نگاهی گذرا به زندگی محمّد بن عبد الوهّاب

محمّد بن عبد الوهّاب، پیشوای فرقه منحرف وهابیت، در سال 1115 در شهر عُیینه، از توابع نجد عربستان به دنیا آمد. او فقه حنبلی را در زادگاه خود آموخت و آن گاه برای ادامه تحصیل رهسپار مدینه منوّره شد. وی طبق نقل برخی از علمای اهل سنت، در آغاز کار به مطالعه زندگی نامه مدّعیان دروغین نبوّت مانند مُسَیلمه کذّاب، سَجاج، اسود عَنْبسی و طُلَیحه اسدی علاقه ویژه ای داشت و نخستین کاری که انجام داد، ویران کردن زیارتگاه های صحابه و اولیا در اطراف عُیینه بود که از جمله آنان، تخریب قبر زید بن خطّاب برادر خلیفه دوم بود که با واکنش شدید عالمان و بزرگان رو به رو شد. در این مقاله به زندگی نامه و عقاید محمد بن عبدالوهاب و برخورد برخی از عالمان اهل سنت با وی پرداخته می شود.
مخالفت دیوبندیان با دعوت محمد بن عبدالوهاب

جماعت دعوت سلفی در شبه قاره تنها جماعتی است که به دلیل پیوند اعتقادی با دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب به طور کامل تحت تأثیر دعوت قرار گرفته و در شبه قاره هند رشد نموده است. روحانی معروف سلفی نواب صدیق حسن خان بهوپالی نقش زیادی در گسترش و تقویت نهضت اهل حدیث ایفا نمود. در سال 1947 م سال تقسیم شبه قاره به هند و پاکستان طرفداران جمعیت اهل حدیث در دو کشور تقسیم شدند و برای مدت کوتاهی حرکت و فعالیت جمعیت به سستی گرایید. در ادامه نهضت جماعت اهل حدیث بواسطه عملکرد محمد بن عبدالوهاب و تخریب بقاع متبرکه مکه و مدینه مورد نکوهش و ملامت در هند قرار گرفتند و به مزدوری وهابی ها متهم شدند. اگر بگوییم شبه قاره هند پیشکسوت کشورهایی بود که صدای مخالفت با این نهضت از میان آنها بلند شد و بیشترین دشنام ها را متوجه محمد بن عبدالوهاب کرد سخنی به گزاف نگفتیم. پس رویکرد هند رویکردی بسیار خشن و منفی علیه دعوت و نهضت محمد بن عبدالوهاب بود. علاوه بر اینها احزاب دینی متعدد و معروفی در آن روزگار شبه قاره هند وجود داشت که در ردّ و نفی نهضت محمد بن عبدالوهاب نقش ایفا کردند که عبارتند از جماعت البریلویه، جماعة الشیعه و علماء دیوبند که در این مقاله سعی شده به بیان مخالفت علماء دیوبند از حرکت محمد بن عبدالوهاب پرداخته شود.
محمد بن عبدالوهاب

تاریخ اندیشه اسلامی همراه فراز و فرودها و آکنده از تحول و دگرگونی ها و تنوع برداشت ها و نظریه هاست. در این تاریخ پرتحول، فرقه ها و مذاهب گوناگون و با انگیزه ها و مبانی مختلفی ظهور نموده است. یکی از فرقه هایی که در مقابل اکثر مسلمین قرار گرفته، فرقه ای موسوم به “وهابیت” است. این فرقه منسوب به مؤسّس آن، محمّد بن عبدالوهاب بن سلیمان نجدی است که با ادّعای احیای توحید و سلفی گری، همان عقاید و افکار ابن تیمیه را پیاده کرده است که در این مقاله به زندگی و عقایدش پرداخته می شود.
محمد بن عبد الوهاب – دانشنامه اسلام ترکیه –

محمد بن عبدالوهّاب بن سلیمان التّمیمی النّجدی مؤّسس وهّابیت است. وی در حقیقت با پیروی از افکار ابن تیمیه و پیوند با خاندان قدرت طلب آل سعود این مکتب انحرافی را تاسیس نمود. در مقاله حاضر ضمن مروری بر زندگانی ابن عبدالوهاب به بیان افکار افراطی وی و آثارش هم پرداخته می شود.
مبلغ؛ نه پیامبر

