با توجه به از پیش تعیین شدن اجل هر انسانی، آیا عاقلانه است که امثال شمر مؤاخذه شوند؟

اگر به قرآن رجوع کنید، بر اساس مفاهیم قرآنی متوجه خواهید شد که هیچ کسی جز به مشیت الهی نمی میرد و این یک سرنوشتی مقرر شده است . حال شاید به ذهنتان خطور کند که اگر مرگ و زندگي از قبل تعيين شده است و ما محكوم به زيستن يا مردن هستيم، بنابرین نبایست امثال شمر را مؤاخذه نمود؛ زيرا امام حسين علیهالسلام، حتماً بايد در صحراي كربلا به دست ملعوني به شهادت برسد و قاتل به وظيفه خود عمل كرده و مستحق مجازات نيست. در این وجیزه سعی شده است تا پاسخ این سؤال برایتان آورده شود.
آیا واقعاً امیرالمؤمنین علیهالسلام، در درون کعبه به دنیا آمده است؟

بی شک، احدی جز امیرالمؤمنین علیه السلام در کعبه به دنیا نیامده است؛ این فضیلت انحصاری، همواره مؤرد تأکید و احتجاجِ شیعیان در طول تاریخ بوده است. اما گاهی دیده شده است که مخالفان برای سرپوش گذاشتن بر این فضیلت اختصاصی و بزرگ، سعی کرده اند به نوعی از عظمت آن بکاهند؛ برخی دیگر نیز اصل ماجرا را مورد تردید قرار داده اند. برخی هم این فضیلت را به دیگران نیز اختصاص داده اند، و برخی هم کوشیده اند آن را اتفاقی عادی جلوه دهند. در این متن، سعی شده است تا اقوال علمای شیعه و سنی در مورد ولادت امیرمؤمنان ع بررسی شود.
آیا شیعیان می توانند به حدیث قلم و دوات مسلم و بخاری استناد نمود؟

در صحیحین و بعضی از کتاب های معتبر اهل سنت، نقل شده است که رسول خدا صلياللهعليهوآله در بستر بیماری امر کردند، قلم و دواتی را بیاورند، تا مطلبی را بنویسند که هیچ کس پس از او گمراه نشود. اما خلیفه دوم از اطرافیان رسول خدا صلياللهعليهوآله را از این کار بازمی دارد و می گوید: او مریض است و هذیان می گوید! حال برخی، به این استناد ایراد می گیرند و بدان خدشه وارد می کنند. آنها بیان می کنند که شیعه نمی تواند به این روایت تکیه کند و به وسیله آن، قدحی بر خلیفه دوم وارد کند؛ زیرا اهل سنت برای این روایت معارض دارند و شیعه هم اساسا نمی تواند چنین روایتی را برای خود بپذیرد. ما در این وجیزه پس از شرح اشکال مستشکل، به نقد این اشکال می پردازیم.
آیا حدیث «لولاک» گواه بر برتری امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است؟

ممکن است روایت شریفه لولاک لما خلقت الافلاک را دیده باشید. روایتی که در آن خداوند متعال خطاب به رسول خودش فرموده است که اگر تو نبودی، آسمان ها را خلق نمی کردم. حال در ادامه برخی از اقوال این روایت آمده است: ای رسول من اگر علی علیهالسلام نبود، تو را نیز نمی آفریدم؛ و نیز اگر فاطمه زهرا علیهاالسلام نبود، نه تو را می آفریدم و نه علی علیهالسلام را. اولین نکته ای که پس از قرائت این حدیث به چشم می خورد، آن است که آیا مقام مقام امیرمؤمنان و صدیقه طاهره علیهما السلام از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، بالاتر است؟ در این وجیزه سعی شده است تا به اختصار به این سؤال جواب داده شود.
آیا مسلمانان صدر اسلام، واقعه غدیر را فراموش کردند؟

