فدک یا سهم ذوی القربی و مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها 3

ابن ابی الحدید به سند خود روایت کرده: زمانی که ابوبکر، سخنرانی فاطمه (ع) را شنید بر او سخت گران آمد بالای منبر رفته و گفت: ای مردم! این چه حالتی است که با بیان جمله‌ای به شما دست می‌دهد و دگرگون می‌شوید؟ این آرزوها در زمان پیامبر اکرم (ص) کجا بود؟! هر کس شنیده […]

رنج‌ها و مصیبت‌های اواخر عمر حضرت زهرا سلام الله علیها 1

ابن ابی الحدید به سند خود از داود بن مبارک، روایت کرده که گفت: هنگامی که با گروهی از مکّه معظمه باز می‌گشتیم. عبدالله بن موسی بن عبدالله به حسن بن حسن نزد ما آمده از او، درباره‌ی برخی مسائل پرسیدیم و من نیز یکی از پرسشگران بودم. از او درباره‌ی ابوبکرو عمر، پرسیدم او […]

رنج‌ها و مصیبت‌های رحلت پیامبر اکرم (ص) برای حضرت زهرا سلام الله علیها 1

ابن سعد با واسطه از انس روایت کرده که گفت: هنگامی که زمان احتضار فرا رسید و پیامبر اکرم (ص) سنگین شد، غم و اندوهی سخت، پیامبر اکرم (ص) را فرا گرفت فاطمه (ع)، که چنین دید فرمود: وه که چه اندوه جانکاهی پدرم را در برگرفته است! پیامبر اکرم (ص) رو به فاطمه (ع) […]

رنج‌ها و اندوه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 6

مسلم روایت کرده است که: وقتی آیه‌ی شریفه‌ی (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ…)[1] نازل شد. پیامبر اکرم (ص) علی، فاطمه، حسن، حسین (ع) را پیش خود فرا خواند و فرمود: خدایا! اینانف خاندان من هستند، پس از آن، مدّت شش تا نه ماه هر روز هنگام […]

رنج ها و مصیبت‌های حضرت زهرا سلام الله علیها به سبب سقیفه 13

طبرسی، هم‌چنین از سلیم روایت کرده که: … آن گروه آمدند و اجازه خواستند، فاطمه (ع) فرمود: بدون اجازه ی من، جایز نیست وارد خانه‌ام شوید. آنان برگشتند، امّا قنفذ ماند. مردم گفتند: فاطمه (ع)، چنین و چنان گفت. از این روف بر ما دشوار آمد که بدون اجازه‌ی او، داخل خانه‌اش شویم. عمر، خشمگین […]

ماجرای اخراج یهودیان خیبر از جزیرة العرب

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله پس از فتح خیبر، به درخواست یهودیان آنجا به آنان اجازه داد در اراضی خیبر به کار پرورش نخل که در آن مهارت داشتند، ادامه دهند و در عوض، نیمی از محصول خرما و زراعت خیبر را برای خود بردارند و با آنان معاهده ای بست و به ایشان درباره جان و مال و اراضی‌شان امان داد. در دوره خلیفه دوم، عمر با استناد به حدیثی که به پیامبر صلّی الله علیه و آله منسوب می‌کرد، مبنی بر اینکه «دو دین با هم در جزیرة العرب جمع نمی‎شوند»، یهودیان حجاز، از جمله اهالی خیبر را به شام تبعید کرد و اراضی و نخلستان‌های خیبر را بار دیگر تقسیم نمود.

در این نوشتار در ابتدا به نقل این ماجرا از کتب اهل سنّت و به نقد و تحلیل آن می پردازیم.

علی علیه السلام و خلفا در فتح دژهای خیبر 4

کیفیت مبارزه علی علیه السلام
خيبر، منطقه اي است وسيع و حاصلخيز در ۳۲ فرسنگي شمال مدينه منوره و در عصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله اين ناحيه در اختيار يهوديان قرار داشت. يهوديان خيبر با پناه دادن به يهوديان فتنه جوي مدينه و همكاري و همدستي با ساير دشمنان اسلام، خطري براي مسلمانان بودند. بدين جهت، پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله متوجه يهوديان ساكن خيبر گرديد. قابل ذكر است خيبر هفت قلعه داشت كه يهوديان براي حفاظت و كنترل خارج دژها، در كنار هر دژي، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهباناني در آن، جريان خارج دژ را به داخل گزارش مي‌كردند. پيامبر صلّی الله علیه و آله براي نشان دادن مقام و موقعيت حضرت علي علیه السّلام نزد خداوند متعال و اثبات جانشيني حضرت بعد از خودش و رد غاصبان خلافت، ابوبكر و عمر را به قصد باز كردن قلعه‌ها فرستاد اما هر دوي آنها بدون فتح بازگشتند.

