پژوهشی درباره تفسیر عرفانی امام صادق علیه السلام

در قرن سوم هجری در محافل عرفانی(صوفیان) کوفه و بغداد، احادیث و روایتهای اخلاقی، با گرایش های عرفانی درباره نکات گوناگون مبهم قرآن، شهرت یافته که به امام جعفر صادق علیه السلام نسبت داده شده است. شمار این روایت ها در کتاب چاپ شده فعلی به ضمیمیه حقایق التّفسیر، به 350 حدیث می رسد، که در محور تفسیر معنوی و باطنی 310 آیه از قرآن کریم وارد شده است.
جریان شناسی فکری – سیاسی عصر امامت امام باقر علیه السلام

تمرکز این نوشتار بر مقطعی از تاریخ اسلام است که در آن امام باقر (ع) به مدت 19 سال، هدایت معنوی و سیاسی جریان موسوم به علویان اثناعشری را بر عهده داشتند. جریانات فکری- سیاسی آن روزگار هرکدام بر اساس مبانی فکری و کلامی خاصشان خود را مستحق خلافت و جانشینی پیامبر (ص) میدانستند. درنتیجه، چه جریانی قدرت را در دست داشت و چه جریاناتی برای کسب آن تلاش مینمودند و شرایط سیاسی خاصی را به وجود آورده بودند از پرسشهای اساسی در این تحقیق است. امام باقر (ع) که خود هدایت جریان علوی اثناعشری را در دست داشت، در مواجهه با هرکدام از این جریانات، مواضع خاصی را ابراز نمودند که در برابر جریان حاکم اموی مبتنی بر اصل تقیه و در برابر سایر جریانات منطبق با اصلاح و روشنگری بود. این نوشتار ضمن تحلیل خاستگاه، مبانی و عملکرد جریانات مهم فکری- سیاسی دوران امامت امام باقر (ع) (95 – 114 ق) درصدد تبیین و تحلیل مواجهه امام باقر (ع) با جریانات فکری- سیاسی این مقطع از تاریخ اسلام است.
آرایههای بدیعی در صحیفه سجادیه

صحيفه سجاديه مجموعه نیایشهای امام زینالعابدین (ع) شامل پنجاهوچهار دعاست که شروح مختلفي بر آن نوشتهشده است ولي ظاهراً تاکنون هيچ اثري بهطور مستقل به بلاغت اين ادعيه اعم از معاني و بيان و بديع نپرداخته است. در مقالهای که پيش رودارید، نگارندگان بر اساس يک جستوجوی ميداني، آرایههای بديعي اعم از لفظي و معنوي را در صحيفه سجاديه نمونه يابي کرده و نشان دادهاند که: 1 – بسياري از محسنات لفظي و معنوي در صحيفه نمونه دارد. 2 – محسنات لفظي بهویژه جناس و سجع در صحيفه پر نمونه است و درواقع نيايشي نيست که از اين محسنات تهي باشد. 3 – در محسنات معنوي هم بهویژه انواع طباق، مقابله، عکس، مراعاتالنظیر و حسن النسق پر نمونه است. 4 – ازآنجاکه در نیایشها ماهيت آوايي و موسيقايي عبارات درخور توجه است، در صحيفه سجاديه نمونههای آرایههای لفظي بيشتر از آرایههای معنوي مشاهده میشود.
مروري بر عنصر هدايت و بيدارگري در رفتار سياسي امام حسين علیه السلام

فرهنگسازى، زمینه پردازی و بيدارگرى بهعنوان عامل اصلى دگرگونیهای اجتماعى، فرهنگى و سياسى، درحرکتهای اصلاحى پيامبران و اولياء الهى جايگاه ويژهاى داشته و يكى از بارزترين جنبههاى حركت مقدس امام حسين (ع) بهحساب مىآيد. امام حسين (ع) با عنايت به نقش عميق عنصر روشنگرى در اصلاح اساسى جامعه و خنثىسازى تبليغات مسموم دشمن، آگاهى عمومى را در دستور كار خود قرار داد و به تبيين اهداف خود همت گمارد. به اعتقاد نويسنده، امام حسين (ع) در طول نهضت خود دو گونه هدف را دنبال مىكرد و در هر مورد بهتناسب موقعیتها و اوضاع به تبيين آنها مىپرداخت. هدف ثابت و راهبردى آن حضرت چون همه امامان معصوم (ع) برپايى و حيات دين در جامعه بوده است كه چون رشتهاى تمام مواضع امام (ع) را در مقابل معاويه و يزيد به هم پيوند مىزند و هدفهای مرحلهاى و تاكتيكى آن حضرت نيز كه شكل آن بر اساس اقتضائات و اوضاع خارجى و عينى تعیینشده بود؛ امتناع از بيعت، تشكيل حكومت اسلامى و شهادت بوده است. درازاى تاريخ بشر از آغاز تاكنون، شاهد صحنههاى خونين و حوادث اسفانگيز و غمبارى بوده است، حوادثى كه هم ظرف زمانى و هم تعداد تلفات و خسارتهای مادى آن، بسيار بيشتر از صحنه نهضت عاشورا بوده است، ولى آيا کدامیک از آنها همپایه قيام حسينى (ع)، در صفحه دلها و خاطرههاى آدميان زنده و بالنده مانده است؟ و کدامیک توانسته است بهقدر قيام ماندنى و بىمانند او احساسات پاك بشرى را جريحهدار و وجدانهای خفته و غفلت زده را بيدار و عقول اهل عالم را مقهور خود سازد و دلهای آزادگان جهان را تحت تأثير و هدايت خويش قرار دهد؟ بىگمان اين تأثير و ماندگارى داراى رموزى است، كه ساير حوادث عظيم فاقد آن است و بررسى آن مجالى ديگر مىطلبد و مطمئناً بيدارگرىها، تبليغات و موضعگيرىهاى روشنگر آن حضرت، در تبيين اهداف مقدس انسانى و دينى خود سهم بزرگى در اين خصوص دارد، كه بخش بسيار ناچيزى از آن، در نوشتار حاضر به قلم آمده است.
چرا معاویه امام حسن علیه السلام را مسموم کرد؟

