تفسیر آیۀ “وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ”

تفسیر آیۀ “وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ”، بنابر نظر اهل بیت(ع) چیست؟

سير تاريخي شعر شيعه در حماسه عاشورا (حسين بن علي عليه السلام در آينه شعر)

در آغاز به اين سوال كه چرا قديمي ترين مرثيه فارسي در قرن چهارم به امام حسين (عليه السلام) اختصاص يافته است، پاسخ گفته شده و عواملي را كه باعث شده اند از زمان زندگاني و شهادت حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) تا قرن چهارم اثري به دست ما نرسد، بيان داشته ايم؛ سپس مشكلات شيعيان و پيدايش زمينه هاي مناسب و تحولات سياسي شيعيان را در اين قرن، بررسي نموده ايم و دريافته ايم قديمي ترين مرثيه فارسي در رثاي حسين بن علي (عليه السلام) از كسايي مروزي (قرن چهارم) بوده است. در بخش دوم، شعر شاعران از آغاز تاكنون آمده كه اولين شاعر حسيني، كسايي مروزي در قرن چهارم بوده، سپس ناصر خسرو و سنايي و قوامي و انوري و ظهير و همين طور تا پايان قرن سيزدهم بيش از 72 شاعر كه در رثاي ابي عبداله (عليه السلام) شعري سروده اند، ذكر شده و تاثير فرهنگ عاشورا بر اشعارشان به خوبي پيداست. رشد و شكوفايي و غناي ادبيات فارسي دست كم در بخش مرثيه سرايي، مديون تاثير فرهنگ عاشورا مي باشد و اين مهم در اشعار شعرا محسوس و آشكار مي باشد.

ارزيابي حديث «نحن معاشر الانبيا لانورث»

ماجراي فدك و محروم شدن اهل بيت (عليهم السلام) از آن، از ابعاد مختلفي قابل بررسي است. از جمله اين ابعاد، حديث «نحن معاشر الانبيا لانورث» مي باشد كه براي توجيه شرعي اقدام كنندگان به مصادره فدك و توسط آنان، مطرح گرديده است؛ اما اين حديث از نظر سند چه كيفيتي دارد؟ و از نظر معيارهاي نقد حديث و شناخت حديث صحيح از غير آن، در چه وضعيتي قرار دارد؟ آيا دلايل و قراين بر صحت آن دلالت دارند يا بر خلاف آن مي باشند؟
مقاله حاضر، به روشي كتابخانه اي و با اتكا بر ماخذ اهل سنت، به ارزيابي و نقد مضمون حديث مذكور پرداخته است تا نشان دهد اين حديث با قراين و شواهد جعل و وضع بسياري همراه بوده است و بايد آن را از جمله احاديث موضوع شمرد. اميد است اين مقاله در اثبات اين امر موفق شده باشد.

هلال شيعي و هژموني آمريكا

با اقدام نظامي آمريكا عليه عراق از 19 مارس 2003 و فروپاشي حكومت صدام، شيعيان عراق قدرت اصلي را در تعاملات سياسي- امنيتي اين كشور بر عهده گرفتند. اين واقعه، در كنار جنگ 33 روزه حزب اله لبنان و اسراييل (2006) كه باعث تبديل شدن حزب اله به يك بازيگر مهم و تاثيرگذار منطقه اي گرديد، به قوت گرفتن نقش و نفوذ ايران در تحولات منطقه خاورميانه به عنوان يك زير سيستم امنيتي- منطقه اي مهم منجر گرديد. اين روند باعث شد تا نخبگان سياسي- امنيتي محافظه كار اهل سنت منطقه، نسبت به افزايش قدرت و نفوذ شيعيان و به ويژه ايران و پيدايش يك «هلال شيعي» موثر در منطقه اظهار نگراني كنند؛ اما به نظر مي رسد در پشت طرح تهديد هلال شيعي، اهداف و سياست هاي ديگر نهفته باشد.

