سلسله گزارشهایی از آثار اهل سنت در نقد افکار وهابیت (10) گزارش کتاب «سيف الجبار المسلول على أعداء الأبرار» اثر شاه فضل رسول قادری

وهابیت را نمی توان تنها حرکتی خشونت آمیز و سخت گیرانه دانست این جنبش علاوه بر آن یک جریان فکری- سیاسی نیز هست که در حدود سه قرن اخیر ظهور کرده است، و افکار و عقاید آن برخلاف افکار مسلمانان جهان است و به همین دلیل از همان ابتدا، مورد نقد اندیشمندان مسلمان، از اهل سنت و شیعه قرار گرفت، و علمای بزرگی در نقد عقاید محمد بنعبدالوهاب و پیروان او کتاب نوشتند. یکی از کتابهای خوبی که در رد عقاید وهابیت نوشته شده، کتاب سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار است که شاه فضل رسول قادری نوشته است. در این مجال به بررسی رساله سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار که در نقد وهابیت است پرداخته می شود.
تکفیر از کدام قسم: کفر در مقابل ایمان یا کفر در مقابل اسلام

با نگاهی به متون روایی به چند دسته احادیث و روایات بر میخوریم دسته نخست روایاتی است مانند روایت اسامه و داستان خیبر که روایت شده است اسامه فردی را که شهادتین گفته بود، در جنگ خیبر به قتل رساند و هنگامی که قصه را برای رسول خدا(ص) بازگو کرد، پیامبر اسلام به او فرمود: «مردی که شهادتین را بر زبان آورده و به یگانگی خدا شهادت داده بود، به قتل رساندی؟». اسامه گفت: برای نجات جانش شهادتین را بر زبان جاری کرد. پیامبر فرمود: «آیا دل او را شکافتی تا به این نتیجه رسیدی؟». در حدیث دیگر آمده است: «اُمرت ان اُقاتل حتی یقولوا لا اله الا الله فاذا قالوها و صلوا صلاتنا و استقبلوا قبلتنا و ذبحوا ذبیحتنا فقد حرمت علینا دماءهم و اموالهم». وجود این احادیث در کتب معتبر شیعه و سنی باعث شد علمای اسلام به این نکته متفطن شوند که کفر در دین اسلام آنقدر هم بسیط نیست که به راحتی بتوان پیروان دین را متهم به کفری کرد که از دین خارج شوند و خون و مالشان مباح باشد. اما در مقابل پاره ای از روایات نیز وجود دارد که نمی توان از آنها اینگونه نتیجه گیری کرد در این دست روایات آمده است: «من قال لاخیه کافر فقد باء بها احدهما»؛ یعنی هر کس به برادرش نسبت کفر دهد و بگوید کافر به یکی از آنان باز میگردد. در حدیثی از پیامبر بیان شده «سباب المسلم فسوق و قتاله کفر» و در آیه 9 سوره حجرات میخوانیم: (وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا). با مقایسه این آیه با روایاتِ بیانشده، میتوان به این نتیجه رسید که در آیه مذکور، از قاتلان با عنوان مؤمنین یاد شده و نسبت ایمان به آنان داده شده است، اما در حدیث مذکور، از کشتن مسلمان با عنوان کفر یاد شده است. جمع این آیات و روایات چگونه ممکن است؟ در این مقاله به ابعاد مختلف تکفیر در متون اسلامی پرداخته می شود.
تکفیر و اقسام آن در نگاه شیعه

در برخی روایات و کلمات فقهای شیعه مطالبی آمده که مشعر به کفر اهل سنت و مخالفان امامت ائمه(علیهم السلام) است، ولی با دقت در مضامین روایات و کلمات فقها درمییابیم که منظور از کفر در این عبارات، خروج از اسلام نیست بلکه کفر در مقابل ایمان است و غیر از ناصبین و محاربین و معاندین، بقیه اهل سنت جزء مسلمانان هستند، ولی دارای ایمان نیستند و غیر از مستضعفان آنها، بقیه در آخرت دچار عذاب الاهی خواهند بود. در این حقیقت بین متقدمان و متأخران شیعه اختلافی نیست و اختلاف آنها در تعبیر است.
توسل در سیره انبیا از دیدگاه اهلسنت

