خطبه هاى امام عليه السلام در مكّه مكرّمه

براى پژوهشگر ژرف انديش باور اين موضوع كه امام حسین عليه السلام در مدت حدود 125 روز حضور در مكه آن هم همزمان با موسم حج، در محافل مكه جز اين دو خطبه را نخوانده باشد بسيار دشوار است. با آن كه طبق روايت هاى تاريخى مردم نزد آن حضرت گرد مى آمدند و از […]

آخرین نامه مسلم بن عقيل به امام حسین عليه السلام

طبرى روايت مى كند كه مسلم بن عقيل هفده شب پيش از كشته شدنش از كوفه به امام حسين عليه السلام چنين نوشت: راهنما به خويشاوندانش دروغ نمى گويد، جماعت كوفيان با توست، همين كه نامه ام را خواندى روانه شو. والسلام عليك. در نقل ابن نما آمده است: اما بعد، راهنما به خويشاوندانش دروغ […]

قيس بن مسهر صيداوى كيست؟

با توجه به بررسى هاى فراوان به زندگينامه كامل اين شهید راه امام حسین علیه السلام  دست پیدا نشده است. همه كسانى كه زندگينامه وى را نوشته اند تنها به بيان اين اندازه بسنده كرده اند؛كه وى حامل نامه اى از اهل كوفه براى امام حسين بود و همراه مسلم به كوفه بازگشت. آنگاه در […]

نامه امام حسین عليه السلام به محمد حنفيه و بنى هاشم  و نامه ی یزید به امام

ابن عساكر و ابن كثير نقل كرده اند كه امام عليه السلام (هنگام حضور در مكه) به مدينه پيغام داد و از بنى هاشم خواست كه نزد وى بشتابند. به دنبال آن گروهى از آنان نزد وى آمدند و محمد بن حنفيه نيز به آنها پيوست. ولى نام افراد بنى هاشم، در اين روايت ذكر […]

مسلم بن عقيل كيست؟

مسلم بن عقيل بن ابى طالب، از ياران على عليه السلام، حسن عليه السلام وحسين عليه السلام است. وى با رقيه،[1]  دختر امام على عليه السلام، ازدواج كرد؛ و در جنگ صفين، همراه حسن و حسين عليهما السلام و عبدالله بن جعفر فرماندهى جناح راست سپاه اميرمؤمنان عليه السلام را عهده دار بود.[2] مرحوم خويى […]

چگونگی ديدار امام حسین علیه السلام با فرستادگان و نمايندگان مردم كوفه

مردم كوفه پس از شنيدن خوددارى امام حسین عليه السلام از بيعت با يزيد و رفتن آن حضرت به مكه نامه هاى فراوانى را پى در پى به سوى آن حضرت روانه كردند؛ و طى آنها آمادگى خويش را براى يارى وى اعلام داشتند و از او دعوت كردند كه نزد آنان برود.و نمایندگانی برای […]

نخستين شهيد قيام حسينى  که بود!!؟؟

مشهور اين است كه در انقلاب حسينى، لقب نخستين شهيد بر حضرت مسلم بن عقيل عليه السلام اطلاق مى گردد. چنانچه مقصود نخستين شهيد بنى هاشم در اين انقلاب مقدس باشد اين سخن درست است. ولى اگر نخستين شهيد از عموم شهيدان مد نظر باشد، بايد گفت كه نخستين شهيد فرستاده امام حسين عليه السلام […]

نامه ى امام حسین عليه السلام به بصریان

پس از شهادت امام حسن مجتبى عليه السلام، با وجود فشار و رعب و مراقبت شديدى كه از سوى حكومت بنى اميه بر دوستان اهل بيت اعمال مى شد، شيعيان با امام حسين عليه السلام در ارتباط بودند. شيعيان از جاى جاى سرزمين هاى اسلامى براى آن حضرت نامه مى نوشتند و امور مهم دينى […]

چگونگی ورود سید الشهدا به مکه و انتخاب محل اسکان

امام حسين عليه السلام همراه كاروان حسينى از مدينه منوره حركت كرد تا به مكه مكرمه رسيد. همين كه چشمش از دور به كوه  هاى شهر افتاد، آغاز به تلاوت آيه شريفه   «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسى   رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ»[1] فرمود؛ و اين همان سخنى بود كه موسى بن عمران هنگام […]

وصیّت پیامبر صلّی الله علیه و آله در مورد تجهیز و تدفین خود

از جمله مسائلی که باید به آن پرداخت وصایای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به علی علیه السلام در مورد چگونگی غسل، کفن و دفن آن بزرگوار است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم و در خلال بحث به اموری مانند حیات پیامبران بعد از مرگ اشاره ای هم می کنیم.

موضع قریش و همفکرانشان نسبت به ابلاغ جانشینی علی علیه السلام

قریش و همفکرانشان برای انحراف خلافت و جانشینی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از علی علیه السلام به قبیله خود یا هر قبیله ای به غیر از قبیله بنی هاشم و به ویژه علی علیه السلام، دست به هر کاری زدند؛ از ایجاد شک و شبهه، طرح توطئه و ایراد اتهامات تا حد اتهام در نزاهت، عدالت و حتّی عقل پیغمبر صلّی الله علیه و آله؛ در جریان غدیر در ابتدا تمام تلاش خود را کردند که این ابلاغ و اعلام صورت نپذیرد اما وقتی ناکام ماندند برنامه های دیگری را برای ممانعت خلافت علی علیه السلام پیاده کردند.

