مدّت زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها 8

طبرسی گفته است: وقتی پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفت حضرت فاطمه (ع)، هیجده سال و هفت ماه داشت. و از جابر بن یزید روایت شده که گفت: از امام باقر (ع) سئوال شد: حضرت فاطمه (ع)، پس از رسول خدا (ص)، چه مدّت زیست؟ حضرت پاسخ دادند مدّت چهار ماه. قال الطّبرسيّ: وَ قُبِضَ […]
مرثیهی دختران عقیل 1

شیخ مفید با سند خود از عبدالله بن عامر نقل میکند: چون خبر شهادت امام حسین (ع) به مدینه رسید، اسماء دختر عقیل بن ابیطالب با گروهی از زنان خانواده بیرون آمد تا آنکه به قبر رسول خدا (ص) رسید و به آن پناهنده شد. نالهای از دل برآورد، آنگاه رو به مهاجران و انصار […]
مرثیههای رباب 2

شبلنجی از قول هشام بن کلبی نقل میکند: رباب از زنان نیک و برتر بود. پس از شهادت حسین (ع) از او خواستگاری کردند. گفت: بعد از رسول خدا (ص) پدر شوهر دیگری نخواهم گرفت. چون حسین (ع) شهید شد با ابیاتی برای او مرثیه گفت که از جملهی آنها چنین است: آن که نور […]
گریهی همهی کائنات بر حضرت حسین بن علی علیه السلام 4

ابن قولویه با سند خویش از زراره نقل میکند که امام صادق (ع) به من فرمود: ای زراره! آسمان چهل روز بر حسین (ع) خون گریه کرد، زمین هم چهل روز سیاه گریه کرد، خورشید چهل روز با کسوف و سرخی گریست، کوهها متلاشی و پراکنده شدند، دریاها شکافتند، فرشتگان چهل روز بر حسین (ع) […]
گریه ی فرشتگان 6

شیخ کلینی با سند خود از حریز نقل میکند: به امام صادق (ع) عرض کردم بقای شما اهل بیت چه کم و عمرهای شما هر کدام کوتاهتر از دیگری است، با آنکه این مردم به وجود شما نیاز دارند. فرمود: هر یک از ما نوشتهای داریم که همهی آنچه را که باید به آن در مدّت […]
گریهی امام محمّد باقر علیه السلام 2

مسعودی روایت میکند: کمیت شاعر به مدینه آمد و خدمت امام باقر (ع) رسید. با آنکه شب، حضرت اجازهی ورود داد. برای امام شعر خواند. چون به این بیت رسید: کشتهی کربلا که نیرنگ به او زدند، میان غوغای امّت و فرومایگان. حضرت فرمود: اگر مالی داشتیم تقدیم میکردیم، ولی پاداش تو همان سخنی است […]
گریهی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله 2

علّامه مجلسی از امام صادق (ع) در حدیث رجعت در زمان امام مهدی (ع) چنین نقل میکند: آنگاه حسین (ع) برمیخیزد، خونآلود، همراه با همهی شهدا که با وی به شهادت رسیدند. چون رسول خدا (ص) او را ببیند میگرید و از گریهی او همهی اهل آسمانها و زمینها میگریند. فاطمه (ع) شیون میکند، زمین […]
گریهی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله 1

خوارزمی با سند خویش از ابن لهیعه نقل میکند: در حال طواف خانهی خدا بودم، به مردی برخوردم که میگفت: خدایا مرا ببخش! گرچه نمیبینم که مرا ببخشی. گفتم: ای بندهی خدا! از خدا بترس و چنین نگو! گناهانت اگر به اندازهی قطرات باران و برگ درختان هم باشد و استغفار کنی، خدا میبخشد. گفت: […]
سوگواری در مدینه 2

علّامهی مجلسی روایت میکند: چون امّ کلثوم به سمت مدینه روی کرد، گریان شد و اشعاری به این مضمون سرود: ای مدینهی جدّمان ما را مپذیر که با حسرتها و اندوهها آمدهایم. به رسول خدا (ص) از طرف ما خبر بده که ما دچار فاجعهی شهادت پدرمان شدهایم، مردانمان در کربلا بیسر بر زمین افتادهاند […]
اهل بیت علیه السلام در شام 9

ابن عبد ربّه گوید: ریّاشی با سند خویش از محمّد بن حسین بن علی (ع) نقل میکند: پس از کشته شدن حسین (ع)، ما را که دوازده نوجوان بودیم، نزد یزید بن معاویه بردند. علیّ بن حسین (ع) آن روز بزرگترین ما بود. ما را بر یزید وارد کردند، در حالی که دست ما با […]
ابن زیاد و سر مطهّر امام حسین علیه السلام 5

ابن نما از قول سعد بن معاذ و عمر بن سهل نقل میکند: آن دو پیش ابن زیاد حاضر بودند که با چوب بر دماغ و چشم و دهان حسین (ع) میزد. زید بن ارقم به او گفت: چوبت را از آن لب و دندان بردار. من رسول خدا (ص) را دیدهام که لب بر […]
ابن زیاد و سر مطهّر امام حسین علیه السلام 3

شیخ صدوق با سند خویش از دربان ابن زیاد چنین نقل میکند: چون سر امام حسین (ع) را آوردند، دستور داد در برابرش در تشتی طلایی گذاشتند. با چوبی که در دستش بود بر دندانهای آن حضرت میزد و میگفت: یا ابا عبدالله! زود پیر شدی! مردی از حاضران میگفت: من رسول خدا (ص) را دیده […]
سر مطهّر امام حسین علیه السلام در کوفه 3

شیخ مفید به روایت از زید بن ارقم مینویسد: آن سر مطهّر را که بالای نیزهای بود، از پیش من عبور دادند. من در غرفهای بودم. چون برابر من رسید، شنیدم که آیهی «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ … » را میخواند . مو بر تنم راست شد و صدا زدم: سر تو ای پسر […]
خطابهی امام سجّاد علیه السلام در کوفه

طبرسی به نقل از حذیم بن شریک اسدی گوید: امام زین العابدین (ع) پیش مردم آمد و اشاره کرد که ساکت شوند. ساکت شدند. ایستاده بود که حمد و ثنای الهی را گفت و بر پیامبر خدا درود فرستاد. آنگاه فرمود: ای مردم! هر کس مرا میشناسد که شناخته است. هر کس نمیشناسد، من علیّ […]