واکاوی تأثیر متقابل نظام اداری و ساختار قدرت در دوره امویان و مقایسه آن با عصر اول عباسی

نهاد اداری بهعنوان یکی از ملزومات تداوم ساختار سیاسی حکومت، در تثبیت اقتدار خلافت اموی و عباسی (عصر اول) نقش داشته است. با توجه به تکوین نظام اداری در دوره اموی و استمرار قدرت بنیامیه تا حدود یک قرن و نیز تکامل این نظام در دوره عباسی، پژوهش حاضر به واکاوی نقش، تأثیر و رابطه متقابل دیوانسالاری و اقتدار سیاسی در استمرار قدرت خلافت اموی و عباسی میپردازد. یافتههای این پژوهش که به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از مفهوم اقتدار سنتی وبر انجام شده است، نشان میدهد که حکومت اموی با الگوبرداری از نظام اداری امپراتوریهای ساسانی و بیزانس، مشخصات پاتریمونیالیسم یافت، اما مشکلات داخلی، اختلافهای مذهبی و نابرابری اجتماعی از موانع عمده ارتقای دیوانسالاری در این دوره بود. درحالیکه حکومت عباسی با اقتدار خلیفه، تقسیم وظایف، گسترش دواوین، تمرکز نظام اداری و کنترل دیوانسالاران توسعه یافت؛ شیوه حکومتیای که وبر آن را نظام پاتریمونیال ـ بوروکراتیک نامیده است.
سیر تکاملی مقتل نگاری با تکیه بر مقتل نگاران اصحاب امامان معصوم علیهم السلام

مقتلنگاری از شاخههای مهم تاریخنگاری و مورد اعتنای همه فرق اسلامی است، که با تلاشی همگانی و رویکردهایی متفاوت بالنده شد. پژوهش حاضر مقتلنگاری را با رویکردی علمی ـ تحلیلی تا قرن سوم و با تکیه بر نقش اصحاب امامان شیعه^ بررسی مینماید. در این آمایش با استفاده از شیوه تاریخی، ذهنشناسی مؤلفان (بهمعنای نوعی راهیابی به آرا و تفکرات آنان، با مطالعه آثار و شرح حالها برای گمانهزنی درباره شیوه نگارشی و رویکرد مؤلفان به مسائل تاریخی) و مقایسه آثار آنان، دو جریان حدیثنگر و تاریخنگر مطالعه شده است و براساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود به مسائلی مانند بنیانگذاری یا استمراربخشی مقتلنگاری صحابیان، جایگاه و بستر حرکت علمی آنان، گونهشناسی فکری، صنفشناسی نگارشی، نوعشناسی تعامل آنان با دیگران و فرایندشناسی انتقال آن به آیندگان پرداخته و سرانجام با آمیزهای از توصیف نقلی و تحلیل عقلی، دامنه تحقیق را جمع کرده است.
بازخوانی سند نوروز در روایات اسلامی مطالعه موردی: روایت مُعَلّی بن خُنَیس

آیین سنتی نوروز، بهعنوان میراث زنده فرهنگی، با اعتقادات مذهبی درآمیخته و یکی از مؤلفههای پیوند هویت ملّی و دینی ایرانیان بدل محسوب میشود. از اینرو، بررسی منابع روایی و فقهی نوروز، بهعنوان بزرگترین جشن ملی بازمانده از ایران باستان، بسیار بااهمیت است. از آنجا که مبنای همه منابع و مصادر حدیثی و فقهی درباره نوروز روایت مُعَلّی بن خُنَیس، به نقل از امام صادق×، است، در این پژوهش ضمن اشاره مختصری به سیر تطوّر نوروز، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی روایت معلّی و صحت و سقم آن میپردازیم. یافتههای تحقیق حاکی از این است که روایت معلی درباره نوروز پذیرفتنی نیست؛ چراکه این روایت با وقایع تاریخی مطابق نیست. همچنین در نسخههای نخست مصباح المتهجدِ شیخ طوسی، نخستین اثر مورد استناد منابع پسین، چنین روایتی دیده نمیشود و در نسخههای پسین به آن افزوده شده است.
سیر تحول تبیینهای مورخان مسلمان از قرن چهارم تا هشتم هجری