خاندان عترت (عليهم السلام) و پاسداشت حماسه غدير

غدير سند هويت و شناسنامه شيعه است؛ غدير خاستگاه ايمان و پايگاه نيك انديشان و جايگاه نيكوكرداران و اميدگاه حقوق جويان و وعده گاه عاشقان ولايت است. با حذف حماسه باشكوه غدير از زندگاني مسلمانان، تحريف بس بزرگي در تاريخ رخ داد و انحراف بس ژرفي در افكار و رفتار مسلمانان پديد آمد.
از اين رو پرچمدار غدير، پيوسته در تمام طول حياتش، با بازگويي آن، در هوشيار و بيدارسازي خواب رفتگان و در پديدارسازي فراگرد در يغماگران و كودتاچيان، هماره كوشيد و از تمام فرصت ها براي حق گويي بهره بهينه برد. ديگر ميراث بران غدير از دودمان عترت (عليهم السلام) نيز بر اين سيره علوي پاي فشردند و حقايق آن حماسه آسماني را به گونه اي گويا براي مردمان دوران خويش برشمردند كه اين نوشته كوتاه برآيندي است از تلاش ها و كوشش هاي آنان در اين عرصه بس مهم.

مهدويت، فرجام انديشي تاريخ و فلسفه تاريخ هگل

هر چند آينده نگري از ويژگي هاي انسان در طول تاريخ بوده و اديان و متفكران بسياري به اين موضوع پرداخته اند، اما نگاه واقع بينانه و برخوردار از پشتوانه فكري و عقلاني به پايان تاريخ بشري و تفسير و تحليل عالمانه از چگونگي پهلو گرفتن كشتي رها شده در اقيانوس تاريخ، هنوز جاي تحليل و نقادي بسيار دارد. در بين اديان، اسلام با طرح روشن و مستدل خود از پايان تاريخ بشري، دست كم در برهه اي از آن، كاملا موفق بوده است. اعتقاد به مهدويت در عالم تشيع، آينده بشر را در قالبي معقول، زيبا و اميدبخش طرح كرده است. فيلسوفان نيز با تكيه بر اصول عقلاني و دلايل مستدل فلسفي، كمابيش به اين موضوع پرداخته اند. هگل از زمره فيلسوفاني است كه علي رغم اطلاعات كم ايشان از باورهاي اسلامي در اين زمينه، بر مبناي مقولات فلسفي خود، همچون پديدارشناسي روح، آزادي و خودگشايندگي روح در تاريخ، ديالكتيك و عقلانيت تاريخ، به طور مستوفي به اين موضوع پرداخته و در صدد يافتن پاسخي عقلاني بر آن بر آمده است. نوشتار حاضر، با مروري اجمالي به اصول تفكرات فلسفي هگل، اين موضوع را از نگاه وي بررسي نموده است.

شيخ صدوق، معاني الاخبار و سبك مولف در نگارش آن

شخصيت هاي برجسته اي در ميان علماي شيعه وجود دارند كه تاثير بسزايي در احيا و انتقال علوم اهل بيت پيامبر (صلي اله عليه و آله) به نسل هاي بعدي داشته اند؛ از اين ميان شيخ صدوق از ويژگي هاي خاصي برخوردار است. حدود سيصد تصنيف به صدوق نسبت داده شده است كه متاسفانه امروزه بيش از بيست و چند عنوان از اين آثار در دسترس ما نيست. يكي از برجسته ترين آثار ايشان، «معاني الاخبار» است كه در آن، احاديثي كه در تفسير معاني حروف و الفاظ است، آورده است. اهميت كتاب «معاني الاخبار» بدان جهت است كه آن، به منزله قاموسي در فهم معاني الفاظ و لطايف اخبار معصومين (عليهم السلام) مي باشد. شيخ صدوق در نگارش اين كتاب از برخي روش هاي ويژه استفاده كرده است كه از آن جمله مي توان به: اذعان صدوق به سوال كردن از معاني برخي احاديث از استادانش، بيان مكان و زمان استماع حديث، استناد به اقوال لغويين، استدلالات كلامي، ازاله تشكيك از برخي خطب نهج البلاغه و … اشاره كرد.