ممکن است برایتان این سؤال پدید آید که چه طور می شود مسلمانانی که در ثبت و ضبط قرآن، تلاش بسیار نموده و در ثبت احادیث و فرموده های رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، اینقدر دقت به خرج داده اند، حدیث غدیر را به کلی از یاید برده و در وقت نیاز، به کمک علی بن ابی طالب علیهالسلام، نشتافتند؛ آیا این مردم همان مجاهدین و پا به رکابان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نبودند؟ پس چرا دست به کار نشدند؟ ما در این نگاره سعی داریم، بیان نماییم که مسأله اصلی به هیچ وجه فراموشی نبوده است. برای رهیافت به این پاسخ، متن زیر را مشاهده نمایید.
آیا حدیث غدیر، سند محکمی دارد؟

گاهی تعصب و عناد، انسان را به انکار چیزهایی می کشاند که روشن تر از خورشیدند. وقتی مطلبی برای شخص یا گروهی سنگین باشد، آنها را وادار می سازد که دست تکذیب آن مطلب بزنند. از جمله مطالبی که روشنی که برای جمع کثیری، قابل تحمل نیست، ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام و حدیث غدیر است. چنانچه ابن تیمیه در منهاج السنه از قول ابن حزم آورده است: «و قال ابن حزم: حدیث غدیر لا یصح من طریق الثقات». آنها دست به انکار تواتری زده اند که در اسلام نظیری ندارد. حال در این وجیزه سعی داریم تا قدری از این عظمت درک ناشدنی را بیان کنیم.
آيا حضرت على علیهالسلام در اثبات امامت خويش به حديث غدير تمسك نموده است؟

وقتي انسان در معرض شبهات غدیر می افتد، ممکن است به ذهنش این خطور کند که اگر این حدیث به امامت حضرت امیر علیه الصلاة و السلام اشاره دارد، آیا خود ایشان نیز برای خلافت و امامت خویش، به این واقعه اشاره نموده اند؟ پاسخ سؤال، گره مهمی از ذهن منکرین دلالت حدیث غدیر، باز می کند که در این وجیزه به وسعمان بدان پرداخته ایم.
برهان پذيري عقلي ضرورت وجود امام درانديشه آيت اله جوادي آملي

تحليل وجود امام در ميان پاراديم هاي فکري و معرفتي تشيع، نقشي اساسي درحوزه مطالعات ديني عهده دار است. تحليل جامع، خرد ورزانه و انديشه ورانه، ساحت هاي گوناگون مساله امامت، مي تواند روي آوردهاي هنجاري و معرفت شناختي متعددي را به ارمغان آورد.
دراين ميان، «ضرورت وجود امام از سوي خدا»، به عنوان ضرورتي عقلي در تفکر غالب مکتب اماميه، تحليلي نظام مند و منطقي را مي طلبد.
اين نوشتار، مقوله ضرورت وجود امام را با رويکرد عقلي و برهاني، با محوريت انديشه و آثار استاد جوادي آملي در قالب براهين و ادله مختلف تبيين و تحليل کرده است.
«برهان لطف»، «برهان علت غايي»، «حفظ نظام اجتماعي»، «قاعده امکان اشرف» و «قاعده الواحد»؛ از اهم براهين عقلي بر ضرورت وجود امام به حساب مي آيند که هر يک در صدد ارائه تصويري روشن از يکي از ساحت هاي مساله امامت است.
هر کدام از براهين پنج گانه مذکور، به صورت مورد پژوهانه به ضرورت وجود امام از سوي خداوند متعال پرداخته و در مواردي اشکالات احتمالي را پاسخ گفته است.
هزاره گرايي رويکردها وگونه ها

«هزاره گرايي» (Millenarian) به معني اعتقاد به پايان قريب الوقوع نظام کنوني دنيا و پديدار شدن حکومتي در غايت خوبي، هماهنگي و عدالت پيشگي در جهان، مورد مطالعه دانشمندان علوم مختلفي همچون دانشمندان عرصه الاهيات، جامعه شناسي، روان شناسي، انسان شناسي و علوم سياسي قرار گرفته است؛ چرا که مهم ترين شاخصه هاي هزاره گرايان، اول، نارضايتي از وضع موجود و سپس اعتقاد به وقوع دوره اي از جهان است که عدالت، صلح و رفاه در آن فراگير مي شود.
گرچه ريشه اين اصطلاح به قبل از دوران باستان بر مي گردد؛ رشد و توسعه اين مفهوم در جهان مسيحيت شکل گرفته است و به حکومت هزار ساله ـ ملکوت ـ خداوند بر زمين اشاره دارد.
به طورکلي گونه شناسي ها نسبت به هزاره گرايي در دو رويکرد «سکولار» و «معنوي» قابل بررسي است که البته در برخي موارد، به رغم تفاوت در رويکرد، مشابه هستند. اين تشابه، گوياي اين واقعيت است که نوع موعود مورد اعتقاد، بر چگونگي جنبش هاي هزاره گرا تاثير به سزايي گذاشته است.
بررسي و نقد تبار شناسي امام مهدي (عج) در روايات اهل سنت

