ابوالاعلی مودودی و جریان نوسلفی گری

نوسلفیه یکی از جریان های کلامی معاصر است که ضمن پذیرش کلیات سلفی گری،برخی از اصول و مبانی سلفیه را به نقد کشیده یا تعدیل کرده است.ابو الاعلی مودودی با نگاهی نو به مسائل دینی و مذهبی و با شکستن مرزهای باورهای جزمی سلفی و ارائه برداشت های نو و متفاوت،برخی از باورهای سلفیه را به نقد کشیده و از بنیان گذاران جریان نوسلفیه به شمار می آید.وی«جاهلیت»را از دورهء پیش از بعثت به یک فرهنگ فرازمانی تعریف کرد و ویژگی های آن را مطرح ساخت.مودودی با ارائهء الگوی «تئودمکراسی»و مطرح کردن نظریهء«جواز خروج بر حاکم ظالم»و همچنین با ارائهء تفسیری متعادل از تئوری«عدالت صحابه»،و نیز با به رسمیت شناختن«مذاهب اربعه و مذهب جعفری»و«وحدت اسلامی»،بنیادهای نظری این جریان را تبیین کرد.مقاله حاضر در پی آن است تا مهم ترین مبانی اندیشه های نوسلفی مودودی را با روش توصیفی- تحلیلی تبیین کند.
ابن جوزی، ابوالفرج

اِبْن جَوزی، ابوالفرج جمال الدین عبدالرحمان بن علی بن محمد ابن علی بن عبدالله بن حُمادی بن محمد بن جعفر جوزی قرشی تیمی بکری بغدادی مورخ، واعظ، مفسر و فقیه حنبلی. نسب عبدالرحمان به محمد فرزند ابوبکر، نخستین خلیفه، می رسد شهرت وی به ابن جوزی به سبب نسبت جدّ او به فرضة الجوزه (بارانداز جوزه) در بصره یا محلة جوز در غرب بغداد است. تولد او را بین سالهای 508 -512ق /1114- 1118م نوشته اند. در این مقاله دانشنامه ای، زندگی نامه ابن جوزی مورد بررسی قرار گرفته است.
نگاهی گذرا به زندگی محمّد بن عبد الوهّاب

محمّد بن عبد الوهّاب، پیشوای فرقه منحرف وهابیت، در سال 1115 در شهر عُیینه، از توابع نجد عربستان به دنیا آمد. او فقه حنبلی را در زادگاه خود آموخت و آن گاه برای ادامه تحصیل رهسپار مدینه منوّره شد. وی طبق نقل برخی از علمای اهل سنت، در آغاز کار به مطالعه زندگی نامه مدّعیان دروغین نبوّت مانند مُسَیلمه کذّاب، سَجاج، اسود عَنْبسی و طُلَیحه اسدی علاقه ویژه ای داشت و نخستین کاری که انجام داد، ویران کردن زیارتگاه های صحابه و اولیا در اطراف عُیینه بود که از جمله آنان، تخریب قبر زید بن خطّاب برادر خلیفه دوم بود که با واکنش شدید عالمان و بزرگان رو به رو شد. در این مقاله به زندگی نامه و عقاید محمد بن عبدالوهاب و برخورد برخی از عالمان اهل سنت با وی پرداخته می شود.
مخالفت دیوبندیان با دعوت محمد بن عبدالوهاب