در این نوشتار به کیفیت مبارزه علی علیه السلام در جنگ خیبر اشاره ای می کنیم.

صاحبان فدک

فدک، دهکده‌ای در منطقه حجاز عربستان با مزارع و نخلستان‌های وسیع در نزدیکی خیبر بوده است. طبق منابع تاریخی، مدتی پس از تصرف قلعه‌های خیبر به دست مسلمانان، نیمی از مزارع و باغات دهکده فدک بنابر یک مصالحه از سوی مالکان یهودی آن، به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله واگذار شد. چون فدک بدون جنگ فتح شده بود، به حکم قرآن، مختص پیامبر گردید. درآمد حاصل از فدک، به دستور پیامبر صلّی الله علیه و آله به مستمندان بنی هاشم و دیگر نیازمندان می‌رسید. بنابر منابع، پیامبر صلّی الله علیه و آله آن را، به دختر خود فاطمه سلام الله علیها بخشید. پس از درگذشت پیامبر صلّی الله علیه و آله، ابوبکر، فدک را به زور غصب کرد.

در این نوشتار به روایت فتح فدک از دیدگاه اهل سنّت و حدود و صاحب فدک می پردازیم.

برخورد پیامبر با یهودیان وادی القری

زمـانـی که نور اسلام بر جامعه عربستان پرتو افکند، یهودیان مدینه تاب نیاورده و بر آن شدند تا این چراغ هدایتگر بشری را خاموش سازند. آنان در این راه از هیچ دسیسه افکنی و فتنه انگیزی کوتاهی نـنـمـوده، بـا انـواع روشـهـا از جمله: لجاجت و عناد با پیامبر، شبهه افکنی، ایجاد تـفـرقـه، اختلاف و تحقیر و تمسخر رسول الله صلّی الله علیه و آله و پیروانش، تحریک مشرکان جهت حمله به مدینه؛ بـه مـقـابـله بـا دیـن اسـلام روی آوردند. راهکار اصلی پیامبر صلّی الله علیه و آله در مقابل یهودیان بر پایه مدارا و نرمش استوار بود، اما یهود عهدشکن نقض پیمان نموده و تمام اصول معاهده را زیر پای می نهادند.

در این نوشتار به چگونگی فتح وادی القری و برخورد پیامبر صلّی الله علیه و آله با ایشان می پردازیم.

مهم ترین و مشهورترین دیدگاه ها در باره فلسفه قیام کربلا(بخش اول)

تحلیلگر تاریخ عاشورا  در مورد انگیزه قیام کربلا اگر بخواهد به تحلیلی نسبتا جامع و صحیحی دست یابد و منصفانه داوری کرده و از آسیب های فکری به نتایج درستی برسد لازم است اولاً شناخت لازم در باره آن حضرت پیداکرده و سنخیّتی بین خود و رهبر نهضت ایجاد کند تاروح و رفتار امام حسین (ع) را با جان و دل لمس کند وثانیادر بررسی ابعاد و زوایای قیام کربلا ،شخصیت امام حسین (ع) را به مثابه امام معصوم و کسی که اطاعتش واجب است دانسته و به آن عنایت داشته باشد .

مشهورترین دیدگاه ها ی اندیشمندان مسلمان پیرامون فلسفه قیام امام حسین (ع) عبارتند از:1-دیدگاه و برداشت دنیاگرانه :یعنی قیام برای طلب قدرت و بدست آوردن حکومت و ریاست دنیوی که از سه جهت قابل خدشه است ،اولا وجود عصمت درحضرت مانع از هرنوع پلیدی (پلیدی دنیا پرستی و ریاست طلبی ) است ،ثانیا حضرت باید برای مغلوب کردن دشمن از هر وسیله و هر گونه دروغ و حیله و تزویر استفاده می کرد و هرگز از پیروزی ظاهری دشمن سخن نمی گفت تا لشگر را از اطراف خود پراکنده نسازد حال آنکه حضرت از آغاز تا پایان قیام سخن از شهادت می زند و پایان کار خود را شهادت و اسارت اهل بیت اعلام می دارد ،ثالثا با توجه به بصیرت نافذ امام(ع)  از تحریف حوادث کربلا و اهداف آن ، ایشان همواره انگیزه قیام خویش را طلب اصلاح در امت جدشان و امر به معروف و نهی  از منکر اعلام می کردند .2- نگرش عارفانه وصوفیانه :که عاشورا را میدانی برای سلوک سالکان و امام حسین (ع) را قطب عارفان و مرشد سالکان و اصحاب او را مریدان و رهپویان وصال دانسته است. اشکال این نظریه دریک سو نگربودن آن است یعنی تولّی ،اما از تبرّی و محکوم کردن یزیدیان خبری نیست و قابل نقد و خدشه است . 3-بینش مسیحیانه یا کلیسایی : همان آموزه نجات ،یعنی امام حسین (ع) قیام کرد تا خود را فدای امت جدّش کند و دوستان اهل بیت (ع)را که مرتکب گناهانی شده اند در قیامت شفاعت نماید . اشکال این نظریه ناشی از ارائه تصویر وارونه ازمسئله شفاعت است حال آنکه برخورداری از شفاعت ائمه و انبیا و اولیا شروطی دارد لذا چنین باوری منجر به مسخ کلی اهداف این نهضت می شود یعنی ترویج  نوعی اباحه گری که با اقامه ماتم بر سید الشّهدا (ع) راه برای ارتکاب هر گناه و خلافی باز است حال آنکه هدف ،نگاه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تاسّی به آن امام بیشتر پایبند به برپایی فرائص و حدود الهی باشند.

