مقایسه دیدگاه دیوبندیه و وهابیت در مسئله توسل

در این مقاله وجوه اختلاف وهابیت با دیوبندیه را در مسئله توسل بررسی می کنیم. بدین منظور اقسام توسل را مطرح می کنیم و با مراجعه به آثار بزرگان و علمای مهم در هر دو گروه وهابیت و دیوبندیه، دیدگاه هایشان را در فروع توسل می کاویم و جدایی تفکرات وهابیت از سایر مسلمانان را به خوبی نشان می دهیم. همچنین، از اختلافات درونی در مکتب دیوبندیه پرده برمی داریم. علمای وهابیت بالاتفاق توسل به ذات پیامبر و صالحان و دعای نبی یا ولی بعد از حیات را جایز ندانسته اند و در توسل به جاه دو دیدگاه دارند که ابن عثیمین آن را جایز می داند و علمای دیگر آن را جایز نمی دانند. اما دیوبندیه فقط در توسل به برکت دیدگاه واحدی دارند و آن را جایز می دانند، اما در سایر انواع توسل دیدگاه واحدی ندارند. در خصوص توسل به حق و جاه و مقام هم سه دیدگاه دارند؛ برخی آن را مطلقاً جایز دانسته اند و برخی مطلقاً قائل به عدم جواز آن شده اند و برخی نیز قائل به تفصیل.
فواید توسل به ارواح پیامبران و اولیای الهی

آثار و فوایدی دارد؛ در حالی که خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است: «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»؛ خدایی که میتواند در یک لحظه تمام نیازهای انسان را برآورده سازد. در این بررسی روشن میشود که اگر توسل با شرایطی باشد که در قرآن و سنت آمده، موجب تقرب به خدا، جلب آثار معنوی و آمرزش گناه میشود، که منکران توسل از آن محروماند. طرح اینگونه پرسشها به دلیل غفلت از اهمیت و فواید توسل است. از اینرو در این نوشتار برخی آثار و فواید توسل را بیان میکنیم.
تبرک (لمس و تقبیل) از نگاه اهل سنت

در این مقاله با درج فتاوا و آرای اهل سنت و نظرات آنها تحقیقی درباره لمس و تقبیل نسبت به قرآن مجید، قبر شریف پیامبر ص، قبور صالحان، حجرالاسود و رکن یمانی، وجه میت و امثال آنها صورت گرفته است. در برخی موارد، آرای دو یا چند مذهب، درباره یک موضوع منعکس شده و در برخی موارد به یک نظر بسنده کردهایم. این مقاله کلیه موضوعات مربوط به لمس و تقبیل را بررسی نکرده است. مستندات این اثر را در بیشتر موارد، کتب فقهی اهل سنت تشکیل میدهد. در این مقاله با دلایل و شواهد زیادی که آورده میشود، اثبات میکنیم که نه تنها منع و حرمتی برای لمس و تقبیل اشیایی که به نظر امثال ابنتیمیه شرک و نادرست است، وجود ندارد، بلکه بعضاً به نظر فقها و علمای اهل سنت مستحب هم هست.
سماع موتی و تقابل دیدگاه وهابیان با بزرگان خود

سماع موتی از مسائلی است که اکثر مسلمانان آن را قبول دارند و حتی ابنتیمیه، ابنقیم و محمد بن عبدالوهاب، که در بعضی مسائل با مسلمانان اختلاف رأی دارند، نیز سماع موتی را قبول دارند. اما امروزه، وهابیان، که خود را پیرو این افراد میدانند، آن را انکار میکنند و با انکار آن توسل و استغاثه مسلمانان به بزرگان دین را لغو و بدون فایده، و بعضاً شرک میدانند و دست به اقداماتی علیه مسلمانان میزنند. لذا جا دارد که در این زمینه بحث کنیم و با استفاده از دلایل مختلف جویا شویم که آیا اموات شنوایی دارند یا خیر؟ البته در این مقاله در صدد بیان و نقد ادله مسئله نیستیم، بلکه میکوشیم اختلاف اقوال وهابیان را نه فقط با علمای مذاهب اسلامی، بلکه با علمای بزرگ مورد اعتماد خودشان نشان دهیم تا دوری نظرات وهابیان از جمهور مسلمانان روشن شود.
بررسی و نقد دیدگاه شاه ولیالله دهلوی در مسئله شرک