«تبیین» بهعنوان مسئلهای مهم از مسائل فلسفه تاریخ، علم تاریخ و نیز تاریخنگاری با همه انواع، مدلها و الگوهایی که دارد، عهدهدار بیان رابطه منطقی میان رویدادها، تغییرات و تحولات تاریخی از یک سو و چرایی و چگونگی آنها از سوی دیگر است. توجه به روشها و الگوهای تاریخنگاری مورخان مسلمان میتواند مبادی افکار و ایدههای مربوط به تبیینها در ارتباط با رخدادهای تاریخ اسلام را بنمایاند. چنانکه توجه به انواع تبیین میتواند سیر تحول تبیینها در تاریخنگاری اسلامی را که درسایه رشد و دگرگونی علمی، عقلی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، توسعه چشمگیری داشته، نشان دهد. در این نوشته با روش تحلیلی تلاش شده است انواع تبیینها در آثار مورخان برجسته همچون: طبری، مسعودی، مقدسی، مسکویه، ابنکثیر و ابنخلدون از قرن چهارم تا هشتم، مورد توجه قرار گیرد. نتیجه آنکه میتوان از تحول تبیینها از روایی صرف بهسوی تبیین عقلی و پیجویی علل و عوامل رخدادها و چراییها و چگونگیها سخن گفت.
کارکرد سیاسی پزشکی در عصر اول عباسی (237 ـ 132)

راهیابی پزشکان به دربار برای درمان خلیفه و درباریان، زمینهساز ورودشان به عرصه قدرت و سیاست بود. بررسی نحوه ارتباط خلفا و پزشکان، جایگاه ممتازشان در نزد خلفا و درباریان، تأثیرگذاری در عرصه سیاست و موقعیت مالی آنها ازجمله مباحث مغفول مانده در حوادث عصر اول عباسی است. این مقاله میکوشد بر اساس رویکرد ارتباط سلامت،[1] در نگاهی کارکردی به توضیح و تبیین حضور پزشکان در دربار خلفای عباسی بپردازد و نشان دهد پزشکان چگونه بر برنامههای سیاسی خلفا تأثیر میگذاشتند. نیز نشان دهد بهرغم نفوذی که پزشکان در دربار داشتند و گاه فرامینی صادر میکردند، یا به مناصبی دست مییافتند، از گزند منازعات سیاسی به دور نبوده و نفوذ سیاسیشان فارغ از همدلی و همراهی با خلیفه، ناپایدار و بسته به نظر شخص حاکم بوده است.
بررسی دانستههای طبی صاحب بن عباد بر پایه منابع پزشکی معاصر او

ابن عباد ملقب به کافی الکفاه، ادیب و سیاستمدار سده چهارم هجری، توانمند در کشورداری و نظم و نثر عربی بوده است. گزارشهایی از مخالفت وی با پزشکان و دانش پزشکی وجود دارد، اما در عینحال نامهای در دیوان رسائل الصاحب مشتمل بر مطالب طبی است و نشاندهنده آشنایی نهچندان اندک صاحب بن عباد با مبانی طب و اسباب و علامات بیماریها. این مقاله با بررسی محتوای رساله یاد شده و تطبیق با منابع پزشکی سدههای میانه، دانستههای طبی صاحب بن عباد را میسنجد و دلیل مخالفتهای وی با پزشکان و دانش پزشکی را نیز جستجو مینماید. یافتهها نشان میدهد نویسنده این رساله آگاه از مبانی طب در عصر خویش بوده و نظرات خویش را مبتنی بر منابع پزشکی موجود در آن عصر ارائه کرده است. بهنظر میرسد مخالفت وی با پزشکان و دانش پزشکی نیز ریشه در گرایشها و مطالب فلسفی پزشکان و دانش پزشکی داشته است.
بررسی جایگاه دولت آلعُیون و نقش آن در گسترش تشیع در بحرین

