نقد مبانی و آرای وهابیت از دیدگاه محمد سعید رمضان البوطی ،حسن بن فرحان مالکی،محمد بن علوی مالکی،حسن سقاف

جریان وهابیت افراطی با همه ی تبلیغاتی که برای مطرح نمودن خود به عنوان نماد اسلام حقیقی به راه انداخته هنوز نتوانسته است جامعه اهل سنت از گذشته تا به امروز ،آشکارا به مخالفت با عقائد افراطی این فرقه چندان که گروهی از عالمان اهل سنت ،از گذشته تا به امروز آشکارا به مخالفت با عقائد افراطی این فرقه برخاسته اند.عطف به وجود چنین فضایی ،در رساله پیش رو ،برای نقد مبانی و آرای فرقه ی وهابیت ،از آثار چهار اندیشمند معاصر اهل سنت و وهابیت معتدل بهره برده ایم: حسن بن فرحان مالکی دانش آموخته ی دانشگاه محمدبن سعود است .در حالی که خود را سلفی می داند و برای شخصیت محمدبن عبدالوهاب احترام قائل است پای در رکاب منتقدان جریان سلفی نهاده است .«داعیه و لیس نبیا»کتابی از اوست در نقد مفاهیم توحید و شرک از دیدگاه محمد بن الوهاب .فرحان مالکی در کتاب یاد شده اثبات می کند که ابن عبدالوهاب و پیروانش تبیین دقیقی از این مفاهیم ندارند و تنها با ابهام افکنی و بی اعتنایی به ظوابط و موانع تکفیر همچون:جهل ،تاویل و عذر،به تکفیر مخالفان عقائد خود پرداخته اند.اهمیت دیگر فرحان باز خوانی وی از مفهوم صحابه و صحابی در قرآن ،حدیث و تاریخ است که نتایج جالبی به دست داده است. محمدبن علوی مالکی: از علمای اهل سنت ساکن مکه بوده کتاب های متعددی در رد عقائد وهابیان نوشته که از مهمترین آنها«مفاهیم یجب ان تصحح » است وی در این کتاب وهابیان را به سبب گزافه گویی هایشان در تکفیر مخالفان ملامت کرده است علوی مالکی مباحثی همچون :مشروعیت توسل ،استغاثه ،شفاعت ،واسطه بین خالق و خلق و بدعت به صورت مفصل بیان نموده و به شبهات مطرح در این خصوص پاسخ داده است. محمد سعید رمضان البوطی :از علمای برجسته ی سوریه بلکه جهان اسلام است وی در کتاب مشهورش «السلفیه مرحله زمینه مبارکه لا مذهبه الاسلامی» سلفیه را بدعتی قلمداد می کند که از قلب جماعت اسلامی سر بر آورده و در جامه مذهب ظاهر شده است در نگاه وی،مهم ،تبعیت از اسلوب سلف در فهم کتاب و سنت است نه پیروی از فهم آنان. حسن بن علی سقاف :اهل اردن و شافعی مذهب و عمر خود را در راه نقد و مبارزه با تفکر وهابیت گذاشته است وی در آثارش به تحلیل ریشه های فکری این فرقه نشسته است سقاف تشبیه و تجسیم ،ناصبی گری و… را از بارز ترین انحراف های وهابیان می شناسد.
معرفی آثار منتشر شده علمای اهلسنت در سده 12 و 13 قمری در نقد فرقه وهابیت

از ابتدای ظهور وهابیت در سرزمین حجاز، گروهی از علمای اهل سنت با هوشیاری به مقابله با این فرقه و نقد تفکرات مؤسس آن محمد بن عبدالوهاب روی آوردند و کتاب های متعدد در ردّ وی نوشتند و نامه هایی برای او فرستادند تا وی را از اندیشه تکفیر مسلمین بازدارند و با بازگشت به سنت پیامبر (ص) سعی در تصحیح خطاها و تبیین برداشت های نادرست این فرقه از دین نمودند. در ادامه آثار منتشر شده علمای اهل سنت در سده 12 و 13 قمری در نقد فرقه وهابیت بیان می شود.
کتاب شناسی توصیفی تألیفات علمای شیعه در پاسخ به شبهات و کتاب های اهل سنت از صفویه تا عصر حاضر

