاند تا راه را بر هرگونه استفاده مخالفان عقیده خود ببندند. نویسنده در این مقاله تمامی شبهات مطرح شده از سوی وهابیان بر روایت مذکور را بیان نموده و به آنها پاسخ خواهد داد.
پاسخ به شبهات توسل

این مقاله درصدد پاسخ دادن به شبهاتی است که از سوی وهابیت در مورد توسل وارد شده است.
بررسی شبهات وهابیت (1) توسل

در این مقاله بعد از بررسی معنا و اقسام توسل و ادله جواز آن از قرآن و روایات، به شبهات وهابیت در این رابطه پاسخ داده شده است، وهابیت با ادله ای توسل را جایز نمی دانند و گاهی آن را شرک تلقی میکنند. برخی از ادله آنها عبارتند از:1. صحابه بعد از پیامبلر(ص) به ایشان متوسل نمیشدند. 2. آیه «لا تدعوا مع الله احدا» و آیات دیگر از این قبیل 3. عدم سماع موتی 4. سد ذرایع شرک، – اما با بررسی دقیق آیات قرآن و روایات نبوی و همچنین سیره اصحاب پیامبر میبینیم، آیات قرآن بر نفی توسل دلالت ندارند و صحابه پیامبر(ص) بعد از رحلت ایشان به آن حضرت توسل میجستند.
بررسی دیدگاه وهابیان درباره توسل سلف به پیامبر پس از حیات

یکی از اقسام توسل مجاز، توسل به پیامبر پس از حیات او است. وهابیون معتقدند توسل به پیامبر پس از حیات آن حضرت حرام و بدعت است. آنها میگویند هیچ یک از سلف پس از وفات پیامبر، به ایشان متوسل نشدهاند. آنها عمل نکردن سلف به این قسم از توسل را دلیل بر عدم جواز دانستهاند؛ در حالیکه روایات موجود در منابع اهلسنت بیانگر توسل سلف به پیامبر پس از حیات است. این دسته از روایات بطلان این سخن را آشکار میسازد.
بررسی تطبیقی شفاعت، توسل و زیارت از دیدگاه امامیه، اشاعره و وهابیت

اختلاف نظر در بعضی از اعتقادات در میان مسلمانان بوجود آمد و باعث ایجاد فرق کلامی گردید و همرا با فراز و نشیب و پیامدهای مثبت و منفی استمرار یافت. مشهورترین این فرق ، معتزله ، اشاعره و امامیه می باشند و امروزه در میان اهل سنت ، فرقه اشاعره غلبه فکری خود را بر سایر فرق کلامی آنان حفظ کرده و در تشیع نحله امامیه (اثنی عشریه) توانسته است از مبانی فکری و اعتقادی خود به رغم محدودیت های خاص دفاع نماید و پایدار بماند. در کنار فرق مهم و مشهور کلامی جریانات و گروه های افراطی نیز کم و بیش ظهور و افول کرده اند، از جمله آنها در دوران معاصر«وهابیدن هستند» که با ادعای سنی گری به مخالفت و عداوت با بعضی از فرق مسلمان، بالاخص مذهب امامیه و آنها را به دلیل بعضی از باورهایشان چون شفاعت، توسل ، زیارت و …. متهم به شرک و کفر نموده و در این راستا بدون توجه و گفتمان علمی و منصفانه ؛ اقدام به خصومت، خشونت و تکفیر و تفسیق مخالفین خود کرده و مع الاسف، اتحاد و اصالت مسلمین را شکننده ساخته اند. در مقابل امامیه سعی دارد تا با بحث استدلالی مبتنی بر منابع اصیل اسلامی آموزه ها و باور های خود را ارائه و با مخالفین خود تعامل منطقی داشته باشد. در همین جهت در این نوشتار بناست تا با روشی منطقی و مستند اندیشه های امامیه، اشاعره و وهابیه در خصوص مسائل مربوط به شفاعت، توسل و زیارت بررسی و تطبیق گردد و اشتراکات و افتراقات آنها تبین شود. سپس به این سوال پاسخ داده شود که تفاوت دیدگاه وهابیت با اشاعره و امامیه در مسائل مذکور چیست؟ آیا وهابیت عقاید خود را در این زمینه از اشاعره گرفته است؟در این نوشتار پس از مطالعه، بررسی و تطبیق این نتیجه حاصل شد که؛ کلیات و اصل شفاعت، توسل و زیارت مورد قبول می باشد اما در مصادیق، جزئیات و اقسام و موارد آن اختلاف نظر جدی وجود دارد این تفاوت بین اشاعره و امامیه کمتر و بین امامیه و وهابیه به مراتب بیشتر است، اشاعره اگر چه بخشی از باورها را در خصوص شفاعت، توسل و زیارت را قبول ندارند و مشروع نمی دانند اما اقدام به تکفیر نمی کنند اما وهابیت با تکیه بر افکار ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب با استنباطی سلیقه ای و یک جانبه ؛ بسیاری از مصادیق و موارد موضوعات مذکور را نه تنها شرک و کفر می دانند بلکه اعلان تکفیر و جنگ و ریختن خون آنان را مباح می دانند؛ بطور کلی می توان گفت که در بعضی از کلیات و اصول و مبانی اشاعره و وهابیت اشتراک نظر دارند، اما وهابیت برداشتهای فرعی و افراطی از آن کلیات و اصول را به خود اختصاص داده است.
وهابیت و عالم برزخ

از مسائل مورد اختلاف بین مسلمانان و وهابیان، حیات برزخی است. این مسئله منشأ اختلاف در مسائل دیگر؛ از قبیل: استعانت از ارواح اولیای الهی، و استغاثه به آنان، توسل به اولیای الهی بعد از وفاتشان و… شده است. عموم مسلمانان قائل به حیات برزخی و زندگی اموات؛ خصوصاً اولیای الهی در عالمی مابین عالم دنیا و آخرت به نام برزخند، بر خلاف وهابیان که به حیات برزخی ولو برای اولیای الهی، اعتقادی ندارند؛ از همین رو استعانت از آنان، استغاثه و توسل به آنان را جایز ندانسته بلکه از مظاهر بارز شرک می دانند. در حقیقت توجّه به اولیای الهی را به مانند توجّه به سنگ، بی اثر و خاصیت می دانند؛ زیرا معتقدند که اولیا بعد از مرگ هیچ ارتباطی با دنیا ندارند و هیچ نوع تصرّفی نیز نمی توانند داشته باشند.
وهابیت و سماع موتی

حیات برزخی از معتقدات تمامی مسلمانان است. بنا بر آیات و روایات، انسان پس از مرگ از میان نمی رود و روحش در قالب مثالی در عالم برزخ به حیات خود ادامه می دهد. در این میان وهابیت با توجه به مبنای هستی شناسی خود که منتهی به حس گرایی می شود، میان عالم برزخ و دنیا هیچ ارتباطی قائل نیستند و معتقدند که انسان هنگامی که از دنیا می رود ارتباطش با عالم دنیا قطع می گردد. بنابراین خواندن اموات و به زیارت رفتن آن ها و طلب حاجت کردن از آن ها فایده ای ندارد. در ادامه اندیشه و تفکر وهابیان در مورد حیات برزخی و سماع موتی مورد بررسی قرار گرفته می شود.