آیا حجاب در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم، اجباری بود؟

حجت الاسلام کاشانی در جلسه ی هیئت بنی الزهرا سلام الله علیها درباره ی این سوال که آیا در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حجاب اجباری بوده است یا خیر؛ به سخنرانی پرداختند که مشروح آن در ذیل آمده است. (متأسفانه بخشی از صوت جلسه موجود نمی باشد)

سخنرانی حرم امیرالمومنین علیه السلام

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»[1]. «رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري ‏* وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري‏ * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني * يَفْقَهُوا قَوْلي‏‏».[2] «إِلهی أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى».[3] طواف نیابتی به نیّت ائمّه و حضرت زهرا بعضی از بزرگان این‌طور به ما یاد دادند در محضر […]

نامه ى امام حسین عليه السلام به بصریان

پس از شهادت امام حسن مجتبى عليه السلام، با وجود فشار و رعب و مراقبت شديدى كه از سوى حكومت بنى اميه بر دوستان اهل بيت اعمال مى شد، شيعيان با امام حسين عليه السلام در ارتباط بودند. شيعيان از جاى جاى سرزمين هاى اسلامى براى آن حضرت نامه مى نوشتند و امور مهم دينى […]

چگونگی ورود سید الشهدا به مکه و انتخاب محل اسکان

امام حسين عليه السلام همراه كاروان حسينى از مدينه منوره حركت كرد تا به مكه مكرمه رسيد. همين كه چشمش از دور به كوه  هاى شهر افتاد، آغاز به تلاوت آيه شريفه   «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسى   رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ»[1] فرمود؛ و اين همان سخنى بود كه موسى بن عمران هنگام […]

وصیّت پیامبر صلّی الله علیه و آله در مورد تجهیز و تدفین خود

از جمله مسائلی که باید به آن پرداخت وصایای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به علی علیه السلام در مورد چگونگی غسل، کفن و دفن آن بزرگوار است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم و در خلال بحث به اموری مانند حیات پیامبران بعد از مرگ اشاره ای هم می کنیم.

موضع قریش و همفکرانشان نسبت به ابلاغ جانشینی علی علیه السلام

قریش و همفکرانشان برای انحراف خلافت و جانشینی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از علی علیه السلام به قبیله خود یا هر قبیله ای به غیر از قبیله بنی هاشم و به ویژه علی علیه السلام، دست به هر کاری زدند؛ از ایجاد شک و شبهه، طرح توطئه و ایراد اتهامات تا حد اتهام در نزاهت، عدالت و حتّی عقل پیغمبر صلّی الله علیه و آله؛ در جریان غدیر در ابتدا تمام تلاش خود را کردند که این ابلاغ و اعلام صورت نپذیرد اما وقتی ناکام ماندند برنامه های دیگری را برای ممانعت خلافت علی علیه السلام پیاده کردند.

در این نوشتار به موضع قریش نسبت به برنامه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در نصب علی علیه السلام اشاره می کنیم.

ماجرای یک نزول عذاب در غدیرخم 2

پس از آن‌که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در غدیر خم جانشینی پس از خود را اعلام نمود، جابر بن نضیر جلو آمد و به این حکم اعتراض کرد، و از خداوند خواست که در صورت درست بودن این حکم (از طرف خدا بودن این انتصاب) بر او عذاب ناز شود که همینطور هم شد.

پس از این ماجرا آیه: «سَأَلَ سائلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ…؛ سائلی عذابی حتمی را درخواست کرد…» مرحوم علامه امینی نام 30 نفر از دانشمندان اهل سنّت را با نام کتاب و شماره صفحه ذکر می کند که تمامی آن ها گفته اند: این آیات در روز «غدیرخم» و بعد از گفتار آن مرد نازل شده است. ولی ابن تیمیه اشکالاتی به این ماجرا می گیرید که در این نوشتار و نوشتار قبلی به آن ها پاسخ می دهیم.

ماجرای یک نزول عذاب در غدیرخم 1

پس از آن‌که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در غدیر خم جانشینی پس از خود را اعلام نمود، جابر بن نضیر جلو آمد و به این حکم اعتراض کرد، و از خداوند خواست که در صورت درست بودن این حکم (از طرف خدا بودن این انتصاب) بر او عذاب ناز شود که همینطور هم شد.

