بهرهگیری امام سجّاد علیه السّلام از دعا

هنگامی که جامعه دچار انحراف شده، روحیه رفاه طلبی و دنیازدگی بر آن غلبه و فساد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی آن را در محاصره قرار داده و از نظر سیاسی هیچ روزنهای برای تنفس وجود نداشت، امام سجّاد علیه السّلام توانست از دعا برای بیان بخشی ازعقاید خود استفاده کند و بار دیگر تحرّکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی خداوند ایجاد کند.همچنین از دیگر فعالیت های امام می توان توجه به بردگان و آموزش آن ها را اشاره کرد.
برخوردهای امام با امویان

اولین برخورد امام با حاکمان اموی پس از واقعه کربلا در رویارویی با عبید اللّه بن زیاد بود. ابن زیاد نام او را پرسید. امام خود را علی معرفی کرد. ابن زیاد گفت مگر خداوند علی بن الحسین را نکشت؟ امام پاسخ داد: برادری داشتم که مردم او را کشتند. ابن زیاد گفت: خداوند او را کشت، امام سجّاد گفت: اللّه یتوفی الأنفس حسین موتها. استدلال امام اشاره به این سخن بوده که آنها برادرش را کشتند و خداوند او را قبض روح کرد. ابن زیاد خواست او را بکشد که با اقدام شجاعانه حضرت زینب علیها السّلام از این کار منصرف گردید.
امام سجّاد علیه السّلام و شیعیان

در واپسین روز واقعه کربلا، شیعیان در بدترین شرایط، از لحاظ کمی و کیفی و نیز موقعیت سیاسی و اعتقادی، قرار گرفتند. کوفه، که مرکز گرایشهای شیعی بود، تبدیل به مرکزی جهت سرکوبی شیعه گردید. شیعیان واقعی امام حسین علیه السّلام، که در مدینه و مکه بوده و یا موفق شده بودند که از کوفه به او ملحق شوند، در کربلا به شهادت رسیدند. گرچه بسیاری هنوز در کوفه بودند، امّا تحت شرایط سختی که ابن زیاد در کوفه به وجود آورده بود، جرأت ابراز وجود نداشتند.
امام باقر علیه السلام و مسائل سیاسی

شیعیان زیدی یکی از پایههای مذهب خویش را در مبحث امامت، قیام امام با شمشیر قرار دادند. یک فرد علوی از نظر زیدیه، وقتی امام شناخته میشد که قیام مسلحانه نماید. در غیر این صورت او را امام نمیدانستند. اگر به نتیجه این عقیده در میان زیدیه توجه کنیم، حاصل آن را جز در چند قیام نافرجام و پراکنده که به وسیله نفس زکیه و ابراهیم برادر نفس زکیه، حسین بن علی معروف به شهید فخ و تعدادی دیگر در گوشه و کنار کشور پهناور اسلامی به وقوع پیوست، نخواهیم یافت.
وضع و موقعیت شیعه از دیدگاه امام باقر علیه السلام

دوران امامت امام باقر علیه السّلام مصادف با ادامه فشارهای خلفای بنی امیه و حکام آنها با شیعیان در عراق بود. عراق مرکز اصلی شیعه بود و از این رو در مورد امام باقر علیه السّلام گفته میشد:
«المفتون به اهل العراق» «امام اهل العراق» و یا «الذی قد تداکّ علیه الناس یسألونه».
شیعیان همهساله در موسم حج با امام تماس داشتند. این تماسها معمولا یا در مکه و یا در بازگشت زایرین بیت الله الحرام و عبور آنها از مدینه صورت میگرفت.
مبارزه با یهود و اسرائیلیات

از جمله گروههای خطرناکی که آن روزها در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از احبار یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده و مرجعیّت علمی قشری از سادهلوحان را به عهده داشتند.تأثیری که آنان بر فرهنگ اسلام از خود بر جا نهادند، به صورت احادیث جعلی به نام اسرائیلیات پدیدار گشت که بیشترین قسمت این احادیث درباره تفسیر و مراتب و شئون زندگی پیامبران سلف، جعل شده بود.
امام درگیر اختلافات فقهی بین فرق اسلامی

