مناسبات سیاسی خوارزمشاهیان و عباسیان

حکومت خوارزمشاهیان از جمله دولت‌های ترک تبار بود که در دوران ضعف و تجزیه حکومت سلجوقیان در خوارزم پا گرفت. از آن جا که هر حکومتی در سده‌های میانه برای مشروعیت اداره قلمرو خویش به حمایت معنوی خلیفه بغداد نیاز داشت، خوارزمشاهیان، به ویژه اتسز و علاء الدین تکش، در برابر دستگاه خلافت، سیاست قابل انعطافی در پیش گرفتند. آنها پس از یک پارچه کردن سیاسی بخش شرقی عالم اسلام کوشیدند نهاد خلافت را تحت نفوذ و سلطه خود درآورند. در این نوشتار، مناسبات سیاسی خوارزمشاهیان با خلفای عباسی از آغاز تا واپسین روزهای امپراتوری مطالعه و مرور شده است.

آل بویه، عباسیان و تشیع

سا­­ل­ها قبل از ورود آل بویه به بغداد، خلفای عباسی، عملا”قدرت دنیوی خود را به امیرالامراها منتقل کرده بودند. برادران بویه که گرایش­های شیعی داشتند، پس از فتوح خویش در ایران، متوجه بغداد شدند. معزالدوله پس از ورود به بغداد، در صدد برآمد تا خلافت را از عباسیان به خاندان علی(ع) منتقل نماید، ولی باصلاحدید وزیرش، از این کار منصرف شد و به تغییر خلیفه عباسی اکتفا کرد. انتخاب فردی مطیع به مقام خلافت و خلع آنان در موقع لازم، امتیازی بود که آل بویه در این خصوص به دست آوردند؛ بدین ترتیب، نه تنها اقتدار دنیوی، بلکه اقتدار معنوی خلفای عباسی به تدریج رو به کاستی گذاشت.
اما در دراز مدت، غیبت امیران بویی از بغداد و اختلاف میان آنها در شاخه­های عراق و فارس، زمینة بازیابی قدرت خلفا را فراهم آورد. آنان به تدریج قدرت معنوی خود را افزایش دادند و سپس برای دست‌یابی به قدرت دنیوی، از قدرت نظامی نو پای طغرل سلجوقی، برای شکستن دیلمیان سود جستند. لیکن خلفای عباسی دیگر هیچگاه به جایگاه قدرتمند اوّلیه خود بازنگشتند.

حضرت محمد صلى الله علیه وآله و رویارویى با اشرافى‏ گرى

رفاه‏طلبى و اشرافى‏گرى به عنوان آسیبى اجتماعى هر گاه فرد یا بخشى از جامعه را فرا گیرد، مانند ویروسى خطرناک، خیلى زود به سایر قشرها و طبقات اجتماعى منتقل شده و سلامت جامعه بشرى را تهدید مى‏کند. رهبران دینى و جامعه شناسان، این آسیب اجتماعى را در جوامع مختلف بررسى کرده‏اند. شیوه حضرت محمدصلى الله علیه وآله به عنوان رهبرى که مدیریت کلان جامعه را عهده‏دار بود، الگوى خوبى است براى: 1- شناسایى خصیصه رفاه‏طلبى و اشرافى‏گرى در انسان‏ها و جامعه‏هاى بشرى، 2- پیش‏گیرى از ظهور روحیه اشرافى با شناخت نشانه‏هاى آن و 3- مقابله و درمان آن بر اساس روش‏هاى آن حضرت، که براى جوامع امروزى نیز راه‏گشاست.

غیبت صغری و نخستین بحران های امامیه

وفات امام حسن عسکری علیه السلام در هشتم ربیع­الاول سال 260ﻫ ، جامعة امامیه را با وضعیت دشواری که در تاریخ شیعه به غیبت صغری مشهور است، روبرو کرد. نوشتار حاضر به بررسی تاریخی این دوره، خاصه فعالیت­های دو سفیر نخست و برخی از دشواری­های مهم امامیه، با تکیه بر اسناد باقی مانده از این دوران پرداخته است. در ادامه، آراء کلامی دو متکلم برجستة این دوره؛ یعنی ابن قبه و ابوسهل نوبختی، مورد بحث قرار گرفته است.

