ردّ نظر وهابیت از سوی اهل‌سنت در حرمت زیارت قبور

زیارت قبر رسول گرامی اسلام و قبور اولیای الهی در بقیع یکی از اعمال مورد اهتمام مسلمانان بوده است و مسلمانی یافت نمی شود که به حج بیت الله الحرام برود و از زیارت قبر آنان غافل بماند و در این موضوع تفاوتی میان شیعه و اهل‌سنت وجود ندارد و این در حالی است که وهابیان این مسئله را شرک می‌دانند و به‌شدت با آن مقابله می‌کنند. فرقه وهابیت در حالی با پرچم دفاع از توحید و به‌کارگیری سنت رسول خدا به مقابله با زیارت قبور و مخالفت با سفر به قصد زیارت قبر رسول گرامی اسلام پرداخت که سنت رسول گرامی اسلام و عمل صحابه و سیره مسلمانان و فتاوای علمای مذاهب اربعه اهل‌سنت در طول قرون متمادی شاهد خوبی بر حقانیت این اعتقادات است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روایات نبوی و مستندات تاریخی از منابع اهل‌سنت و نظر علمای اهل‌سنت، ریشه های عمیق این اعتقاد را نشان دهد و وهن و سستی اعتقاد وهابیت را به اثبات رساند.

فتنه نجد

در منابع روایی و تاریخی شیعه و اهل سنّت،[1] روایات متعددی درباره پیش بینی های پیامبر اکرم (ص) به طور صریح یا ضمنی درباره بروز فتنه در منطقه نجد نقل شده است که در این نوشته فقط به نقل چند روایت از منابع اهل سنّت بسنده می شود.

گزارش کتاب شفاء السقام فی زيارة خير الأنام تألیف قاضی سبکی

در طول تاریخ اسلام همه مسلمانان به پیروی از پیامبرشان به زیارت قبور رفته و سفر برای زیارت قبر رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم را از مستحبات مؤکد دانسته­اند. صحابه دیده بودند که پیامبر ختمی مرتبت به زیارت قبور شهدای اُحُد می­رود و قبر والدین خویش را زیارت می‌کند. این سنّت پیامبر با سخنان ایشان که می­فرمود: «من زار قبری وجبت له شفاعتی»، تأکید دو چندان یافت و موجب گردید تا همه فقهای اسلام زیارت قبر ایشان را مستحب بدانند و برخی مثل قاضی عیاض در الشفاء در قرن ششم از اجماعی بودن آن سخن گفتند، اما در قرن هشتم، فردی از حنبلیان به­نام ابن تیمیه (م 728ق) با تفسیر به رأی و استناد به حدیثی که هیچ ربطی به زیارت قبور نداشت، این عمل را بدعت و آن را از مصادیق شرک دانست. مخالفت علما و دلایل قوی آنان باعث شد تا او با یک گام عقب‌نشینی، سفر برای زیارت قبور نه زیارت خود قبور، را حرام و از مصادیق شرک بداند. علمای اهل سنّت این فتوا را رد کردند و در طول شش قرن گذشته آثار فراوانی در نقد آن نوشتند. در همان زمان قاضی مالکیان یعنی اخنائی ردی بر ابن تیمیه نگاشت و ابن تیمیه به آن پاسخ داد. آن­گاه قاضی شافعیان، تقی­الدین سبکی وارد میدان شد و در نقد آراء ابن تیمیه آثار متعددی تألیف کرد که به­دلیل اتقان کار او، ابن تیمیه نتوانست به آن پاسخ دهد. کتاب شفاء السقام ایشان یکی از بهترین نقدهایی است که در طول تاریخ نوشته شده و به­همین علت ماندگار گردیده است. اکثر آثار نوشته شده در این زمینه، به آن ارجاع داده­اند که در این سلسله گزارش­ها به آنها اشاره خواهیم کرد.

بررسی تاریخی زمینه های بروز تعارض در مدینه النبی

در این نوشتار قصد داریم بیان نماییم که عوامل بروز تعارض در جامعه کدامند. لذا مشخص گردید که بسترهای بروز اختلاف و تعارض در جوامع از متغیرهای ساختاری و انسانی نشات می گیرند. آنگاه با رصد عوامل اختلاف آفرین نمونه های عینی آنها را در عصر نبوی به نظاره نشستیم و مشخص شد این عوامل چگونه به بروز تنش در جامعه منجر می شوند. با توجه به نمونه های عینی معلوم گردید بروز اختلاف و به تبع آن پدید آمدن تنش به قدری موثر است که می تواند ارکان جامعه را با خطر مواجه سازد و در مسیر پیشرفت جامعه به سمت اهداف خود مانع ایجاد نمایید. چه بسا برخی از این تعارض ها جامعه را تا ورطه فروپاشی پیش ببرند. با توجه به موارد ذکر شده لازم است مدیران جامعه با این بسترها آشنا باشند تا بتوانند به درستی به مواجعه با آنها اقدام نمایند.