چند سال پیش در یادداشت کوتاهی کتاب کشف الشبهات، نگاشته شیخ محمد بن عبدالوهاب را نقد کردم و پس از مدتی در آن تجدید نظر کرده، بعد از تصحیح آن و گردآوری مطالب جدید، دریافتم که با مطالب گردآمده میتوان مسلک تکفیری شیخ را نقد کرد. از این رو تصمیم گرفتم در برههای که پرس و جو و سخن درباره شخصیت، مسلک و پیروان شیخ فزونی یافته، آن مطالب گردآوری شده را پس از بازبینی و اصلاح، به صورت کتاب منتشر کنم، تا روشن شود آیا در مسلک شیخ محمد مطلبی دالّ بر تکفیر مسلمانان وجود دارد یا این مسئله تهمتی است که دشمنانش در حق او روا داشتهاند؟ یا برخاسته از کژفهمی و برداشت نادرست از کلام اوست؟ پیش از پرداختن به اصل مطلب، لازم است در مقدمه، برای رفع هر گونه شبهه و تبیین هر چه بیشتر هدف این نوشتار، چند مسئله را یادآوری کنم، سپس اصل موضوع، به استناد نوشتهها و گفتههای شیخ محمد در پی خواهد آمد.
علل و عوامل موفقیت محمد بن عبدالوهاب در تأسیس فرقه وهابیت

تاریخ اندیشه اسلامی همواره شاهد به وجود آمدن فرقه ها و مذاهب گوناگون و با انگیزه ها و مبانی مختلفی بوده و برخی از آنان پس از چندی به فراموشی سپرده شده اند. در این میان، فرقه وهابیت با اینکه از اندیشه های دینی محکمی نیز برخوردار نیست اما همچنان پا برجاست. در این مقاله علل و عوامل موفقیت در پیدایش این فرقه بیان خواهد شد.
پاسخ به شبهات محمد بن عبدالوهاب

محمد بن عبد الوهاب در کتاب خود به نام «الرد علی الرافضه» مطرح میکند که آنچه که شیعه گفتهاند پیامبر از مطرح کردن امامت حضرت علی(ع) در غدیر خوف داشته است، و خدا به او دلداری داده، درست نیست و توهین به پیامبر است، در این مقاله به این شبهه پرداخته شده که آیا انبیاء خوف دارند یا نه؟ و آیا خوف داشتن پیامبر خدا در غدیر دست است یا خیر؟ با بررسی آیات قرآن و روایات و تاریخ به این نتیجه رسیدیم که پیامبر (صلوات الله علیه واله) برای معرفی کردن علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) در روز غدیر خوف و ترس داشته منتهی ترس حضرتش به خاطر امتش بوده نه چیز دیگر.
بنیانگذاران عقاید وهابیت

محمد بن عبدالوهاب مبتکر و به وجود آورنده عقائد وهابیان نبود، بلکه قرن ها قبل از او این عقائد یا قسمتی از آنها توسط بعضی از علمای حنبلی اظهارشده ولی به صورت مسلک جدید درنیامده بود. در این مقاله به بعضی از کسانی که قرن ها قبل از «محمد بن عبدالوهاب» این عقائد را اظهار داشته اند، تاریخچه و زندگی نامه محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار مسلک وهابیت، روابط وهابیت و آل سعود و برخی از عقاید وهابیت و علل موفقیت محمد بن عبدالوهاب اشاره خواهد شد.
بررسی انتقادی دیدگاه های محمد بن عبدالوهاب در خصوص اصول و اعتقادات اسلامی

در این پژوهش تلاش کرده ایم تا ضمن تبیین زمینه های ظهور محمد بن عبدالوهاب با بررسی شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عربستان و جوامع اسلامی تحت سلطه ی امپراطوری عثمانی در قرن 17 میلادی، به شناخت دیدگاههای وی دست یابیم. همچنین برای ریشه یابی افکار و آرای ابن عبد الوهاب و تأثیر پذیری او از علمای برجسته اهل سنت به معرفی مختصر آراء این علماء پرداخته ایم. علاوه بر این، چگونگی شکل گیری جنبش اصلاحی وهابیت و رشد و گسترش آن در سرزمین های اسلامی را مورد تحقیق قرار داده ایم. سپس ضمن بیان آرا و عقاید و عملکرد محمد بن عبدالوهاب و پیروانش، با بهره گیری از متون انتقادی و ردیه هایی که از سوی علمای اسلام اعم از اهل سنت و شیعه اثنی عشری علیه وهابیت نوشته شده است، به نقد اندیشه های این جریان پرداخته ایم.
اظهار ندامت و پشیمانی وهابیان

در این مقاله نمونه هایی از اعترافات علمای تندروی وهابی که از عملکرد خود پشیمان شده اند، ذکر خواهد شد.
نگاهی گذرا به زندگی ابن تیمیه

احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه حرّانی حنبلی .وی در سال 661ه .ق در حرّان متولد و در سال 728ه .ق در زندان دمشق وفات یافت. وی زندگی پرفراز و نشیبی داشته، که در این مقاله به زندگی نامه و نظرات خاص وی پرداخته می شود.
نگاهی به برخی عقاید ابن تیمیه

