توصیف یاران امام حسین علیه السلام از لسان مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

وقتی حضرت امام حسین و یاران ایشان را توصیف می‌کند، می‌فرماید: یاران حضرت امام حسین «لَم یَمَسُّوا إلَمَ الحَدیدِ»،  ‌شمشیر که به بدن این‌ها ‌می‌خورد اصلاً درد آن را احساس نمی‌کردند. شما به سور‌ه‌ی ‌مبارکه‌ی ‌یوسف مراجعه کنید، برای شما به وسیله‌ی وحی یقین می‌شود. در سوره‌ی ‌یوسف می‌فرماید: «وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ»،[1] زن‌ها ‌وقتی جمال […]

حضرت زینب سلام الله علیها و شکر مصیبت

«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ عَلَى مُصَابِهِم‏»،[1] مگر انسان به مصیبت شکر می‌کند؟! نمی‌دانید که باطن این مصیبت چیست. این مصیبت نردبانی بود حضرت زینب داشت پرواز می‌کرد. او که به این‌جا وابسته نبود، این‌جا را مزاحم خود می‌دید. این قطع‌هایی که برای او پیش می‌آمد، این مصیبت‌هایی که برای او پیش می‌آمد، همه نور […]

رنگ خدا

هر کسی از دارایی خدا چیزی به دست آورده به انداز‌ه‌ی ‌آن دارایی رنگ خدا گرفته است. خدا علم دارد، به مقدار علم خود رنگ خدا داری، خدا قدرت دارد، به مقدار قدرت خود رنگ خدا داری. خدا کریم است، به مقدار کرم خود رنگ خدا داری. خدا عَفُوّ است، خدا با گذشت است، به […]

راه آرامش

در زمین آرامش نیست. هر که آرام است دل او آسمانی است. تا دل آسمانی نشود، روح پرواز به سوی جانان نداشته باشد… جان مادی نیست، جسم مادی است، جانی که متعلَّق آن جسم است، فدای جسم است، این جان بی‌قرار است. امّا جسمی که نوکر جان است و جان نزد جانان است، این ناآرامی‌های […]

رابطه ایمان و آرامش

کسانی که ایمان دارند و قلب آن‌‌ها ‌با یاد خدا آرام است، این آرامش هدیه‌ی ‌خدا است. اضطراب عارضه است، تشویش، بی‌قراری، ترس، نگرانی، ‌عوارض است. خوشا به حال کسی که روح سالمی دارد. روح سالم بارقه‌ی ‌خدا است، نور خدا است و چون نور خدا است، در پرتوی عنایت خدا آرامش دارد. در آیات […]

خدا مؤمن است

«الْمُؤْمِنُ»، خدا مؤمن است. مؤمن است، خدا به معانی مختلفی مؤمن است. یکی از معانی آن این است که خدای متعال به خود ایمان دارد، خدا خود را قبول دارد، خدا مؤمن است. معنای دوم آن این است که خدای متعال به ما ایمان می‌دهد، ایمان‌بخش است. ایمان به هر معنایی که هست، انسان‌هایی که […]

عشق بازی با خدا

محبّت، عشق، اقتضای وحدت دارد. اصلاً  ‌محب و محبوب نمی‌تواند دو تا باشد. لذا عاشق سعی می‌کند خود را فدا کند، نباشد. می‌خواهد خود را در او ذوب کند، می‌خواهد در محبوب ذوب شود. کسی که محبّت خدا دارد، ذوب در خدا است. اگر ذوب در خدا است، صفات خدا در وجود او موج می‌زند. […]

علت محبّت خدا

خدا وقتی محبّت می‌کند محبّت می‌کند که دل از ما ببرد، بی‌جهت که به ما محبّت نمی‌کند. خدا طالب دل ما است، خدا عاشق دل ما است. خدا به ما محبّت می‌کند، ما هم به خدا محبّت کنیم. خود او فرموده است: «فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ»،[1] من را یاد کنید. اصلاً به زبان آورده است. من این […]

تقوا چیست؟

تقوا از وقایه است، وقایه یعنی نگه داشتن. «وَقَا» یعنی حفظ کرد. «وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[1] خدایا ما را از عذاب آتش حفظ کن و نگه دار. انسان باید وقایه را در زندگی خود رعایت کند؛ یعنی انسان نباید رها و آزاد باشد، خود را آزاد نبیند، چشم او آزاد نباشد، چشم او حفاظ داشته […]

مقام محمود

خدای متعال پیغمبر ما را در قیامت به مقام محمود معرفی می‌کند و ما در زیارت عاشورا از خدا درخواست می‌کنیم که «وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ» خدایا به من مقام محمود بده. مقام محمود جمال مطلق است، این‌که انسان هیچ کسری نداشته باشد. مقام محمود متعلّق به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و […]

خشکه مقدسی

از طرفی سنگ بزرگ هم علامت نزدن است لذا اگر طلبه در اوّل طلبگی بنا را بر این بگذارد مقدّس‌مآبی کند، از مباهات هم پرهیز کند، از لذائذ مشروع هم پرهیز کند، از شادی و شادابی هم که خدا به او اجازه داده پرهیز کند معلوم نیست به کجا می‌رسد. آنچه که مهم است این […]

گناه زبان

مرحوم فیض کاشانی (اعلی الله مقامه) در مهجة البیضاء برای زبان 24 نوع گناه بازگو کرده است. بعدها تحقیق کردند و متوجّه شدند بیش از 24 نوع گناه برای زبان وجود دارد و زبان با آن سر و کار دارد. 30‌ گناه پیدا کردند که مباشرتاً زبان با این آتش می‌تواند آتش‌بازی کند. 30 نوع […]

غرور خشکه مقدس ها

آدمی که گناه نمی‌کند آرام، آرام متوجّه می‌شود انسان مهمّی است و با دیگران تفاوت دارد. در جامعه راه می‌رود، مردم را می‌بیند، می‌بیند آن‌ها هیچ کنترلی ندارند، هیچ حصن و دژی برای حفاظ ندارند. هر حرفی را می‌زنند، هر غذایی را می‌خورند، هر نگاهی را می‌اندازند، هر جایی می‌روند، بعد می‌بینند مثل این‌که ما […]

طی الارض مرحوم بحرالعلوم(ره)

مرحوم سیّد بحر العلوم (أعلی الله مقامه) وقتی با آن مرد یمنی از اوضاع یمن سؤال می‌کرد، آن‌ها تعجّب کردند، سیّد به یمن نرفته است ولی گویا آن‌جا زندگی می‌کرده، همه را می‌شناسد، به همه‌ی مناطق آشنایی دارد. گفتند: آقا شما که یمن نرفتید، خیلی آشنا صحبت می‌کنید؟ فرمود: من یمن نرفتم، ولی اگر بخواهم […]