سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(ع) 

امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها دو رکن اساسی نهضت سالار شهیدان، ابی عبدالله(ع) هستند که بی تردید دوام و بقای نهضت حسینی مدیون فداکاریهای آنهاست.

سیره امام سجاد علیه السلام از نگاه رهبری 

آنچه در پی می آید، خلاصه ای است از اثری با ارزش که با مشخصات ذیل منتشر شده است:

پژوهشی در زندگی امام سجاد علیه السلام » نوشته حضرت آیت الله سید علی حسینی خامنه ای – مقام معظم رهبری، امت برکاته – چاپ اول، اسفند 1361 . ناشر: حزب جمهوری اسلامی، 80 ص . بیست هزار نسخه .

امام سجاد علیه السلام در آثار شهید مطهری

یکی از ویژگی های آثار شهید مطهری جامعیت آنها در علوم و معارف مختلف اسلامی است، به طوری که تقریبا در تمامی حوزه های مربوط به تاریخ، فلسفه، فقه، کلام و اندیشه اسلامی، ایشان دارای آثار ارزشمند و متعددی هستند . یکی از محورهای اصلی آثار و نوشته های وی به تاریخ زندگی و وقایع مربوط به ائمه معصومین علیهم السلام مربوط می شود .

در این مقاله مختصر تلاش شده است که دیدگاه ها و مطالبی که ایشان درباره امام سجاد علیه السلام در آثار خود به آنها اشاره کرده است، جمع بندی و ارائه شود .

مناجات امام سجاد علیه السلام

پروردگارا، بر محمد و خاندانِ او درود فرست و ما را از آرزوهای دور و دراز نگاهدار و آرزوها را با راستیِ کردار بر ما کوتاه کن، تا در این آرزو نباشیم که ساعتی را پس از ساعتی دیگر زنده باشیم و روزی را به روز دیگر رسانیم و نَفَسی را به نَفَسی دیگر بپیوندیم […]

تجلی توحید در ادعیه 

توحید و دعاهای معصومین(ع) به ویژه ادعیه امام سجاد(ع) رابطه تنگاتنگ از جهت علمی و عملی دارند. این دعاها هم توحید و مراحل و اقسام آن را آموزش می دهند و هم خود تجلی گاه خالصانه ترین توحید نظری و عملی هستند. این مقاله می کوشد ظهور و حضور توحید و ابعاد آن را در دعاهای مأثوره از معصومین(ع) مورد بررسی قرار دهد.

از این رو، پس از تبیین نقش محوری توحید در اسلام و اهمیت و حقیقت دعا، با استناد به فقراتی از ادعیه امام سجاد(ع) نشان می دهد که دعا در عین حال که نردبان توحید خود جلوه ای از توحید عملی نیز به شمار می آید.

شاهکار آفرینش در میدان مین

این شهید غلام حسین عیدیان بود که طلسم مرگ و زندگی را با شهامت خود شکست. او با فریاد الله اکبر، خود را به روی میدان مین انداخت. مینی در زیر بدنش منفجر شد، امّا هنوز به شهادت نرسیده بود، شجاعانه و بی‌پروا در حالی که سراسر بدنش خونی بود، بلند شد و کمی آن […]

تو مگر چقدر گناه داری؟

هر چه به عملیات نزدیک‌تر می‌شدیم، فرماندهان بیشتر نماز شب می‌خواندند. یک پتو برمی‌داشتند و یک فانوس، می‌رفتند توی سنگر و چاله، و راز و نیاز می‌کردند و زار می‌زدند. من و طهماسب رفتیم بینا را توی قبر گیر انداختیم. دیدم سرش را می‌زند به دیوارهای قبر و ناله کنان می‌گوید: «یا فاطمه، یا حسین […]

روزه‌اش را با آن حال گرفت

در عملیات بدر مجروح شد. حالش خیلی وخیم بود. موقعی که او را به کرمان آوردند، ماه رمضان بود. از او پرسیدم: «روزه را چه می‌کنی؛ می‌خوری؟» گفت: «نه، من باید یک ماه را روزه بگیرم.» با همان حال وخیم، یک ماه تمام را روزه گرفت. با همان حال هم می‌رفت مسجد جامع تا نمازش […]

مناجات او را سرحال آورده بود

شب به شهرستان نائین رسیدیم. برای نماز و شام توقف کردیم. بعد از شام دیدم هم او خسته است و هم خودم. گفتم: «بهتر است شب را همین جا داخل ماشین بخوابیم و صبح دوباره به راهمان ادامه دهیم.» قبول کرد. در کوچه‌ای کنار مسجد جامع نائین ماشین را پارک کردم و هر دو داخل […]

دعای توسل سه ساعت طول می‌کشد؟

از عملیات که برگشتیم، عد‌ه‌ای از دوستانمان شهید شده بودند و عده‌ای هم مجروح. عقده‌ای در دلمان بود که باید می‌ترکید و اشک دل‌هایمان را صفا می‌داد. منتظر بهانه بودیم و آن هم وقتی بود که دعا شروع شد. نفهمیدیم زمان چگونه گذشت، ولی وقتی به خود آمدیم که سه ساعت تمام دعای توسل طول […]

نگران نماز

عملیات والفجر سه بود. از دهلران حرکت کردیم به سمت منطقه‌ی عملیات. وقت اذان صبح شده بود، ولی نمی‌توانستیم بایستیم. باید زودتر خودمان را می‌رساندیم. توی ماشین همه‌اش نگران نمازمان بود. گفت: «در حال حرکت نمازتان را بخوانید.» نگاهش کردیم. آسمان هنوز تاریک بود. گفت: «اگر رسیدیم و وقت نماز باقی بود، دوباره می‌خوانیم.» لحظه‌های […]

با آب شور وضو گرفت

محمّد مکرّر شب‌ها با خدا راز و نیاز می‌کرد؛ گریه می‌کرد؛ نماز شب می‌خواند. به راستی انسان تعجب می‌کرد جوانی با این سنّ کم، چقدر ایمان دارد که در بدترین شرایط، در بیابان‌ها و در صحنه‌های نبرد از نماز شبش غفلت نکند. در یکی از مناطق، آب کافی موجود نبود. حمام هم با چادرهای جهاد […]

 با برف‌ها وضو گرفت!

زمستان بود و هوا سرد. در مسیر زرند به پابدانا بودیم. به گردنه‌ای رسیدیم که در آن‌جا راه آهن می‌کشیدند. ناگهان گفت: «نگه دار.» ماشین را نگه داشتم. پیاده شد. دنبالش رفتم. می‌خواست وضو بگیرد. آب‌ها یخ بسته بود. با برف‌ها وضو گرفت و همان گوشه‌ی بیابان قامت بست. من هم کنارش ایستاده و نماز […]

وسایل مختص نماز شب

من به همراه شهید بینا برای شناسایی منطقه‌ای حرکت کردیم. برای این‌که مزاحم استراحت گردان‌های دیگر نشویم و رزم شبانه‌ی ما ایجاد مزاحمت نکند و وسعت عمل بیشتری داشته باشیم، قسمتی را برای حرکت تعیین کردیم که بیش از دو کیلومتر تا محل گردان‌ها فاصله داشت. در حال عبور از این قسمت بودیم که من […]