نگاهی تحليلی به تکاپوهای فکری شريعت سنگلجی

شریعت سنگلجی از مشهورترین مروّجین اندیشه اصلاح دینی در ایران معاصر (عصر رضاشاه پهلوی) است. این نوشتار با نگاهی گذرا به زندگانی فکری شریعت سنگلجی، دیدگاه های او را درباره آموزه های توحیدی و امامتی شیعه مورد مداقه قرار می دهد. در راستای این هدف، نویسنده پس از بیان زندگانی و شیوه های تبلیغی شریعت سنگلجی، آموزه های اصلاح دینی و اصول تعالیم او از جمله مبارزه با خرافات را مطرح می کند. نگاه حکومت پهلوی به آموزه های شریعت وی و خاستگاه فکر اصلاح دینی او از طریق معرفی اساتیدش و عقایدشان از جمله شیخ حسن سنگلجی و سید اسدالله خرقانی و نیز ارتباط تفکر اعتقاد دینی شیخ هادی نجم آبادی با تفکر اصلاح دینی او، از دیگر مباحث مطرح در مقاله حاضر می باشند. در نهایت، نویسنده مقاله خویش را با بیان ارتباط فکر اصلاح دینی شریعت با آموزه های وهابیت و ذکر اسامی درس آموختگان او، به پایان می رساند.
نقد نظريه ناسازگاری خاتميت نبی با ولايت امام

سخنرانی آقای دکتر سروش با عنوان «تشیع و چالش مردم سالاری» در آبانماه 1384ش (در دانشگاه سوربُن) واکنش هایی را میان قشر دانشگاهی و حوزوی در پی داشت که مهمترینِ آنها، نامه های حجۀ الاسلام دکتر محمد سعید بهمن پور در نقد سخنان ایشان بود.
نوشتار حاضر در نقد مباحث ایشان حاوی دو بخش می باشد؛ ابتدا تئوری و نظریه آقای دكتر سروش و رأی ایشان در باب ولایت امامان و نسبت آن با ختم نبوت، طبقه بندی و مطرح شده است. در این بخش تلاش شده تا مقوّمات و تفصیلات این رأی، از سایر آثار ایشان استخراج و ارائه شود. در بخش دوم ضمن طرح اشكالات این نظریه، روشن شده است که در یك بحث تحلیلی دقیق، هیچ منافاتی میان ختم نبوت و دوام ولایت در امامان وجود ندارد. پس از آن نیز ـ به اختصار ـ پشتوانه های نقلی و كلمات بزرگان در این مورد ارائه شده است.
ملاحظاتی درباره گفتمان تفويض در نخستين سده های اسلامی

پس از انقلاب اسلامی ایران، تشیع كانون توجّه شرق شناسان شد و آنان به «تحلیل تاریخی عقاید شیعه» پرداختند. رویکرد یادشده باعث شد که برخی معتقدین به تشیع ـ به پیروی از شرق شناسان ـ مدّعی تحوّل تاریخی تفكّر شیعی حتی در اصلی ترین مبانی اعتقادی آن شده اند. نمونه ای از این نگاه، در كتاب مكتب در فرایند تكامل؛ نظری بر تطوّر مبانی فكری تشیع در سه قرن نخستین؛ نگاشته سیدحسین مدرّسی طباطبایی انعكاس یافته است.
نویسنده در مقاله حاضر، سعی می کند با ارائه گزارشی از تاریخ تطور اندیشه امامیه ـ بدون پرداختن به بحث های هنجاری و کلامی ـ تا حدی غبار از چهره آن بزداید. وی در راستای این هدف، ملاحظاتی درخصوص اندیشه دکتر مدرسی طباطبایی در باب مفوضه ارائه می دهد؛ در ملاحظه اول به تلقی متقدمان امامیه از مفهوم تفویض اشاره کرده است؛ در ملاحظه دوم، افزون تر و عمیق تر به این مسأله می پردازد؛ در ملاحظه سوم، سوء تفاهم تاریخی درباره عقیده مفضّل بن عمر جعفی (در خصوص مسأله تفویض) را مورد کنکاش قرار میدهد و در ملاحظه چهارم با ارائه برساخته های مفوّضه در سده های نخست هجری، مقاله را به پایان می رساند.
تحليل شرک انگاری اعتقاد به مقامات الهی امامان علیهم السلام بر پايه اوصاف قرآنی مشرکان