شاهولیالله دهلوی با تأثیرپذیری از آرای ابنتیمیه در مسئله توحید و شرک، و با ارائه تعریفی از شرک به مبارزه با مظاهر شرک در جامعه اسلامی زمان خود پرداخت. به عقیده او شرک، به شرک در عبادت، استعانت، ندا و استغاثه، نذر و قسم تقسیم میشود، او در آثار خود با تشبیه کردن عمل مشرکان زمان پیامبر با مسلمانان زمان خود، اعمالی مثل زیارت قبور، شدّ رحال، تسمیه به همراه «عبد»، توسّل، استغاثه، و نذر و قسم را از مظاهر شرک شمرد و مسلمانان زمان خود را از این اعمال بر حذر داشت. در این مقاله میکوشیم آرا و اندیشههای محدّث دهلوی را در حوزه شرک و اقسام آن بررسی کنیم.
بررسی دیدگاه ابن تیمیه درباره زیارت قبور

زیارت در لغت «تمایل و میل کردن» است و در اصطلاح مذهبی زیارت نوعی دیدار خاص (توأم با اکرام) از بزرگان و پیشوایان دینی است؛ چه به حسب ظاهر در قید حیات باشند یا از دنیا رخت بر بسته باشند. ابن تیمیه تعریف درستی از زیارت قبور نداده و در تعریفش تشتت و تضاد دیده می شود. ظاهراً وی میان مفهوم زیارت و مصادیق آن و همچنین میان بدعت و ضلالت و شرک خلط کرده است. ابنتیمیه با شرعی و توقیفی دانستن زیارت، آن را منحصر در سلام کردن، دعا کردن برای میت و عبرتآموزی میداند. همچنین با تقسیم زیارت در عرف سلف و عرف متأخران، زیارت نوع دوم را که شامل درخواست دعا از میت، استغاثه، توسل و … میشود، بدعت، ضلالت و شرک برمی شمارد. وی قیودی به زیارت اضافه کرد که در نهایت اصل زیارت محل تردید واقع شد. مهمترین دلیل ابن تیمیه در شرط و عدم شرط دانستن قصد سفر در سه مسجد (مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجدالاقصی) و دیگر اماکن، روایت «شد الرحال» است که بر فرض صحت سند دلالت آن اشکالات عمدهای دارد. عوامل مختلفی ابنتیمیه را به بیراهه کشیده است که در مقاله به آن اشاره خواهد شد.
توسل در سیره انبیا از دیدگاه اهلسنت

با تتبع در منابع اهلسنت هویدا می گردد که وقوع و جواز توسل در سیره انبیای الهی به صورت یک سنت رواج داشته است. وقوع موارد متعدد توسل به ساحت انبیا و اولیای الهی، نشانه قدمت توسل و مستحکم ترین دلیل بر صحت و مشروعیت آن است. این نوشته به روش توصیفی ـ تحلیلی عهده دار بیان مواردی از توسل در سیره انبیا با تأکید بر منابع اهلسنت است که هم شامل توسلات انبیای الهی و هم شامل توسلات سایرین به انبیاست. بخش بزرگی از این توسلات در توسل به پیامبر اعظمصل الله علیه و آله متجلی می گردد. برخلاف متون روایی امامیه، موارد توسل در سیره انبیا در متون اهلسنت کمتر ذکر شده است. با این حال موارد متعددی از توسل به پیامبرصل الله علیه و آله را نقل کرده اند و در پاسخ به شبهات مطرحشده در ابعاد مختلف توسل، تلاش ها و تحقیقات علمی درخوری داشتهاند.
تفاوت توسل با استغاثه مشرکین به بت ها

تاریخ تفکر اسلامی در دوران پر فراز و نشیب خود شاهد یکی از جنبش های انحرافی است که به وهابیت معروف است و خود را سلفیه می نامد. آنان در رؤیای خلوص یکتاپرستی، به تکفیر مسلمانان روی آورده اند و در یکی از بارزترین نمودهای ظاهر گرایی، مخالفت با توسل را آغاز کردند. بازگشت این اختلاف در حقیقت به توحید عبادی است. ابن تیمیه بر خلاف سایر مذاهب اسلامی معتقد است که لااله الا الله تنها ناظر به توحید عبادی است و پیامبر خدا (ص) تنها به همین دلیل در میان اعراب جاهلی مبعوث گردید. به عقیده ابن تیمیه مشرکین مکه معتقد به توحید ربوبی بودند و با برشمردن آیاتی، شرک آنها را تنها در شریک قرار دادن بت ها و در نتیجه توسل مسلمانان را همانند بت پرستی و آنها را از مشرکین مکه گمراه تر دانسته است. به نظر می رسد علت اصلی این نوع تفکر و انحراف، در دو چیز است: فهمِ اشتباه از توحید عبادی، و دیگری رویکرد اعتقادی بت پرستان مکه به بت. در این مقاله تنها به تبیین دومین مورد پرداخته و سعی می شود که با استفاده از قرآن، روایات و کتب اندیشمندان اسلامی، حقیقت عمل مشرکین زمان پیامبر (ص) در پرستش بت ها تبیین و تفاوت های عمل مشرکین با توسل مسلمانان بیان گردد.
وحدت؛ راهحل برونرفت جهان اسلام از معضلات

