اصابت تیر بر پیشانی امام حسین علیه السلام 2

طبری گوید: ابو مخنف از صقعب بن زهیر از حُمید بن مسلم نقل می‌کند: امام حسین (ع) جبّه‌ای از خز داشت، عمامه بر سر نهاده بود، و خضاب بر موهای خویش زده بود و شنیدم پیش از کشته شدن، در حالی که بر روی دو پا مثل سواره‌ای شجاع می‌جنگید و مواظب تیراندازان بود و […]

تسلّط امام حسین علیه السلام بر آب 2

طبری گوید: هشام بن نقل از عمرو بن شمر، از جابر جعفی روایت کرده است که: امام حسین (ع) تشنه شد و تشنگی‌اش شدّت یافت. نزدیک شد تا آب بنوشد، حصین بن نمیر تیری افکند که به دهان امام نشست. امام شروع کرد به گرفتن خون از دهانش و آن را به آسمان پاشید. سپس […]

شهادت شیر خواره 5

طبری گفته است: ابو مخنف، از عقبة بن بشیر از امام محمّد باقر (ع) روایت کرده است: ای بنی اسد! ما را نسبت به شما حقّ خونخواهی است. گوید: گفتم: ای ابا جعفر! رحمت حق بر تو باد! گناه من در این باره چیست و آن خون کدام است؟ فرمود: کودک حسین (ع) را نزد […]

شهادت قاسم بن حسن علیه السلام 2

طبری گفته است: از حمید بن مسلم چنین نقل شده است: نوجوانی به سوی ما بیرون آمد که چهره‌اش همچون پاره‌ی ماه بود، شمشیری در دست، پیراهن و شلواری بر تن و کفش در پا که بند یکی از آن‌ها باز شده بود. فراموش نمی‌کنم که پای چب بود. عمرو بن سعد ازدی به من […]

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام 10

طبری با سند خود از حمید بن مسلم نقل می‌کند: آن روز با گوش خودم شنیدم که حسین (ع) می‌گفت: پسرم! خدا بکشد کشندگان تو را. چقدر گستاخند به خدا و هتک حرمت پیامبر! پس از تو خاک بر سر دنیا! گوید: گویا می‌بینم زنی را که مثل خورشید می‌درخشد، شتابان از خیمه بیرون آمد […]

شهادت اصحاب – حنظلة بن اسعد شبامی

طبری گوید: حنظلة بن اسعد شبامی آمد و در برابر امام ایستاد و خطاب به سپاه دشمن، آیاتی از قرآن را خواند که هشدار نسبت به نزول عذاب الهی بود: «يَا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزابِ…» و آن‌گاه گفت: ای قوم! آیا حسین را می‌کشید تا عذاب سخت الهی بر شما فرود آید؟ […]

شهادت اصحاب – نافع بن هلال 2

طبری گوید: نافع بن هلال، نام خود را بر چوبه‌های تیرش نوشته بود و با آن تیرهای نشان‌دار تیر می‌انداخت و می‌گفت: «من جملی‌ام، من بر آیین علی‌ام». جز آنان که مجروح شدند دوازده تن از یاران عمر سعد را کشت. آن‌قدر شمشیر زد تا بازوهایش شکست و اسیر شد. شمر و همراهانش او را […]

شهادت اصحاب – زهیر بن قین 2

طبری در این‌جا اشعاری نقل کرده که زهیر، خطاب به امام حسین (ع) خواند.     قال الطّبریّ: و أخذ يضرب عَلَى منكب حُسَيْن و يقول: أقدم هديت هادياً مهديّاً                                فاليوم تلقى جدّك النّبيّا و حسناً و المرتضى عَلِيّا                               و ذا الجناحين الفتى الكميّا و أسد اللَّه الشّهيد الحيّا[1] [1]– تاریخ الطبری 3: 328، […]

شهادت اصحاب – حبیب بن مظاهر

طبری گوید: حصین بن نمیر بر یاران امام حمله کرد. حبیب بن مظاهر با او رویاروی شد و با شمشیر بر صورت اسبش زد و او از اسب افتاد. یارانش شتافته او را نجات دادند. حبیب، رجز می‌خواند و خود را حبیب پسر مظاهر، تک‌سوار نبرد و باوفا و صبور می‌خواند و گروه خود را […]

شهادت اصحاب -ابو ثمامة صائدی

طبری گوید: پیوسته از یاران امام کشته می‌شدند و با شهادت هر یک نفر یا دو نفر، آشکار می‌شد، ولی دشمنان بسیار بودند و هر چه کشته می‌شدند معلوم نمی‌شد. ابو ثمامه که چنین دید، به امام عرض کرد: یا ابا عبد الله! می‌بینم که اینان به تو نزدیک شده‌اند. به خدا تا من زنده‌ام […]

شهادت اصحاب -شدّت نبرد

طبری گوید: تا نیمروز، جنگ به شدّت ادامه یافت. سپاه عمر سعد جز از یک ناحیه نمی‌توانستند حمله کنند، چون خیمه‌های یاران امام یک‌جا و نزدیک هم بود. عمر سعد که چنین دید، کسانی را مأمور کرد تا از چپ و راست حمله کنند تا آنان را به محاصره کشند. سه چهار نفر از اصحاب […]

شهادت اصحاب – عمرو بن قرظة انصاری 2

طبری گوید: عمرو بن قرظۀ انصاری برای نبرد در رکاب حسین (ع) بیرون آمد. رجز می‌خواند و می‌جنگید تا آن‌که کشته شد. او از یاران امام حسین بود و برادرش در سپاه عمر سعد بود. برادرش صدا زد: ای حسین! ای دروغگو پسر دروغگو! برادرم را گمراه کردی و او را به کشتن دادی. امام […]