استفاده نابهجا از آيات قرآني درباره فضايل ماورايي و خارق العادة امامان علیهم السلام ـ و درنتیجه شرکانگاری نسبت به آن بزرگواران ـ یکی از مشكلات اعتقاديست كه برخي آن را مبناي نفي بسياري از فضايل ائمه علیهم السلام قرار دادهاند.
در این مقاله ابتدا ادعای شناسایی قرآنی ـ تاریخی عقايد مشرکان صدر اسلام و اعتقاد ایشان به خداوند به عنوان تنها خالق و قدرت مستقل (به نقل از كتاب مكتب در فرآيند تكامل) طرح ميشود. سپس اين ادعا با آیاتی كه از آنها شرک ذاتی و ربوبی مشرکان ثابت ميشود نقد ميشود و از طریق حمل به لسان فطرت، تفسيری صحيح درباره آیاتی که از آنها به نوعی توهم توحید ذاتی و ربوبی مشرکان برداشت میشود ، ارائه می گردد. در نهایت به این نتیجه میرسیم كه نمیتوان مشرکان را در توحید ذاتی یا ربوبی موحد برشمرد و شرک ایشان را در اعتقاد به قدرتهای خاص آلهة خود ـ در عین حفظ نظام طولی ـ منسوب نمود؛ در ادامه روشن ميشود كه تعابیر مشركان در شفاعت و تقرّب به خداوند، در تقابل با مفاهیم اسلامی و قرآنی «شفاعت» و «تقرّب الی الله» است. به این ترتیب قیاس میان مشرکان و مسلمانان، قیاسی مع الفارق است. همچنين بیان خواهد شد که چهرة ترسیمشده از مشرکان و باورهای ایشان در قرآن، با مفاهیم کلامی شرک و ملاک بودن استقلال در آن، سازگاری کامل دارد.
صفار قمی و کتاب بصائر الدرجات

پروفسور محمد علی امیر معزی، از شیعه پژوهان معاصر غربی است که در مباحث مربوط به امام شناسی شیعی، تحقیقات گسترده ای انجام داده است. وی استاد مدرسه مطالعات عالی سوربن است و كرسي شيعه شناسي كوربن در مدرسه عالي سوربن زير نظر او اداره مي شود.
وی رويکردی پديدارشناسانه نسبت به تشيع داشته و نخستين بار اين شيوه را در تأليف رسالة دکتری خود ـ به زبان فرانسه ـ با عنوان رهنمای الوهی در تشیع نخستین، [1] به کار گرفته است. او در این کتاب کوشيده است برای امام شناسی شيعی، با عنایت به احادیث موجود در منابع اصیل امامیه، ساختاری منظم و هماهنگ ارائه کند و البته برای اين منظور از رويکرد پديدارشناسانه بهره گرفته است. نظريه امام شناسی شيعی، به عنوان کانون منظومة اعتقادی شيعه، مورد توجه امير معزی است که در اين راستا از مکتب هانری کوربن تأثیر گرفته است.
یکی از مقالات مهم و قدیمی امير معزی، دربارة صفار قمي است که در سال 1992م به نگارش درآمده است. کتاب بصائر الدرجات (تألیف صفار) معمولاً محور درس های دکتر امیرمعزی در سوربن است. او بعد از این مقاله، مباحث خود را در مقالات و کتب دیگر از جمله کتاب مذهب راز در خصوص امام شناسی از دیدگاه شیعه پیگیری کرده است
گستره علم امام از منظر کلينی و صفار

