تاریخ شهادت امام سجّاد علیه السّلام

سال درباره سال شهادت امام سجّاد (علیه السّلام) منابع تاریخی با پراکندگی فراوان به آن پرداختهاند و هفت نقل – از سال 91 تا صد – را گزارش کردهاند که تفصیل آن در پایان همین قسمت خواهد آمد. در این میان بر سال 94 و 95 هجری تأکید فزونتری شده و با توجه به دلیلهای […]
تاریخ شهادت علی بن أبی طالب علیه السّلام

سال علی بن أبی طالب (علیه السّلام)، در سال چهل هجری به شهادت رسيد و منابع كهن شيعه[1] و اهل سنت[2] بر اين گزارش تفاهم دارند؛ حتی مسعودی كه در يك گزارش خود از سال 41 هجری به عنوان سال شهادت آن گرامی ياد كرده[3] – و نقل متفردی است – در گزارش ديگر خود […]
گریهی فاطمه دختر امام حسین علیه السلام

خوارزمی با سند خود از مفضل بن عمر جعفی نقل میکند: شنیدم امام صادق (ع) از پدر خود، از جدش امام سجّاد (ع) نقل میکرد: چون حسین (ع) شهید شد، کلاغی آمد و خود را به خون او آمیخت و پرواز کرد و در مدینه روی دیوار خانهی فاطمه دختر امام حسین (ع) (فاطمهی صغری) […]
عاشورا، روز گریه

شیخ صدوق با سند خویش از عبدالله بن فضل هاشمی نقل میکند: به امام صادق (ع) عرض کردم: یابن رسول الله! چگونه روز عاشورا، روز مصیبت و غم و ماتم و گریه شد، امّا روز رحلت رسول خدا (ص)، روز وفات فاطمه (ع) و روز شهادت امیر المؤمنین (ع) و روز کشته شدن امام مجتبی […]
عزاداری امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 2

مرحوم آیت الله کمپانی اصفهانی در مورد گریههای امام سجّاد (ع) شعری دارد که خوب سروده است (از ترجمهی آن چشم پوشیدیم). مضمون این اشعار، پایان ناپذیری گریههای آن حضرت در طول زندگی بر آن صحنههایی است که با چشم خود دیده است و اینکه آسمان هم بر آن مصیبتها گریست و در ملکوت اعلا […]
عزاداری امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 1

سیّد بن طاووس با سند خود از امام باقر (ع) چنین روایت میکند: پدرم امام زین العابدین (ع) پس از شهادت پدرش حسین بن علی (ع)، منزگاه خود را از پشم قرار داده و در بادیه ساکن شده بود و سالها آنجا ماند، چون دوست نداشت با مردم معاشرت و همنشینی داشته باشد. از بادیه […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 6

ابن شهر آشوب گوید: گفتهاند آنقدر گریست تا بیم نابینایی بر او بود. هر گاه ظرف آبی میگرفت تا بنوشد، آنقدر گریه میکرد تا پر از اشک شود. در این باره به او اعتراض شد، فرمود: چگونه و چرا گریه نکنم که پدرم را از آب محروم کردند که حیوانات هم برای خوردنش آزاد بودند. […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 4

ابو نعیم با سند خویش از امام صادق (ع) روایت میکند: از امام سجّاد (ع) دلیل گریهی بسیارش را پرسیدند، فرمود: ملامتم نکنید. یعقوب یکی از فرزندانش را گم کرد و آنقدر گریست که نابینا شد، با آنکه یقین به مرگ او نداشت، ولی من در یک جنگ، شهادت چهارده نفر از خاندانم را دیدم. […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 3

ابن قولویه با سند خویش روایت میکند: یکی از خادمان امام زین العابدین (ع) آن حضرت را در زیر سایهبانی در حال سجده دید که میگریست. گفت: مولای من ای علیّ بن حسین! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد؟ حضرت سر بلند کرد و فرمود: وای بر تو! یعقوب در کمتر از چیزی […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 2

بحرانی روایت میکند: چون حسین (ع) در کربلا شهید شد، در پشت او نشانهای یافتند. از امام زین العابدین (ع) پرسیدند که این نشانه در پشت پدرت چیست؟ حضرت بسیار گریست و فرمود: این اثر آذوقههایی است که بر دوش میکشید و به خانهی فقرا میبرد. قال البحرانیّ: و روي عن شعيب بن […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 1

شیخ صدوق با سند خودش از امام صادق (ع) روایت میکند: بسیار گریهکنندگان پنج نفرند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر پیامبر و علیّ بن حسین (ع)… و امّا علیّ بن حسین بیست سال یا چهار سال بر امام حسین (ع) گریه کرد. هر گاه غذا مقابلش میگذاشتند گریه میکرد. یک بار یکی از خادمانش گفت: […]
پاداش گریه بر امام حسین علیه السلام و شعر سرودن دربارهی ایشان 1

علیّ بن ابراهیم قمی با سند خویش از امام باقر (ع) چنین روایت میکند: امام سجّاد (ع) میفرمود: هر مؤمنی که در شهادت حسین بن علی (ع) چشمانش اشکآلود شود و بر صورتش جاری شود، خداوند در غرفههای بهشتی جایش میدهد که دورههای طولانی در آن ساکن شود. هر مؤمنی که به خاطر رنج و […]
ورود اهل بیت علیه السلام به خانه پیامبر صلی الله علیه وآله

ابن نما گوید: امام سجّاد (ع) و همراهانش وارد خانهی پیامبر شدند. آن را خالی و غمآلود و حزنانگیز دیدند که سایهی مصیبتها بر سر آن بود و با فقدان آن سروران، صحنههایی وحشتآلود داشت. (وی سپس با آوردن جملات و متونی شاعرانه و ادبی از زبان آن خانههای خالی از ساکنانش، به ترسیم مظلومیّت […]
سوگواری در مدینه 1

سیّد بن طاووس نقل میکند: امام سجّاد (ع) با خانواده و اهل بیت به سوی مدینه کوچ کردند. حضرت به خانههای خویشان و مردان رو کرد؛ خانههایی که با زبان حال، نوحهگری میکردند و گریان بودند، چرا که حامیان و مردان خود را از دست داده بودند. گریهی داغداران بر آنان نوحهگر بود و بادیهنشینان […]