تجدید حیات اسلام در آسیاى مرکزى

امروزه آسیاى مرکزى متشکل از پنج جمهورى مستقل قزاقستان, قرقیزستان, ازبکستان, ترکمنستان و تاجیکستان مى باشد. این منطقه داراى منابع طبیعى و موقعیت تجارى فوق العاده اى است و در قدیم محل عبور جاده ابریشم بوده است.
مسلمانان در این منطقه تحولات مهمى به وجود آورده و ضمن ایجاد مراکز علمى, مساجد زیادى بنا کرده و به امور مذهبى روى آوردند. اما از اواسط قرن شانزدهم میلادى که روس ها بر این منطقه تسلط یافتند, مبارزه با اسلام و مسلمانان را آغاز کردند و این روند پس از حاکمیت کمونیست ها, شدت بیشترى یافت و منجر به تخریب مساجد و مراکز مذهبى شد. ولى بعد از به قدرت رسیدن گورباچف, اوضاع دگرگون شد و فعالیت هاى مذهبى مسلمانان از نو آغاز گردید و صدها مسجد جدید ساخته شد. این نوشتار به تجدید حیات اسلام در آسیاى مرکزى بعد از طى این دوره مى پردازد.
عربستان پیش از اسلام

براى بررسى دقیق تاریخى, فرهنگى, اجتماعى و سیاسى عربستان پیش از اسلام لازم است زندگى بدویان و باده نشینان را در چند مورد مطالعه نمود:
1ـ منابع: به اشعار عرب قبل از اسلام و تفسیرى که از آن ها باقى مانده و ضرب المثل هاى آنان استناد مى شود.
2ـ تاریخ: زندگى یکجانشینان و صحراگردان که اغلب به غارت و بعضا به تجارت مى پرداختند مطرح مى شود.
3ـ روابط سیاسى: به ساختار قبایل عرب پیش از اسلام که کمتر به آن توجه شده, مى پردازد.
4ـ دورنماى اخلاقى: به جهت ویژگى خاص صحرا, برخى خصوصیات از جمله وفادارى, جوانمردى و… مورد ستایش اعراب قرار داشت.
5ـ مذهب: آیین هایى در میان عرب وجود داشت که هر یک در معبد ویژه اى انجام مى شد, اگر چه این آیین ها در زندگى بدویان اهمیت مذهبى اندکى داشتند.
عوامل عدم اطاعت مسلمانان صدر اسلام نسبت به موضوع خلافت و ولايت امام علي علیهالسلام پس از رحلت پيامبر صلیاللهعلیهوآله را بيان نمائيد؟

قبل از ريشه يابي عدم اطاعت مسلمانان صدر اسلام نسبت به موضوع خلافت علي علیهالسلام، تذكر اين نكته لازم است كه: بر اساس شواهد قطعي تاريخي، كوتاهي و قصور مسلمانان صدر اسلام، مخصوصاً مسلمانان ساكن در مدينه، در رابطه با موضوع خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام صرفاً از باب جهل و بي خبري نبوده است؛ بلكه حداقل، اين عدم اطاعت و سكوت و بي تفاوتي، در ميان خواص جامعه، از روي توجه و آگاهي بوده است. زيرا شخصيت ممتاز امیرالمؤمنین علیهالسلام براي مسلمانان صدر اسلام، چهرهاي شناخته شده و كاملاً آشنا بود که برتري ایشان نیز در ميان اصحاب پيامبر صلیاللهعلیهوآله آشکار و همچنین شايستگي حضرت، براي امر خلافت و زعامت امت بعد از پيامبر، بر همگان روشن بود.
آيا حضرت علي علیهالسلام نيز مشروعيت حكومت خويش را ناشي از بيعت مردم مي دانست؟