بررسي روش حكومتى پيامبر اعظم صلی الله علیه و آله

يكي از مباحث بسيار بحث انگيز در قرن حاضر مسئله نظام سياسى و نظام اداريِ حكومت پيامبر اكرم(ص) بوده است. ديدگاه برخى اين است كه حكومت پيامبر اكرم(ص) اساساً نظام خاص ادارى و سياسى نداشته است. به اين ديدگاه از جنبه هاى گوناگون ـ خصوصاً كلامى ـ پاسخ گفته اند, اما از زاويه طرح عينيِ نظام سياسى و ادارى پيامبراسلام(ص) كم تر بدين ساحت درآمده اند.

نگارنده از كسانى است كه به وجود نظامِ اداريِ كامل و پيشرفته اى در دوران رسول اللّه(ص) اعتقاد دارد, در جهت اثبات اين اعتقاد, با روى كردى تاريخى به شيوه نظام ادارى پيامبر اكرم(ص) پرداخته و با كاوش در لابه لاى صفحات تاريخِ سياسيِ پيامبر اكرم(ص) نمودهاى نظام مستحكم ادارى را به دست آورده است. اين نوشته به اجمال به يكى از مهم ترين اركان در نظام ادارى يعنى عضويابى از ديدگاه اسلام اشاره دارد.

پیامبر اسلام و چالش منافقان 

یکی از جریانات مهم که اقدامات وفعالیتهایش در صدر اسلام بسیارمشهود بود ،جریان نفاق بود.بخش بزرگی از گرفتاری های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در صدر اسلام از ناحیه این جریان بود؛زیرا این جریان در عرصه های گوناگون علیه جامعه نوپای اسلامی دست به ایجاد توطئه ودسیسه می زد.در نتیجه بیشترین اوقات رسول گرامی اسلام،صرف خنثی سازی این دسیسه ها وتوطئه ها می شد.اگرچه پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به مدینه این جریان،دارای تشکل وانسجام بیشتری گردیده وبه توطئه گری،دسیسه سازی وکار شکنی علیه اسلام ،پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ومسلمانان پرداختند.اماردپای آن رادر دوران مکی نیز می توان یافت وشواهد معتبر ،وجود نفاق در مکه را تأئید می نماید.از طرفی جریان نفاق،پدیده ایست که اختصاص به عصر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ندارد.در این نوشتار ،پس از تعریف نفاق به بررسی زمان شکل گیری جریان نفاق ،فعالیتهای منافقان در برخی از غزوات ونحوه برخورد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با آنان می پردازیم.

نظریه پیدایش تشیع در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله

فرقه‌‌هاي‌ اسلامي،‌‌ براي اثبات اصالت مذهبشان، ريشه‌‌هاي‌ پيدايش خود را در زمان رسول‌ خدا (ص) جستجو میکنند. در مورد پیدایش تشیع، نظریات مختلفی را دانشمندن و تاریخ نگاران مطرح کرده-اند که پیدایش تشیع در عصر پیامبر اسلام (ص) یکی از آنهاست. این نظریه را بیشتر علمای شیعه مطرح ساختهاند و چند تن از علمای اهل سنت و شرقشناسان نیز آن را تایید کردهاند. احادیث پیامبر (ص) درباره علی(ع) و تفسیر چند آیه و حوادث تاریخی،  عمده استدلالاتی است که در اثبات این نظریه آورده میشود.
در زمان پیامبر(ص)، عدهای خاص با عنوان «شیعه» علی(ع) معروف بودند. همچنین پیامبر عنایتی ویژه به آن حضرت داشتند که باعث شد تا گروه خاصی از علی(ع) تبعیت کنند . پیامبر(ص)  در تفسیر آیهای که درباره علی(ع) و شیعیان آن حضرت فرموده، این  گروه هر چند اندک شیعه در زمان پیامبر اسلام معرفی شدند؛ هر چند در این دوره، شیعه فرقه اسلامی نیست.

بررسي ريشه هاي تاريخي اهانت غربيان به پيامبر (ص)

مشاهده ي اقسام توهين هاي ناروا و تنفر برانگيز به ساحت پيامبراعظم (ص)از جانب كساني كه مدعي پيشگامي در حقوق انساني و آزادي فكر هستند،اين سوال اساسي را در ذهن هر فرد ايجاد مي كند كه انگيزه و هدف آنان از اين اقدام غير انساني چيست؟ پيشينه ي تاريخي اين موضوع در بردارنده ي حقايقي تلخ است. ظهور دين اسلام در مرزهاي مسيحيت همراه با طرح ارزش هاي پايدارالهي، همچون عدالت و كرامت انساني در كنار پويايي و بهره‌مندي از تفكرات عقلاني ديني،صاحبان ثروت و قدرت را در جهان مسيحيت، كه به سبب تحريفات و اختلافات فرقه اي دچار تزلزل شده بودند، به چالش كشاند.
آنان با توجه به ضعف فكري و عدم امكان طرح انديشه هاي برتر به ايراد تهمت و ناسزا به دين اسلام و پيامبر اكرم(ص)پرداختند و در اين راه به هر حربه اي متوسل شدند.