ممکن است این پرسش ها به ذهن ها خطور کند که بعد از صلح امام حسن علیه السلام با معاویه، زمینه خلافت و ریاست او بر مسلمانان هموار شد. پس چه ضرورتی داشت که دست خود را به خون پاک سید جوانان بهشتی حسن بن علی علیه السلام آغشته کند و به توطئه ای ناجوانمردانه دست بزند؟
اعتبارسنجی انگاره ستایش امام علی علیه السلام از خلیفه دوم بر پایه خطبه 228 نهجالبلاغه

در خطبه 228 نهجالبلاغه تعبیرهای ستایش گرانه و اوصاف مبالغهآمیزی بهکاررفته که به گمان بعضی درباره خلیفه دوم بوده است. این احتمال موجب گردیده که شماری از بزرگان شیعه و سنی بهنقد و بررسی این خطبه جنجالبرانگیز بپردازند و درستی یا نادرستی این نظریه را موردنقد قرار دهند. آنچه در این مقاله سامانیافته، بررسی خطبه یادشده از سه منظر هویت شخصیت توصیفشده، صحت انتساب خطبه به امام علی (ع) و نیز اعتبار سنجی تأیید امام (ع) نسبت به ستایش صورت گرفته است که با رویکردی تاریخی و متن شناسانه به بحث گذاشتهشده است. با بررسی دیدگاه صاحبنظران فریقین و ارزیابی مصادر خطبه 228 این نتیجه به دست آمد که متن یادشده درباره خلیفه دوم واردشده است، اما این تعابیر انشای علی (ع) نبوده است، بلکه امام (ع) آن را از زبان ندبه گر خلیفه (ابن ابی حثمه) نقل نموده و برخلاف گمان برخی که این بازخوانی را نشانه تأیید امام (ع)دانستهاند، جملات مذکور به معنای تأیید و یا تصدیق خلیفه از سوی امام (ع) نبوده است.
حضرت زهرا سلام الله علیها و ولایت مداری

ولايت از معاني حقيقي است كه در طول تاريخ بشر جريان دارد؛ چراکه ولايت بالذّات مختص پروردگار سبحان است و اوست كه سرپرست كل عالم هستي است و از آن روي كه بايد اوامر و نواهي حضرتش اطاعت شود تا دين الهي حيات جاودان يابد و بشر به سعادت و كمال حقیقیاش دست پيدا كند، انبيا و اولياي الهي (ع) را بهعنوان مصداق و مطهر ولايت خويش قرار داده است. وجود نازنين بانوي دوعالم حضرت زهراي مرضيه (ع) كه ملك و ملكوت ستايشگر كمالات، فضايل و وجود نوراني اويند، مدافع حقيقي ولايت و والاترين مقتدا براي اطاعت و دفاع از حريم مقدس ولايت است. دفاع آگاهانه، جانانه و همه جانبة او درواقع، دفاع از ولايت خداوند و دين حق بود، اما خفتگان و نامردمان از اين مهم سرباز زدند. ازاینرو، بر هر كس كه داعيه اسلام و مسلماني دارد، لازم و ضروري است كه با نگاهي ـ هرچند كوتاه ـ به مشي سياسي حضرت زهرا (ع) حقيقت والاي حريم مقدس ولايت در عالم هستي را دريابد تا مسير پرفرازونشیب پذيرش، اطاعت و دفاع از ولايت را با اقتدا به بزرگ بانوي آفرينش، دلاورانه و با بصيرت بپيمايد. آشنايي با حقيقت ولايت (بهطورکلی) و اهميت آن و آشنايي با چگونگي دفاع حضرت صديقه (ع) از مقام ولايت و الگو گیری از ايشان در دفاع از اين حريم مقدس، اهداف اين پژوهش میباشد. پژوهش حاضر از طريق جمعآوری اطلاعات مبتني بر مطالعة کتابخانهای و تنظيم آنها به روش بنيادي و با تحليل منطقي بر متون موثق روايي و تاريخي تدوين گرديده است.
شیوههای مبارزه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با فرهنگ زنستیزی عصر جاهلی از دیدگاه قرآن کریم