برخی با توجه به کلام امیرالمؤمنین در نهج البلاغه عنوان میکنند که خود حضرت نیز مشروعیت حکومت خویش را ناشی از رأی مردم به ایشان میدانستند. اما باید دانست که این کلام به هیچ عنوان صحت ندارد و ولایت ایشان ولایتی الهی است. ما نیز پیشنهاد میکنیم که برای دریافت اطلاعات بیشتر به پاسخ این شبهه رجوع کنید.
تاریخ اندلس در دوره فتح اسلامى و حکومت والیان عرب (92 ـ 138ه’ / 711ـ755 م)

بعد از فتح مغرب, مسلمانان درپى فتوحات دیگرى بودند تا زمینه نشر اسلام را هرچه بیشتر فراهم آورند. آمادگى مسلمانان و بروز شرایط مناسب, زمینه فتح یکى از مناطق وسیع یعنى اندلس را ممکن ساخت و با فتح آن, اسلام تمام این منطقه را فرا گرفت. ابتدا سیاست هاى مسالمتآمیز حکام و اتحاد مسلمانان توانست مسلمانان را به عزت و افتخار برساند, ولى دیرى نپایید که بروز اختلافات قبیلگى و آشوب هاى سیاسى, سرزمین اندلس را در معرض تاخت وتاز اسپان, فرانک ها و … قرار داد. مقاله حاضر با تکیه بر منابع اصیل به بررسى حوادث تاریخى فوق از سال 92ـ 138ه’ مى پردازد.
آیا عمر محبوب اهل بیت بوده است؟

برخی اشاره میکنند که عمر فاروق محبوب اهل بيت بوده است؛ چنانكه نزد پيامبر صلیاللهعلیهوآله نیز محبوب بوده است. دليل ايشان سه روايت از پيامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله درباره خليفه دوم است و به فرازهايي از سخنان اميرمؤمنان علي علیهالسلام در نهجالبلاغه نیز اشاراتی ميكنند. حال باید گفت که آيا ميتوان اين روايات را پذيرفت؟ آيا سند و دلالت آنها تمام است؟ بررسیها نشان از عدم صحت روایات و یا حداقل در برخی موارد عدم دلالت به خلیفه دوم است. در این وجیزه سعی شده تا پاسخ درخوری به این شبهه داده شود.
فتوح در اسلام فتح تغلبى ، فتح قلوب

این مقاله از دو نگاه به موضوع فتوح, در دو شکل تغلبى و قلوب آن مى پردازد. ابتدا با ورود اجمالى به پیشامد رده که زمینه ساز فتوح راشدى است و بیان مشکل حضور سرداران فاتح از بنو مخزوم در مدینه, به ماهیت اصناف چهارگانه امت اسلامى بعد از پیامبر خدا (ص) به عنوان عوامل برپادارنده جریان فتوح پرداخته, و به تعریف و نقش هر یک در ساز و کار امت اشاره مى کند.
پس از آن به دو عنصر مقوم در هر دو شیوه از فتوح, یعنى اعرابى و عربى از زاویه نقش آفرینى پرداخته و با این فرض که حرکت هجرت, مدنیت و تعرب که مبین دو قطب از حضارت و بداوت است, درباره دستاوردهاى فتح تغلبى و فتح قلوب, سخن به میان مىآورد.
برخورد احتیاط آمیز فقیهان حجاز و عراق با فتوح راشدون و تعاقب تاریخى آن و مخالفت صریح این فقیهان با گسترش اسلام در سرزمین هاى دارالحرب به سبک فتح اول در دو عصر اموى و عباسى, دامنه اى دیگر از موضوع بحث حاضر است.
چهره شناسى هرم فتح اول با هیئت قبایلى و ذهنیت اعرابى, و تعلیل و تسبیب آن از زبان فرماندهان, در وجه مقایسه با فتح دوم, این امر را روشن مى کند که فتح قلوب یا اقناعى, هم با فطرت ابلاغ دینى و کرامت انسانى سازگارتر است و هم امواج انسانى آن پایدارتر و دستاوردهاى تمدنى و معرفتى آن بارزتر مى باشد.
القَطرَة من بحار مناقب النبی و العِترَة