سالهای (114- 94) زمان پیدایش مشربهای فقهی و اوجگیری نقل حدیث درباره تفسیر میباشد. از علمای اهل سنت کسانی مانند ابن شهاب زهری، مکحول، قتاده، هشام بن عروه و … در زمینه نقل حدیث و ارائه فتوا فعالیت میکردند. وابستگی عالمانی مانند زهری، ابراهیم نخعی، ابو الزناد، رجاء بن حیاة که همگی کم و بیش به دستگاه حاکمیت اموی وابستگی داشتند، ضرورت احیای سنت واقعی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را به دور از شائبههای تحریف عمدی خلفا و علمای وابسته به آنان مطرح میکرد.
موقعیت علمی امام باقر علیه السّلام

بیتردید از نظر بسیاری از علمای اهل سنت، امام باقر علیه السّلام در زمان حیات خویش شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوستدارانش، از تمامی بلاد و سرزمینهای اسلامی، پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت بسیاری را وامیداشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند. در این میان اهل عراق که شیعیان بسیاری در میان آنها وجود داشت، مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند.
امام صادق علیه السّلام و رخدادهای مهم سیاسی

در دوران حیات امام صادق علیه السّلام حوادث سیاسی مهمی رخ داد که از جمله آنها جنبش علویان (قیام زید بن علی در سال 122 و قیام محمد بن عبد الله بن حسن و برادرش ابراهیم در سالهای 145 و 146 هجری) و جنبش عباسیان بود که به دنبال آن حکومت اموی سقوط کرده و عباسیان روی کار آمدند. جدایی عباسیان و علویان نیز که زمینههای آن قبل از به حکومت رسیدن آل عباس آماده شده بود، از جمله حوادثی است که در زمان آن حضرت به وقوع پیوست.
قرآن حاکم بر حدیث

امام صادق علیه السّلام قرآن را به عنوان اصل و حدیث را به عنوان فرع مطرح کرده و ملاک درستی و نادرستی حدیث را مطابقت حدیث با قرآن دانستند. این اصلی بود که سایر امامان علیهم السّلام نیز آن را ترویج میکردند.
فقه شیعه مبتنی بر روایات اهل بیت علیهم السّلام

عصر امام باقر و صادق علیهما السّلام عصر گسترش علوم اهل بیت علیهم السّلام در زمینههای مختلف بود. این مسأله درباره امام صادق علیه السّلام بیشتر صدق میکند و این به دلیل مصادف شدن بخشی از دوران امامت آن حضرت، با فضای باز سیاسی بود که در نتیجه خلاء سیاسی ناشی از انقراض حاکمیت نیرومند امویان از یک طرف و روی کار آمدن بنی عباس از طرف دیگر به وجود آمده بود. امام توجه تامّ و تمام شیعیان را به اهل بیت جلب کرده و آنان را از تمسک به احادیث دیگران بازمیداشت. این امر مهمترین علت شکلگیری فقه شیعه به صورتی مستقل و اصیل بود و اهمیت آن از پیش تا حدودی در زندگی امام باقر علیه السّلام تبیین شده بود.
امام صادق علیه السّلام و غلوّ

امام صادق علیه السّلام همانند پدرشان، بشدّت در برابر انحراف غلو ایستادگی کردند. باید گفت در طی سالها تلاش، از زمان امام علی علیه السّلام تا امام باقر علیه السّلام محبوبیتی برای اهل بیت علیهم السّلام پدید آمد و نفوذ تشیع در عراق و برخی از نقاط دیگر، تعمیق یافته بود. اینک غالیان میکوشیدند تا با رخنه در درون شیعه، آن را از داخل متلاشی کرده و چهره خارجی آن را خراب کنند.
شیعیان امام صادق علیه السّلام

گستردگی اصحاب امام صادق علیه السّلام و وسعت جریان تشیع، به طور طبیعی، ناهماهنگیها و اختلافاتی به همراه داشت. در آن روزگار کلیه شاگردان و شیعیان آن حضرت نمیتوانستند تفکر و اندیشه خود را در یک زاویه صحیحی قرار داده و تمامی معارف دینی خود را همچون محمد بن مسلم و زراره از سرچشمه اصلی آن، که خاندان رسالت بود، بگیرند.
شخصیت اخلاقی و فقهی امام صادق علیه السّلام

به نظر شیعه، نصب حضرت صادق علیه السّلام به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده به طوری که او را از شیوخ مسلّم ابو حنیفه و مالک بن انس و شمار فراوانی از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آوردهاند.