ويژگيهاى تبليغى قرآن درباره موعود آخرالزمان

آنچه فرا روى شماست، بخش اول از گفتگوى موعود با «حجةالاسلام والمسلمين محمدى عراقى»، نماينده ولى فقيه و سرپرستسازمان تبليغات اسلامى، درباره ويژگيهاى تبليغى قرآن و نقش موعود آخرالزمان است، اميد كه مطلوب طبع لطيف خوانندگان موعود واقع شود. انشاءالله
قرآن، برنامه حضرت مهدي (عج)

امير مؤمنان علي(ع) در مجموعه ی سخنانش،به قائم آل محمد و مهدي اهل بيت«عليهمالسلام» اشاراتي دارد، بلكه درباره ی ظهور، ويژگيهاي اخلاقي، رفتاري و حتي شمايل او به صراحت سخن گفته است و جالبتر آن كه امام(ع) در چند جمله ی كوتاه امّا بليغ و شيوا، سيره ی مرضيّه ی حجّت عصر«عجلاللّه» را به وضوح نمايانده است و قرآن را برنامه حيات مهدي«عجلاللّه» معرفي كرده است.
امروزه مسلمانان با بيش از يك ميليارد و نيم جمعيّت، مشكلات فراوان دارند چه، در ارتباط با هم و چه نسبت به ديگران. پژوهشگران در مسايل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در تحليلهاي خود ميكوشند مشكل اصلي را پيدا كنند و به راه حل كليدي راه جويند، ليكن مشاهده ميكنيم كه هر روز گامي عقبتراند و هر لحظه به گمرهي ميافزايند. پس به طور كلّي طرح اين سؤال بجاست كه مشكل اصلي بشر امروزه چيست؟ بود و نبود قانون، كافي يا ناكافي بودن آن، عدم اجرا و يا بالأخره سوء اجراي آن؟!
بدون ترديد محدوديّت ديدگاههاي قانونگذاران و وابستگيهاي فكري، مسلكي، گرايشهاي قومي و سود جوييهاي شخصي آنان در ضعف و نارسايي قوانين بشري تأثير چشمگير دارد امّا آن، تمام علّت نيست زيرا در برخي موارد قوانين نسبتاً خوبي كه نتيجه ی سالها و بلكه قرنها تجربه است، وجود دارد و شايد آن قوانين از بُعد علمي و نظري داراي هيچ اشكالي نباشد لكن اشكال عمده در اجراي صحيح آنهاست.
مثلاً موادّ سيگانه ی حقوق بشر1، ذاتاً قوانين خوبي هستند و اگر صد در صد و به طور صحيح به اجرا در آيد، در حوزه خود بسياري از مشكلات را ميگشايد پس انصاف آن است كه بگوييم دو عامل اساسي در اختلالات جامعههاي انساني و در بروز مشكلات و نارساييها، اثر مستقيم دارد:
يك: ضعف و نقص بسياري از قوانين بشري.
دو: عدم اجرا و يا صحيح به اجرا در نيامدن قوانين به طور كلّي.
در سيره ی پيامبر(ص) نوشتهاند: آن حضرت در سال نخست هجرت به مدينه، با يهود ساكن آن جا كه مسلمان نشدند و بر آيين پيشين خود باقي ماندند قراردادي بست كه به وثيقه هشت مادّهاي و قرارداد مسالمت با يهود معروف است.2 در اين ميثاق موادّي گنجانده شده كه اگر يهود پايبند ميبودند هيچ مشكلي، پيش نميآمد. سوگمندانه آن قرار داد صلح آميز در همان سال انعقاد و قبل از خشك شدن مركّب آن توسّط يهود نقض شد و شأن نزول آيات جهاد و دفاع در سال دوّم هجري، فراهم گرديد.
و همان شيطنت يهود آن روز است كه امروز به شكل صهيونيسم، منشأ جنگ و خونريزي و تجاوز به حقوق انسانهاست، با اين فرق كه در عصر حاضر با عنوان ظاهر فريب دموكراسي و آزادي، به آن تجاوزات سرپوش گذاشته ميشود.
سيماي موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن

