ازدواج امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها

ازدواج امیر المؤمنین با فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) جزء فضایل ممتاز امیر المؤمنین است. فاطمهی زهرا هم جزء آیه تطهیر است، هم جزء آیه مباهله است، هم سفرهگستر سوره هل اتی است، یک چنین کسی اگر امیر المؤمنین نبود، کفوی نداشت. تنها علی است که همتای فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است.
امیرالمؤمنین علیه السلام در آیه مباهله

آیه مباهله باز در فضیلت نظیر ندارد. «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ»[1] در این آیه امیر المؤمنین (علیه السّلام) خود پیغمبر است، جان پیغمبر است. میشود کسی خود پیغمبر باشد، نفس پیغمبر باشد، بعد از پیغمبر کس دیگری به جای او بیاید؟! آیه مباهله هم در […]
امیرالمؤمنین علیه السلام در سوره تحریم

این آیات سورهی برائت را پیغمبر به ابوبکر دادند که او ببرد. تاریخ است و در کتابهای خودشان هم آمده است، ما که به کسی جسارت، بدگویی نمیکنیم. ابوبکر به سوی مکّه حرکت کرد که آیات برائت را به مشرکین اعلان کند و ورود مشرکین را به مسجد الحرام ممنوع کند. هنوز از مدینه خیلی […]
بازتاب اعمال

کارهای خیر بازتاب خیر دارد، در کارهای شر بازتاب شر دارد. آدم هر چه بکارد همان برای او میروید. بد نکاریم، حاصل ما بد میشود. خوب بکاریم حاصل ما خوب خواهد شد. این «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[1] اختصاص به آنجا ندارد. همین جا هم عمل […]
ایراد گرفتن از بقیه

بنابراین اگر انسان دنبال عیب اشخاص نباشد، هم تخلّق به اخلاق الله کرده، رنگ خدا گرفته است و هم اینکه از نظر روحی و روانی مصونیّت پیدا کرده است و نسبت به اشخاص دغدغه ندارد؛ چون بدی از آنها ندیده است، در معاشرت با آنها هیچ دغدغهای ندارد، خیلی راحت با آنها دست میدهد، رفت […]
پرهیز از غیبت

مسئله پرهیز از غیبت هم همینطور است، انسانی که غیبت نمیکند با آبروی دیگران بازی نمیکند، قهراً دیگران هم غیبت او را نمیکنند. انسان وقتی به کسی آزار نرساند، از آزار دیگران هم مصون میماند. وقتی کسی غیبت میکند و این غیبت به مؤمن منتقل میشود که فلانی غیبت کرد، رنجیده خاطر میشود، دلشکسته میشود، […]
خاصیت این عالَم

عالم، عالمی است که لذّت آن با تلخیها عجین است به علاوه لذّتهای آلوده است، شما در اینجا لذّت زلال ندارید. خدا لذّتهای زلال را برای آن دنیا گذاشته است. خدای متعال برنامهریزی کرده، اینجا باید کار کنید، اینجا باید رنج بکشید «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَدٍ»[1]. دیگر واضحتر از این نمیشود بگوید. خدا میگوید: […]
زیارتنامه چیست

زیارتنامهها چشمههای نور است، چشمههای معرفت هستند. ما با خواندن زیارتنامههای مأثور امامان هم شناسنامهی آنان متوجّه میشویم و هم مرامنامهی آنها را میخوانیم؛ یعنی هم شناسنامه است و هم مرامنامه. در زیارتنامهها هم خداشناسی وجود دارد، هم ولیشناسی وجود دارد و هم دینشناسی و هم اینکه مأموریت ویژهی هر امام چه بوده و چه […]
محجور بودن نهج البلاغه

همینطور در مورد نهج البلاغه؛ ما گرفتار بروکراسی هستیم و چون برنامهریزیها در دست ما نیست، صرفیون چنین کردند و ما هم چنین میکنیم گرفتار این حرفها هستیم و الّا هیچ چیزی جای نهج البلاغه را نمیگیرد. آیا درسی مهمتر از این کتاب داریم؟ ولی جزء متون درسهای حوزوی ما نیست و مهجور و متروک […]
علامه طباطبایی در بیان آیت الله صدیقی

کلیپ صوتی حاجت علامه طباطبایی از امیرالمؤمنین علیه السلام کلیپ صوتی فلسفه اخلاق در بیان علامه طباطبایی کلیپ صوتی حساسیت علامه طباطبایی کلیپ صوتی تواضع علامه طباطبایی
حاجت علامه طباطبایی از امیرالمؤمنین علیه السلام

آیت الله خوشوقت (اعلی الله مقامه الشّریف) فرمودند: آقای طباطبایی وقتی به نجف رفته بود، وارد بر امیر المؤمنین شده بود، یعنی اوّل به حرم حضرت امیر مشرّف شده بود. عرض کرده بود: یا امیر المؤمنین غریب هستم، مهمان شما هستم، به شما پناه آوردم، اینجا کسی را نمیشناسم. نمیدانم کدام استاد را انتخاب بکنم […]
فلسفه اخلاق در بیان علامه طباطبایی

آقای طباطبایی بحثی در سورهی مبارکهی مائده دارد که اخلاق چه فلسفهای دارد. مکاتب مختلف را و فلسفههایی که برای اخلاق مطرح کردند، ایشان میگویند: هنر اسلام این است باب جدیدی را باز کرده است. اگر حضرت یوسف یک عنصر اخلاقی است و در خلوت با یک زن میتواند بیاعتنا باشد، این ترس از جهنّم […]
حساسیت علامه طباطبایی

آقای طباطبایی برای اوقات خود اینقدر حساس بود که نوشتههای خود را یک صفحه مینوشت، بعد نقطهگذاری میکرد. گفته بودند: چرا این کار را میکنی؟ گفته بود: حساب کردم دیدم در هر صفحه چند ثانیه صرفهجویی در وقت من است. یک گربهای در چاله افتاده بود نمیتوانست بیرون بیاید، آقای طباطبایی که برای چند ثانیه […]
تواضع علامه طباطبایی

مرحوم علّامهی بزرگوار صاحب تفسیر کبیر المیزان، نقل کردند که ایشان عبور میکرد چند تا بچّه شروع کردند بودند سر به سر گذاشتن و هو کردن و به او خندیدن. یک مؤمنی دیده بود بچّهها دارند آقای طباطبایی را دست میاندازند و او را مسخره میکنند. آمده بود تشری به این بچّهها زده بود این بچّهها […]