هم گرايي و واگرايي در انديشه سياسي اماميه و حنابله در بغداد دوره آل بويه

از محورهاي مهم تعامل در مفهوم هم گرايي و واگرايي فرقه ها در بغداد، تعامل فكري- سياسي است. دو فرقه عمده اي كه در بغداد در دوران آل بويه در سده هاي چهارم و پنجم در تعامل با يكديگر بودند، اماميه و حنابله هستند. مسايل قابل طرح در تعامل فكري سياسي اماميه و حنابله بسيار است. مهمترين مسايل مطرح شده در اين زمينه، همكاري با سلطان جائر، تقيه، خروج عليه حاكم مسلمان و جهاد مي باشد. در موفقيت حنابله در اين تعامل، عواملي همچون همراهي با محدثان، توجه به سلف، اهميت به كتاب و سنت، مبارزه با افراط عقلگرايان، تندروي رقيبان، همراهي رقيبان با انديشه هاي غيرمسلمانان، پيروان بسيار، همراهي خلافت عباسي و عرب گرايي حنابله نقش داشته است. واگرايي حنابله و اماميه در بغداد نسبت به هم گرايي بيشتر بوده است. از جمله زمينه ها و عوامل اثربخش در فرايند شكل گيري و گسترش اين واگرايي، مي توان به: عوامل رفتاري و برخاسته از عملكرد پيروان و رفتارهاي فردي و گروهي و رفتارهاي انديشه اي شامل انديشه هاي سياسي و اجتماعي و ديني و مذهبي اشاره كرد. پيامدهاي تقابل و واگرايي اين دو فرقه، تشديد بحران مذهبي، تضعيف حكومت آل بويه، تضعيف موقعيت عالمان ديني، قدرت گيري اشاعره و برهم خوردن انسجام اسلامي است.

تفسير علمي قرآن از ديدگاه مفسران شيعه

تفسير علمي قرآن، به معناي استفاده از يافته هاي اطمينان آور علوم تجربي در فهم قرآن است كه به عنوان قرائني براي تفسير قرآن به كار مي رود؛ البته تفسير علمي در طول تاريخ، فراز و نشيب هايي داشته است و گاهي به صورت افراطي مطرح شده: يعني تلاش شده است همه جزئيات علوم بشري، از قرآن استخراج شود، يا نظريه هاي علمي اثبات نشده و غيراطمينان آور بر قرآن تحميل گردد، كه منتهي به تفسير به راي شده است. گاهي نيز راه اعتدال پيموده، به صورت استخدام علوم در فهم و تفسير قرآن مطرح شده است.
مفسران شيعه از هزار سال قبل، به اين شيوه تفسيري توجه كرده اند، ولي راه اعتدال را پيموده اند. سرنخ هاي تفسير علمي را در مجمع البيان مي يابيم؛ سپس مفسران ديگر شيعه به ويژه در قرن اخير، به اين مباحث توجه كرده اند و حتي ديدگاه هاي خاصي ارايه كرده اند؛‌ از جمله: آيت اله مكارم شيرازي كه بين تفسير علمي به وسيله علوم تجربي قطعي و غيرقطعي تفاوت مي گذارد و قسم اول را مي پذيرد و علامه معرفت كه بين نسبت دادن قطعي علوم به قرآن و نسبت دادن احتمالي آنها تفاوت مي گذارد و قسم دوم را مي پذيرد و در موارد متعددي، ادعاي اعجاز علمي قرآن را نيز مطرح كرده، پذيرفته اند.

تاملي در نظريه «تطور امامت در انديشه شيعي»

تبيين تاريخي مساله امامت شيعي و پرداختن به چالش هاي فراروي، موضوع اين مقاله است. براي رسيدن به اين منظور ابتدا جايگاه امامت در انديشه شيعي و سپس اين نظريه كه امامت در انديشه شيعي دچار تطور شده، طرح مي شود. در ارزيابي اين نظريه، با توجه به تفكيكي كه بين مفهوم امامت و انديشه امامت كرده ايم، آسيبي كه از ناحيه خلط انديشه و مفهوم متوجه بحث شده، روشن گشته است. در ادامه به حساسيت مساله امامت و ناتواني تحليل هاي صرف تاريخي و همچنين عدم توجه به ظرفيت هاي سياسي- اجتماعي طرح مساله امامت، به عنوان آسيب هاي ديگري در اين حوزه اشاره مي شود و سرانجام با توجه به نقدهاي صورت گرفته، تبيين قاعده مندي از تاريخچه امامت صورت مي گيرد و فهم و برداشت مسلمانان اوليه از اين اصل مورد توجه واقع مي شود.

خلقت حضرت آدم(ع) از گل سیاه

با توجه به اینکه در برخی آیات قرآن، خلقت حضرت آدم(ع) از گل سیاه و متغیر دانسته شده آیا ایشان سیاه پوست بوده اند؟

کیفیت مسخ

کیفیت مسخ چگونه است و آیا حیوانات فعلی، همان انسان‌های مسخ شده هستند؟