اشاره: سيماي درخشان ائمه هدي (ع) در قرآن كريم همواره روشنگر راه شيعيان و پيروان ايشان بوده و هست و در اين ميان آيات مربوط به موعود آخرالزمان (ع) درياي نوري است كه تلألؤ آن افقهاي آينده جامعه بشري را آشكار ميكند و به قلب مؤمنين اطمينان ميبخشد.
در اين رهاورد قطرهاي از اين دريا را هديه به پيشگاهش ميكنيم.
از هر جزء قرآن كريم يك آيه كه براساس روايات درباره آن وجود مقدس است همراه با حديثي از امامان معصوم (ع) استخراج كردهايم.
رابطه شب قدر با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

خداوند متعال در چهارمين آيه سوره مباركه قدر ميفرمايد:
تنزل الملائكه والروح فيها باذن ربهم من كل امر.
فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرماني (براي تقدير هر كاري) فرود آيند، فعل مضارع «تنزل» دلالت بر تكرار و بقاي شب قدر دارد، و در آيات سوم و چهارم سوره دخان نيز ميفرمايد؛ فيها يفرق كل امر حكيم.
در آن شب، هر فرماني، بر حسب حكمت صادر ميشود.
اين آيه نيز دلالت بر تجدد و دوام دارد. زيرا هيئت نحوي باب «تفعل» اگر دلالت بر پذيرش يا تكلف يا هر دو مينمايد. ظاهر اين فعلها، خبر از تفريق و تنزل امر در شبهاي قدر آينده ميدهد.
سيماي موعود در قرآن قسمت سوم*

اشاره : سيماي درخشان ائمه هدي(ع) در قرآن كريم، همواره روشنگر راه شيعيان و پيروان ايشان بوده و هست و در اين ميان آيات مربوط به موعود آخرالزمان(ع) درياي نوري است كه تلألؤ آن افقهاي آينده جامعه بشري را آشكار ميكند و به قلب مؤمنين اطمينان ميبخشد.
درباره حضرت حجه بن الحسن المهدى عج الله تعالی فرجه الشریف (1)

نام مبارك ايشان: «م;ح;م;د» و نام مادرشان – به اختلاف روايات- «نرجس; ريحانه; سوسن; صيقل; حكيمه; مريم» مىباشد.
تاريخ زادروز آن حضرت – نيز به اختلاف – شب جمعه نيمه شعبانسال 255 ه ، يا 8 شعبان سال256 ه . و يا23 رمضان سال 258 هبه نگارش آمده است.
ليكن مشهور آن است كه تولد با سعادت آن حضرت در شب جمعه نيمهشعبان سال 255ه واقع شده است. اين تاريخ نود هزار و دويست وسى و يك روز(90231) از مبدا هجرت گذشته را نشان مىدهد وبرابر استبا روز پنجشنبه دهم مرداد سال 248(10/5/248) شمسىكه به اتفاق در شهر سامره واقع گرديده است.
كنيه آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ايشان: «مهدى، حجهالله;بقيهالله; صاحبالزمان; خلف صالح; منتظر; قائم; خاتم و…»
است (1) .
سيد بن طاوس از ابوجعفر قمى نقل كرده است: در شهر قماخترشناسى بود از قوم يهود كه در اخترشناسى و حساب نجومبرجستگى و مهارت ويژه داشت، روزى «احمد بن اسحاق» او راحاضر كرد و گفت: در فلان وقت نوزادى به دنيا آمده است، طالع اورا بگير و ميلادش را محاسبه كن، اخترشناس ياد شده طالع مولودرا گرفت و درباره محاسبات نجومى [كه از آنها احكام نجوم رااستخراج و استنباط مىكنند] و نظر به عمل آورد، آنگاه رو بهاحمد بن اسحاق كرد و گفت: نمىبينم اين فرزند از آن تو باشد،جز اين نيست كه اين مولود يا پيامبر استيا وصى پيامبر، نجومدلالت دارد اين نوزاد مالك شرق و غرب گيتى مىشود، مالك خشكى ودريا كوه، صحرا و بيابان، حتى روى زمين هيچكس باقى نمىماند جزاين كه به دين او مىگرود و به ولايت او معتقد مىگردد (2) .
اعتقاد به موعود نجاتبخش
نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت

