تحلیل خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه براساس نظریه کنش گفتار سرل

نظریه کنش گفتار یکی از رویکردهایی است که در حوزه تحلیل گفتمان مطرح شده است. این نظریه در آغاز توسط آستین مطرح شد و سپس به کوشش جان سرل توسعه و تکامل یافت. سرل کنش‌‌های گفتاری را به پنج دسته اظهاری، اعلامی، عاطفی، ترغیبی و تعهدی تقسیم‌بندی نمود. مقاله حاضر براساس نظریه کنش گفتار سرل، خطبه حضرت زینب سلام الله علیها را در کوفه بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که کنش‌‌های اظهاری، عاطفی و ترغیبی به ترتیب بیشترین کاربرد را در این خطبه داشته و در مقابل کنش‌‌های اعلامی ‌و تعهدی به هیچ وجه به کار نرفته است. تطابق بافت موقعیتی خطبه با انواع کنش­های به کار رفته در متن و بسامد آن­ها، نشان از قدرت بالای مخاطب شناسی و درک عمیق آن حضرت از بافت موقعیتی است. روش استفاده شده در اين بررسي، تحليل محتوا (يا گفتمان) است و واحد تحليل، مضمون در نظر گرفته شده است.

سیمای حضرت زینب (سلام اللّه علیها) در آینه برخی منابع انگلیسی

خاورشناسان در آثار خود رويكردهاي متفاوتي در مورد حضرت زينب (س) دارند. برخي از آنها در مورد آن حضرت سكوت كرده‌اند؛ با آنكه درباره مسائل فرعي و جزئي سخن گفته‌اند. برخي ديگر به اجمال برگزار كرده‌اند و گروهي ديگر مطالبي گفته‌اند كه به دليل عدم مراجعه به منابع اصيل و معتبر يا در موارد معدود غرض‌ورزيهاي خاص، آميخته با اشتباهات است.
در اين گفتار، برخي از اين موارد نقد و بررسي مي‌شود.