در روايات اسلامي، هويت و شخصيت مهدوي موعود (عج) که از باورهاي مسلم نزد عموم مذاهب اسلامي است؛ دقيق و روشن بيان شده است. او مردي است از عترت و اهل بيت پيامبر اکرم (ص)، همنام با آن حضرت، علوي، فاطمي و حسيني و نام پدر گرامي اش، «حسن» است.
با اين حال، در برخي از روايات، مهدي موعود (عج)، از خاندان عباس، عموي پيامبر اکرم (ص) و از نسل امام حسن مجتبي (ع) و نام پدرش، «عبداله» عنوان شده است. اين نوشتار، ضمن بررسي اين دسته روايات با روش توصيفي ـ تحليلي؛ به اين نکته راه يافته که اين روايات به دليل نا سازگاري با روايات معتبر و متواتر و نيز ضعف سند، قابل استناد نيستند. در عين حال، تاويلات و توجيهاتي براي آن ها بيان شده است که با فرض صحت اين توجيهات، اين دسته از روايات با روايات ديگر ناسازگار نخواهد بود.
بررسي و نقد نظرات «ضد مسيح اسلامي» و «اسلام، رداي ضد مسيح» در تطبيق ضد مسيح بر منجي اسلامي

با شکل گيري موج جديدي از اسلام هراسي و اسلام ستيزي در چند دهه اخير در غرب؛ برخي نويسندگان و مبلغان مسيحي در زمينه شيطاني خواندن دين اسلام و انطباق آن با محور شرارت مذکور در کتاب مقدس تلاش کرده اند. اين افراد با طرح نظريه هاي گوناگون، تا بدان جا پيش رفته اند که از تطبيق منجي اسلامي (امام مهدي(عج)) بر ضد مسيح مذکور در کتاب مقدس (آنتي کرايست) سخن گفته اند. دراين زمينه، نظريه «ضد مسيح اسلامي»، با استناد به منابع اسلامي و مسيحي، در اثبات يکي بودن ويژگي هاي رفتاري و شخصيتي منجي اسلامي با ويژگي هاي ضد مسيح مذکور در عبارات کتاب مقدس، تلاش مي ورزد و در پي آن، ديدگاه «اسلام، رداي ضد مسيح» اين موضوع را برجسته و امام مهدي (عج)، به روايت شيعيان را مصداق ضد مسيح معرفي کرده است. از آن جا که اين نظريات به کمک تبليغات رسانه اي قوي در بستر مذهبي غرب معروفيت بالايي پيدا کرده و زمينه مسموميت فکري عمومي را فراهم کرده اند؛ بررسي و نقد اين ديدگاه ها ضروري به نظر مي رسد. در اين سو، ابتدا به توصيف مقدمات، استنادات و نتايج اين دو ديدگاه پرداخته و سپس مباني و شواهد آن ها بررسي و نقد شده است. نتيجه، اين که بسياري از برداشت هاي صاحبان نظريه از کتاب مقدس و نيز آموزه هاي اسلامي ناصحيح است. تطبيق نهايي صورت گرفته نيز اشکالات متعددي دارد که اصل آن را مخدوش مي کند.
تحليل انتقادي بر ضعف سندي احاديث مربوط به داوري امام مهدي (عجل الله فرجه الشریف) بر اساس باطن موضوع

