کتاب «اثر التشیع علی الروایات التاریخیه»؛ بررسی روش شناختی و اسنادی

در عصر حاضر، جریانی تند‌رو در میان اهل سنت تلاش دارد با بازخوانی متون تاریخی، شیعه را به تاریخ سازی و جعل و تحریف گزارش‌های تاریخی متهم سازد. عبدالعزیز نورولی یکی از نمایندگان این تفکر است که در کتاب اثر التشیع علی الروایات التاریخیة کوشیده تا با همین حربه، بستر مناسبی برای طرد و حذف اخبار و احادیث شیعی فراهم آورد.
این پژوهش در دفاع از تاریخ‌نگاری شیعه، به بررسی و نقد روش، و گزیده­ای از اسناد و محتوای کتاب نورولی پرداخته و دور بودن آن از نقد عالمانه و منصفانه را نشان داده است.

تاریخ در منظومه فکر جابری

محمدعابد الجابری، نویسنده مشهور معاصر مغربی، آثار فراوانی دارد. وی با ارائه کتاب نقد العقل العربی بسیار مورد توجه قرار گرفت. فلسفه نظری تاریخ وی در میان فلسفه‌های نظری مطرح بسیار حائز اهمیت است و از مقایسه نظریه جابری با فلسفه‌های نظری معاصر، مفاهیم و رویکردهای جدیدی برای بررسی و فهم تاریخ اسلام به دست می‌آید. جابری با سه عنصر قبیله، غنیمت و عقیده به بررسی تاریخ اسلام دست زده و نوآوری‌های ارزشمندی ارائه کرده است. البته بر آرای او نقدهای جدی نیز وارد است؛ نقد‌هایی چون استنادات نادرست و استدلالات ناروا از داده‌های تاریخی، تناقضات درونی کلام جابری و پیش‌داوری‌های او از مهم‌ترین محورهای نقدهایی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.

جامعه شناسی علم تاریخ و تاریخ نگاری (طرح، نقد و بررسی نگرش فمینیستی)

این مقاله در صدد است از لابلای بررسی معرفت‌شناسی و فلسفه علم فمینیستی، نقدهایی را بر علم تاریخ سنتی و تاریخنگاریهای رسمی مطرح نماید و به بازسازی یک تاریخ­نگاری غیر رسمی از منظر فمینیست­ها نایل آید. بر این اساس سؤال این پژوهش چنین بیان می‌شود که نقدهای وارد بر مطالعات تاریخی و تاریخ­نگارهای سنتی، از منظر فمینیست­ها کدامند و علم تاریخ و تاریخ­نگاری فمینیستی چگونه علمی خواهد بود؟
این مقاله بر اساس یک رویکرد انتقادی و تحلیل و بررسی محتوای مدعیات جنبش فمینیستی به خصوص شاخة معرفت شناسانه آن، در باب معرفت و علم تدوین شده است. معرفت‌شناسی و فلسفة علم فمینیستی به چگونگی شکل‌گیری علوم مختلف با رویکرد فمینیستی پرداخته است. فمینیست­ها در مورد علم تاریخ و تاریخ­نگاری یا چیزی نگفته‌اند یا آن چه گفته و نوشته‌اند به قدری اندک است که می‌توان از آن صرف نظر کرد. از این رو در این جستار با مدل ارائه شده از سوی آنان در باب معرفت و علم، نگاهی به علم تاریخ و تاریخ­نگاری از منظر و نگرش فمینیستی انداخته شده است.
این تحقیق در صدد است زنان فرهیخته جامعه ایران را متوجه ابعاد و چالش­های فمینیسم معرفت شناسانه بنماید و به آنها اثبات کند که به جای این که به مسائلی در باب زنان بپردازند که با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی سازگاری ندارد به شناختی از تاریخ و فرهنگ خود روی بیاورند که در آینده آنها کارساز باشد.