انتقال دانش پزشکی هندیان به عالم اسلام

هند، یکی از کانون­های درخشان علم و تمدن و طب هندی یکی از شاخه­های علمی ریشه­دار جهان باستان بوده است. این دانش، با آموزه­های دینی هندیان باستان و در ابتدایی­ترین صورت خود با جادوگری و خرافات، در پیوند بوده است. طبیعت، پوشش گیاهی متنوع و بهره­مندی از آن برای درمان طبیعی و گیاهی دردها و نیز آمیختگی گونه­های ابتدایی طبابت با مسائل روحی و دینی باعث شد که طب هندی در شکل­های مختلفی از جادوگری، روح درمانی، طب سوزنی و طب گیاهی بروز کند. این گونه­های متعدد از طبابت در آن دوره تأثیر بسیاری بر جای گذاشت؛ روش­های طبی هندیان مورد توجه مراکز علمی کهن، از جمله ایران باستان قرار گرفت؛ میراث طبی هندیان، مخصوصاً از عصر خسرو انوشیروان، در کانون­های علمی نظیر جندی شاپور رواج یافت و با سایر مکتب­های طبی ایرانی، یونانی و بابلی ترکیب شد و پس از ظهور اسلام و فتح سرزمین­ها و مراکز علمی به دست مسلمانان، این میراث علمی به جهان اسلام انتقال یافت. نویسنده در این مقاله تلاش کرده است تا جایگاه دانش طبی هندیان و نقش اطبای آن دیار را در توسعة نفوذ دانش پزشکی هندی در جهان اسلام، بویژه در دربار خلافت عباسی، نشان دهد.

کند و کاوى در تعریف علم تاریخ و نقد یک نگاه‏

این مقاله در پى آن است که اوّلاً، بر ضرورت گسترش مطالعات روش‏شناسى و معرفت‏شناسى تاریخى در ایران تأکید کند و ثانیاً، با نقد یکى از تعریف‏هایى که اخیراً درباره علم تاریخ صورت گرفته، توجه اندیشوران را به بحث‏ها و گفت و گوهاى انتقادى سوق دهد تا با نقد بسیارى از سنت‏هاى رایج در امر آموزش و پژوهش تاریخ در ایران، زمینه تغییر نگرش‏ها و روش‏ها در این حوزه بیش از پیش فراهم آید. از این رو، نگارنده پس از شرح اجمالى برخى از عناصر و مؤلفه‏هاى اصلى هویت دهنده علم تاریخ و بیان کاستى‏ها و نارسائى‏هاى تعریف ارائه شده در کتابِ «اسلام و ایران؛ بررسى تاریخى»، تعریفى دیگر از این علم ارائه کرده است.

اسامى ماه‏ها در کشورهاى عربى و شیوه یکسان سازى آنها

نوشتار حاضر به بررسى کاربرد اسامى ماه‏هاى متداول در کشورهاى عربى مى‏پردازد. ماه‏هاى عربى مرتبط با تقویم هجرى قمرى (محرم، صفر…)، ماه‏هاى معرّب از زبان سریانى و مرتبط با تقویم میلادى شمسى (کانون الثانى، شباط…) و ماه‏هاى ترجمه شده از زبان انگلیسى و فرانسه و مرتبط با تقویم میلادى شمسى (ینایر، فبرایر…) هر یک به طور جداگانه و مفصل مورد بررسى معنایى و تاریخى قرار گرفته و تداول آنها در کشورهاى مختلف عربى و اسلامى به طور مجزا بیان شده است. در آخر نیز راهکارى براى یکسان‏سازى کاربرد این اسامى به دست داده شده است.

نگاهى به مکاتب شرق‏ شناسى در اروپا

اولین اقدامات اروپاییان براى مطالعه درباره سرزمین‏هاى شرقى به خصوص شرق اسلامى به قرن‏هاى سیزدهم و چهاردهم میلادى همزمان با نهضت ترجمه متون اسلامى به زبان‏هاى اروپایى بازمى‏گردد که با تأسیس دانشگاه‏هاى اختصاصى از قرن هجدهم میلادى این مطالعات به صورت آکادمیک درآمدند. مطالعات شرق‏شناسى در کشورهاى مختلف اروپایى، با توجه به انگیزه‏ها و اهداف مختلف سیاسى، مذهبى و علمى، خصلت و خصوصیات گوناگونى داشته است که بر این اساس مى‏توان آن را به مکاتب متفاوت تفکیک کرد. مقاله حاضر که ترجمه بخشى از نوشتار دکتر فتح الله الزیادى در کتاب «تاریخ الاستشراق الاروبى» است، به این مقوله پرداخته است.

اولین مقابله‏ ى ترکان و اعراب در دره‏ ى جیحون به روایت طبرى

چگونگى ورود ترکان به عالم اسلام از موضوعات قابل توجه تاریخى است. اعراب پس از فتح ایران به سوى ماوراءالنهر تاختند و روند پیشروى آنان در سرزمین‏هاى ترکان در دوره‏ى امویان تکمیل شد. این مقاله به بررسى اولین رویارویى ترکان و اعراب در روزگار خلیفه‏ى دوم پرداخته و فضاى فرهنگى حاکم بر این رویارویى را ترسیم کرده است. این مقابله آغاز تعاملات مذهبى، اجتماعى و سیاسى بین ترکان و اعراب بود که تا سلطه ترکان بر تمام جهان اسلامى در قرون بعدى تداوم یافت.