القطرة من بحار مناقب النبیّ و العترة اثری حدیثی _ کلامی است که در راستایِ بازخوانیِ فضائل اهلبیت علیهم السلام تألیف یافته است. ساختارِ سنتی، سازوارۀ نهچندان نظاممند، و اندک بودنِ دستاوردهایِ نوینِ علمیِ این کتاب، اگرچه معضل فرو غلتیدن در دورۀ تکرار را به همراه داشته، اما این تکرار، در جهتِ حفظ و تثبیتِ داشتههای حدیثی، احیای روشِ کلامیِ اسلاف امامیه، و کاستن از ضریبِ اشتغالِ یکسویه به مباحثِ فقهیِ صِرف، بهگونهای هدفمند پیگیری شده است. علاوه بر ادای دِین به معصومان، تأکید بر لزوم توجه به معارف اهل بیت، و هشدار نسبت بهضرورت پیروی از ایشان را نیز میتوان در فهرست انگیزۀ تألیف این اثر جای داد.
حکمت هنر شيعی در مقولات امامتی پويايی نشانه ها و نمادهای عزاداری و زيارت

هنر آیینی دریچهای متفاوت برای مطالعۀ یک آیین میتواند باشد. امامیه یا تشیع میتواند از منظر توانمندی و داراییهای هنری و فرهنگی خود موردمطالعه قرار گیرد. فرهنگ شیعه به نمادها و نشانههای متعدد خود در زمینههای مختلف فرهنگی گره خورده است. زیارتگاهها و نیز حسینیهها و مراسمهای عزاداری و سرور، خاستگاه بسیاری از رسوم و آیینها هستند که همراه خود رشد هنر و نشانگان شیعی را ارمغان آوردهاند. تشیع بر محور مفهوم امامت از دیگر مذاهب تمایز و هویت یافته و عزاداری و زیارت دونقطه عزیمت اساسی در این فرهنگ هستند. ضمن آنکه در خود این مکتب، میتوان به دنبال حکمت و سازوکار حاکم بر پویایی و تنوع هنری و نشانگانی بود و بخش معظمی از حکمت هنر شیعی را میتوان از خود آیین تشیع استنباط کرد. در کنار این مؤلفههای پژوهشی، استاندارد دیگری هم وجود دارد که میتواند در تحلیل این پویایی به کار آید. در این مقاله سعی بر این است که حکمت هنر و نشانگان شیعی تحلیل شود و از هر دو ابزار پژوهشی و نیز کلامی _ الهیاتی بهره گرفته شود.
عوامل و زمينه های عدم پذيرش ولايت اميرالمؤمنين علیه السلام در کلام حضرت زهرا علیها السلام

در هر گرایش یا عدم گرایش به جریانی فکری یا فرهنگی، دلایل و زمینههایی وجود دارد _ اعم از روانی، اجتماعی، فکری و عملی _ که جهتگیری انسان را بهسویی رقم میزند. پس از کودتای سقیفه و مشخص شدن موضع هر گروه از مخالفان رهبری مولای متقیان علیه السلام ، حضرت صدیقۀ طاهره علیها السلام به روشنگری و بیان عوامل و زمینههای عدم ایمان و تسلیم به ولایت حضرت امیر علیه السلام پرداختند.
نوشتار پیش رو درصدد است با بررسی خطبهها، گفتوگوها و روایات صادره از حضرت صدیقۀ طاهره علیها السلام در این زمینه، به واکاوی پدیدارشناسانۀ عدم گرایش مردم به ولایت امیر مؤمنان علیه السلام بپردازد. این عوامل، ذیل دو سرفصل کلی، عوامل بیرونی (تاریخی _ اجتماعی) و زمینههای درونی (روانی _ اعتقادی _ عملی)، و نهایتاً در پنج عنوان قرار میگیرند.
عوامل بیرونی که موجب عدم پذیرش ولایت یا نکث پیمان غدیر و یا انکار امامت حضرت شدند درواقع اتفاقاتی خارجی هستند که انگیزانندههای مهم و قابلتأملی ازنظر تاریخی _ اجتماعی محسوب میگردند. در طرف دیگر، زمینههایی درونی که بستر و خاستگاه عملکردها و برون دادهای رفتاری شدند نیز از مهمترین نکاتی است که در کلام حضرت زهرا علیها السلام بدانها تأکید شده و موردبررسی این نوشتار است.
ديدگاه عالمان امامی پيرامون روايات نخستين مخلوق

