نقد و بررسی روش های جدلی ابن تیمیه در «منهاج السنه»

چکیده این نوشتار درباره روش‌های جدلی ابن‌تیمیه حرّانی درکتاب منهاج السنه است؛ کتابی که به زعم بسیاری از علمای اهل‌سنّت یکی از بهترین کتاب‌ها، در ردّ عقاید شیعه امامیه به شمار می‌رود. برای بررسی بهتر این کلام، ضروری است در ابتدا روش ابن‌تیمیه را در مقام جدل بررسی کنیم که آیا روش جدال ابن‌تیمیه با علامه حلی(رحمه الله) بر طبق جدال احسن است که مورد تأیید خدا و سنت پیامبر(صل الله علیه و آله) و تمام علمای اسلام باشد یا ‌بر طبق روش باطل یعنی بر جدال باطل بحث کرده که نه مورد تأیید خداوند است و نه سنت پیامبر(صل الله علیه و آله). ما برای آشنایی با جدل، ابتدا مباحث کوتاهی درباره آن مطرح می‌کنیم و سپس به بررسی کلمات و ترفندهایی که ابن‌تیمیه در این کتاب برای پاسخ به علامه حلی(رحمه الله) به‌کار برده، می‌پردازیم و به این نتیجه می‌رسیم که وی در مقام جدال احسن نبوده است تا بتواند به حقیقت یا نتیجه مطلوبی دست یابد، بلکه در پی ردّیه ای، هرچند به نحو جدال باطل، بر کتاب علامه(رحمه الله) بوده است. وی بسیاری از شئون مناظره و جدال احسن را در بُعد اخلاقی و در بُعد علمی، رعایت نکرده است و نمی‌توان به آن به‎عنوان کتاب مهم علمی و یا حتی اخلاقی توجه کرد.

تناقضات ابن عبدالوهاب در مسئله تکفیر مسلمین

ابن­ عبدالوهاب برای تکفیر مسلمین ادله ای را اقامه کرده است که در این مقاله بعد از بیان ادله ابن­عبدالوهاب، تناقضات موجود در آنها بیان شده و در نهایت اثبات گردیده است که این ادله با وجود هزینه های جانی و مالی برای اسلام، دچار فاحش ترین اشکال یعنی تناقض است. این تناقضات با سه عنوان مختلف (1. مقلد یا مجتهد؛ 2. جواز استغاثه به مخلوق فیما یقدر علیه؛ 3. تکفیر اجماعی یا اجتهادی) به اثبات رسیده است. مراد از تناقض این است که محمد بن عبدالوهاب در اصل معتقدات خود گرفتار تناقض شده است.

تحریف‌های ابن‌تیمیه از واقعه عاشورا

ابن‌تیمیه در حوزه عاشوراپژوهی لااقل به سه تحریف بزرگ دست زده است: 1. قیام امام حسین(ع) را شورشی کور خوانده؛ 2. بنی‌امیه به‌ویژه یزید بن‌معاویه را از فاجعه عاشورا مبرّا پنداشته؛ 3. کشندگان امام حسین(ع)و یارانش را، نه یزید و شامیان، که مردم کوفه و شیعیان انگاشته است. که در این گفتار با توجّه به سه روایت متفاوت از عاشورا (1. روایت بنی‌‌امیه؛ 2. روایت بنی‌عباس؛ 3. روایت آل‌علی) به نقد و بررسی این تحریفاتی‌که ابن‌تیمیه بنیان گذاشته، به تفصیل پرداخته شده است و با استناد به روایت آل علی، حضور مردم شام و عثمانی‌ها و خوارج در کوفه و کربلا نشان داده شده است و در نتیجه نه شیعیان و نه کوفیان شیعه‌مذهب، که شامیان و عثمانیان و خوارج به ترتیب قاتلان امام حسین(ع) معرفی شده‌اند.

بربهاری از کهن ترین تئوریسین های وهابیت

ظاهرگرایی و جمود و تحجّر، سابقه ای دیرین در تاریخ تفکر اسلامی دارد. این جریان فکری در دوران های مختلف با فراز و نشیب زیادی روبه رو شده است. قرن چهارم یکی از دوران های بسیار شگفت در تاریخ تمدن اسلامی است و از بالندگی و شکوه فرهنگی و تمدنی برخوردار است، ولی جریان ظاهر گرایی در بغداد توسط بربهاری با اقدامات تکفیری و خشونت آمیز در پی انحراف در این جنبش بود. این مقاله در پی تبیین دیدگاه ها و عملکرد افراطی خلف بربهاری است.