در بحرین قدیم، تشیع قدمتی دیرینه دارد و از اواخر قرن سوم هجری به بعد شاهد شکلگیری دولتهای مختلف شیعی بوده که از میان آنها، آل عیون از حیث دیرپایی و تأثیرگذاری در گسترش شیعه اهمیت بیشتری داشته است. در این تحقیق ضمن نمایاندن جایگاه دولت شیعی آلعیون در بحرین، نقش آنان در گسترش تشیع مورد بررسی قرار میگیرد. یافتههای تحقیق حاکی از ریشهدار بودن تشیع در آن سرزمین است. زمینهها و عواملی از قرن نخست هجری موجب توسعه تشیع در بحرین بوده و با ضعف عباسیان، شیعیان این منطقه موفق به تشکیل دولت شدند. ساخت مکانهای مذهبی مثل مساجد و مدارس، تربیت علما دینی و آثار علمی آنان، وجود شاعران دوستدار اهل بیت^، ارتباط آلعیون و اندیشوران بحرینی با کانونهای علمی و مقدس در عراق و ضرب سکه به نام اهل بیت^ را میتوان ازجمله محورهای مهم فعالیت این دولت برای گسترش تشیع دانست. شیوه پژوهش در این نوشتار، توصیفی ـ تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است.
بررسی سیر افزایش کمی مزارات شهر تبریز با استناد به کتابهای روضات الجنان، روضه اطهار، اولاد الاطهار و منظرالاولیاء از قرون اولیه اسلامی تا اواخر صفوی

اهمیت شهر تبریز در دوره ایلخانی به دلایل اقتصادی، سیاسی، مذهبی و به تبع آن توجه به هنر باعث گسترش حضور عرفا، شعرا، اولیا و امرا در سرتا سر شهر شده و نمود بارز این امر، تکریم، توسعه و اهمیت مزارات تا اواخر صفوی است. از اینرو هدف این مقاله بررسی سیر افزایش کمی این مزارات از قرون اولیه اسلامی تا اواخر صفوی میباشد. در این تحقیق گردآوری اطلاعات به روش تاریخی ـ اسنادی با دید توصیفی و پدیدارشناسانه و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن به شیوه تحلیلی ـ تطبیقی صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تعدد عرفا از سایر افراد نامی در تمام شهر و در تمام دورهها بیشتر بوده و این امر تأثیرات مهمی در ساخت و سازمان فضایی ـ کالبدی شهر در طول دورههای تاریخی داشته است.
بررسی تاریخی ـ روایی مسئله طلاقهای مکرر و منسوب به امام حسن علیه السلام

یکی از مسائل مطرح شده درباره امام حسن(ع)، مطلاق بودن ایشان است. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی تاریخی ـ روائی این نسبت و علل و اسباب تاریخی آن است. به نظر میرسد، این نسبت، ریشه در خصومت خلفای عباسی با حسن بن علی(ع)، (به دلیل قیامهای حسنیان) دارد؛ زیرا که در احادیث و اسناد تاریخی معتبر قبل از دوره عباسی، اثری از این اتهام به چشم نمیخورد. اختلاف فراوان در شمار همسران، نبود نام و نشان از آنان در تاریخ و دیگر دلایل عقلی و نقلی، گواه نادرستی این انتساب است. افزون بر این اگر چنین بود، دستگاه تبلیغاتی اموی از این مستمسک علیه امام(ع) سود میجست. در پژوهش پیش رو تلاش شده است تا ضمن بررسی اصل مسئله، در دو حوزه تاریخ و حدیث، علل نادرستی آن، به روش تحلیلی ـ انتقادی مورد بررسی و علل رواج این انتساب مورد اشاره قرارگیرد. طبیعی است منابع این پژوهش، ترکیبی از منابع حدیثی، تاریخی و کلامی باشد.
تأثیر الگوی توسعه شهری ابنربیع بر گونه گسترش شهرهای خراسان بزرگ در سدههای سوم تا هفتم هجری (با استناد به نوشتار تاریخی، جغرافینویسان مسلمان)

