سیری در صحیفه سجادیه 32

حضرت استاد فاطمی نیا؛ 15 / 10 / 94 بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء به بیان ادامه ی درس سیری در صحیفه ی سجادیه پرداختند که مشروح آن در ذیل آمده است.
امام سجاد علیه السلام و زمینه سازی برای رویش جایگاه اهل البیت در جامعه

این مقاله با تغییراتی برای مرکز نشر آثار مقام معظم رهبری دام ظله الوارف نگاشته شده و با تلخیص و اندکی تغییر در دست انتشار است.
عزاداری امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 1

سیّد بن طاووس با سند خود از امام باقر (ع) چنین روایت میکند: پدرم امام زین العابدین (ع) پس از شهادت پدرش حسین بن علی (ع)، منزگاه خود را از پشم قرار داده و در بادیه ساکن شده بود و سالها آنجا ماند، چون دوست نداشت با مردم معاشرت و همنشینی داشته باشد. از بادیه […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 5

سیّد بن طاووس از امام صادق (ع) روایت میکند که فرمود: زین العابدین (ع) چهل سال بر پدرش گریه کرد، روز را روزه میگرفت و شب را عبادت میکرد. هنگام افطار، چون غلامش آب و غذایش را میآورد و جلو حضرت میگذاشت، میگفت: مولای من، میل کن! میفرمود: پسر پیامبر گرسنه و تشنه شهید شد. […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 3

ابن قولویه با سند خویش روایت میکند: یکی از خادمان امام زین العابدین (ع) آن حضرت را در زیر سایهبانی در حال سجده دید که میگریست. گفت: مولای من ای علیّ بن حسین! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد؟ حضرت سر بلند کرد و فرمود: وای بر تو! یعقوب در کمتر از چیزی […]
گریهی امام سجّاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش 2

بحرانی روایت میکند: چون حسین (ع) در کربلا شهید شد، در پشت او نشانهای یافتند. از امام زین العابدین (ع) پرسیدند که این نشانه در پشت پدرت چیست؟ حضرت بسیار گریست و فرمود: این اثر آذوقههایی است که بر دوش میکشید و به خانهی فقرا میبرد. قال البحرانیّ: و روي عن شعيب بن […]
سوگواری در مدینه 1

سیّد بن طاووس نقل میکند: امام سجّاد (ع) با خانواده و اهل بیت به سوی مدینه کوچ کردند. حضرت به خانههای خویشان و مردان رو کرد؛ خانههایی که با زبان حال، نوحهگری میکردند و گریان بودند، چرا که حامیان و مردان خود را از دست داده بودند. گریهی داغداران بر آنان نوحهگر بود و بادیهنشینان […]
بردن اهل بیت علیه السلام به شام 5

سیّد بن طاووس گوید: در کتاب مصابیح دیدم که امام صادق (ع) از قول پدرش باقر العلوم (ع) نقل میکند: از پدرم زین العابدین (ع) دربارهی کوچاندن یزید او را پرسیدم، فرمود: مرا بر شتری بیکجاوه سوار کرد، سر حسین (ع) بر نیزهای بود، زنان ما پشت ما سوار بر قاطران بودند، نیزهداران پشت سر […]
خطابهی امام سجّاد علیه السلام در کوفه

طبرسی به نقل از حذیم بن شریک اسدی گوید: امام زین العابدین (ع) پیش مردم آمد و اشاره کرد که ساکت شوند. ساکت شدند. ایستاده بود که حمد و ثنای الهی را گفت و بر پیامبر خدا درود فرستاد. آنگاه فرمود: ای مردم! هر کس مرا میشناسد که شناخته است. هر کس نمیشناسد، من علیّ […]
خطابهی حضرت زینب سلام الله علیها 1

طبرسی از حذیم بن شریک روایت میکند: چون امام سجّاد (ع) را همراه بانوان از کربلا آوردند و بیمار بود، زنان کوفه با گریبانهای چاک به گریه و شیون پرداختند. مردان هم با آنان میگریستند. زین العابدین (ع) با صدایی ضعیف و رنجور گفت: اینان بر ما گریه میکنند!؟ پس چه کسی ما را کشته […]
غارت و آتش زدن خیمه ها 10

ابن کثیر به سند خود از جعفر بن محمّد نقل میکند: شمر میخواست امام زین العابدین (ع) را که کوچک و بیمار بود بکشد، حمید بن مسلم نگذاشت. عمر سعد آمد و گفت: کسی وارد خیمهی زنان نشود و کسی این نوجوان را نکشد و هر که هر چه برده برگرداند. به خدا هیچ کس […]
اثر انبان بر گردهی امام حسین علیه السلام

ابن شهر آشوب به نقل از شعیب بن عبد الرّحمان خزاعی گوید: روز عاشورا بر پشت امام حسین (ع) اثر و نشانهای دیدند. از امام زین العابدین پرسیدند، فرمود: این، اثر انبانهای غذاست که حضرت بر دوش میکشید و به خانههای بیوهزنان و یتیمان و بینوایان میبرد. روی ابن شهر آشوب: عن شُعَيْبٍ […]
امام سجّاد علیه السلام و دفن امام حسین علیه السلام 4

مقرم گوید: چون امام سجّاد (ع) آمد، بنی اسد را دید که کنار کشتگان گرد آمدهاند و سرگردانند؛ نمیدانند چه کنند و کشتهها را نمیشناسند، چون بین بدنها و سرهای مقدّس جدایی انداخته بودند و گاهی از بستگان آنان میپرسیدند. امام سجّاد به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان […]
بی میلی امام حسین علیه السلام به آغاز جنگ

شیخ مفید از امام زین العابدین (ع) روایت میکند: دشمنان آمدند و اطراف خیمهگاه امام به جولان پرداختند. خندق پر از آتش مشتعل را دیدند. شمر با صدای بلند فریاد زد: ای حسین! قبل از قیامت دچار آتش شدهای. امام پرسید: او کیست؟ گویا شمر بن ذی الجوشن است. گفتند: آری. امام فرمود: ای پسر […]