بررسی سبک رهبری و روش های جلب اطاعت پیروان در قیام های شیعی دوران حکومت امویان

فراگذشتن از تاریخ نقلی و گام نهادن در عرصه تاریخ تحلیلی، مستلزم بهره‌گیری از اندوخته دانش بشری در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر با اتخاذ رویکرد جامعه‌شناختی، در راستای تحلیل تحولات اجتماعی ـ سیاسی برهه‌ای خاص از تاریخ اسلام کوشیده است. در این تحقیق، ضمن بررسی‌ قیام‌های شیعی حادث شده در سال‌های 62 ـ 132 ق، با بهره‌گیری از روش تاریخی ـ تطبیقی، رگه‌های اشتراک و افتراق آنها براساس دو شاخص «سبک رهبری» و «روش‌های جلب اطاعت پیروان» بررسی و گونه‌شناسی گردیده است.
براساس یافته‌های تحقیق، قیام‌های «توابین»، «زید بن علی»، از حیث سبک رهبری و روش جلب حمایت پیروان در یک گونه قرار می‌گیرند اما قیام‌های «مختار» و «عبدالله بن معاویه» در دسته دیگری جای می‌گیرند.

غایت مندی تاریخ

«آیندة تاریخ» یا «غایت‌مندی تاریخ» از مباحث ریشه‌دار در اندیشه بشری است و از دیرباز تأملات و مطالعات زیادی را متوجه خود ساخته است، به طوری که در دوره‌های اخیر، دانشی را با عنوان «آینده پژوهی یا تاریخ آینده» وارد عرصه آموزش‌های دانشگاهی کرده است. گرچه بسیاری از متفکران از منظر دینی به این پدیده می‌نگرند؛ اما برخی از اندیشه‌گران نیز از نظر‌گاه فلسفی بدان روی آورده و به زعم خویش کوشیده‌اند تا با شناخت «تاریخ به مثابة واقعیت» سمت و سوی حرکت آن را دریافته و از طریق آن دریچه‌ای برای نگاه به «آینده» گشوده و دورنمای زیست بشری را پیش‌بینی کنند.
در این مقاله پس از تبیین رویکرد غایت گرایانه، به کوتاهی دیدگاه‌ها و نظریه‌های ناظر به «آیندة تاریخ» اشاره شده است. البته همچنان از منظر علمی ابهام‌های موجود در اطراف موضوع بی‌پاسخ می‌ماند که آیا به راستی با فرض وجود واقعیتی به نام «تاریخ» که با مطالعه گذشته حیات بشری، تنها ابعاد و جوانبی از آن دست یافتنی است، می‌توان به غایت‌داری «تاریخ» دست یافت و آینده را پیش‌بینی کرد؛ به تعبیر دیگر، آیا آینده تاریخ براساس دانش‌های انسانی و در رأس آن، یافته‌های تاریخی، قابل شناسایی و درک است یا تصور چنین چیزی، زادة اوهام غیر عالمانه آدمیان به حساب می‌آید. در این نوشتار به تبیین چیستی این نظریه پرداخته می‌شود.

مقایسة ساختار متن قرآن و منابع تاریخی در گزارش رویدادهای منتخب عصر نبوی

ساختار گزارش‌های تاریخی یکی از مباحث مورد علاقه و توجه مورخان و فیلسوفان علم تاریخ است و بررسی مقایسه­ای آن در قرآن و متون تاریخی سده­های نخستین اسلامی می­تواند دریچه­ای به سوی اندیشیدن در بارة تأثیر هدف بر ساختار گزارش‌های تاریخی بگشاید. رایج‌ترین شیوة بررسی ساختار یک متن از جمله گزارش‌های تاریخی توجه به ساختار افقی، ساختار عمودی و ساختار معطوف به معناست. در ساختار افقی مؤلفه‌هایی همچون فهرست مطالب، مقدمه، متن اصلی و نتیجه­گیری مورد توجه قرار می­گیرد و در ساختار عمودی کلمات، جملات و بندها و در ساختار معطوف به معنا هم سه مؤلفة تکرار ساخت، تکرار معنا و بسط و تفصیل معنا مد نظر قرار می­گیرند. در این مقاله، ساختار گزارش‌های تاریخی در قرآن با متون منتخب سده­های نخستین اسلامی با محوریت چند رویداد مهم تاریخ عهد مدنی پیامبر6 مقایسه شده است و ضمن مقایسة ساختار عمودی صحت صدور و پیوستگی و انسجام و رعایت ترتیب زمانی گزارش‌های تاریخی نیز در قرآن و متون تاریخی منتخب مقایسه شده است. مقاله حاضر با این پیشنهاد به پایان می­رسد که اگر اهداف و آرمان‌های دینی بر علوم انسانی از جمله تاریخ­نگاری سایه بیفکند، چه بسا بتوان از ضرورت پی­­ریزی گونه­ای خاص از ساختار گزارش‌های تاریخی معطوف به هدف در کنار ساختارهای موجود سخن گفت.