وهابیت و جنگ نرم

جنگ نرم، تهاجمی غير نظامی است كه در افكار و بینش مخاطبان تأثير می¬گذارد. این جنگ با رأی و اندیشه انسان‌ها و تغيير یا اصلاح فكر افراد ارتباط دارد و به دلیل اینکه می¬کوشد در اندیشه انسان¬ها نفوذ کند، محتاج گذر زمان است و آثار تخریبی یا اصلاحی آن به مراتب از تهاجم فیزیکی بیشتر است بر این اساس، این جریان حركتی بسیار كند، خزنده و غير محسوس دارد و تأثيرگذاری و آثار تخریبی آن بسیار است.

بررسی کتاب تاریخ نجد نوشته حسین بن غنام

روضة الافکار و الافهام لمرتاد حال الامام و تعداد غزوات ذوی الاسلام مشهور به تاریخ نجد اثر حسین‌بن ابی‌ بکر‌بن غنام است که در مبرز از نواحی احساء متولد شد. او از قبیلة بنی‌تمیم با اصالت نجدی بود، اما در احساء زندگی کرده است[1].دوران کودکی و نوجوانی را در احساء گذراند و مقدمات علوم را نزد علمای آل […]

نگاه داعش به مهدویت

مسئله‌ی مهدویت از موضوعاتی است که جریان‌های گوناگون معاصر از آن سوء استفاده کرده‌اند. گروه تکفیری داعش نیز برای مشروعیت دادن به جنایات خود و جذب اقشار مختلف مردم به گروه خود، از روایات و مباحث مهدویت بهره برده است. آن‌ها از راه تلفیق روایات مهدویت با مسئله خلافت اسلامی، حکومت خود را به عنوان خلافت اسلامی موعود در آخر الزّمان و زمینه‌ساز ظهور منجی معرف می‌کنند. این سوء استفاده در گفتار و رفتار و حرکات اجتماعی-سیاسی آن‌ها آشکار است.
کلید واژه‌ها: داعش، خلافت اسلامی، دابق، مهدویت، پرچم‌های سیاه.

هیولایی به نام داعش

این پرونده در حال تکمیل شدن است… نقش رسانه در پیدایش و قدرت گیری داعش   نگاه داعش به معدویت   مهدویت و داعش   آنارشیسم جنسی؛ پیوندهای پیدا و پنهان سلفیسم و لیبرالیسم   تولد سلفی‌گری لیبرال   مدرنیته داعشی   نسبت میان وهابیت و جریان سلفی   داعش؛ جنایت بدون مرز   ‌سرنوشت […]

داعش پس از دولت و خلافت به سراغ «مهدویت» خواهد رفت؟

حجّت الاسلام «مهدی فرمانیان» از پژهشگران حوزه امامت و مهدویت سال 1352 در کاشان متولّد شد و تحصیلات خود را از سال 1366 در حوزه آغاز کرد. از سال 1376 در «مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب» به تحصیل در رشته مذاهب اسلامی، فلسفه و کلام پرداخت و از 1381 به عضویت هیئت علمی این مرکز درآمد. او سابقه تدریس در «موسسه مذاهب اسلامی»، «مرکز تخصصی تاریخ دفتر تبلیغات» و «مرکز ادیان» را نیز دارد. فرمانیان یک دهه است که به پژهش در حوزه‌های ادیان، مذاهب، تاریخ تشیع و … می‌پردازد و کتاب‌هایی مانند «اسماعیلیه: تاریخ و عقاید»، «زیدیه: تاریخ و عقاید»، «فرق تسنن»، «آثار مکتوب بابیه و بهائیت در بوته نقد» (دو جلد)، «اعجاز قرآن از دیدگاه معتزله»، «تاریخ و عقاید فرقه‌های خوارج» و… را به رشته تحریر در آورد. وی اکنون رییس «دانشکده مذاهب اسلامی»، «مشاور مرکز جهانی علوم اسلامی» و مدیر پژهوشی «مرکز ادیان» است و به عنوان کارشناس در برنامه‌های مذهبی رادیو و تلویزیون حضور دارد. در گفت و گو با «مهدی فرمانیان» مشخصه‌های خلافت و نظریه‌های مهدویت از نگاه «داعش» را ببرسی کرده‌ایم.