با آغاز دوران غیبت کبری، علمای شیعه به عنوان مرزبانان عقیده و ایمان مردم، هرگاه کتابی در رد اسلام یا عقاید مذهبی تشیع نوشته می شد، از طریق مناظره یا تألیف کتاب و رساله، به معاندان یا مخالفان پاسخ می-دادند. این رساله به بررسی کتب و رسائلی که از دوره صفویه تا عصر حاضر و به مدت حدود شش قرن، در رد آثار مخالفان دینی و مذهبی توسط علمای شیعه نوشته شده، و بالغ بر 314 کتاب می باشد پرداخته، و آن ها را مورد بررسی و نقد قرار داده است. البته سنت تألیف و تدوین آثار مختلف برای پاسخ گویی به شبهات غیرمسلمانان یا مخالفان مذهبی، از سده های نخستین هجری در میان علما و دانشمندان شیعه متداول بوده است؛ و خصوصاً از قرن سوم تا دهم هجری این سنت، بسیار چشم گیر بوده است. مهم ترین آثاری که در این زمینه تدوین یافته است، مربوط به پاسخ علمای شیعه به شبهات ابن تیمیه می باشد. در قرن دهم هجری که صفویان موفق به تشکیل حکومت در ایران گردیدند، آموزه های شیعی به شدت مورد توجه قرار گرفته و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران تعیین گردید. در مقابل، دولت عثمانی به عنوان پرچم دار مذاهب اهل سنت عمل میکرد. در این دوران، بیش از 28 کتاب توسط علمای شیعه در رد کتب علمای اهل سنت نوشته شد، که در این رساله علاوه بر بررسی کتب مذکور، به زندگی نامه و حوادث عصر مؤلفین نیز اشاره شده است. در قرن سیزدهم هجری نیز بیش از 130 کتاب شناسایی شده، که از مشهورترین کتب ردود در این قرن، 55 کتابی است که در رد کتاب «تحفه اثنی عشریه» نوشته شده است. از آثار قرن چهاردهم نیز بیش از 61 اثر مورد بررسی قرار گرفته، که برخی از آنها توسط علمای شیعه هند نوشته شده است. 100 اثر علمی نیز در قرن پانزدهم شناسایی شده که بیشتر آن ها به زبان عربی و اردو می باشد، در حالی که غالب آثار پیشین به زبان فارسی بود.
کتاب الصواعق، نقدها و پاسخها

سلیمان بن عبدالوهاب از اولین منتقدان جدی برادرش محمد بن عبدالوهاب به شمار می آید. ردیه ای نگاشت که بعدها به نام الصواعق الإلهیّة معروف گردید. این کتاب در بازگشت مسلمانان از عقاید محمد بن عبدالوهاب تأثیر فراوانی داشت؛ چنانکه علمای وهابی از آن زمان تاکنون درصدد مخدوش جلوه دادن این کتاب برآمده اند. این مقاله در صدد بررسی شخصیت سلیمان بن عبدالوهاب و کتاب او در پاسخ به اشکالاتی است که وهابیان بر شیخ سلیمان و کتاب مزبور وارد کرده اند.
سلسله گزارشهایی از آثار اهل سنت در نقد افکار وهابیت (10) گزارش کتاب «سيف الجبار المسلول على أعداء الأبرار» اثر شاه فضل رسول قادری

وهابیت را نمی توان تنها حرکتی خشونت آمیز و سخت گیرانه دانست این جنبش علاوه بر آن یک جریان فکری- سیاسی نیز هست که در حدود سه قرن اخیر ظهور کرده است، و افکار و عقاید آن برخلاف افکار مسلمانان جهان است و به همین دلیل از همان ابتدا، مورد نقد اندیشمندان مسلمان، از اهل سنت و شیعه قرار گرفت، و علمای بزرگی در نقد عقاید محمد بنعبدالوهاب و پیروان او کتاب نوشتند. یکی از کتابهای خوبی که در رد عقاید وهابیت نوشته شده، کتاب سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار است که شاه فضل رسول قادری نوشته است. در این مجال به بررسی رساله سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار که در نقد وهابیت است پرداخته می شود.
بررسی و نقد کتاب کشف الشّبهات فی التّوحید محمد بن عبدالوّهاب