در بین گروه ها و فرقه های اسلام، برخی بودند که با کج فهمی احادیث پیامبر قائل به عقایدی شدند که لازمه اش تشبیه خدا به مخلوقات وجسم بودن خدا است. و این گروه در اسلام به گروه «مجسمه» (قائل به جسم بودن خدا) معروف بودند. بعد ها ابن تیمیه عقایدی را ابراز داشت که نزدیک به عقاید مجسمه بود. حتی او برای اثبات چنین عقایدی کتاب هایی نگاشته است در این مقاله نگاهی به برخی عقاید ابن تیمیه مانند تشبیه، قدیم بودن عالم و شرک انداخته خواهد شد.
نقد آراء و اندیشه های تفسیری ابن تیمیه

ابن تیمیه از دانشمندان حنبلی قرن هشتم هجری است که زندگی بسیار پر فراز و نشیبی داشته است. داستان افکار و مبارزات فکری و مخالفتها و موافقت های او بسیار طولانی است. ابن تیمیه در شرایطی متولد شد که بلاد اسلامی از سالها قبل همواره در معرض تهدید، حملات دشمن بود و علاوه بر آن، بحران وضعیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، جامعه را دچار وضعیت اسفباری کرده بود. طبیعی است که در چنین شرایطی اگر کسی یافت شود که در مورد حوادث مورد ابتلاء مردم و جامعه سخن گوید و به مبارزه برخیزد، سخنان او در زمینه های دیگر نیز مورد قبول واقع خواهد شد. ابن تیمیه نیز با دخالت در کارهای سیاسی و سختگیری در امر به معروف و نهی از منکر، شخصیت قوی خود را به ثبوت رساند و تبدیل به یکی از شخصیت های برجسته اسلامی شد که در اندیشه سیاسی و دینی زمان خود بویژه اعصار بعد از خود تاثیر مهمی داشت و لذا در عصر حاضر با اعقابی نظیر«شیخ الاسلام» در میان بسیاری از اهل سنت و بویژه جامعه وهابیت عربستان شناخته شده و مقلدین زیادی را به خود اختصاص داده است. ابن تیمیه آثار و تالیفات فراوانی دارد که بیشتر آنها با جهت گیری اعتقادی و مبارزه با بدعت هایی است که در نظر وی ، در جامعه مسلمین وجود داشته است. او با صوفیه، اندیشه اشعری، شیعه و معتزله به شدت مبارزه کرد. درباره تفسیر وی، حقیقت آن است که ابن تیمیه تفسیری به نام کبیر یا صغیر ننوشته، بلکه تنها چند سوره پراکنده را تفسیر کرده است، اما در میان آثار کلامی و اعتقادی او ، مباحث تفسیری مطرح شده است. گذشته از اینکه او معتقد نبود که باید تفسیری از آغاز تا پایان بنویسد، بلکه به نظر او می بایست تنها در مورد آیاتی که محل اختلاف و کفتگو است و از نظر اعتقادی جای توضیح و تبیین آن خالی است، نوشته شود. برخی نویسندگان معاصر علاقمند به افکار و آثار ابن تیمیه، مجموعه این پراکنده ها را جمع آوری کرده اند از جمله عبدالرحمن عمیره که مجموعه تفسیر ابن تیمیه را با عنوان«التفسیر الکبیر» منتشر نموده است. باید اذعان کرد که این کتاب، تفسیر بسیاری موجزی است و علی رغم عنوان خود ، آنچنان هم کبیر نیست، زیرا نه تنها شامل تمام آیات نمی باشد بلکه در همان آیاتی که بحث نموده به تمام جوانب آن نپرداخته و بیشتر با صبغه کلامی و دیدگاه اعتقادی، مسائل را مورد بررسی قرار داده است. حقیقت آن است که در تمامی آثار تفسیری ابن تیمیه ، مباحث تفسیری تنها در آیاتی خاص مطرح شده و بحث های ادبی و لغوی در آن بسیار نادر است، در عوض مباحث موضوعی در رد عقاید مذاهب و فرقه ها، هر چه بخواهید فراوان دارد. مباحث علوم قرآن از قبیل نسخ، محکم و متشابه ، حقیقت و مجاز و نیز مباحث تاریخی ، اصولی و اعتقادی در ضمن تفسیر او به صورت پراکنده مطرح شده و باز در همین بحثها مباحث فنی تفسیر کمتر است. ابن تیمیه همیشه از دشمنان اهل بیت دفاع کرده و منزلت و مناقب اهل بیت(ع) را تکذیب می کند، از این حد نیز تجاوز کرده، زبانش را در ناسزا گویی به اهل بیت آزاد می گذارد.
نقد آراء ابن تیمیه در آیات ولایت

