باغ زهرا به گل روي حسن چون آراست

باغ زهرا به گل روي حسن چون آراست نغمه ي شوق ز افواج ملائك برخاست سبزپوشان چمن تا گل رويش ديدند سرخ گشتند ز خجلت كه نه زيبا رخ ماست پسر فاطمه گر جلوه بدينسان بكند زهره در چرخ فرومانده ز نور زهراست اي وليعهد علي ارشد اولاد بتول كز مُداراي تو بنياد شريعت برجاست […]

نيمه ي ماه مبارك، چه طرب افزا بود

نيمه ي ماه مبارك، چه طرب افزا بود كه ز حُسن حسن، آفاق فضيلت زا بود در شب پانزدهم ماه خدا كرد طلوع آن مه چارده كو مهر جهان آرا بود در سخا و كرم و لطف و صفا و تقوي پسر فاطمه، سرمشق همه دنيا بود مصلحت بود كه دندان به جگر برد فرو […]

رمضان آمد و دارم خبري بهتر از اين

رمضان آمد و دارم خبري بهتر از اين مژده‌اي ديگر و لطف دگري بهتر از اين گر چه باشد سپر آتش دوزخ، صومش ليك با اين همه دارد سپري بهتر از اين شب قدر رمضان، گرچه بسي پر قدر است دارد اين ماه، وليكن سحري بهتر از اين چونكه در نيمه ي اين مه پسري […]

اي نور قديم کردگاري

اي نور قديم کردگاري اي تازه تر از گل بهاري گل با همه حسن پيش رويت خاري بود، از جمال، عاري زان ديده ي مست ، نرگس آموخت خود شيوه ي مستي و خماري در شام فراق عاشقان را گيسوي تو رمز بي قراري ماه رمضان ز روي ماهت شد چشمه ي مهر کردگاري نور […]

اي فروغ چهرهات، بر ماه گردون،بسته راه – باتلخيص

اي فروغ چهره‌ات، بر ماه گردون،‌بسته راه گل، ندارد نزد گلزار رخت، قدر گياه موسم شور و نشاط آيد، بيارا بزم نور وقت سور و انبساط آمد، مكن در غم تباه نيمه ي ماه صيام آمد،‌بپا كن از شعف جشن ميلاد حسن، سلطان گردون بارگاه مُظهر حلم محمد(ص) مَظهر علم علي معني انسان كامل، محرم […]

بشكفت گل، به گلشن طاها چمن،چمن

بشكفت گل، به گلشن طاها چمن،‌چمن تا جلوه كرد مظهر حُسن ازل، حسن از نفخه نسيم عنايت،‌به گلستان شد غنچه را ز شوق، به تن پاره پيرهن آمد به جلوه از صدف عصمت و عفاف دُرّي كه شد خجل، ز صفايش دُر عدن طفلي به مهد عزّت و اكرام آرميد كز لعل نوش او لب […]

گلي تازه سر زد، ز گلزار عرفان

گلي تازه سر زد، ز گلزار عرفان كه شد نزهت افزاي صحن گلستان جهان يافت، از او صفاي بهشتي كه خود جنتي بود، در شكل انسان حَسن آيت حسن بي چون، كه از او شد اركان دين، كوه ستوار بنيان رخ حلم، خنديد تا لعل نوشش ز لالايي مام، گرديد خندان دوم حجت حيّ يكتا […]

خانه شير خدا مركز وجد است و سرور

خانه شير خدا مركز وجد است و سرور هر كه را مي‌نگري غرق شعف باشد و شور مصطفي همچو علي، هست ز شادي مسرور زآنكه از برج بتولست عيان، آيت نور اندر اين لحظه، كه نيمي شده از ماه صيام جلوه گر مي‌شود از جانب حق، ماه تمام ♦ ♦ ♦ آري، امشب شب ميلاد […]

شب ميلاد شاه دين حسن است

شب ميلاد شاه دين حسن است عيد دوم امام ممتحن است مجتبي ماه برج مصطفوي مهر رخشان چرخ مرتضوي سبط اول، وليّ بار خدا مه تابان زهره‌ي زهرا بحر جوشان دانش و تقوي مظهر حلم و كان جود و سخا سبزپوش بهشت سرمد اوست يوسف دوده‌ي محمد اوست حلم او برترين شجاعت بود مظهر صبر […]

مژده ياران! که نشاط آور صحن چمن است ـ با تلخيص

مژده ياران! که نشاط آور صحن چمن است گل، که با وجه حسن آيت وجه حسن است به چمن يوسف گل، پيرهن از شوق دريد ديد چون جلوه گر آن يوسف گلپيرهن است يوسف ماست که صد يوسف مصري به هواش بسته ي طره و، افتاده به چاه ذقن است کيست آن يوسف آفاق؟ حسن، […]

فلک چو کرد لباس سياه شب بر تن

فلک چو کرد لباس سياه شب بر تن جهان ز تابش ماه منير، شد روشن صفاي ديگري امشب، در آسمان پيداست که چشم دل نشود سير هرگز از ديدن به هر طرف نگري بيني اختران سپهر سر از شعف به در آورده اند از مامن سبب ز پير خرد خواستم که: بر پا شور به […]

جهان را جوان ساخت ديگر، شکوفه

جهان را جوان ساخت ديگر، شکوفه جوانانه زد شال بر سر، شکوفه به سان زمرد که در پنبه پيچي نهان گشت صحن چمن، در شکوفه چو آن کاسه، کز شير لبريز گردد چمن را گذشته ست از سر، شکوفه چو طوطي، که در شکر ستان شود گم شده سبزي برگ، گم در شکوفه به نوعي […]

آسوده چون گوش جهان دوش از خروش مرد و زن

آسوده چون گوش جهان دوش از خروش مرد و زن شد بر در کاشانه ام دست نگاري حلقه زن در شب رخ آن مه جبين چون با شَبَه دُّر ثمين بر سبزه زاري ياسمين در مرغزاري، نسترن عقد ثريا در ثري، پيدا زحل با مشتري در دست ديو، انگشتري در جيب زنگي، ياسمن مطفيِّ نار […]

امشب، زهرا پسر آورده است

امشب، زهرا پسر آورده است پور نه، قرص قمر آورده است قمر نه، خورشيد فروزنده اي از افقش سر به در آورده است از صدف عصمت دخت رسول دست خدا يک گهر آورده است ز شاخه حُسن به باغ علي درخت طوبي ثمر آورده است سبط دوم آن که حسن نام او امين رحمان شُبَر […]