این نوشتار، کتاب کشف شبهات التوحید تألیف محمّد بن عبدالوّهاب را نقّادی میکند، که در آن اموری همچون: نذر، شفاعت، توّسل، زیارت، و استغاثه به اولیای الهی و پیامبر اسلام شرک خوانده شده و هر کدام که برای غیر خدا صورت گیرد، کفر به خداوند دانسته شده و در شمار عبادات و اعتقادات صحیح یک مسلمان محسوب نمیشود. نویسنده میکوشد با ارائه معنای دقیق توحید، شرک و عبادت، شبهه های محمّدبن عبدالوّهاب به عقاید شیعیان در زمینه شفاعت، توّسل، زیارت، نذر و قربانی را پاسخ گوید. این پژوهش در سه فصل سامان یافته است. در فصل اوّل نگارنده ابتدا خلاصهای از زندگانی و افکار محمّد بن عبدالوّهاب و مبانی فکری وی – برگرفته از افکار ابن تیمیه – میپردازد و سپس به بررسی معنای واژگان شرک، توحید، توّسل، شفاعت و عبادت پرداخته و توحید و شرک و عبادت و مصادیق آن را در کتاب مذکور تفسیر و معنا میکند. در همین زمینه نویسنده، واسطه قرار دادن فرد یا افرادی بین خدا و حاجات انسانها که محمّد بن عبدالوّهاب آن را شرک میخواند، نقّادی کرده و به تبیین اقسام توحید و شرک و مصادیق واقعی آن میپردازد. نویسنده با بر شمردن اقسام شرک و کفر، هیچ منافاتی بین مقولههایی همچون: شفاعت، توّسل و… با مسأله توحید نمیبیند. اقسام شرک که وی به آن ها اشاره میکند، شرک در اعتقاد، افعال، صفات و نیز شرک خفی و جلی است و طلب شفاعت از پیامبر اسلام، ائمّه و پیامبران دیگر و توّسل به آنان را جزو هیچ یک از مصادیق شرک تشخیص نداده است. وی آن گاه به بررسی معنای حقیقی شفاعت پرداخته و ادلّه قرآنی و روایی آن را ذکر میکند. او مرده دانستن پیامبر اسلام و سایر پیامبران الهی و بیهوده بودن درخواست کمک از آنان را نیز نقد کرده و دلیل های قرآنی و روایی بودن حیات داشتن ارواح پس از مرگ طبیعی را توضیح میدهد. بیان مشروعیت توّسل و شرک نبودن آن از دیدگاه قرآن، روایات، بزرگان و عالمان از مباحث پایانی این نوشتار محسوب میشود.
سلسله گزارشهایی از آثار اهل سنّت در نقد افکار وهابیت (5)

یکی از مسائل مهمی که از دیرباز مورد هجمه وهابیت قرار گرفته مسأله زیارت قبور بوده است از این رو علماء اسلام در نقد افکار وهابیت نسبت به مساله زیارت قبور کتابهای بسیاری نگاشته اند، ابن حجر هیتمی یکی از علماء بزرگ مکه در سفری که مدینه داشت کتابی با نام الجوهرالمنظم في زیارة قبر الشریف النبوي المکرم نگاشت تا به نوعی جواب از شبهات واهی وهابیت باشد که در این مقاله به گزارشی از این کتاب می پردازد.
اندیشههای حسن بن فرحان مالکی

پژوهش حاضر، اندیشههای حسن بن فرحان مالکی، یکی از محققان معاصر سلفی را که دیدگاههایی نسبتاً معتدلتر نسبت به سلفیها و وهابیت دارد، بررسی کارشناسی کرده و آرای وی درباره عدالت صحابه، شکلگیری اهل سنت، محمدبن عبدالوهاب و تعصبات برخی مسلمانان را تبیین میسازد. نویسنده عقاید این متفکر و محقق سلفی را در سه بخش فراروی مخاطبان مینهد. بخش اول به بررسی دیدگاههای مالکی در مورد صحابه پیامبر اسلام(ص) پرداخته و نظر وی را مبنی بر این که: طبق شواهد متعدد قرآنی و روایی همه صحابه عادل نیستند و نباید آنها را همرتبه و همگی را عادل خواند، بلکه باید آنان را به صحابه خاص و عام تقسیم کرده، شرح میدهد. نگارنده در این زمینه نخست به بیان تعریف صحابه در لغت، اصطلاح، قرآن و سایر نصوص شرعی پرداخته، سپس عدالت صحابه را نقد و آن را بیمنطق و قول زور تلقی کرده است. او در بخش دوم از نوشتار خویش با ارزیابی مذهب حنبلی و ریشههای شکلگیری این مذهب بر اثر حمایت خلفای اموی و عباسی، تناقضگویی های حنابله در مسایل اعتقادی و تندروی آنان در تکفیر سایر فرقههای مسلمان را شرح میدهد. نویسنده در این زمینه دیدگاههای حسن بن فرحان مالکی و نقدهای وی بر فرقه حنبلی را مطرح و غلوهای حنبلیان در مورد احمد بن حنبل و ابنتیمیه و نفرت آنان از مناظره و گفتگو با سایر فرقههای مسلمان در مسایل دینی و اعتقادی را منعکس میسازد. بخش سوم به نقد آرای تکفیری محمد بن عبدالوهاب از نظر مالکی اختصاص دارد و مطالب کتابهای کشف الشبهات، الدرّر السنّیه از آثار محمد بن عبدالوهاب، حاوی تناقضاتی در مسایل اعتقادی، توسط مالکی نقد شده است.
السبکی