از مباحث مهم امامت، علم و گسترة دانش امام است؛ بحثی که در طول تاریخ، همواره مورد توجه دانشمندان شیعه بوده و کتابهای متعددی نیز در این زمینه تألیف شده است. دو کتاب بصائر الدرجات (صفار) و الحجلآ (از مجموعة الکافی کلینی) از تألیفات مهم عصر غیبت صغرا بوده و بررسی دیدگاه های مؤلفان آن، در شناخت فکری حوزه حدیثی قم بسیار مهم و مؤثر است.
صفار و کلینی که میراثداران حوزه حدیثی قم هستند، با جمع آوری روایات این موضوع، دانش امام را در گسترة خلقت و تقدیرات معرفی کرده اند.
این پژوهش، با نفی اختلاف میان کافی و بصائرالدرجات، بر این نکته تأکید می کند که کلینی نه تنها از گفتمان حوزة حدیثی قم دست برنداشت، بلکه آن را به گونه ای نظام مند و در قالبی جدید ارائه کرد.
در این پژوهش ـ همچنین ـ تلاش شده چینشی جدید از روایات این بحث (گسترة علم امام) بر مبنای متعلق های علم ارائه گردد. این چینش که برگرفته از روایات گسترة علم است، معیار واحدی برای مقایسه باب ها و روایات دو کتاب فراهم می نماید.
کلید واژه ها: گستره علم امام، علم امام، دیدگاه صفار در بصائر الدرجات، دیدگاه کلینی در الکافی، مقایسه دیدگاه کلینی و صفار در گستره علم امام
ولايت اميرالمؤمنين (علیه السلام) در قرآن

نویسنده در مقاله حاضر، سند روایاتی را که بیانگر شأن نزول آیه ولایت (مائده/55) هستند مورد مداقه قرار داده است. در این راستا، پس از بیان متواتر بودن خبر نزول این آیه درباره امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، از منظر عالمان امامیه و دانشمندان اهل سنت، برخی راویان حدیث را از میان صحابه، برمی شمارد. در ادامه، از میان شصت سند که در منابع اهل سنت آمده است، سه سند (دو سند از ابن ابی حاتم و یک سند از ابن مردویه) را بررسی می نماید. دیدگاه مفسران درباره نزول آیة ولایت و نیز دلایل دانشمندان امامیه درخصوص نزول این آیه درباره امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، از دیگر مباحث مطرح در مقالة حاضر است که نویسنده، دلایل آن را به طور مبسوط شرح می دهد. به جز نزول این آیه درباره امیرالمؤمنین (علیه السلام)، چهار شأن نزول دیگر نیز از سوی برخی مفسران برای آیه مورد نظر بیان شده است که نویسنده به آن ها نیز اشاره کرده است. وی در نهایت، شبهات وارد شده بر شأن نزول آیه را نقد و بررسی می کند و با پاسخ های مبسوط به هر یک از شبهات، مقاله را به پایان می رساند.
آیا امام مجتبی علیه السلام همسران زیادی داشت

این نوشتار موضوع تعدد بسیار همسران امام مجتبی علیهالسلام را بررسی کرده است. نویسنده ضمن اشاره به ابعاد شخصیتی امام حسن علیهالسلام، نشان داده است که موضوع تعدد همسران و مطلاق بودن امام حسن، اتهامی بیش نیست که مخالفین حضرت آن را جعل کرده اند.
اقرار الصحابه اثری گرانمايه از سده ششم هجری