يکي از مسائل مهم مرتبط با مهدويت، موضوع «عدالت جهاني و چگونگي اجراي آن» است که دلايل عقلي و نقلي فراوان بر ضرورت تحقق آن وجود دارد. شيوه هاي متداول قضايي که بر شاهد و بينه و امارات تکيه دارند، نتوانسته است عدالت واقعي را به ارمغان آورد. لذا وجود روايات دال بر تحکيم (داوري) امام مهدي (عج) به باطن در منابع شيعي، شيوه قضايي جديدي مبتني بر «علم و فراگير امام معصوم» را تاييد مي کند.
در اين تحقيق که با روش کتابخانه اي، در استناد و منبع به روش اسنادي و در تجزيه و تحليل به شيوه توصيفي – تحليلي انجام گرفته است؛ ضمن طرح يکي از مهم ترين اشکالات وارد بر اين گونه داوري، از سوي امام مهدي (عج) در برخي منابع شيعي (يعني عدم قطعيت و ضعف راويان اين احاديث)؛ به پاسخگويي و دفاع از آن ها پرداخته شود.
مجموع روايات، مربوط به تحکيم امام مهدي (عج) به باطن از نظر اعتبار، به دو دسته مي توان تقسيم کرد: الف) رواياتي که راويان زنجيره سند آن تماما ثقه و مسند و متصل به معصوم بوده و روايات مذکور به لحاظ سند و دلالت محتوايي قابل استنادند:. ب) روايات مرسل، مجهول يا ضعيف هستند؛ که البته به دليل تعاضد مضموني و عدم امکان داعيه دروغ گويي در اين موضوع، مي توان آن ها را مورد توجه قرار داد.
در نتيجه با توجه به اين که سند ده روايت، متصل وصحيح و موثق است و ديگر اخبار مربوط نيز مويد اين ديدگاه است؛ مي توان اذعان کرد که اخبار باب تحکيم امام مهدي (عج) و اسانيد روايات، مستفيض است و مستند روايي باب را تامين مي کند.
تاثيرات سياسي جهاني شدن، بر زمينه سازي انقلاب جهاني حضرت مهدي (عجل الله فرجه الشریف)

«جهاني شدن» ضمن به وجود آوردن تحولاتي عميق و ايجاد مرحله اي نوين از زندگي براي بشر، آثار متعددي برجاي گذاشته است. با توجه به اين که يکي از مباحث مهم انديشه مهدويت، بررسي زمينه هاي انقلاب جهاني امام زمان (عج) مي باشد؛ در اين پژوهش تلاش شده است بيان شود که جهاني شدن چگونه به لحاظ سياسي، مي تواند زمينه ساز انقلاب جهاني امام زمان (عج) باشد. اين نوشتار، ضمن اشاره به برخي آثار سياسي جهاني شدن، با روشي توصيفي ـ تحليلي، به فرصت هايي اشاره مي کند که بسترهاي مثبت يا منفي شکل گيري قيام و انقلاب امام زمان (عج) را به وجود مي آورند.
واکاوي وصيت نازل شده از آسمان به حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) و نقش آن در شناسايي مدعيان دروغين

با توجه به روايات ائمه (ع)، وصيت رسول خدا (ص) يکي از راه هاي اثبات امامت است. و اين وصيت در منابع شيعه به دوازده نفر که اولين آن ها حضرت علي (ع) و آخرين آن ها حضرت مهدي (عج) است، اشاره مي کند. همچنين وصيت مورد استفاده در اثبات امامت در دو قسم مکتوب و آشکار و هر يک داراي ويژگي هايي است. در اين نوشتار در مورد وصيت مکتوب گفت وگو و ويژگي هاي آن در منابع روايي شيعه واکاوي شده و در نهايت نتيجه اين که در زمان حيات حضرت محمد (ص)، خداي متعال مکتوبي را با دوازده خاتم توسط جبرئيل براي ايشان ارسال و نام ائمه دوازده گانه و دستورالعمل زندگي هر امامي را بيان کرده است. با اثبات اين مطلب، هرکسي ادعاي امامت کند، در حالي که نامش در وصيت نيست، به يقين دروغگو است نياز به بازنگري منابع روايي و سوء استفاده برخي مدعيان از معناي وصيت مکتوب و چگونگي بهره گيري از اين معيار، انگيزه اي ديگر در تدوين اين نوشتار بوده و روش نگاشته «تحليلي ـ توصيفي» است.