در انديشه شيعي، امامت از جايگاه بس والايي برخوردار است. امام به عنوان انسان كامل، در مقام خلافت اللهي قرار مي گيرد.
قرآن براي خليفه خداوند در زمين به عنوان جانشيني كه محل استقرارش زمين است، كار ويژه و نقش خاصي را بيان كرده است. از آن جايي كه همه موجودات هستي به انسان (آدم عليه السلام) به عنوان موجود كامل و برتر كه حامل همه اسماي الهي است، سجده كرده و او را به عنوان معلم (بقره آيه 34تا 30) برگزيده اند تا در نقش ربوبيت طولي، آنان را به كمال لايق ايشان برساند، خليفه خداوند، مي بايست همگان را تعليم و آموزش و پرورش دهد تا هر موجودي به كمال دست يابد. اين مسأله حتي نسبت به ابليس نيز صادق است. ابليس هرچند كه از پذيرش استادي و ربوبيت و خلافت انساني سرباز زد، ولي به طور تكويني نمي تواند خارج از دايره قدرت خليفه و انسان كامل قرار گيرد. او نيز در راستاي رسيدن به هر كمالي كه لايق اوست مي بايست از ربوبيت طولي انسان كامل بهره گيرد. سرباز زدن ابليس و تكبر و خودبزرگ بيني او (بقره آيه34) به بهانه اين كه خلقت او از ماده برتري به نام آتش است، (اعراف آيه 12و نيز سوره ص آيه76 سوره حجر آيه33) به اين معنا نيست كه ابليس از انسان كامل برتر است و در كمالات بر او مقدم مي باشد.
آن چه بر پايه آموزه هاي قرآني و روايي معتبر، مسلم است اينكه همه موجودات جهان به انسان كاملي نيازمند هستند كه به عنوان جانشين مي بايست به صورت جعل تكويني و تعليم و پرورش ربوبي طولي، آنان را به كمال برساند. اين، كار ويژه و نقش انسان كامل در هستي است. البته قرآن تأكيد دارد كه اين نقش را انسان كامل در زمين به عنوان محل استقرار و پايگاه به انجام مي رساند و زمين قرارگاه و پايگاهي است كه اين توان را به خليفه مي بخشد تا همگان از وي برخوردار گردند.(بقره آيه30)
در پرتو قرآن به انتظار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

بيش از 120 آيه قرآن(1) براساس روايات معتبر به وجود نازنين حضرت امام مهدي عليهالسلام و ويژگيهاي آن شخصيت باعظمت و همچنين قيام و انقلاب جهاني آن حضرت، اشاره كرده است؛ و ما در اين مختصر برآنيم تا نمونهاي از آن آيات نوراني را همراه با ديدگاههاي معصومين عليهمالسلام به عاشقان حضرتش تقديم داريم.
کاروان قمیها و ملاقات با امام زمان عجل الله تعلی فرجه الشریف