يكى از صدها تأليف نفيس شيعى در پيرامون فضايل و مناقب امير مؤمنان، حضرت على عليه السلام ، كه خوشبختانه پس از چندين سده از گزند حوادث مصون مانده و نسخهاى از آن، هرچند با افتادگىهايي، به دست ما رسيده ـ كتاب ارزنده و كممانند اقرارالصحابه، تصنيف ابوعبدالله، محمد بن جعفر مشهدى حائرى است.
اين كتاب، به سبب كم شمار بودن نسخههاي آن، از دسترس محدّثان و گردآورندگانِ اخبار، از جمله علامه محمد باقر مجلسى، شيخ حرّ عاملى، بياضى و سيّد هاشم بحرانى دور مانده، و ازهمين روى كتابشناسان و شرح حال نگاران شيعى همچون سيّد محسن امين عاملى و علاّمه شيخ آقابزرگ تهرانى با آن آشنا نبوده و هيچ آگاهىاى از آن در موسوعههاى خود: اعيان الشيعة، الذريعة و طبقات اعلام الشيعة نياوردهاند. حتّى اينكه كتابشناسان متقدّم از قبيل شيخ منتجبالدين رازى و ابنشهرآشوب مازندرانى اطّلاعى از آن نداشته، با آن آشنا نبودهاند.
مقايسه فهم سنتی و جديداز تقدس الگوهای دينی

تقدّس اولیای خدا در نگاه دینی، بر مبنای اصطفای الاهی است؛ در حالی که در نگاه مدرن، مبتنی بر پندار و تصمیم انسانهاست. از سوی دیگر در مطالعات دینی جدید، زبانِ امرِ مقدّس، «اسطوره» است؛ امّا نه بهمعنای رایج آن. توجّه به تمایز فهم سنّتی و جدیدِ تقدّس از سویی، و فهم عامیانه و اصطلاحیِ اسطوره از سوی دیگر، موجب جلوگیری از خلطهای روشی و مفهومی در نقد تقدّس اولیای خدا میشود.
ضرورت معرفت امام علیه السّلام

در این اثر مطالبی درباره معرفت و شناخت امام به نگارش درآمده که در نظام معرفتی، دینی و عملی و نیز نمادهای اجتماعی مسلمانان جایگاه مهمی دارد براین اساس است که دانشمندان شیعه و سنی در اصل مسأله لزوم معرفت امام، تقریباً اتفاق نظر دارند و تنها در ادلّه و حدود آن اندک تفاوتهایی وجود دارد؛ چنانچه ما در پی جویی این مسئله، بحث را در دو محور جدا گانه از دیدگاه شیعه وسنی مورد بررسی قرار دادیم و نتیجه گرفتیم که اهل سنت به این مسئله با نگاهی تاریخی و ضرورت های اجتماعی نگریسته است؛ اما امامیه برخلاف اهل سنت، مسئله معرفت و شناخت امام را بسیار مهم تلقی کرده و با استناد به منابع دینی و اعتقادی مورد بررسی قرار داده است. در تبیین این بحث به طور مفصّل به اصل این مسئله و نیز حدود و مراتب معرفت امام، با ادلّه از عقل و نقل، پرداخته شده است.
اربعينيات در فضايل اميرمؤمنان علیه السلام

يكى از سنّت هاى پسنديده و خدمت هاى شايسته كه از دير زمان تا كنون بين محدثان و عالمان شريعت و سالكان طريقتْ معمول بوده است، اهتمام ورزيدن به تأليف آثارى با عنوان هايى مانند «اربعين»، «الأربعون حديثاً»، و آوردن چهل حديث درباره يك موضوع يا موضوع هاى گوناگون است. علّت خلق آثار پُرشمار خطّى و چاپى از اين دست، وارد شدن احاديث مستفيض، بلكه متواتر از طريق عامّه و خاصّه است كه در آنها، حفظ چهل حديث، فراوانْ توصيه شده است. [1] در يكى از اين رواياتْ آمده است كه رسول خدا فرمود:
هر كس از امّت من چهل حديث از آنچه در امور دين به آنها نيازمند است، حفظ كند، پروردگار در روز رستاخيز، او را فقيهى (دين شناسى) دانشمند بر مى انگيزد. [2]
اين ذخاير بسيار ارزشمند كه بخشى از منابع حديثى فريقين را به خود اختصاص داده است، [3] كمك شايانى به اشاعه حديث و فرهنگ اسلامى كرده است.