جماعت دعوت سلفی در شبه قاره تنها جماعتی است که به دلیل پیوند اعتقادی با دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب به طور کامل تحت تأثیر دعوت قرار گرفته و در شبه قاره هند رشد نموده است. روحانی معروف سلفی نواب صدیق حسن خان بهوپالی نقش زیادی در گسترش و تقویت نهضت اهل حدیث ایفا نمود. در سال 1947 م سال تقسیم شبه قاره به هند و پاکستان طرفداران جمعیت اهل حدیث در دو کشور تقسیم شدند و برای مدت کوتاهی حرکت و فعالیت جمعیت به سستی گرایید. در ادامه نهضت جماعت اهل حدیث بواسطه عملکرد محمد بن عبدالوهاب و تخریب بقاع متبرکه مکه و مدینه مورد نکوهش و ملامت در هند قرار گرفتند و به مزدوری وهابی ها متهم شدند. اگر بگوییم شبه قاره هند پیشکسوت کشورهایی بود که صدای مخالفت با این نهضت از میان آنها بلند شد و بیشترین دشنام ها را متوجه محمد بن عبدالوهاب کرد سخنی به گزاف نگفتیم. پس رویکرد هند رویکردی بسیار خشن و منفی علیه دعوت و نهضت محمد بن عبدالوهاب بود. علاوه بر اینها احزاب دینی متعدد و معروفی در آن روزگار شبه قاره هند وجود داشت که در ردّ و نفی نهضت محمد بن عبدالوهاب نقش ایفا کردند که عبارتند از جماعت البریلویه، جماعة الشیعه و علماء دیوبند که در این مقاله سعی شده به بیان مخالفت علماء دیوبند از حرکت محمد بن عبدالوهاب پرداخته شود.
محمد بن عبدالوهاب

تاریخ اندیشه اسلامی همراه فراز و فرودها و آکنده از تحول و دگرگونی ها و تنوع برداشت ها و نظریه هاست. در این تاریخ پرتحول، فرقه ها و مذاهب گوناگون و با انگیزه ها و مبانی مختلفی ظهور نموده است. یکی از فرقه هایی که در مقابل اکثر مسلمین قرار گرفته، فرقه ای موسوم به “وهابیت” است. این فرقه منسوب به مؤسّس آن، محمّد بن عبدالوهاب بن سلیمان نجدی است که با ادّعای احیای توحید و سلفی گری، همان عقاید و افکار ابن تیمیه را پیاده کرده است که در این مقاله به زندگی و عقایدش پرداخته می شود.
محمد بن عبد الوهاب – دانشنامه اسلام ترکیه –

محمد بن عبدالوهّاب بن سلیمان التّمیمی النّجدی مؤّسس وهّابیت است. وی در حقیقت با پیروی از افکار ابن تیمیه و پیوند با خاندان قدرت طلب آل سعود این مکتب انحرافی را تاسیس نمود. در مقاله حاضر ضمن مروری بر زندگانی ابن عبدالوهاب به بیان افکار افراطی وی و آثارش هم پرداخته می شود.
مبلغ؛ نه پیامبر

چند سال پیش در یادداشت کوتاهی کتاب کشف الشبهات، نگاشته شیخ محمد بن عبدالوهاب را نقد کردم و پس از مدتی در آن تجدید نظر کرده، بعد از تصحیح آن و گردآوری مطالب جدید، دریافتم که با مطالب گردآمده میتوان مسلک تکفیری شیخ را نقد کرد. از این رو تصمیم گرفتم در برههای که پرس و جو و سخن درباره شخصیت، مسلک و پیروان شیخ فزونی یافته، آن مطالب گردآوری شده را پس از بازبینی و اصلاح، به صورت کتاب منتشر کنم، تا روشن شود آیا در مسلک شیخ محمد مطلبی دالّ بر تکفیر مسلمانان وجود دارد یا این مسئله تهمتی است که دشمنانش در حق او روا داشتهاند؟ یا برخاسته از کژفهمی و برداشت نادرست از کلام اوست؟ پیش از پرداختن به اصل مطلب، لازم است در مقدمه، برای رفع هر گونه شبهه و تبیین هر چه بیشتر هدف این نوشتار، چند مسئله را یادآوری کنم، سپس اصل موضوع، به استناد نوشتهها و گفتههای شیخ محمد در پی خواهد آمد.
علل و عوامل موفقیت محمد بن عبدالوهاب در تأسیس فرقه وهابیت

تاریخ اندیشه اسلامی همواره شاهد به وجود آمدن فرقه ها و مذاهب گوناگون و با انگیزه ها و مبانی مختلفی بوده و برخی از آنان پس از چندی به فراموشی سپرده شده اند. در این میان، فرقه وهابیت با اینکه از اندیشه های دینی محکمی نیز برخوردار نیست اما همچنان پا برجاست. در این مقاله علل و عوامل موفقیت در پیدایش این فرقه بیان خواهد شد.
پاسخ به شبهات محمد بن عبدالوهاب