ارتباط با رهبران و پيشوايان ديني که هدایتگر انسانها به مقصد والاي انساني بودهاند، همواره مورد توجه همگان به ويژه شيعيان بوده و اين رابطه از ديرباز از زمان رسول گرامي اسلام (ص) تا دوران ائمه هدي (ع) ادامه داشته است، حتي اين ارتباط در روزگاراني که برخي از امامان معصوم (ع) در قيد و بند حکومتها اسير بودند، گسسته نشده است. از ميان اين همه ديدارهاي گروهي يا فردي که با ائمه (ع) رخ داده، برخي ویژگیهایی دارند که آنها را از ملاقاتهای ديگر ممتاز مینماید و سبب شده مورخان و روايت گران آن را به صورتي ويژه نقل کنند و در منابع به ثبت نمايند. سفر کاروان قمیها و جمعي از بزرگان و شيعيان از شهر قم به مقصد سامرا که به قصد زيارت امام عسکري (ع) اتفاق افتاد و در اين ماجرا به ديدار امام عصر (عج) نائل شدند، نمونهای از اين دست است. اين رخداد از آن جهت اهميت دارد که آن را به منزله سندي گويا بر ولادت و وجود امام مهدي (عج) به کار میبرند و در برخي از منابع معتبر به آن اشاره شده است. اين مقاله، به شرح اين واقعه تاريخي و اتفاقاتي میپردازد که در آن رخ داده است.
تبارشناسی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پاسخ به دو شبهه

انسانهای سترگ، هرچند شهره عام و خاصند و احوال و افکارشان، در معرض دید و کنکاش سایرین قرار دارد اما محسود حاسدان و مورد بغض بیماردلان نیز هستند. بزرگ موعود بشریت هم از این قاعده مستثنا نیست اما زهی شادی و سرور که غبار ظلمت و فسانه از بلور حقیقت پاک شدنی است نه ماندنی. تشکیکی که در نسب «مهدی آل محمد» شده است نویسنده را بر آن داشت که آستین همت بالا زده و به اثبات تولد، حیات فعلی، علوی، فاطمی و حسینی بودن حضرتش بپردازد و با استناد به کتب خواص اهل سنت، راه انکار را بر عارف و عامی ببندد.
آموزههای مهدویت در کلام رسول خدا (ص)

نگاه به آینده و ارائۀ تصویری امیدساز و هولانگیز از آن، امری است که در سخنان رسولخدا (ص) به روشنی میتوان دید؛ اما بررسی دقیقتر آموزشهای آن حضرت به تأمل در سخنانی نیاز دارد که بر مخاطبان خود القا کرده است. وصول به این سخنان، با توجه مشکلات در تدوین حدیث بهویژه در منابع اهل سنت، کاری دشوار است که جز بر اهل تحقیق مقدور نیست. در چنین تحقیقی باید هم به بررسی اعتبار و تهذیب مصادر پرداخت و هم بررسی اسناد را جدی گرفت. اگرچه رسول (ص) برای اکمال دین و تبیین همۀ معارف قرآنی به تمامی ابعاد بحث مهدویت توجه داشته است، اما تکرارها و تأکیدهای آن حضرت نشان از آن دارد که برخی محورهای مباحث مهدوی بیشتر مورد توجه بوده که حاکی از نیاز بیشتر مخاطبان در تبیین این قسم از آموزههاست. مهمترین این محورها عبارتاند از: معرفی مهدی (عج) و اینکه او از اهلبیت پیامبر است، سیره و رفتار او همانند رسول خدا (ص) خواهد بود، غیبتهایی خواهد داشت و مؤمنان به سبب این غیبتها دچار مشکلاتی خواهند شد، مؤمنان صبور در غیبت جایگاهی بلندتر از یاران عصر حضور دارند، ظهور پس از یأس و غلبۀ فساد رخ خواهد داد.
ویژگیهای یاران خاص امام زمان علیه السلام

