سيماي موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن

اشاره: سيماي درخشان ائمه هدي (ع) در قرآن كريم همواره روشنگر راه شيعيان و پيروان ايشان بوده و هست و در اين ميان آيات مربوط به موعود آخرالزمان (ع) درياي نوري است كه تلألؤ آن افقهاي آينده جامعه بشري را آشكار ميكند و به قلب مؤمنين اطمينان ميبخشد.
در اين رهاورد قطرهاي از اين دريا را هديه به پيشگاهش ميكنيم.
از هر جزء قرآن كريم يك آيه كه براساس روايات درباره آن وجود مقدس است همراه با حديثي از امامان معصوم (ع) استخراج كردهايم.
رابطه شب قدر با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

خداوند متعال در چهارمين آيه سوره مباركه قدر ميفرمايد:
تنزل الملائكه والروح فيها باذن ربهم من كل امر.
فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرماني (براي تقدير هر كاري) فرود آيند، فعل مضارع «تنزل» دلالت بر تكرار و بقاي شب قدر دارد، و در آيات سوم و چهارم سوره دخان نيز ميفرمايد؛ فيها يفرق كل امر حكيم.
در آن شب، هر فرماني، بر حسب حكمت صادر ميشود.
اين آيه نيز دلالت بر تجدد و دوام دارد. زيرا هيئت نحوي باب «تفعل» اگر دلالت بر پذيرش يا تكلف يا هر دو مينمايد. ظاهر اين فعلها، خبر از تفريق و تنزل امر در شبهاي قدر آينده ميدهد.
سيماي موعود در قرآن قسمت سوم*

اشاره : سيماي درخشان ائمه هدي(ع) در قرآن كريم، همواره روشنگر راه شيعيان و پيروان ايشان بوده و هست و در اين ميان آيات مربوط به موعود آخرالزمان(ع) درياي نوري است كه تلألؤ آن افقهاي آينده جامعه بشري را آشكار ميكند و به قلب مؤمنين اطمينان ميبخشد.
درباره حضرت حجه بن الحسن المهدى عج الله تعالی فرجه الشریف (1)

نام مبارك ايشان: «م;ح;م;د» و نام مادرشان – به اختلاف روايات- «نرجس; ريحانه; سوسن; صيقل; حكيمه; مريم» مىباشد.
تاريخ زادروز آن حضرت – نيز به اختلاف – شب جمعه نيمه شعبانسال 255 ه ، يا 8 شعبان سال256 ه . و يا23 رمضان سال 258 هبه نگارش آمده است.
ليكن مشهور آن است كه تولد با سعادت آن حضرت در شب جمعه نيمهشعبان سال 255ه واقع شده است. اين تاريخ نود هزار و دويست وسى و يك روز(90231) از مبدا هجرت گذشته را نشان مىدهد وبرابر استبا روز پنجشنبه دهم مرداد سال 248(10/5/248) شمسىكه به اتفاق در شهر سامره واقع گرديده است.
كنيه آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ايشان: «مهدى، حجهالله;بقيهالله; صاحبالزمان; خلف صالح; منتظر; قائم; خاتم و…»
است (1) .
سيد بن طاوس از ابوجعفر قمى نقل كرده است: در شهر قماخترشناسى بود از قوم يهود كه در اخترشناسى و حساب نجومبرجستگى و مهارت ويژه داشت، روزى «احمد بن اسحاق» او راحاضر كرد و گفت: در فلان وقت نوزادى به دنيا آمده است، طالع اورا بگير و ميلادش را محاسبه كن، اخترشناس ياد شده طالع مولودرا گرفت و درباره محاسبات نجومى [كه از آنها احكام نجوم رااستخراج و استنباط مىكنند] و نظر به عمل آورد، آنگاه رو بهاحمد بن اسحاق كرد و گفت: نمىبينم اين فرزند از آن تو باشد،جز اين نيست كه اين مولود يا پيامبر استيا وصى پيامبر، نجومدلالت دارد اين نوزاد مالك شرق و غرب گيتى مىشود، مالك خشكى ودريا كوه، صحرا و بيابان، حتى روى زمين هيچكس باقى نمىماند جزاين كه به دين او مىگرود و به ولايت او معتقد مىگردد (2) .
اعتقاد به موعود نجاتبخش
نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت

در انديشه شيعي، امامت از جايگاه بس والايي برخوردار است. امام به عنوان انسان كامل، در مقام خلافت اللهي قرار مي گيرد.
قرآن براي خليفه خداوند در زمين به عنوان جانشيني كه محل استقرارش زمين است، كار ويژه و نقش خاصي را بيان كرده است. از آن جايي كه همه موجودات هستي به انسان (آدم عليه السلام) به عنوان موجود كامل و برتر كه حامل همه اسماي الهي است، سجده كرده و او را به عنوان معلم (بقره آيه 34تا 30) برگزيده اند تا در نقش ربوبيت طولي، آنان را به كمال لايق ايشان برساند، خليفه خداوند، مي بايست همگان را تعليم و آموزش و پرورش دهد تا هر موجودي به كمال دست يابد. اين مسأله حتي نسبت به ابليس نيز صادق است. ابليس هرچند كه از پذيرش استادي و ربوبيت و خلافت انساني سرباز زد، ولي به طور تكويني نمي تواند خارج از دايره قدرت خليفه و انسان كامل قرار گيرد. او نيز در راستاي رسيدن به هر كمالي كه لايق اوست مي بايست از ربوبيت طولي انسان كامل بهره گيرد. سرباز زدن ابليس و تكبر و خودبزرگ بيني او (بقره آيه34) به بهانه اين كه خلقت او از ماده برتري به نام آتش است، (اعراف آيه 12و نيز سوره ص آيه76 سوره حجر آيه33) به اين معنا نيست كه ابليس از انسان كامل برتر است و در كمالات بر او مقدم مي باشد.
آن چه بر پايه آموزه هاي قرآني و روايي معتبر، مسلم است اينكه همه موجودات جهان به انسان كاملي نيازمند هستند كه به عنوان جانشين مي بايست به صورت جعل تكويني و تعليم و پرورش ربوبي طولي، آنان را به كمال برساند. اين، كار ويژه و نقش انسان كامل در هستي است. البته قرآن تأكيد دارد كه اين نقش را انسان كامل در زمين به عنوان محل استقرار و پايگاه به انجام مي رساند و زمين قرارگاه و پايگاهي است كه اين توان را به خليفه مي بخشد تا همگان از وي برخوردار گردند.(بقره آيه30)
در پرتو قرآن به انتظار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

بيش از 120 آيه قرآن(1) براساس روايات معتبر به وجود نازنين حضرت امام مهدي عليهالسلام و ويژگيهاي آن شخصيت باعظمت و همچنين قيام و انقلاب جهاني آن حضرت، اشاره كرده است؛ و ما در اين مختصر برآنيم تا نمونهاي از آن آيات نوراني را همراه با ديدگاههاي معصومين عليهمالسلام به عاشقان حضرتش تقديم داريم.
کاروان قمیها و ملاقات با امام زمان عجل الله تعلی فرجه الشریف

ارتباط با رهبران و پيشوايان ديني که هدایتگر انسانها به مقصد والاي انساني بودهاند، همواره مورد توجه همگان به ويژه شيعيان بوده و اين رابطه از ديرباز از زمان رسول گرامي اسلام (ص) تا دوران ائمه هدي (ع) ادامه داشته است، حتي اين ارتباط در روزگاراني که برخي از امامان معصوم (ع) در قيد و بند حکومتها اسير بودند، گسسته نشده است. از ميان اين همه ديدارهاي گروهي يا فردي که با ائمه (ع) رخ داده، برخي ویژگیهایی دارند که آنها را از ملاقاتهای ديگر ممتاز مینماید و سبب شده مورخان و روايت گران آن را به صورتي ويژه نقل کنند و در منابع به ثبت نمايند. سفر کاروان قمیها و جمعي از بزرگان و شيعيان از شهر قم به مقصد سامرا که به قصد زيارت امام عسکري (ع) اتفاق افتاد و در اين ماجرا به ديدار امام عصر (عج) نائل شدند، نمونهای از اين دست است. اين رخداد از آن جهت اهميت دارد که آن را به منزله سندي گويا بر ولادت و وجود امام مهدي (عج) به کار میبرند و در برخي از منابع معتبر به آن اشاره شده است. اين مقاله، به شرح اين واقعه تاريخي و اتفاقاتي میپردازد که در آن رخ داده است.
تبارشناسی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پاسخ به دو شبهه

انسانهای سترگ، هرچند شهره عام و خاصند و احوال و افکارشان، در معرض دید و کنکاش سایرین قرار دارد اما محسود حاسدان و مورد بغض بیماردلان نیز هستند. بزرگ موعود بشریت هم از این قاعده مستثنا نیست اما زهی شادی و سرور که غبار ظلمت و فسانه از بلور حقیقت پاک شدنی است نه ماندنی. تشکیکی که در نسب «مهدی آل محمد» شده است نویسنده را بر آن داشت که آستین همت بالا زده و به اثبات تولد، حیات فعلی، علوی، فاطمی و حسینی بودن حضرتش بپردازد و با استناد به کتب خواص اهل سنت، راه انکار را بر عارف و عامی ببندد.
آموزههای مهدویت در کلام رسول خدا (ص)