یکی از مهمترین مفاسد اجتماعی دوران بعثت، نگاه جامعه به زن و رفتار با او بوده است. این تحقیق با عنوان شیوههای مبارزه پیامبر (ص) بافرهنگ زنستیزی عصر جاهلی درصدد است تا با جستجو در قرآن کریم و بررسی تفاسیر و کتب تاریخی، مهمترین شیوههای مبارزه پیامبر (ص) بافرهنگ جاهلی را نشان دهد. در مقاله حاضر، ابتدا واژه جاهلیت و فرهنگ ازنظر لغوی و اصطلاحی و معانی آن در قرآن و نهجالبلاغه بررسی شد و بعد از دستهبندی این آیات و تفاسیر مربوط به آنها با کمک کتابهای تاریخی شیوههای مبارزه پیامبر (ص) با این فرهنگ بیان شد؛ و در پایان نتیجه گرفته شد که عزت و احترامی که زنان بعد از اسلام پیدا کردند، مرهون تلاشها و زحمات رسول اکرم (ص) بوده است.
تفاوت توسل با استغاثه مشرکین به بت ها

تاریخ تفکر اسلامی در دوران پر فراز و نشیب خود شاهد یکی از جنبش های انحرافی است که به وهابیت معروف است و خود را سلفیه می نامد. آنان در رؤیای خلوص یکتاپرستی، به تکفیر مسلمانان روی آورده اند و در یکی از بارزترین نمودهای ظاهر گرایی، مخالفت با توسل را آغاز کردند. بازگشت این اختلاف در حقیقت به توحید عبادی است. ابن تیمیه بر خلاف سایر مذاهب اسلامی معتقد است که لااله الا الله تنها ناظر به توحید عبادی است و پیامبر خدا (ص) تنها به همین دلیل در میان اعراب جاهلی مبعوث گردید. به عقیده ابن تیمیه مشرکین مکه معتقد به توحید ربوبی بودند و با برشمردن آیاتی، شرک آنها را تنها در شریک قرار دادن بت ها و در نتیجه توسل مسلمانان را همانند بت پرستی و آنها را از مشرکین مکه گمراه تر دانسته است. به نظر می رسد علت اصلی این نوع تفکر و انحراف، در دو چیز است: فهمِ اشتباه از توحید عبادی، و دیگری رویکرد اعتقادی بت پرستان مکه به بت. در این مقاله تنها به تبیین دومین مورد پرداخته و سعی می شود که با استفاده از قرآن، روایات و کتب اندیشمندان اسلامی، حقیقت عمل مشرکین زمان پیامبر (ص) در پرستش بت ها تبیین و تفاوت های عمل مشرکین با توسل مسلمانان بیان گردد.
وحدت؛ راهحل برونرفت جهان اسلام از معضلات

وحدت نسخه اصلی و دوای شفابخش امروز جهان اسلام است که در آتش تفرقه و کینهتوزیها میسوزد و دشمنان اسلام، این آتش را شعلهورتر میکنند و مال و جان مسلمانان در این معرکه در حال از بین رفتن است.
توسل و شفاعت از نگاه دیوبندیه

دعا به درگاه الهی و متوسل شدن به ساحت قدسی ذات باری تعالی، برای تقرب به خداوند، رفع مشکلات و یا برای کسب منابع فطری هر انسانی است. محل بحث در این است که آیا می توان به اولیا و انبیای الهی نیز متوسل شد و آنها را نزد خداوند تعالی واسطه فیض قرار داد یا نه؟ بسیاری از مسلمانان و از جمله بیشتر دیوبندیان از جواز توسل به اولیای الهی و شفیع قرار دادن آنها نزد خداوند تعالی دفاع کرده و به شبهات وارد شده نیز پاسخ داده اند؛ هرچند در این میان، برخی از آنان تحت تأثیر افکار ظاهرگرایان، برخی انواع توسل و شفاعت را مورد شبهه و انکار قرار داده اند. تحقیق حاضر، دیدگاه دیوبندیه را درباره مشروعیت توسل و شفاعت بررسی کرده است.
توسل در سیره پیامبر اکرم صلی الله علی و آله و سلم

توسل یکی از موضوعات مهم اعتقادی است که همواره مورد اختلاف اندیشمندان فِرق اسلامی بوده است. این نوشتار به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی توسل در سیره حضرت رسول گرامی اسلام (ص) می پردازد و بر آن است که با تکیه بر منابع اهل سنّت این موضوع را در زندگی آن حضرت مورد کاوش قرآنی، روایی و تاریخی قرار دهد.