با تتبع در منابع اهلسنت هویدا می گردد که وقوع و جواز توسل در سیره انبیای الهی به صورت یک سنت رواج داشته است. وقوع موارد متعدد توسل به ساحت انبیا و اولیای الهی، نشانه قدمت توسل و مستحکم ترین دلیل بر صحت و مشروعیت آن است. این نوشته به روش توصیفی ـ تحلیلی عهده دار بیان مواردی از توسل در سیره انبیا با تأکید بر منابع اهلسنت است که هم شامل توسلات انبیای الهی و هم شامل توسلات سایرین به انبیاست. بخش بزرگی از این توسلات در توسل به پیامبر اعظمصل الله علیه و آله متجلی می گردد. برخلاف متون روایی امامیه، موارد توسل در سیره انبیا در متون اهلسنت کمتر ذکر شده است. با این حال موارد متعددی از توسل به پیامبرصل الله علیه و آله را نقل کرده اند و در پاسخ به شبهات مطرحشده در ابعاد مختلف توسل، تلاش ها و تحقیقات علمی درخوری داشتهاند.
بلای تکفیر، مصیبت اسلام و مسلمین

اندکی دانش دینی، آمیخته با بهره ای، ولو کم از تقوا و دیانت، باعث می شود که انسان در امر تکفیر شتاب زده عمل نکند؛ چه اینکه علاوه بر نواهی فراوانی که در شرع مقدس در مورد عدم تعجیل در تکفیر دیگران وارد شده است، پیامدها و عواقب خطرناکی که گریبان جامعه اسلامی را می گیرد و عرض و آبروی مسلمین را مخدوش می سازد، بر عقلای امت پوشیده نیست. هشدارها و انذارهای تکان دهنده ای که در روایات در خصوص تکفیر دیگر مسلمین وارد شده، دل هر مؤمن آگاه و بیداری را به لرزه در می آورد، خصوصاً که این مسئله با خون و مال و عرض مسلمین در می آمیزد و حساسیت آن را صدچندان می کند.
تناقضات ابن عبدالوهاب در مسئله تکفیر مسلمین

ابن عبدالوهاب برای تکفیر مسلمین ادله ای را اقامه کرده است که در این مقاله بعد از بیان ادله ابنعبدالوهاب، تناقضات موجود در آنها بیان شده و در نهایت اثبات گردیده است که این ادله با وجود هزینه های جانی و مالی برای اسلام، دچار فاحش ترین اشکال یعنی تناقض است. این تناقضات با سه عنوان مختلف (1. مقلد یا مجتهد؛ 2. جواز استغاثه به مخلوق فیما یقدر علیه؛ 3. تکفیر اجماعی یا اجتهادی) به اثبات رسیده است. مراد از تناقض این است که محمد بن عبدالوهاب در اصل معتقدات خود گرفتار تناقض شده است.
تفاوت توسل با استغاثه مشرکین به بت ها

تاریخ تفکر اسلامی در دوران پر فراز و نشیب خود شاهد یکی از جنبش های انحرافی است که به وهابیت معروف است و خود را سلفیه می نامد. آنان در رؤیای خلوص یکتاپرستی، به تکفیر مسلمانان روی آورده اند و در یکی از بارزترین نمودهای ظاهر گرایی، مخالفت با توسل را آغاز کردند. بازگشت این اختلاف در حقیقت به توحید عبادی است. ابن تیمیه بر خلاف سایر مذاهب اسلامی معتقد است که لااله الا الله تنها ناظر به توحید عبادی است و پیامبر خدا (ص) تنها به همین دلیل در میان اعراب جاهلی مبعوث گردید. به عقیده ابن تیمیه مشرکین مکه معتقد به توحید ربوبی بودند و با برشمردن آیاتی، شرک آنها را تنها در شریک قرار دادن بت ها و در نتیجه توسل مسلمانان را همانند بت پرستی و آنها را از مشرکین مکه گمراه تر دانسته است. به نظر می رسد علت اصلی این نوع تفکر و انحراف، در دو چیز است: فهمِ اشتباه از توحید عبادی، و دیگری رویکرد اعتقادی بت پرستان مکه به بت. در این مقاله تنها به تبیین دومین مورد پرداخته و سعی می شود که با استفاده از قرآن، روایات و کتب اندیشمندان اسلامی، حقیقت عمل مشرکین زمان پیامبر (ص) در پرستش بت ها تبیین و تفاوت های عمل مشرکین با توسل مسلمانان بیان گردد.
وحدت؛ راهحل برونرفت جهان اسلام از معضلات

وحدت نسخه اصلی و دوای شفابخش امروز جهان اسلام است که در آتش تفرقه و کینهتوزیها میسوزد و دشمنان اسلام، این آتش را شعلهورتر میکنند و مال و جان مسلمانان در این معرکه در حال از بین رفتن است.
توسل و شفاعت از نگاه دیوبندیه