ریشهکنی ستم و درهم کوبیده شدن پایههای کفر و استکبار و شرک و نفاق در صحنه عـالم و تـحـقـّق آرمان حاکمیت توحید و عدالت در جهان، افزون بر وجود رهبری شایسته و مـعـصـوم، قـانـونـی جـامـع و جهانشمول و فراهم آمدن زمینهها و شرایط لازم، به وجود یارانی زبده، کاردان و لایق و پا به رکاب وابسته است؛ یارانی که قابلیتهایی در حد مـطـلوب و ایـده آل داشـته باشند تا بتوانند منویّات رهبر و مقتدایشان را در گستره گیتی جامه عمل بپوشند. مـقـاله حـاضـر بـا عـنـوان «ویژگیهای یاران خاص امام زمان (ع)» نوشتاری است درباره یـاران حـضـرت مـهـدی (ع)، مـاهـیت یاران خاص و خصوصیات آنان. از این رو، پس از ذکر مقدمهای کـوتـاه، یاران حضرت، ستاد فرماندهی حکومت جهانی و ماهیت یاران خاص مورد بحث قرار گرفته است. پس از آن ویژگیهای آنان بررسی شده و در پایان نکاتی به صورت نتیجه ارائه گردیده است.
ندای آسمانی نشانه ظهور

برای ظهور حضرت مهدی (ع) در احادیث پیشوایان معصوم (ع)، نشانههایی ذکر شده است. این نشانهها در مدت زمانی طولانی به تدریج به وقوع میپیوندد. در این میان برخی از نشانهها نزدیک ظهور حضرت مهدی (ع) تحقق مییابد و برخی دیگر ممکن است سالها پیش از ظهور آن حضرت اتفاق بیفتد. همچنین در احادیث پیشوایان معصوم (ع) بر برخی از نشانهها تأکید بیشتری شده و از آنها با صفت قطعی و حتمی یاد شده است. از نشانههایی که نزدیک و متصل به ظهور حضرت تحقق مییابد و در احادیث پیشوایان معصوم (ع) بر آن تأکید فراوانی شده، ندای آسمانی است. در مراحل مختلف ظهور حضرت مهدی (ع) نداهای گوناگونی شنیده خواهد شد، که هریک از آنها بر حقانیت قیام آن حضرت دلالت میکند و برای حق جویان و حق پویان هرگونه شک و شبههای را برطرف میکند؛ ولی ندایی که معروف است و در احادیث پیشوایان معصوم (ع) بیشتر از آن سخن به میان آمده، ندایی است که در آغاز ظهور حضرت مهدی (ع) شنیده خواهد شد. در این مقاله، نخست به بیان ویژگیهای این ندا خواهیم پرداخت و در پایان از دیگر نداها نیز سخن خواهیم گفت.
بررسی و نقد ديدگاه ابنتيميه درباره امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

ابنتيميه با صحيح دانستن روايات مربوط به حضرت مهدي ، عج الله تعالی فرجه شریف عقيده مهدويت را از اصول مسلم دانسته است، اما وي با طرح مسائل و شبهاتي مانند عقيم بودن امام عسكري علیه السلام، عدم امكان طول عمر براي حضرت مهدي عج الله تعالی فرجه شریف و عدم توانايي حضرت مهدي عج الله تعالی فرجه شریف برای امامت و رهبري دركودكي سعي كرده است تا اعتقاد به مهدي موعود در نزد شيعيان را اعتقادي موهوم و پوچ جلوه دهد. نویسنده ضمن نقل ديدگاه ابنتيميه درباره اصل مهدويت، درصدد طرح اشكالات ابنتيميه و پاسخگويي به اين اشكالات نيز برآمده است. در پاسخ به شبهه عقيم بودن امام عسکري علیه السلام بيان شده است که ابنتيميه اين مطلب را به طبرى نسبت داده است؛ درحاليکه در هيچ كجاي كتاب تاريخ طبري به عقيم بودن آن حضرت اشاره نشده است. همچنين به ادعاي ابنتيميه درباره محال بودن طول عمر امام مهدي عج الله تعالی فرجه شریف پاسخ گفته و لياقت، كمال و رشد فكري را شرط امامت دانسته، نه سن را.