پس از این ماجرا آیه: «سَأَلَ سائلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ…؛ سائلی عذابی حتمی را درخواست کرد…» مرحوم علامه امینی نام 30 نفر از دانشمندان اهل سنّت را با نام کتاب و شماره صفحه ذکر می کند که تمامی آن ها گفته اند: این آیات در روز «غدیرخم» و بعد از گفتار آن مرد نازل شده است. ولی ابن تیمیه اشکالاتی به این ماجرا می گیرید که در این نوشتار و نوشتار بعدی به آن ها پاسخ می دهیم.

ماجرای قلم و دوات و توهین عمر به پیامبر صلّی الله علیه و آله 4

در روزهاى پايانى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت به جمعى از اصحاب كه به عيادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برايم حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد». در بدو امر چنين به نظر مى رسد كه باید همه اصحابی كه حضور داشتند با شنيدن اين خواسته رسول خدا صلى الله عليه وآله، با شوق و علاقه فراوان قلم و دواتى حاضر کنند، تا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وصيت نامه اش را بنويسد؛ زيرا از يك سو اطاعت فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله واجب است و از سوى ديگر، اين نوشته به هدايت جاويدان و ترك ضلالت آنان پيوند مى خورد؛ و از سوى سوم، پيامبرصلى الله عليه وآله در بستر بيمارى و رحلتش نزديك بود و طبعاً كلماتى جامع و هدايت ويژه اى را عرضه مى كرد؛ از اين رو، بايد براى دريافت اين دستورالعمل از سوى پيامبر و پيشواى خود، سر از پا نشناسند و بدون فوت وقت، قلم و دوات حاضر كنند؛ ولى شگفت آور آنكه جمعى از صحابه با آن به مخالفت برخاستند! و عمر بن خطاب گفت: درد بر او چیره شده و هذیان مى‏گوید؛ كتاب خدا ما را بسنده است. و حاضران نزد پیامبر به اختلاف و نزاع برخاستند.

در چند نوشتار به دفاعیات اهل سنّت از این اقدام عمر و پاسخ به آن ها می پردازیم.
در روزهاى پايانى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت به جمعى از اصحاب كه به عيادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برايم حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد». در بدو امر چنين به نظر مى رسد كه باید همه اصحابی كه حضور داشتند با شنيدن اين خواسته رسول خدا صلى الله عليه وآله، با شوق و علاقه فراوان قلم و دواتى حاضر کنند، تا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وصيت نامه اش را بنويسد؛ زيرا از يك سو اطاعت فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله واجب است و از سوى ديگر، اين نوشته به هدايت جاويدان و ترك ضلالت آنان پيوند مى خورد؛ و از سوى سوم، پيامبرصلى الله عليه وآله در بستر بيمارى و رحلتش نزديك بود و طبعاً كلماتى جامع و هدايت ويژه اى را عرضه مى كرد؛ از اين رو، بايد براى دريافت اين دستورالعمل از سوى پيامبر و پيشواى خود، سر از پا نشناسند و بدون فوت وقت، قلم و دوات حاضر كنند؛ ولى شگفت آور آنكه جمعى از صحابه با آن به مخالفت برخاستند! و عمر بن خطاب گفت: درد بر او چیره شده و هذیان مى‏گوید؛ كتاب خدا ما را بسنده است. و حاضران نزد پیامبر به اختلاف و نزاع برخاستند.

در چند نوشتار به دفاعیات اهل سنّت از این اقدام عمر و پاسخ به آن ها می پردازیم.

