ز هر طرف، مه رخساره‌ات به جلوه‌گری است

ز هر طرف، مه رخساره‌ات به جلوه‌گری است خموش باد نگاهی كه ناظر دگری است!   دوصد مسیح‌نفس مانده واله و مبهوت كه در فضای شفاخانه‌ات، عجب اثری است!   اگر به اشك غمت شست و شو كند ابلیس خدا گواست كه از هر گنه به حشر، بری است   كنم به تاجوران ناز از […]

دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را

دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را به ندای سوگواری، ببرد ز نی، نوا را ره و رسم آشنایی، بخدا! حسین داند که هم آشنا شناسد ره و رسم آشنا را به بلا صلا فکندند و ز کس بلی نیامد شه تشنه لب بلی گفت، بلای کربلا را سر کوی عشق زد خیمه […]