محمد بن عبد الوهاب در کتاب خود به نام «الرد علی الرافضه» مطرح میکند که آنچه که شیعه گفتهاند پیامبر از مطرح کردن امامت حضرت علی(ع) در غدیر خوف داشته است، و خدا به او دلداری داده، درست نیست و توهین به پیامبر است، در این مقاله به این شبهه پرداخته شده که آیا انبیاء خوف دارند یا نه؟ و آیا خوف داشتن پیامبر خدا در غدیر دست است یا خیر؟ با بررسی آیات قرآن و روایات و تاریخ به این نتیجه رسیدیم که پیامبر (صلوات الله علیه واله) برای معرفی کردن علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) در روز غدیر خوف و ترس داشته منتهی ترس حضرتش به خاطر امتش بوده نه چیز دیگر.
بنیانگذاران عقاید وهابیت

محمد بن عبدالوهاب مبتکر و به وجود آورنده عقائد وهابیان نبود، بلکه قرن ها قبل از او این عقائد یا قسمتی از آنها توسط بعضی از علمای حنبلی اظهارشده ولی به صورت مسلک جدید درنیامده بود. در این مقاله به بعضی از کسانی که قرن ها قبل از «محمد بن عبدالوهاب» این عقائد را اظهار داشته اند، تاریخچه و زندگی نامه محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار مسلک وهابیت، روابط وهابیت و آل سعود و برخی از عقاید وهابیت و علل موفقیت محمد بن عبدالوهاب اشاره خواهد شد.
بررسی انتقادی دیدگاه های محمد بن عبدالوهاب در خصوص اصول و اعتقادات اسلامی

در این پژوهش تلاش کرده ایم تا ضمن تبیین زمینه های ظهور محمد بن عبدالوهاب با بررسی شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عربستان و جوامع اسلامی تحت سلطه ی امپراطوری عثمانی در قرن 17 میلادی، به شناخت دیدگاههای وی دست یابیم. همچنین برای ریشه یابی افکار و آرای ابن عبد الوهاب و تأثیر پذیری او از علمای برجسته اهل سنت به معرفی مختصر آراء این علماء پرداخته ایم. علاوه بر این، چگونگی شکل گیری جنبش اصلاحی وهابیت و رشد و گسترش آن در سرزمین های اسلامی را مورد تحقیق قرار داده ایم. سپس ضمن بیان آرا و عقاید و عملکرد محمد بن عبدالوهاب و پیروانش، با بهره گیری از متون انتقادی و ردیه هایی که از سوی علمای اسلام اعم از اهل سنت و شیعه اثنی عشری علیه وهابیت نوشته شده است، به نقد اندیشه های این جریان پرداخته ایم.
اظهار ندامت و پشیمانی وهابیان

در این مقاله نمونه هایی از اعترافات علمای تندروی وهابی که از عملکرد خود پشیمان شده اند، ذکر خواهد شد.
نگاهی گذرا به زندگی ابن تیمیه

احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه حرّانی حنبلی .وی در سال 661ه .ق در حرّان متولد و در سال 728ه .ق در زندان دمشق وفات یافت. وی زندگی پرفراز و نشیبی داشته، که در این مقاله به زندگی نامه و نظرات خاص وی پرداخته می شود.
نگاهی به برخی عقاید ابن تیمیه

در بین گروه ها و فرقه های اسلام، برخی بودند که با کج فهمی احادیث پیامبر قائل به عقایدی شدند که لازمه اش تشبیه خدا به مخلوقات وجسم بودن خدا است. و این گروه در اسلام به گروه «مجسمه» (قائل به جسم بودن خدا) معروف بودند. بعد ها ابن تیمیه عقایدی را ابراز داشت که نزدیک به عقاید مجسمه بود. حتی او برای اثبات چنین عقایدی کتاب هایی نگاشته است در این مقاله نگاهی به برخی عقاید ابن تیمیه مانند تشبیه، قدیم بودن عالم و شرک انداخته خواهد شد.