نگاه به آینده و ارائۀ تصویری امیدساز و هولانگیز از آن، امری است که در سخنان رسولخدا (ص) به روشنی میتوان دید؛ اما بررسی دقیقتر آموزشهای آن حضرت به تأمل در سخنانی نیاز دارد که بر مخاطبان خود القا کرده است. وصول به این سخنان، با توجه مشکلات در تدوین حدیث بهویژه در منابع اهل سنت، کاری دشوار است که جز بر اهل تحقیق مقدور نیست. در چنین تحقیقی باید هم به بررسی اعتبار و تهذیب مصادر پرداخت و هم بررسی اسناد را جدی گرفت. اگرچه رسول (ص) برای اکمال دین و تبیین همۀ معارف قرآنی به تمامی ابعاد بحث مهدویت توجه داشته است، اما تکرارها و تأکیدهای آن حضرت نشان از آن دارد که برخی محورهای مباحث مهدوی بیشتر مورد توجه بوده که حاکی از نیاز بیشتر مخاطبان در تبیین این قسم از آموزههاست. مهمترین این محورها عبارتاند از: معرفی مهدی (عج) و اینکه او از اهلبیت پیامبر است، سیره و رفتار او همانند رسول خدا (ص) خواهد بود، غیبتهایی خواهد داشت و مؤمنان به سبب این غیبتها دچار مشکلاتی خواهند شد، مؤمنان صبور در غیبت جایگاهی بلندتر از یاران عصر حضور دارند، ظهور پس از یأس و غلبۀ فساد رخ خواهد داد.
ویژگیهای یاران خاص امام زمان علیه السلام

ریشهکنی ستم و درهم کوبیده شدن پایههای کفر و استکبار و شرک و نفاق در صحنه عـالم و تـحـقـّق آرمان حاکمیت توحید و عدالت در جهان، افزون بر وجود رهبری شایسته و مـعـصـوم، قـانـونـی جـامـع و جهانشمول و فراهم آمدن زمینهها و شرایط لازم، به وجود یارانی زبده، کاردان و لایق و پا به رکاب وابسته است؛ یارانی که قابلیتهایی در حد مـطـلوب و ایـده آل داشـته باشند تا بتوانند منویّات رهبر و مقتدایشان را در گستره گیتی جامه عمل بپوشند. مـقـاله حـاضـر بـا عـنـوان «ویژگیهای یاران خاص امام زمان (ع)» نوشتاری است درباره یـاران حـضـرت مـهـدی (ع)، مـاهـیت یاران خاص و خصوصیات آنان. از این رو، پس از ذکر مقدمهای کـوتـاه، یاران حضرت، ستاد فرماندهی حکومت جهانی و ماهیت یاران خاص مورد بحث قرار گرفته است. پس از آن ویژگیهای آنان بررسی شده و در پایان نکاتی به صورت نتیجه ارائه گردیده است.
ندای آسمانی نشانه ظهور

برای ظهور حضرت مهدی (ع) در احادیث پیشوایان معصوم (ع)، نشانههایی ذکر شده است. این نشانهها در مدت زمانی طولانی به تدریج به وقوع میپیوندد. در این میان برخی از نشانهها نزدیک ظهور حضرت مهدی (ع) تحقق مییابد و برخی دیگر ممکن است سالها پیش از ظهور آن حضرت اتفاق بیفتد. همچنین در احادیث پیشوایان معصوم (ع) بر برخی از نشانهها تأکید بیشتری شده و از آنها با صفت قطعی و حتمی یاد شده است. از نشانههایی که نزدیک و متصل به ظهور حضرت تحقق مییابد و در احادیث پیشوایان معصوم (ع) بر آن تأکید فراوانی شده، ندای آسمانی است. در مراحل مختلف ظهور حضرت مهدی (ع) نداهای گوناگونی شنیده خواهد شد، که هریک از آنها بر حقانیت قیام آن حضرت دلالت میکند و برای حق جویان و حق پویان هرگونه شک و شبههای را برطرف میکند؛ ولی ندایی که معروف است و در احادیث پیشوایان معصوم (ع) بیشتر از آن سخن به میان آمده، ندایی است که در آغاز ظهور حضرت مهدی (ع) شنیده خواهد شد. در این مقاله، نخست به بیان ویژگیهای این ندا خواهیم پرداخت و در پایان از دیگر نداها نیز سخن خواهیم گفت.
معیارهای تطبیق نشانههای ظهور