دعا به درگاه الهی و متوسل شدن به ساحت قدسی ذات باری تعالی، برای تقرب به خداوند، رفع مشکلات و یا برای کسب منابع فطری هر انسانی است. محل بحث در این است که آیا می توان به اولیا و انبیای الهی نیز متوسل شد و آنها را نزد خداوند تعالی واسطه فیض قرار داد یا نه؟ بسیاری از مسلمانان و از جمله بیشتر دیوبندیان از جواز توسل به اولیای الهی و شفیع قرار دادن آنها نزد خداوند تعالی دفاع کرده و به شبهات وارد شده نیز پاسخ داده اند؛ هرچند در این میان، برخی از آنان تحت تأثیر افکار ظاهرگرایان، برخی انواع توسل و شفاعت را مورد شبهه و انکار قرار داده اند. تحقیق حاضر، دیدگاه دیوبندیه را درباره مشروعیت توسل و شفاعت بررسی کرده است.
توسل در سیره پیامبر اکرم صلی الله علی و آله و سلم

توسل یکی از موضوعات مهم اعتقادی است که همواره مورد اختلاف اندیشمندان فِرق اسلامی بوده است. این نوشتار به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی توسل در سیره حضرت رسول گرامی اسلام (ص) می پردازد و بر آن است که با تکیه بر منابع اهل سنّت این موضوع را در زندگی آن حضرت مورد کاوش قرآنی، روایی و تاریخی قرار دهد.
مسئله توسل به اموات با نگاهی به آیه 22 سوره مبارکه فاطر

وهابیان با استناد به آیه 22 سوره مبارکه فاطر که فرموده: (و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور) سماع موتی را منکرند و معتقدند توسل و شفاعت به مردگان به علت عدم سماع موتی، صحیح نیست. پژوهش حاضر نشان میدهد که مفسران اهلسنت این آیه شریفه را در مقام تشبیه کافران به مردگان دانستهاند؛ لذا استناد وهابیان را به آیه شریفه برای نفی جواز توسل، نمیتوان پذیرفت و ادعایشان بدون دلیل است.
توسل در سیره اهلبیت علیهم السلام

با توجه به اينكه انسانها داراي ضعف و قصور و آلوده به گناه اند، شایسته است براي رسیدن به تکامل و ارتباط با خدا و درخواست حوائج خود، از طریق بندگان صالح و اولیای الهی که دارای مقام بلندیاند، اقدام كنند و آنها را بين خود و خدا واسطه قرار دهند تا زودتر به نتيجه برسند. قرآن نیز به این امر توصیه ميكند، ولي عدهای در محدوده توسلات و انواع آن دچار خطا شدهاند و به آسانی سایر مسلمانان را به شرک متهم میکنند. برای کشف حقیقت و اثبات مشروعیت توسل شایسته است به سراغ سیره معصومان: كه فانی در توحید و از هر نوع شرك مبرا بودهاند، برويم تا روشن شود که آنها تا چه اندازه توسل را تأیید میکنند. در این مقاله سیره اهلبیت: که معصوم و وارث علم پیامبرند، بررسی میشود و نمونههایی از سیره آن بزرگواران را نقل میکنیم.
تضاد عقايد احناف با وهابيت درموضوع توسل

يكي از مهمترين دستاويزهاي وهابيان براي تكفير مسلمانان مسئله توسل به اوليای الهي است. اين تفكر كه بيشتر ابنتيميه و محمد بنعبدالوهاب آن را ترويج کردهاند، ازهمان ابتدا مورد انتقاد علماي مسلمان قرار گرفت. مذهب حنفي نيز که بزرگترين مذهب اهلسنت است، در مقابل اين تفكر موضع گرفته است. اهميت پرداختن به مسئله آنجاست كه وهابيان سعي كردهاند عقاید ابوحنيفه و احناف را مطابق عقاید خود جلوه دهند که اين مسئله باعث ريختن خون عده زيادي از مسلمانان بيگناه ميشود. مقاله حاضر ابتدا به ديدگاه وهابيت درباره اقسام توسل و سپس موارد اختلافي ميان اين فرقه با مذهب حنفي پرداخته است. موارد اختلاف به قرار ذيل است: توسل به حق و جاه اوليا، توسل به دعاي اوليا بعد از وفات، استعانت و استغاثه از اوليا بعد از وفات آنها، طلب فيض از قبور اوليا و طلب شفاعت بعد از وفات آنها. پس از جستجو در كتابهاي حنفيان مشخص شد كه بسياري از بزرگان حنفي، ديدگاه وهابيت را در مورد توسل نپذیرفتهاند و حتی كتابهايي در رد ديدگاه وهابيت نوشتهاند.
درنگی در نظریه توسل

یکی از موضوعاتی که وهابیان آن را مطرح ساخته و تمام مسلمین، اعم از شیعه و سنی، با آن مخالفت کردهاند، عدم مشروعیت توسل به اولیای الهی است. وهابیان در این زمینه هیچ دلیلی عرضه نکردهاند و هیچ آیه یا روایتی که تصریح به منع توسل کرده باشد، ندارند.