شناخت نقطۀ شروع خلقت و اولین موجودی که خداوند متعال آن را پدید آورد، از مسائل مهمّی است که در معارف الهی موجود در میراث علمی ائمۀ اطهار علیهم السلام بدان پرداخته شده است. در گزارشهایی که در متون روایی امامیّه آمده، موجودات مختلفی بهعنوان اولین مخلوق معرفیشدهاند. در این میان نور اهلبیت علیهم السلام ، بیشترین گزارشها را به خود اختصاص داده است. عقل، حقیقت محمدیّه، ماء و نور پیامبر اکرم و اهلبیت علیهم السلام اموری هستند که در کلام اندیشمندان امامیة بهعنوان نخستین مخلوق قلمداد شدهاند، اگرچه برخی از ایشان حقیقت همۀ آنها را همان نور اهلبیت علیهم السلام دانستهاند. این نوشتار به بررسی دیدگاههای اندیشمندان امامیّه دربارۀ این مجموعه از روایات میپردازد.
هويّت اجتماعی شيعۀ اماميّه در قرون متقدّم تحليلی تاريخی – جامعه شناسانه بر قصيدة ابنمنير طرابلسی

دو قرن چهارم و پنجم، دوران قدرت و استیلای سیاسی_ مذهبی شیعه بر جهان اسلام به شمار میرود. گسترۀ جغرافیایی شیعیان در تمامی نقاط جهان اسلام، به انضمام حمایت سیاسی دو دولت آلبویه در بغداد و فاطمیان در مصر و منطقۀ شامات، باعث شد شیعیان فرصت ابراز علنی عقاید و انجام بسیاری از شعائر خود را پیدا کنند. بر اساس نظریۀ تضاد دوقطبی در مباحث جامعهشناسی، بررسی وضعیت اعتقادی_ اجتماعی شیعیان بر مبنای متون و گزارشهای نشاندهندۀ تقابلهای هویّتی میان شیعه و اهل سنّت، میتواند یکی از منابع در تحلیل تاریخی _ اجتماعی آن دوران باشد. از منابع مهم در این زمینه، قصیدۀ مشهور «تتریه» سرودۀ ابنمنیر طرابلسی است که در آن بهخوبی این تضادهای هویّتی نشان داده شده است. ابنمنیر بر اثر حادثهای که میان وی و یکی از نقبای آن دوران در بغداد روی داد، در شعری خواستهای را از شریف مطرح نموده که در ضمن آن بسیاری از اعتقادات و تقابلهای موجود در جامعۀ آن روز را به تصویر کشیده است. گسترۀ موضوعات مطرحشده در این شعر که باورهای اعتقادی، تضادهای آیینی و مسائل عملی (اصطلاحاً فقهی) را در برمیگیرد، نشاندهندۀ تمامی تضادهای موجود در آن دوران است. در این نوشتار تلاش بر آن است تا با بررسی ابیات این شعر، ابتدا خاستگاه اعتقادات و آیینهای شیعی در روایات رسیده از اهلبیت علیهمالسلام نشان داده شده و در ادامه به شواهد تاریخی وجود تضاد میان فرقههای اسلامی موجود در جامعۀ آن روز، بهویژه شهر بغداد بهعنوان محل سکونت شریف، و منطقۀ شامات و مصر بهعنوان محل سکونت ابنمنیر، اشاره شود.