ظهور امام مهدی (ع) نشانههایی دارد؛ نشانههایی که مطرح شدن آنها از سوی پیشوایان دینی همراه با مقاصدی بوده است. تحقق برخی از این مقاصد در گرو تطبیق نشانهها بر مصادیق خارجی است. این تطبیق اولاً نیازمند ضوابط و معیارهایی است که ما را به مصداق واقعی نشانهها راهنمایی کند، ثانیاً در مسیر آن، دو مشکل اساسی وجود دارد: نخست این که همیشه احتمال وجود مصادیق دیگری برای نشانهها وجود دارد و دوم اینکه برای نشانهها میتوان مصادیق جعلی ساخت. از این رو نیازمند معیارهایی هستیم که بتوانیم در روند تطبیق از آن پیروی کرده و از دشواریهای یاد شده عبور نماییم. ضوابط یادشده بدین قرارند: نخست این که تطبیق باید همراه با یقین باشد؛ دوم، مصداق مورد نظر باید تمام ویژگیهای یاد شده برای نشانۀ مربوط را بالفعل دارا باشد؛ سوم، جریان تطبیق نباید به تأویل روایات بینجامد؛ چهارم، تطبیق باید با ضوابط و چارچوبهای کلی دین هماهنگ باشد و تطبیق نباید موجب زیر پا گذاشته شدن یکی از ضوابط دین شود؛ پنجم این که در جریان تطبیق باید نشانههایی که در آنها احتمال وجود مصادیق جعلی وجود دارد، بر نشانههایی که جعل شدنی نیستند عرضه شوند. با توجه به پنج معیار یاد شده، میتوان به مصادیق واقعی نشانههای ظهور که احتمال تعدد مصداق و جعل در آنها نمیرود دست یافت.
تحلیل و بررسی روایات سن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه (با تأکید بر نقد ادعای بهائیت)

بسياري از روايات منابع دست اول شيعه و برخي روايات اهل سنت، به سن ظاهري حضرت مهدي (ع) هنگام ظهور، اشاره کرده و حضرت (ع) را در 30، 32، 40 و کمتر از 40 سال دانسته؛ يا در مورد آن حضرت (ع)، تعابير متفاوتي همچون غلام (کودک)، شاب (جوان)، شاب حدث (جوان در ابتداي جواني)، شاب موفق (جوان کامل)، فتي (مرد کامل) وارد شده است. هرچند به ظاهر، اين روايات داراي تعابير متفاوتي است که دستاويز بهائيت، خصوصا ابوالفضل گلپايگاني در کتاب «فرائد» قرار گرفته است؛ با دقت در مدلول اين روايات و تحليل و بررسي آنها و آن تعابير در لغت و استعمال اين تعابير در زبان عربي، به ضميمه روايات طول عمر حضرت (ع)، عدم تعارض و اتحاد مضمون همه روايات روشن و تبيين میشود که همه روايات حاکي از اين است که طول عمر آن حضرت (ع) بر ظاهر ايشان تأثیری نداشته و ايشان در سن جواني ظهور خواهند کرد.
بررسی علل تداوم غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران شکوفایی دولتهای شیعی

در نيمه سدههای سوم و چهارم هجري، شيعيان با دو مسئله اساسي روبه رو شدند؛ نخست شيعيان امامي از ديدار امام خويش محروم ماندند و جريان غيبت براي امامشان پديد آمد. در عرصه سياسي نيز دولتهایی نوظهور در جهان اسلام به وجود آمدند که گرايش آشکاري به تشيع داشتند و بيشتر اين دولت ها بر اين گمانه تکيه داشتند که بايد باورهاي شيعيان در عرصه اجتماعي حاکم شود؛ حتي برخي از آنان آشکارا مدعي امامت امام عصر (عج) بودند. به همين دليل اين گمانه تقويت میشد که با توجه به تحول پديد آمده، امام شيعيان به زودي ظهور خواهد کرد و زمام حکومت را به دست خواهد گرفت. اين نظريه از آن رو بااهميت است که از جمله شرايط ظهور آن حضرت، آماده بودن دولتها و ملتها ذکر شده است؛ امري که به ظاهر در آن زمان فراهم شده بود، اما آن بزرگوار ظهور نکردند. از اين رو، نوشتار حاضر در پي آن است که غايب شدن امام زمان (عج) را در عصري که پديده ظهور دولتهای قدرتمند شيعي و گسترش فکري و جغرافيايي آنان در سراسر جهان اسلام رخ نموده را بررسي کند و به اين مسئله بپردازد که چرا آن حضرت در آن زمان که به ظاهر همه شرايط به نفع شيعيان بود، از پس پرده غيبت خارج نشد. به همين دليل لازم است ابتدا فضاي سياسي آن عصر ترسيم گردد و از چگونگي ظهور و افول دولتهای شيعي بحث شود، سپس روابط سياسي و اجتماعي دولتهای شيعي با يکديگر مورد بررسي قرار گرفته و به انگيزه رهبران اين دولتها در چگونگي دست يابي آنان به قدرت اشاره خواهد شد. همچنين به اين مهم خواهيم پرداخت که افزون بر تشتت آراي اين دولتها نسبت به پديده مهدويت، انگيزه اين حکومتها نيز به طور عمده فراي مذهب بوده و باورمندي آنان به پديده منجي بسيار کم رنگ بوده است.