سیماى یهود در ادب منظوم پارسى‏ (از سده سوم تا سده هفتم ه.ق)

بررسى آثار منظوم ادب پارسى در ارتباط با یهودیان، گذشته از این که ما را با نحوه‏ى تفکر شعرا و سخنوران در مورد یک گروه اقلیت فکرى و مذهبى آشنا مى‏کند، مى‏تواند ما را به درک بهتر اوضاع زندگى یهودیان آن دوره‏ها رهنمون سازد. آثار این بزرگان که در واقع، بخش مهمى از هویت ملى و فرهنگى ما را تشکیل مى‏دهد، ارزش زیادى در درک صحیح الگوهاى رفتارى دارند. داشتن تساهل و تسامح در برخورد با افکار و عقاید مخالف فکرى و مذهبى، پرهیز از جزم‏اندیشى و اختلافات فرقه‏اى و عقیدتى و هم‏چنین پرهیز از ظاهربینى و درک حقیقت موجود در هر دین و آیینى اساس فکر و اندیشه‏ى پدیدآورندگان این آثار است.

تجدید حیات فکرى، فرهنگى معتزله در قرن چهارم هجرى‏

جریان فکرى معتزله به مدت سى سال (در عهد مأمون، معتصم و واثق) مورد توجّه خلفاى عباسى بود. در سال 232هجرى متوکّل به خلافت رسید و اهل حدیث بر امور مسلط شدند و به آزار و اذیت معتزله و مخالفان خود پرداختند. هر چند معتزله نفوذ خود را در دربار عباسى از دست دادند، ولى در قرن چهارم در دستگاه حکومتى آل بویه شخصیت‏هاى مهمى از معتزله ظهور کردند که هر کدام نقش مؤثرى در پیش برد این مکتب ایفا نمودند. این دوره از نظر تدوین آثار، مهم‏ترین دوره فرهنگى معتزله به شمار مى‏رود. صاحب بن عباد طالقانى یکى از چهره‏هاى سیاسى آل بویه که معتزلى مسلک بود، نقش به سزایى در ترویج آراء و عقاید معتزله ایفا نمود. وى که وزیر دو تن از امراى بویهى (مؤیدالدوله و فخرالدوله) بود، قاضى عبدالجبار همدانى را به رى فرا خواند و وى را منصب قاضى‏القضاتى داد که عامل مؤثرى در گسترش آراء و عقاید معتزله به شمار آمد.
در مقاله‏ى حاضر ضمن معرفى تنى چند از مشاهیر معتزله در قرن چهارم هجرى نقش اساسى ایشان در تجدید حیات فکرى، فرهنگى معتزله را مورد بررسى قرار خواهیم داد.

معاویه و جنگ جمل‏

در جنگ جمل بنى‏امیّه در کنار ام المؤمنین عایشه، طلحة بن عبیداللَّه و زبیر بن عوام رو در روى سپاه خلیفه‏ى وقت، على‏علیه السلام ایستادند. گرچه در منابع تاریخى و روایى تصریح شده است که عایشه، طلحه و زبیر در شورش بر ضد عثمان نقش مهمى ایفاء کردند، ولى کمتر کسى درصدد برآمده است تا نحوه‏ى پیوستن بنى‏امیّه به اصحاب جمل را بررسى نماید. این پژوهش بر آن است که چگونگى در کنار هم قرار گرفتن بنى‏امیّه و اصحاب جمل را تبیین کند.

امام على اصغر زین العابدین‏ علیه السلام

نوشتار حاضر، ترجمه فصلى از کتاب «مذهب شیعه» است که با وجود قدمت و مشتمل بودن بر مطالب نادرست، نقطه آغاز مطالعات مستند امامیه در غرب (براى انگلیسى زبانان) تلقى گردیده و هنوز هم مرجع بسیارى از محققان غربى علاقه‏مند به مباحث شیعى است. مؤلف در این گفتار، به بحث کیسانیه یا پیروان محمد بن حنفیه، وقایع عاشورا و مسائل پس از آن، جانشینى امام زین العابدین‏علیه السلام پس از پدر گرامى‏شان و قیام‏هایى، چون قیام توابین، مختار و ابن زبیر پرداخته است. وى آن‏گاه به امامت حضرت سجّادعلیه السلام توجه کرده و سپس برخى از مسائل خصوصى زندگانى امام را ذکر کرده است.
مترجم در پى نوشت‏هاى خود – به اندازه توان – بسیارى از دیدگاه‏هاى نادرست دونالدسن را اصلاح کرده است.

هرمزان؛ کارنامه و حیات سیاسى‏

یکى از عوامل انتقال فرهنگ و تمدن ایرانى به جهان اسلامى در قرون نخستین اسلامى نخبگان ایرانى بودند که چشمپوشى از مطالعه آنها خطایى بزرگ در شناخت تاریخ ایران و اسلام خواهد بود. هرمزان سردار بزرگ یزدگرد سوم یکى از این افراد بود که در تحولات سیاسى، نظامى و فرهنگى شامگاه عهد ساسانى و اوایل دوره اسلامى نقش‏آفرین شد. در مقاله حاضر ضمن بررسى حیات سیاسى هرمزان کارنامه وى در انتقال عناصر فرهنگ ایرانى به تمدن اسلامى مورد بحث قرار مى‏گیرد.