خراسان بزرگ در سدههای بعد از اسلام، در نمودهای متفاوت از تأثیرگذارترین نواحی بر فرهنگ اسلامی ایران بوده است. گونه گسترش شهرهای این منطقه در سدههای سوم تا هفتم هجری یکی از این نمودهاست. بارزترین خصوصیت شهرهای خراسان این دوره، گسترش بیشتر شهرهای بنا شده قبل از اسلام است که علاوه بر حفظ عناصر اولیه قبل از اسلام، با الگوی توسعه در دوره اسلامی تطبیق و بر اساس آن گسترش یافتند. در این پژوهش اثبات گردیده که الگوی توسعه شهری در این دوره اغلب بر اساس آموزههای دین اسلام توسط فقها، برای فرمانروایان مشخص شده است. همانند توجه به مسئله وجود آب، ساختن مسجد جامع، ایجاد بازار و تأمین امنیت شهروندان. این مهم بر اساس مطالعات کتابخانهای و با بررسی نظرات ابن ربیع، فقیه سده سوم هجری و با بهره گرفتن از شواهد تاریخ جغرافیایی خراسان بزرگ و کتب جغرافینویسان این دوره با روش توصیف، تطبیق و تحلیل بادیدگاه استنباطگرایانه به انجام رسیده است.
کارکرد نهاد حِسبَه در برقراری امنیت اجتماعی شهرها

از نهادهای تشکیلات اداری حکومتهای مسلمان که در برقراری بخشی از امنیت اجتماعی شهرها و حفظ اخلاق عمومی و سلامت فضای کسب و کار و رعایت امور شرعی در جامعه، نقش مهمی برعهده داشت، دیوان احتساب یا حِسبه بود. این نهاد بنابر ضرورت اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، وابسته به تشکیلات قضایی پدید آمد، اما گستره وظایف آنْ امور اقتصادی، اجتماعی و امنیت عمومی جامعه اسلامی را دربرگرفت. در این مقاله ضمن تبیین کارکردهای مختلف نهاد حِسبَه، نقش آن در تأمین امنیت اجتماعی و حفظ ارزشها و هنجارهای دینی در جامعه بررسی میشود. یافته پژوهش نشان میدهد که برآیند کارکردهای این نهاد در حوزه نظارت بر اجرای مسائل شرعی و حفظ اخلاقیات جامعه و در حوزه اقتصادی که حفظ نظم و سلامت امور اقتصادی و نظارت بر عملکرد اصناف و بازاریان بود، به برقراری امنیت اجتماعی شهرها منجر میشد.
متفکران مسلمان و شناسایی تمدن اسلامی

ابنخلدون نخستین فردی است که در مقدمه به بحث درباره تمدن پرداخت، اما سخنی از تمدن اسلامی به میان نیاورد. به نظر میرسد نخستینبار متفکران اروپایی بودند که در دوره معاصر، پس از درک مفهوم تمدن و سخن گفتن از تمدن اروپایی، به بحث از تمدن اسلامی نیز پرداختند. در اینجا این مسئله مطرح میشود که متفکران مسلمان از چه زمانی به تمدن اسلامی توجه کردند و در پی شناسایی آن برآمدند؟ پژوهش حاضر با مطالعه آثار نگاشته شده متفکران مسلمان درباره تمدن و تمدن اسلامی، به این نتیجه رسیده است که متفکران مسلمان ـ به موازات طرح مباحثی درباره تمدن و آغاز تاریخ نگاری تمدن در غرب ـ از دهه چهارم تا دهه هفتم قرن نوزدهم به تمدن کهن اسلامی توجه و درک اجمالی از آن پیدا کردهاند و از دهه هشتم این قرن با نگارش آثاری جدی درباره تمدن اسلامی، به شناسایی گسترده آن پرداختهاند.