کارکرد تمدن دینی، بررسی نظریة دولت قدرت مدار از دیدگاه ابن خلدون

این نوشتار برداشتی از اندیشة ابن خلدون دربارة افت و خیز تمدن را محور بررسی خود قرار داده است که بر اساس آن نوعی سازگاری و همانندی بین ادوار و نسلهای یک حکومت با مراحل تمدن وجود دارد. از نظر مؤلف، ابن خلدون با پایه قرار دادن تمایز بین بداوت و حضارت، نقش سیاست و به تبع آن دولت را در حضارت به معنی تمدن برجسته میسازد و آن را به سه دستة دینیه و عقلیه و مدنیه تقسیم میکند بر اساس یافته های مؤلف، ابن خلدون بر این باور است که به هر اندازه به مثابة نمونة حکومت « خلافت » دولت به دین نزدیک شود بیشتر به سمت مطلوب دینی سوق پیدا خواهد کرد و به هر اندازه از آن فاصله گیرد، بیشتر رنگ و بوی «ملک» به خود خواهد گرفت و فراز و فرود تمدن نیز از همین منطق پیروی میکند

مقایسه اندیشه مهدویت شیعه اثنی عشری و نظریه پایان تاریخ فوکویاما

موضوع پایان تاریخ که از آموزه های ادیان و مذاهب مختلف آن از جمله تشیع اثنی عشری است، در دوران معاصر نیز مورد توجه ویژه اندیشمندان مغرب زمین قرار گرفته است. فوکویاما از نظریه پردازانی است که اندیشه های او در این زمینه آوازه یافته است. در این مقاله پایه های نظری مهدویت در سپهر اندیشهای تشیع اثنی عشری با نظریة پایان تاریخ فوکویاما در محورهای زیر مقایسه شده است: قانونمندی تاریخ، تکامل تاریخ، کرامت انسان و سرانجام چیستی و ویژگیهای غایت تاریخ، این مقاله به این نتیجه دست یافته است که مهمترین تفاوت مبنایی این دو نظریه، در نگاه به انسان و ابعاد وجودی اوست.

بررسی زمینه های پیدایش پدیده خروج در صدر اسلام (با تأکید بر عملکرد قبایل ربیعه و تمیم)

ماجرای حکمیت با خاتمه جنگ صفین، به پیدایش فرقه خوارج در جهان اسلام منجر گردید. از آنجا که بروز حوادث و رخدادها معلول علتهای متعددی می باشند که در بستر مناسبات اجتماعی جامعه شکل گرفته و زمینه رشد می یابند، پدیده خروج نیز از این شرایط مبرّاء نبود. شناخت زمینه های بروز شعار این پدیده می تواند نگرش سطحی کنونی به گروهی که در برابر علی سر دادند را تغییر دهد. « لاحکم الا لله » در این مقاله، این حرکت حرکتی فی البداهه تلقی نشده، بلکه جریان سازما ن یافته ای دانسته شده که نزدیک به چهار دهه مترصد چنین موقعیتی بوده است؛ از این رو نگارنده بر آن است تا زمینه های تأثیر گذار در سر برآوردن این پدیده را واکاوی کند. به نظر می رسد نظام اجتماعی برگرفته از ساختار قبیله ای، نوع معیشت ناشی از شرایط زیست محیطی، منافات تربیت اجتماعی با محدودیتهای دینی و پافشاری گروههای قبیله ای خاص در تقابل با قریش، از عوامل عمده زمینه های پیدایش پدیده خروج در ماجرای حکمیت و تداوم آن در دور ههای بعدی بوده است.

سنتهای الهی و رویدادهای تاریخ؛ بررسی موردی دیدگاه مقریزی در اغاثة الامة بکشف الغمه

توجه به تاریخ و حوادث عالم از گذشته های دور برای انسانها اهمیت وافری داشته است. این امر برای مورخان مسلمان به جهت اهداف خاصشان از پیگیری تاریخ، اعتبار بیشتری داشت. مقریزی، مورخ مصری قرن نهم، مانند بسیاری از مورخان مسلمان توجه ویژه ای به تاریخ داشته است، گرچه او در زمینه های دیگر هم قلم زده است. او مانند مورخ معاصرش، ابن خلدون، از اولین کسانی است که به چرایی و چگونگی وقایع و حوادث عالم توجه کرده است. در میان آثار مقریزی، کتاب اغاثة الامة بکشف الغمه به دلیل نگاه فلسفی و توجه خاص او به تأثیر مسائل اجتماعی و اقتصادی به رویدادهای تاریخی، متمایز از دیگر آثار اوست.

