ای خون حق! كه دشت بلا گشته جای تو

ای خون حق! كه دشت بلا گشته جای تو جز خالق تو، كس نبُوَد خونبهای تو كرّوبیان ز عرش، به صد شوق آمدند شاید كنند كحل بصر، خاك پای تو خورشید و ماه، كسب نمایند روز و شب پیوسته نور خویش، ز نور لقای تو هر درد را كه نزد طبیبان علاج […]
مهر تو را به عالم امكان نمیدهم

مهر تو را به عالم امكان نمیدهم این گنج پُربهاست، من ارزان نمیدهم گر انتخاب جنّت و كویت به من دهند كوی تو را به جنّت و رضوان نمیدهم نام تو را به نزد اجابت نمیبرم این اسم اعظم است، به دیوان نمیدهم جان میدهم به شوق وصال تو، یا حسین! تا […]
تركیب شد چون خونِ دل و اشك دیدهام

تركیب شد چون خونِ دل و اشك دیدهام آن مایه را به مخزن دل پروریدهام پنجاه ساله اشك، مرا كور مینمود گر آن نبود كز تو رسد نور دیدهام در ماتم تو موی من از غم سپید شد وز رنج و غم، چو بسملِ در خون تپیدهام زآن دم كه گوشِ دل، […]
یا للعجب! كه تشنهی آب فرات بود

یا للعجب! كه تشنهی آب فرات بود شاهی كه خاك در گهش، آب حیات بود شد تشنه لب شهید، میان دو نهر آب با آن كه مهر مادرش، آب فرات بود قسمت به كائنات كنی گر بلای او افزون بلای او ز همه كائنات بود آن شه چو رخ به عرصهی جانباختن […]
ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند

ای که به عشقت اسیر، خیل بنی آدمند! سوختگان غمت، با غم دل خرمند هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت با خبران غمت بی خبر از عالمند در شکن طرّه ات، بسته دل عالمی است و آن همه دلبستگان، عقده گشای همند یوسف مصر بقا، در همه عالم تویی در طلبت مرد و […]
عالم پر از نداي حسين و نواي اوست

عالم پر از نداي حسين و نواي اوست دل در فغان به زمزمهي نينواي اوست گلشن شود ز خون شهيدان اگر جهان ذوق و صفايش از چمن كربلاي اوست روزي جهان بگيرد اگر بانگ «يا اِله» شك نيست كز تموّج بانگ رساي اوست آب بقا كه زندگي جاودان دهد در پيش عارفان […]
سلام ما به شهیدی! كه عشق، زنده از اوست

سلام ما به شهیدی! كه عشق، زنده از اوست كسی كه خون خدایش دویده در رگ و پوست سلام ذات خدا و آن چه آفریده خدا بر او! كه آبروی عالمی ز خون گلوست سلام ما به شهیدی! كه «سیدالشّهدا» ست خدا جلال و علی صولت و محمّد خوست ملائك از سر […]
زندهی جاوید كیست؟ كشتهی شمشیر دوست

زندهی جاوید كیست؟ كشتهی شمشیر دوست كآب حیات قلوب، در دم شمشیر اوست اگر بشكافی هنوز، خاك شهیدان عشق آید از آن كشتگان، زمزمهی دوست دوست آن كه هلاكش نمود، ساعد سیمین یار باز به آن ساعدش، كشتهشدن آرزوست بندهی یزدانشناس، موت و حیاتش یكی است زآن كه به نور خداش، پرورش […]
ز هر طرف، مه رخسارهات به جلوهگری است

ز هر طرف، مه رخسارهات به جلوهگری است خموش باد نگاهی كه ناظر دگری است! دوصد مسیحنفس مانده واله و مبهوت كه در فضای شفاخانهات، عجب اثری است! اگر به اشك غمت شست و شو كند ابلیس خدا گواست كه از هر گنه به حشر، بری است كنم به تاجوران ناز از […]
دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را

دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را به ندای سوگواری، ببرد ز نی، نوا را ره و رسم آشنایی، بخدا! حسین داند که هم آشنا شناسد ره و رسم آشنا را به بلا صلا فکندند و ز کس بلی نیامد شه تشنه لب بلی گفت، بلای کربلا را سر کوی عشق زد خیمه […]
ميراث علمى امام حسين(عليه السلام)

چشم اندازى کلى به ميراث علمى امام (عليه السلام) حسين بن على بن ابى طالب (عليهما السلام)رهبرى الهى و يكى از اسوه هاى هدايت خداوندى به شمار مى آمد که آنان را براى حفظ و حراست از دين و آيين اش برگزيده بود. رنج و محنتى که اميرمؤمنان و امام حسن و امام حسين (عليهم […]
پندهاى ارزشمند امام حسين علیه السلام

١. شخصى به حضرت نوشت مرا با دو حرف اندرز دهيد. حضرت در پاسخ او مرقوم فرمود: «مَن حاول امراً بمعصية الله تعالى کان أفوت لما يرجوا و أسرع لمجىء ما يحذر»;[1] آن کس که با ارتكاب معصيت و نافرمانى خدا، در پى انجام کارى باشد، ديرتر به خواستهاش مى رسد و آن چه از […]
نتايج قيام حسينى

خاستگاه قيام و انقلاب امام ابو عبدالله الحسين (عليه السلام) را وجدان بيدارِ امّت و وحى و رسالت مقدس اسلام و خاندان اصيلى تشكيل مى داد که رسالت الهى از آن آغاز و به بشريت ارزانى شد و همواره حامى و مدافع رسالت و پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله)به شمار مى آمد تا اين که […]
شهادت امام حسين(عليه السلام)

جز عباس بن على برادر بزرگوار امام حسين (عليه السلام) يار و ياورى براى آن حضرت باقى نمانده بود. وى براى مبارزه با خصم از امام (عليه السلام) اجازه ميدان خواست امام حسين (عليه السلام) گريان شد و برادر را در آغوش کشيد و سپس به او رخصت داد. قمر بنى هاشم هرگاه به لشكريان […]