سبکی نسبتی است که از نام دو شهر کوچک در مصر گرفته شده است. در مقاله حاضر به معرفی علمای نام دار مصری که لقب سبکی داشتند و از این طائفه نام دار بودند، پرداخته می شود.
ابن تیمیه در بوته نقد اندیشمندان

آنچه که از نقل این اقوال به دست می آید اینست که علمای اسلامی بارها خطر التقاط و اعتقادات فاسد ابن تیمیه را یادآور شدند و این اجماع نه تنها در علماءمعاصر با وی وجود داشت، بلکه نسلهای بعدی نیز خطرات انحرافات وی را جدی گرفته و آنرا به مردم گوشزد کردند. با این همه وهابیت با تعصبی جاهلانه، هر گونه آلودگی را از چهره ابن تیمیه می زدایند و با کتمان و طرح برخی از مطالب وی، از او قدیسی ساخته اند که شیخ الاسلامش نام نهادند.
حصنی دمشقی و نقد ابن تیمیه

یکی از روشهای موثر در شناخت فرقه وهابیت نقد و انتقاد شخصیت های علمی البته به خصوص علمای اهل سنت از این فرقه است. در این مقاله به نظر یکی از علمای مذهب شافعی به نام حصنی دمشقی پیرامون ابن تیمیه و فتاوای وی پرداخته خواهد شد.
سبکی شافعی دمشقی و نقد ابن تیمیه

سُبکی شافعی متوفّای سال 756 ه.ق، از دانشمندان بلند آوازه اهل سنّت و معاصر «ابن تیمیه» می باشد. سبکی مخالف نظریات و عقاید ابن تیمیه بود و کتابهایی را نیز در همین مورد نوشته است. از جمله کتابهای وی در نقد ابن تیمیه کتاب: شفاء السقام فی زیارة خیر الانام می باشد.
گزارش کتاب شفاء السقام فی زيارة خير الأنام تألیف قاضی سبکی

در طول تاریخ اسلام همه مسلمانان به پیروی از پیامبرشان به زیارت قبور رفته و سفر برای زیارت قبر رسول خدا (ص) را از مستحبات مؤکد دانسته اند. صحابه دیده بودند که پیامبر ختمی مرتبت به زیارت قبور شهدای اُحُد میرود و قبر والدین خویش را زیارت میکند. این سنّت پیامبر با سخنان ایشان که می فرمود: «من زار قبری وجبت له شفاعتی»، تأکید دو چندان یافت و موجب گردید تا همه فقهای اسلام زیارت قبر ایشان را مستحب بدانند و برخی مثل قاضی عیاض در الشفاء در قرن ششم از اجماعی بودن آن سخن گفتند، اما در قرن هشتم، فردی از حنبلیان به نام ابن تیمیه (م 728ق) با تفسیر به رأی و استناد به حدیثی که هیچ ربطی به زیارت قبور نداشت، این عمل را بدعت و آن را از مصادیق شرک دانست.
سلسله گزارشهایی از آثار اهل سنّت در نقد افکار وهابیت (2) کتاب وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی

در قرن هشتم فردی از حنبلیان به نام ابن تیمیه (م728ق) با تفسیر به رأی توسل جستن به پیامبر و سفر برای زیارت قبر ایشان را از مصادیق شرک دانست. علمای اهل سنّت در طول شش قرن گذشته، آثار فراوانی در نقد ابن تیمیه و افکارش نوشتند. از جمله این آثار کتاب معروف وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی است که در این گزارش توضیحاتی در مورد این کتاب داده می شود