تاریخ نگاری مصر در قرن نوزدهم

موضوع پژوهش، بررسی سه جنبه از جنبش تاریخ نگاری مصر در قرن نوزدهم است. در وهله اول، مراحل متوالی این جنبش ردیابی و گرایش­های مختلف آن خاطر نشان شده است. سپس تصویری روشن از موضوعات مختلفی که موضوع تحقیق مورخان مصری در این قرن بوده ارائه و پیش زمینه­های فرهنگی اثرگذار بر روش تحقیق آنها برشمرده شده و در پایان به اهداف این جنبش و تأثیرات آن بر جامعه مصری پرداخته شده است.

فضل الله بن روزبهان خنجی و شریعتنامه نویسی در قرن نهم

با ظهور شاه اسماعیل صفوی و تأسیس حکومت صفویه، در ایران و ایجاد حکومتی متمرکز بر اساس عقاید شیعی، شریعتنامه نویسی بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. یکی از افرادی که برای مقابله با صفویان اندیشه تجدید خلافت و جمع کردن آن با سلطنت مطلقه را در قالب شریعتنامه نویسی مورد توجه قرار داد، فضل بن روزبهان خنجی است. مقاله حاضر به بررسی آرا و نظریات وی در این زمینه در دو دوره از زندگی اش، یعنی در عصر آق قوینلوها و پس از ظهور صفویه در دربار خوانین ازبک در ماوراء النهر، پرداخته و او را به عنوان آخرین میراث دار شریع تنامه نویسی که این جریان را به انحطاط کشیده معرفی کرده است.

نقد درونی و بیرونی تاریخ نگاری ابن کثیر در البدایة و النهایة

امکان دستیابی به حقیقت رخداد، یکی از مباحث مهم معرفت شناسی است که تاکنون آرای مختلفی را در پی داشته است. اگرچه امکان دستیابی به کنه امر واقع در پژوهش تاریخی بسیار دشوار می نماید، اما به هر حال، با در نظر گرفتن ملاک هایی که در تاریخ با عنوان «نقد درونی و بیرونی راوی و روایت» از آن یاد می­شود، می­توان میزان خطا را کاهش داده، به واقعیت امر نزدیک تر شد. مورخان نیز به طور عمده در نگارش تاریخ با ملاک هایی خاص به ثبت رخدادهای تاریخی پرداخته اند که تشکیل دهنده تاریخ نگاری آنان است. پرسش محوری این نوشتار این است که از نظر ابن کثیر دمشقی در البدایة و النهایة عناصر اصلی تاریخ نگاری چیست؟ بر اساس نظریه ترکیبی تحلیل انتقادی گفتمان لاکلا و موف و فرکلاف فرضیه مقاله این است که کتاب آسمانی (قرآن)، سنت پیامبر6 و عقل با تکیه بر مذهب شافعی عناصر اصلی سازنده تاریخ نگاری ابن کثیر می باشد. نگارنده با نگرش انتقادی، ضمن اثبات فرضیه، درصد خطای ابن کثیر از اصول خود را در یک نمونه (روایت ائمه اثنی عشر) تجزیه و تحلیل می نماید.

پژوهشی در تاریخنگاری مغرب اسلامی؛ بررسی البیان المغرب فی اخبار الاندلس و المغرب

ابوالعباس احمد بن محمد بن عذاری مشهورترین مورخ مغربی پیش از ابن خلدون است که با نگارش البیان المغرب فی اخبار الاندلُس و المغرِب یکی از مهمترین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی را پدید آورد. این مقاله به بازشناسی و تبیین جایگاه این کتاب در بین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی، شیوه تألیف و منابع مورد استفاده مؤلف پرداخته و بدین نتیجه دست یافته است که به رغم نگارش آن در قرن هشتم، کتاب متضمن اخبار بسیار و روایات نادری است که جایگاه کتاب را تا حد منبعی دست اول ارتقا داده است. بعلاوه شیوة تألیف اخبار تاریخی آن، تلفیقی است از شیوه های سالشمار و موضوعی که با اسلوبی ساده و روان نگاشته شده است.