ابن تیمیه حرانی از دانشمندان معروف حنبلی در قرن هشتم هجری است که زندگی بسیار پرفراز و نشیبی داشته است.وی در محیط جنگ و فرار حملات مغول به دنیا آمده و همراه خانواده اش مجبور به ترک وطن شد.همین امر،موجب خوئی تند و روانی پراضطراب در او شد.ابن تیمیه هرگز ازدواج نکرده و این مسئلهه از نکات مبهم زندگی اوست و محققان ،یکی از علل تند خویی و تناقض گویی وی را عزوبت می دانند. ابن تیمیه از معدود افرادی است که قضاوت ها درباره او کاملا نقیص یکدیگرند،بطوری که بعضی او را شیخ الاسلام و بعضی او را کافر و منافق نامیده اند. ابن تیمیه در علوم مختلف تالیف دارد ولی شاید معروفترین کتابش«منهاج السنه النبویه» است که در رد شیعه به نگارش در آمده و شامل انواع تهمت ها،دروغ ها و ناسزا به اهل بیت و نیز علامه حلی و شیعیان می باشد. وی در بحث های خود روش عالمانه پیش نگرفته،و به جای استدلال و برهان علمی ،از تکذیب و تضعیف احادیث استفاده کرده و از کتب اهل سنت دلیل می آورد. و از عقائد قوم مورد انتقادش یعنی شیعه اطلاع کمی دارد و در جواب علامه،از کتب اهل سنت دلیل می آورد. نکته شاخص و قابل توجه در مواضع و عقائد او،ضدیت تام با شیعه و اهل بیت است تا آنجا که علمای اهل سنت به سبب توهین به امیرالمومنین علیه السلام او را منافق دانسته اند.اگر چه دوستان ابن تیمیه دائم در تلاشند تا این عیب را به نوعی مخفی نمایند ولی تا وقتی کتاب های او،خصوصا منهاج السنه ،در دسترسی باشد،این تلاش برای تبرئه ،بی نتیجه است. این رساله در مقام نقد آراء او در مورد آیات ولایت می باشد و شامل سه فصل است. در فصل اول نگارنده به شخصیت ابن تیمیه و نیز ویژگی های عصر او پرداخته ،تا با شناخت وضعیت سیاسی ،علمی ،اجتماعی و زمان او ،بستر عقایدش مشخص شود. در فصل دوم چگونگی تعامل ابن تیمیه با قرآن،آیات مورد بحث او،آثار تفسیری و تاثیر عقاید ابن تیمیه در تفسیرش به بحث گذاشته شده است.خواننده می یابد که چگونه دو دیدگاه مهم ابن تیمیه – یعنی عقیده به تجسم خداوند و نیز دشمنی با اهل بیت پیامبر صل الله علیه وآله – در تفسیر او اثر گذاشته است. در فصل سوم ابتدا معنای«آیات ولایت» بررسی شده و سپس زندگی علامه حلی و کتاب شریف«منهاج الکرامه» مورد تحقیق قرار گرفته قرار گرفته است.پس از آن مروی بر کتاب«منهاج السنه» شده تا خواننده با کتاب مورد نقد این نوشتار،آشنا شود. سپس سه آیه مورد توجه قرار گرفته و عقائد ابن تیمیه نقد شده است.این سه آیه عبارتند از:آیه ولایت،آیه تبلیغ و آیه اکمال. از دیگر آیات به دو دلیل چشم پوشی شده است. اول اینکه در تعداد آیات ولایت بسیار اختلاف است و اگثرا آیات فضائل را با این مقوله اشتباه می کنند.بعضی محققان علاوه بر سه آیه مذکور ،تنها به آیه اولی الامر و آیه«کونوا مع الصادقین» اشاره کرده اند.از آنجا که ابن تیمیه درباره آیه اولی الامر اصلا بحث نکرده آیه دیگر را هم به اختصار گذرانده،لذا نگارنده به همان سه آیه اصلی اکتفا نموده است. دوم اینکه نقد های مطرح شده در سه آیه مزبور،خصوصا آیه ولایت،اکثرا کلی و عمومی است.از آنجا که بر اثر حمایت آل سعود ،عقاید باطل ابن تیمیه ،زیر چتر وهابیت جانی تازه گرفت،نگارنده امیدوار است که توانسته باشد شخصیت منفی ابن تیمیه و نیز بغض او را نسبت به اهل بیت،نشان دهد.به همین منظور در بحث از آیه ولایت،صدها مورد از سخنان جسورانه او را فهرست نموده است.