آیا داعش ناجی «بن‌بست‌های جنگی» آمریکاست؟

دکتر «سیّد هادی سیّد افقهی» از کارشناسان برجسته جهان اسلام در سال 1335 در نجف اشرف به دنیا آمد. دروس حوزوی را در عراق به اتمام رساند و دروس دانشگاهی را در دو گرایش فنی و علوم انسانی در ایران ادامه داد. دکتر سیّد افقهی مدّتی به عنوان کاردار سفارت ایران در بیروت فعّالیّت کرده است. از او مقالات زیادی در حوزه مسائل غرب آسیا و شمال آفریقا متشر شده است و کتاب‌های «مسیحیت صهیونیستی از درون» و «مسیحیت صهیونیستی و خطر آن برای امنیت جهانی» از جمله آثار برجسته اوست. دکتر سیّد افقهی اعتاد دارد اتفّاقات رخ داده در آسیای غربی رشته‌ای از اتفّاقات به هم پیوسته‌اند که از یک اتاق فکر غربی هدایت می‌شود.

خلافت خلاف سنّت؟

معامله داعش بالیبرال‌ها در گفت‌وگو با نذیر احمد سلامی، نماینده اهل تسنّن در مجلس خبرگان رهبری.

خوارج العصر؟

یکی از مهم‌ترین و البته شگفت‌ترین جریان‌های سلفی تکفیری امروز جریانی است که مخالفان از آن با عنوان «داعش» یاد می‌کنند و میراث‌خوار گفتمان‌های مهم تکفیری عصر حاضر است.
اگر بخواهیم در سالیان اخیر چند دوره برای سلفیه جهادیه تعیین کنیم، می‌توانیم از سال 1400 هجری قمری نخستین دوره را «دوره جهیمان العتیبی» بدانیم که در آن مسجد الحرام به شکل عجیبی اشغال شد و در نهایت با ریخته شدن خون مردم بسیاری در حرم امن الهی ماجرا خاتمه یافت. در این دوره دشمنی که می‌بایست با آن رو به رو شد امپریالیسم و حاکمیت‌های دست نشانده آن از جمله حاکمیت آل سعود بودند. حاکمیت آل سعود از سوی یکی از مهم‌ترین ایدئولوگ‌های سلفی جهادی یعنی «ابو محمد المقدسی» تکفیر شد. دوره دوم را می‌توان «دوره‌ی جهاد در افغانستان» و شکل‌گیری جریان «افغان العرب» دانست. «عبد الله عزام» شاخص‌ترین رهبر سلفیه جهادی در این دوه است. دشمن اصلی در این دوره، الحاد کمونیست و شوروی بودند. دوره سوم به «اسامه بن لادن» و شکل‌گیری «القاعده» تعلق دارد که با حمله به برج‌های دو قلوی تجارت جهانی در نیویورک به اوج خود رسید. در این دوره آمریکا دشمن اصلی به شمار آمد. دوره چهارم را باید متعلق به «ابو مصعب زرقاوی» دانست که پس از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی و متحدان آن پا به عرصه گذاشت و تحولات مهمی را در گفتمان سلفی جهادی به وجود آورد، از جمله این‌که در دوره زرقاوی، دیگر آمریکا دشمن اصلی نبود، بلکه با توجه به شرایط عراق، شیعیان به عنوان دشمن اول تلقی شدند. بعد از اعلام مرگ زرقاوی، تشکل موسوم به «دولت اسلامی عراق» با رهبری «ابو عمر بغدادی» پا گرفت که با وجود حفظ اولویت سابق یعنی جنگ با تشیع، تلویحاً ایجاد یک دولت جدید با ارجاع تاریخی به «خلافت عباسی» را وجه همت خود قرار داد. این موضوع از سوی برخی از جریان‌های سلفی جهادی با مخالفت رو به رو شد، اما با اعلام خلافت از سوی «ابوبکر بغدادی» که پس از کشته شدن «ابو عمر بغدادی» و «ابو حمزه المهاجر» در سال 1389 به رهبری سازمان موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» رسید، وارد مرحله جدید شد.

‌سرنوشت سیاه «دویشی‌ها» برای «داعشی‌ها» تکرار می‌شود؟

‌آل سعود و خاستگاه جریانات تکفیری‌های معاصر صد سال پیش که آل سعود در تبعید بودند، در بین آنها فردی به نام «فیصل الدویشی»، رئیس اخوانی‌های عربستان در «نجد» فعال بود. نجد بخش عمده عربستان از شرق تا جنوب (ربع الخالی، باب المندب و یمن) را شامل می‌شد. گروه‌های صحرانشین یاغی‌ای که در نجد ساکن […]