در این نوشتار به موضع قریش نسبت به برنامه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در نصب علی علیه السلام اشاره می کنیم.

ماجرای یک نزول عذاب در غدیرخم 2

پس از آن‌که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در غدیر خم جانشینی پس از خود را اعلام نمود، جابر بن نضیر جلو آمد و به این حکم اعتراض کرد، و از خداوند خواست که در صورت درست بودن این حکم (از طرف خدا بودن این انتصاب) بر او عذاب ناز شود که همینطور هم شد.

پس از این ماجرا آیه: «سَأَلَ سائلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ…؛ سائلی عذابی حتمی را درخواست کرد…» مرحوم علامه امینی نام 30 نفر از دانشمندان اهل سنّت را با نام کتاب و شماره صفحه ذکر می کند که تمامی آن ها گفته اند: این آیات در روز «غدیرخم» و بعد از گفتار آن مرد نازل شده است. ولی ابن تیمیه اشکالاتی به این ماجرا می گیرید که در این نوشتار و نوشتار قبلی به آن ها پاسخ می دهیم.

ماجرای یک نزول عذاب در غدیرخم 1

پس از آن‌که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در غدیر خم جانشینی پس از خود را اعلام نمود، جابر بن نضیر جلو آمد و به این حکم اعتراض کرد، و از خداوند خواست که در صورت درست بودن این حکم (از طرف خدا بودن این انتصاب) بر او عذاب ناز شود که همینطور هم شد.

پس از این ماجرا آیه: «سَأَلَ سائلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ…؛ سائلی عذابی حتمی را درخواست کرد…» مرحوم علامه امینی نام 30 نفر از دانشمندان اهل سنّت را با نام کتاب و شماره صفحه ذکر می کند که تمامی آن ها گفته اند: این آیات در روز «غدیرخم» و بعد از گفتار آن مرد نازل شده است. ولی ابن تیمیه اشکالاتی به این ماجرا می گیرید که در این نوشتار و نوشتار بعدی به آن ها پاسخ می دهیم.

ماجرای قلم و دوات و توهین عمر به پیامبر صلّی الله علیه و آله 4

در روزهاى پايانى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت به جمعى از اصحاب كه به عيادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برايم حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد». در بدو امر چنين به نظر مى رسد كه باید همه اصحابی كه حضور داشتند با شنيدن اين خواسته رسول خدا صلى الله عليه وآله، با شوق و علاقه فراوان قلم و دواتى حاضر کنند، تا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وصيت نامه اش را بنويسد؛ زيرا از يك سو اطاعت فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله واجب است و از سوى ديگر، اين نوشته به هدايت جاويدان و ترك ضلالت آنان پيوند مى خورد؛ و از سوى سوم، پيامبرصلى الله عليه وآله در بستر بيمارى و رحلتش نزديك بود و طبعاً كلماتى جامع و هدايت ويژه اى را عرضه مى كرد؛ از اين رو، بايد براى دريافت اين دستورالعمل از سوى پيامبر و پيشواى خود، سر از پا نشناسند و بدون فوت وقت، قلم و دوات حاضر كنند؛ ولى شگفت آور آنكه جمعى از صحابه با آن به مخالفت برخاستند! و عمر بن خطاب گفت: درد بر او چیره شده و هذیان مى‏گوید؛ كتاب خدا ما را بسنده است. و حاضران نزد پیامبر به اختلاف و نزاع برخاستند.

در چند نوشتار به دفاعیات اهل سنّت از این اقدام عمر و پاسخ به آن ها می پردازیم.
در روزهاى پايانى عمر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت به جمعى از اصحاب كه به عيادتش رفته بودند، فرمود: «قلم و دواتى برايم حاضر كنيد تا براى شما نامه اى بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد». در بدو امر چنين به نظر مى رسد كه باید همه اصحابی كه حضور داشتند با شنيدن اين خواسته رسول خدا صلى الله عليه وآله، با شوق و علاقه فراوان قلم و دواتى حاضر کنند، تا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وصيت نامه اش را بنويسد؛ زيرا از يك سو اطاعت فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله واجب است و از سوى ديگر، اين نوشته به هدايت جاويدان و ترك ضلالت آنان پيوند مى خورد؛ و از سوى سوم، پيامبرصلى الله عليه وآله در بستر بيمارى و رحلتش نزديك بود و طبعاً كلماتى جامع و هدايت ويژه اى را عرضه مى كرد؛ از اين رو، بايد براى دريافت اين دستورالعمل از سوى پيامبر و پيشواى خود، سر از پا نشناسند و بدون فوت وقت، قلم و دوات حاضر كنند؛ ولى شگفت آور آنكه جمعى از صحابه با آن به مخالفت برخاستند! و عمر بن خطاب گفت: درد بر او چیره شده و هذیان مى‏گوید؛ كتاب خدا ما را بسنده است. و حاضران نزد پیامبر به اختلاف و نزاع برخاستند.

در چند نوشتار به دفاعیات اهل سنّت از این اقدام عمر و پاسخ به آن ها می پردازیم.