وحدت نسخه اصلی و دوای شفابخش امروز جهان اسلام است که در آتش تفرقه و کینهتوزیها میسوزد و دشمنان اسلام، این آتش را شعلهورتر میکنند و مال و جان مسلمانان در این معرکه در حال از بین رفتن است.
توسل و شفاعت از نگاه دیوبندیه

دعا به درگاه الهی و متوسل شدن به ساحت قدسی ذات باری تعالی، برای تقرب به خداوند، رفع مشکلات و یا برای کسب منابع فطری هر انسانی است. محل بحث در این است که آیا می توان به اولیا و انبیای الهی نیز متوسل شد و آنها را نزد خداوند تعالی واسطه فیض قرار داد یا نه؟ بسیاری از مسلمانان و از جمله بیشتر دیوبندیان از جواز توسل به اولیای الهی و شفیع قرار دادن آنها نزد خداوند تعالی دفاع کرده و به شبهات وارد شده نیز پاسخ داده اند؛ هرچند در این میان، برخی از آنان تحت تأثیر افکار ظاهرگرایان، برخی انواع توسل و شفاعت را مورد شبهه و انکار قرار داده اند. تحقیق حاضر، دیدگاه دیوبندیه را درباره مشروعیت توسل و شفاعت بررسی کرده است.
توسل در سیره پیامبر اکرم صلی الله علی و آله و سلم

توسل یکی از موضوعات مهم اعتقادی است که همواره مورد اختلاف اندیشمندان فِرق اسلامی بوده است. این نوشتار به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی توسل در سیره حضرت رسول گرامی اسلام (ص) می پردازد و بر آن است که با تکیه بر منابع اهل سنّت این موضوع را در زندگی آن حضرت مورد کاوش قرآنی، روایی و تاریخی قرار دهد.
نقد نظر ابن تیمیه درباره حدیث «یافاطمه انّ اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک»

در این نوشتار یکی ازحقایقی را که مورد انکار ابن تیمیه قرار گرفته، بررسی کرده ایم و آن روایت مشهور نبوی (ص) است که فرموده اند: «یافاطمه ان اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک». ابن تیمیه سند و دلالت آن را رد کرده و آن را فاقد اسناد صحیح یا حسن دانسته و از نظر دلالت هم آن را فضیلتی برای حضرت فاطمه (س) ندانسته است. ولی این روایت با سند معتبر که طبق نظر برخی از حدیث شناسان، صحیح السند و طبق نظر برخی، حسنالسند است، نقل شده است و بر صحت آن تصریح کرده اند. روایات صحیح دیگری هم مضمون آن را تأیید می کنند و این روایت مانند آیه تطهیر بر عصمت آن حضرت دلالت دارد.
مسئله توسل به اموات با نگاهی به آیه 22 سوره مبارکه فاطر

وهابیان با استناد به آیه 22 سوره مبارکه فاطر که فرموده: (و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور) سماع موتی را منکرند و معتقدند توسل و شفاعت به مردگان به علت عدم سماع موتی، صحیح نیست. پژوهش حاضر نشان میدهد که مفسران اهلسنت این آیه شریفه را در مقام تشبیه کافران به مردگان دانستهاند؛ لذا استناد وهابیان را به آیه شریفه برای نفی جواز توسل، نمیتوان پذیرفت و ادعایشان بدون دلیل است.
توسل در سیره اهلبیت علیهم السلام

با توجه به اينكه انسانها داراي ضعف و قصور و آلوده به گناه اند، شایسته است براي رسیدن به تکامل و ارتباط با خدا و درخواست حوائج خود، از طریق بندگان صالح و اولیای الهی که دارای مقام بلندیاند، اقدام كنند و آنها را بين خود و خدا واسطه قرار دهند تا زودتر به نتيجه برسند. قرآن نیز به این امر توصیه ميكند، ولي عدهای در محدوده توسلات و انواع آن دچار خطا شدهاند و به آسانی سایر مسلمانان را به شرک متهم میکنند. برای کشف حقیقت و اثبات مشروعیت توسل شایسته است به سراغ سیره معصومان: كه فانی در توحید و از هر نوع شرك مبرا بودهاند، برويم تا روشن شود که آنها تا چه اندازه توسل را تأیید میکنند. در این مقاله سیره اهلبیت: که معصوم و وارث علم پیامبرند، بررسی میشود و نمونههایی از سیره آن بزرگواران را نقل میکنیم.