ماجرای قلم و دوات و توهین عمر به پیامبر صلّی الله علیه و آله 3

در روزهاى پايانى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت به جمعى از اصحاب كه به عيادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برايم حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد». در بدو امر چنين به نظر مى رسد كه باید همه اصحابی كه حضور داشتند با شنيدن اين خواسته رسول خدا صلى الله عليه وآله، با شوق و علاقه فراوان قلم و دواتى حاضر کنند، تا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وصيت نامه اش را بنويسد؛ زيرا از يك سو اطاعت فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله واجب است و از سوى ديگر، اين نوشته به هدايت جاويدان و ترك ضلالت آنان پيوند مى خورد؛ و از سوى سوم، پيامبرصلى الله عليه وآله در بستر بيمارى و رحلتش نزديك بود و طبعاً كلماتى جامع و هدايت ويژه اى را عرضه مى كرد؛ از اين رو، بايد براى دريافت اين دستورالعمل از سوى پيامبر و پيشواى خود، سر از پا نشناسند و بدون فوت وقت، قلم و دوات حاضر كنند؛ ولى شگفت آور آنكه جمعى از صحابه با آن به مخالفت برخاستند! و عمر بن خطاب گفت: درد بر او چیره شده و هذیان مى‏گوید؛ كتاب خدا ما را بسنده است. و حاضران نزد پیامبر به اختلاف و نزاع برخاستند.

در چند نوشتار به دفاعیات اهل سنّت از این اقدام عمر و پاسخ به آن ها می پردازیم.
 عذرهای بیهوده و بهانه‌های پوسیده

اجتهاد عمر اینگونه بود. 

ماجرای قلم و دوات و توهین عمر به پیامبر صلّی الله علیه و آله 2

در روزهاى پايانى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت به جمعى از اصحاب كه به عيادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برايم حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد». در بدو امر چنين به نظر مى رسد كه باید همه اصحابی كه حضور داشتند با شنيدن اين خواسته رسول خدا صلى الله عليه وآله، با شوق و علاقه فراوان قلم و دواتى حاضر کنند، تا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وصيت نامه اش را بنويسد؛ زيرا از يك سو اطاعت فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله واجب است و از سوى ديگر، اين نوشته به هدايت جاويدان و ترك ضلالت آنان پيوند مى خورد؛ و از سوى سوم، پيامبرصلى الله عليه وآله در بستر بيمارى و رحلتش نزديك بود و طبعاً كلماتى جامع و هدايت ويژه اى را عرضه مى كرد؛ از اين رو، بايد براى دريافت اين دستورالعمل از سوى پيامبر و پيشواى خود، سر از پا نشناسند و بدون فوت وقت، قلم و دوات حاضر كنند؛ ولى شگفت آور آنكه جمعى از صحابه با آن به مخالفت برخاستند! و عمر بن خطاب گفت: درد بر او چیره شده و هذیان مى‏گوید؛ كتاب خدا ما را بسنده است. و حاضران نزد پیامبر به اختلاف و نزاع برخاستند.

در چند نوشتار به دفاعیات اهل سنّت از این اقدام عمر و پاسخ به آن ها می پردازیم.

ماجرای قلم و دوات و توهین عمر به پیامبر صلّی الله علیه و آله 1

در روزهاى پايانى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت به جمعى از اصحاب كه به عيادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برايم حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد». در بدو امر چنين به نظر مى رسد كه باید همه اصحابی كه حضور داشتند با شنيدن اين خواسته رسول خدا صلى الله عليه وآله، با شوق و علاقه فراوان قلم و دواتى حاضر کنند، تا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وصيت نامه اش را بنويسد؛ زيرا از يك سو اطاعت فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله واجب است و از سوى ديگر، اين نوشته به هدايت جاويدان و ترك ضلالت آنان پيوند مى خورد؛ و از سوى سوم، پيامبرصلى الله عليه وآله در بستر بيمارى و رحلتش نزديك بود و طبعاً كلماتى جامع و هدايت ويژه اى را عرضه مى كرد؛ از اين رو، بايد براى دريافت اين دستورالعمل از سوى پيامبر و پيشواى خود، سر از پا نشناسند و بدون فوت وقت، قلم و دوات حاضر كنند؛ ولى شگفت آور آنكه جمعى از صحابه با آن به مخالفت برخاستند! و عمر بن خطاب گفت: درد بر او چیره شده و هذیان مى‏گوید؛ كتاب خدا ما را بسنده است. و حاضران نزد پیامبر به اختلاف و نزاع برخاستند.

در این نوشتار و نوشتارهای بعدی به دفاعیات اهل سنّت از این اقدام عمر و پاسخ به آن ها می پردازیم.