غزوه بنی نضیر

قسمت سوم: اموال بنی نضیر

غزوه بنی نضیر از جمله غزواتی بود که بدون درگیری شکل گرفت. چراکه یهودیان بنی نضیر از سپاه اسلام هراسان شده و سپس قلعه‌های خود را ترک گزیدند. بنابرین می‌بایست همه غنائم، از آن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  باشد. هرچند که رحمت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  سبب شد تا بخشی از اموالشان را به اصحاب خویش عطا کنند. در این میان عثمان از سر سودجویی با علی علیه‌السلام  پیمانی می‌بندد که بعد، آن را به ضرر خود می‌بیند و از پرداخت حق امیرالمؤمنین علیه‌السلام  طفره می‌رود. اینجا بود که وحی به کمک علی علیه‌السلام می‌آید و حق ایشان را از عثمان باز می‌ستاند. این نگاره برگرفته شده از تحقیق علامه سید جعفر مرتضی عاملی در این موضوع است. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو.

غزوه بنی نضیر

قسمت دوم: ابوبکر فرمانده لشکر!
فضیلت سازی‌های دشمنان اهل بیت، بسیار فاحش‌تر از آن است که به نظر می‌رسد. آنها حتی دست به دامان فضایل امیرالمؤمنین شده و در کثیری از موارد، آنها را به نفع خود تحریف کرده‌اند. از جمله جعلیات آنها نیز فرماندهی ابوبکر در غزوه بنی نضیر می‌باشد. فضیلتی که قاطبه مورخین اعم از شیعه و سنی آن را مختص امیرالمؤمنین می‌دانند. حال این شرذمه قلیل که گویا اصلاً هویت مشخصی در تاریخ اسلام ندارند، برآنند تا بگویند فتح بنی نضیر به دست ابوبکر صورت گرفته است. علامه سید جعفر مرتضی عاملی نیز در کتاب شریف الصحیح من سیرة الامام علی علیه‌السلام، مفصلاً بدین نقل تاریخی پاسخ داده‌اند. این نگاره اقتباسی از تحقیق ایشان است. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو.

غزوه بنی نضیر

قسمت اول: علی علیه‌السلام؛ فاتح بنی نضیر
نوشته‌اند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با یهودیان بنی نضیر پیمان صلح بست و آنها را متعهد ساخته بود تا دست از پا خطا نکنند. وقتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دریافت تا آنها مترصد یک موقعیت برای قتلش هستند، برآن شد تا آنها را برای دفع توطئه، از مدینه اخراج کند. اما آنها از این کار سر باز زدند و خواستند در برابر لشکر اسلام بایستند. برای همین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آنها را محاصره کرد و سرانجام آنها را شکست داد. جانفشانی امیرالمؤمنین در مصاف یهودیان پیمان شکن، از جمله وقایع خواندنی تاریخ است که علامه سید جعفر مرتضی عاملی در کتاب الصحیح من سیرة الامام علی علیه‌السلام بدان پرداخته است. متن پیشرو اقتباسی از این نگاره است. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  و تلقین امامت علی علیه‌السلام  بر فاطمه بنت اسد

در روایات آمده است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله هنگامی که خبر فوت فاطمه بنت اسد – مادر حضرت علی علیه‌السلام  و همسر ابوطالب- را شنید، محزون شد و خودش به شخصه جنازه او را حمل و بعد نیز آن را به خاک سپرد. نوشته‌اند که در هنگام دفن جنازه، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  امامت پسرش حضرت علی علیه‌السلام  را نیز به جنازه فاطمه بنت اسد تلقین کرد. این مسئله تأمل برانگیز شامل نکات مهمی است که علامه سید جعفر مرتضی عاملی در جلد سه کتاب الصحیح من سیرة الامام علی علیه‌السلام  بدان پرداخته است و ما نیز آن را به اقتباس درآورده‌ایم. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو.