بررسی و نقد گزارشهای تاریخ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

گزارشهای متفاوتی درباره تاریخ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ارائه شده است که تاریخهای هفتم و بیست و هشتم صفر در میان شیعیان مشهورتر از سایر گزارشها هستند. این پژوهش برای پی بردن به زمان دقیق شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام، ابتدا گزارشهای منابع شیعه و اهل سنت را درباره تاریخ شهادت آن حضرت بررسی میکند. سپس به نقد ابعاد مختلف گزارش هفتم صفر، مانند شخصیت راوی، صحت انتساب گزارش وی، فاصله زمانی میان وقوع رخداد و راوی و اشتباه در نسخه برداری میپردازد و پس از بررسی گزارش بیست و هشتم صفر به روشی مشابه آن را بر گزارش هفتم صفر ترجیح میدهد.
درآمدی بر حقیقت و عینیت تاریخی در نهج البلاغه

حقیقت و عینیت تاریخی دو مؤلفه مهم فلسفه انتقادی تاریخ محسوب میشوند. امکان دست یابی به حقیقت تاریخی و میزان عینی بودن گزارههای آن، در مکاتب مختلف فلسفی و تاریخی بسته به نظام فکری، دیدگاه نظری و رویکرد روشی آن تعریفهای مختلفی دارد و میزان خاصی از اعتبار و وثوق را به خود اختصاص میدهد. این میزان اعتبار در دورههای جدید به ویژه در دوران سلطه مدرنیسم با چالشهای جدی روبرو شد. با این حال ظهور برخی رویکردهای نو و انتقادی، در دوران پست مدرنیسم فضای مناسبی را برای طرح اندیشههای جدید با گرایشهای دینی فراهم آورده است. پژوهش حاضر بر آن است تا در یک بررسی مقدماتی با مروری بر دیدگاه نظری و مبانی معرفتی نهج البلاغه درباره شناخت تاریخی و امکان تحقق آن، جایگاه حقیقت و عینیت تاریخی را از منظر امیرالمومنین علیه السلام مشخص کند. از بررسیهای صورت گرفته، چنین برمیآید که امکان شناخت تاریخی از منظر امیرالمومنین علیه السلام در گستره نهج البلاغه امری بدیهی است و یکی از ارکان معرفت و یقین را تشکیل میدهد. همچنین دست یابی به حقیقت امری امکان پذیر است و رویدادهای تاریخی تنها به جنبههای مادی و محسوس که با ابزار تجربی و حسی بتوان آن را درک کرد، محدود نمیشوند. از طرفی از دادههای نهج البلاغه چنین برمیآید که عینیت فارغ از ارزشگذاری امری محال است، اما این به معنای دخالت ذهن برای تحریف یا همسوسازی تاریخ با پیش فرضهای مورد قبول فرد نیست.
دیدگاه طه حسین پیرامون مشروعیت خلافت اموی

طه حسین از اندیشمندان بزرگ مسلمان در قرن حاضر است که در آثار خود با روشهای علمی و تحلیل برون دینی به بررسی حوزههای مختلف تفکر اسلامی میپردازد وی دارای آثار برجستهای در حوزه تاریخ اسلام است. از آن جا که در پی تحولات دو قرن اخیر و فروپاشی امپراطوری عثمانی در کشورهای عربی، جریانی با تاکید بر مفاهیم عربی و نژاد عربی پدید آمده است و طرفداران این جریان میکوشند دلایلی برای تحکیم پایههای حکومت امویان و توجیه عمل کرد ایشان ارائه دهند، پژوهش حاضر در درجه اول با نگاهی تاریخی در پی دستیابی به نگرش طه حسین در مورد مبانی مشروعیت یک حکومت و در درجه دوم در پی بررسی دیدگاه وی پیرامون مشروعیت یا عدم مشروعیت خلافت اموی با تاکید بر شخص معاویه است.
خصایص النبی؛ رویکردها، ضرورت و بایستگی ها

خداوند متعال پیامبر اسلام را با صفاتی برجسته، ویژگیها و امتیازاتی خاص بر دیگر پیامبران و سایر مخلوقات، برتری داده است ویژگیهای پیامبر (ص) به خصایص النبی معروف شده است. خصایص النبی یکی از مباحث قدیم و در عین حال کمتر کاویده شده سیره پیامبر اعظم (ص) است که برخی از این خصایص به سبب حساسیت و عدم شناخت دقیق آنها، دستمایه مغرضان و شبهه افکنان قرار گرفته است. درباره ضرورت پرداختن به این موضوع دو رویکرد در میان عالمان شیعه و اهل سنت وجود دارد؛ برخی بر این باورند این خصایص، مخصوص پیامبر (ص) است و با وفات آن حضرت آنها نیز مقتضی میشوند و نیازی به بررسی آنها نیست و برخی دیگر معتقدند که بررسی این خصایص به دلیل لزوم شناخت کامل پیامبر(ص) و دفاع از ایشان ضروری و واجب است. در این پژوهش، رویکرد عالمان متقدم و متاخر شیعه و اهل سنت به این موضوع و ویژگیهای هر کدام بررسی میشود و در نهایت، ضرورت پرداختن به موضوع خصایص النبی تعیین میگردد.
مذهب خواجه نصیرالدین طوسی و تاثیر آن بر تعامل وی با اسماعیلیان نزاری

خواجه نصیرالدین طوسی (597 – 672 ه.ق)، عالم بزرگ قرن هفتم، جایگاه علمی برجستهایی در میان عالمان و دانشمندان ایرانی داشت. دانش وی در زمینههای گوناگون علمی، موجب نوآوریهای منحصر به فردی شد که آوازه علمی او را در ایران و خارج از ایران منتشر کرد. در پی حمله مغولان، تخریب مراکز علمی و قتل و غارت ناشی از آن، خواجه نصیرالدین طوسی به قلعههای اسماعیلیان پناه برد. او با استفاده از این فرصت مناسب، کتابهای ارزشمندی در زمینههایی گوناگون؛ مانند اخلاق، ریاضیات، نجوم، فیزیک و مانند آن تالیف کرد. علم دوستی و دانش پروری اسماعیلیان فرصت مطلوبی را در اختیار او قرار داد تا در زمان حمله مغولان، هنگامی که دست آوردهای علمی و فرهنگی ایران در معرض نابودی قرار داشت، از باقی مانده این میراث گرانقدر حراست کند.
برخی از آثار خواجه نصیرالدین دارای آرای اسماعیلی است اما رویدادهای بعد از تسخیر قلعههای اسماعیلیان و پیوستن خواجه نصیر به هولاکوخان نشان میدهد که او اسماعیلی نبوده است. رفتار سیاسی خواجه برای حفظ و احیای شیعه اثنا عشری موجب شد از اصل تقیه استفاده کند و با همکاری اسماعیلیان از باقی مانده میراث تمدن بزرگ ایران اسلامی پاسداری کند.
نقد درونی و بیرونی گزارش های طبری از داستان غرانیق

به کارگیری قرآن و گزارشهای تفسیری، با توجه به اطلاعات فراوان تاریخی نهفته در آن، اهمیت بسیاری در حوزه پژوهش سیره نبوی دارد. در این مقاله تلاش شده تا به مدد قرآن و گزارشهای تفسیر کننده آن، داستان آیات شیطانی نقد و بررسی شود. آیات شیطانی داستان مشهوری در تاریخ اسلام است که مورد توجه محافل علمی از جمله شرق شناسان بوده است. متن مورد نقد و بررسی این داستان، بر اساس گزارشهایی است که محمد بن جریر طبری، از مفسران و فقیهان و مورخان پیشگام قرن چهارم در دو کتاب تاریخ الملوک و تفسیر جامع البیان نقل کرده است. این نقد، بدون در نظر گرفتن آموزههای کلامی و دینی، ناهمخوانی درونی این گزارشها و ناسازگاری آن با گزارشها و شواهد تاریخی دیگر را نشان میدهد که به روشنی گواه غیر واقعی بودن این داستان است.
تاریخ و ضرورت همگرایی با علوم اجتماعی

بازاندیشی تاریخ در ذهن مورخ انجام میشود و ذهن مورخ در بستر ساختاری جامعهای که در آن زندگی میکند قوام میگیرد. تاریخ بررسی و تحلیل اجزای ساختاری جامعه را در اعصار گذشته در راستای پاسخگویی به مسائل و اجزای ساختاری جامعه در زمان حال در دستور کار دارد و این مهم را با انتخاب موضوع و مسائلی که میان حال و گذشته در سَیَلان است انجام میدهد. مورخان دانش و بینش خود را وامدار جامعهای هستند که در آن زندگی میکنند و این بینش و دانش در انتخاب موضوعات پژوهشی، موضوعاتی که در افق ساختاری گذشته بررسی میشوند اما معطوف و مقید به زمان حال میباشند تأثیر فراگیر دارد. زمان حال و مباحث مربوط بدان، ماهیتی زنده و پویا دارد و اشراف بر وجوه مختلف آن تخصصهای متفاوتی را میطلبد. انسان و حیات انسانی به عنوان یک کلیت، مورد مطالعه علوم مختلف است و شناخت کامل این کلیت برای متخصصان یک علم امکانپذیر نیست؛ از این رو اندیشمندان علوم مختلف با ارتباط تنگاتنگ و متداوم با اصحاب رشتههای مختلف قادر به شناخت بیشتر حیات انسانی خواهند بود. تاریخ نیز به عنوان دانشی که گذشته حیات انسانی را با هدف فایدهمندی بررسی و تحلیل میکند، در صورتی میتواند دستاوردهای معطوف به هدف داشته باشد که با اندیشمندان علوم مختلف و به ویژه متخصصین علوم اجتماعی در تعامل باشد. ضرورت چنین تعاملی که در کلیت، ثبات، فایدهمندی و تداوم بخشیدن به دادههای تاریخی مؤثر واقع میشود و زمینههای ارتقای معرفتشناسی تاریخی را فراهم میآورد مسئلهای است که ـ حداقل در مقام طرح ضرورت موضوع ـ در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیل و بررسی موقعیت مدنی شهر واسط تا قرن سوم هجری

هدف از این مقاله تحلیل جایگاه شهر واسط و بررسی عناصر مدنی این شهر میباشد. این مقاله با استفاده از روش وصفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که شهر واسط چرا بنا نهاده شد و چه عواملی در رونق و گسترش آن مؤثر بود. واسط – بنا نهاده شده در سال 84 ق. – نمونهای از شهرهایی است که منطبق با معماری اسلامی و الهام گرفته از ارزشهای اسلامی ساخته شده است. این شهر در ابتدا با هدف اسکان سربازان و لشکریان ساخته شد، اما به مرور زمان با پذیرفتن ویژگیهای مدنی از حالت اردوگاه بیرون آمد و صورت یک شهر اسلامی پیشرفته را به خود گرفت. در این مقاله ضمن تحلیل برخی نظریات ساخت شهر به موقعیت جغرافیایی بینالنهرین و ارتباط آن با شهرسازی اسلامی، زمینههای شکلگیری شهر واسط، نحوه بنای شهر، عناصر برجسته و مؤلفههای مدنی آن از جمله مسجد، دارالاماره، بازار، محلات و نحوه مکان گزینی شهر پرداخته شده است.
تحلیل گفتمانی پیدایش و تحول تصوف صفوی (از شیخ صفی تا شیخ حیدر سال 700 تا 893 ق)

صوفیان در ایران نقش به سزایی در گرایشهای مذهبی جامعه داشتهاند؛ از جمله خاندان صفوی که نه تنها جامعه ایرانی بلکه خارج از ایران را متأثر از خود نموده بود. شناخت اشخاص برجسته خاندان صفوی قبل از تأسیس دولت صفویه و تحلیل گفتمانی نقش آنان در تحولات سیاسی – مذهبی ایران قبل از شکلگیری این دولت محور اصلی مقاله حاضر است.
در بعد مذهبی خاندان صفوی از زمان شیخ صفی به طور فزاینده ای ، مردم خسته شده از جو سیاسی حاکم را به طرف خانقاه و زهدگرایی جذب کردند و با ارسال خلفایی در نقاط متعدد داخل و خارج ایران ، به تربیت و جذب نیروهای جدید و قدیم پرداختند. این نیروها به عنوان مریدان شیخ صفی ، گروه گروه به خانقاه اردبیل میآمدند و در حضور شیخ صفی و بعدها جانشینان شیخ صفی، توبه و استغفار میکردند. بدین گونه تعداد بسیار زیاد مریدان، حکومت های وقت را نگران کرده بود و درصدد طرد و حذف صوفیان و شیوخ آنها بر آمدند. در مقابل صوفیان که به روش قبل و با مفصل بندی پیشین تصوف، که شامل نشانه های مذهبی و معنوی بود، نمی توانستند به مقابله پردازند، مریدان را به جنگ و خشونت و خونریزی تحریص کردند. پس در این مقطع زمانی نوعی جایگزینی نشانه ها در مفصل بندی گفتمان تصوف دیده می شود و تغییرات مذهبی به سیاسی شدن گفتمان مزبور از شیخ صفی تا شیخ حیدر (سال 700 تا 893 ق ) در متون آن دوره دیده می شود. این تحولات بر اساس نظریه لاکلا و موف و روش برجسته سازی و حاشیه رانی بررسی خواهد شد. لاکلا و موف نظریهای پساساختگرایانه ارائه دادند که بر اساس آن همه پدیدههای اجتماعی تحت تأثیر فرایندهای گفتمانی شکل میگیرند.
تأملی در آموزش و پژوهش جغرافیای تاریخی در ایران

به رغم فراوانی متون کهن جغرافیای تاریخی در میان ایرانیان و با وجود آنکه در دهههای اخیر درسی با عنوان «جغرافیای تاریخی» در دانشگاههای کشور تدریس میشود و پژوهشگرانی به پژوهش و مطالعه در این زمینه اشتغال دارند، مفهوم و مصداق این دانش بین رشتهای، همچنان دچار ابهام و گاه آمیختگی با دیگر علوم چون باستان شناسی و تاریخ محلی است. بر این اساس در مقاله حاضر پس از بررسی تعاریف، سابقه تدریس و شیوه آن و پژوهشهای صورت گرفته، به مسائل و مشکلات مربوط به تدریس و پژوهش این دانش در ایران خواهیم پرداخت و راهحلهایی برای برونرفت از تنگناهای آن ارائه خواهیم کرد.
بازشناسی جنگ های امیرالمؤمنین علی علیه السلام از دیدگاه فرقه های کلامی

سلسله حوادثی که از اواسط دوره خلافت عثمان آغاز شد و به قتل او انجامید و همچنین حوادث دوره پنجساله خلافت علی به خصوص جنگهای جمل، صفین و نهروان، در پیدایش دیدگاههای تازه سیاسی و عقیدتی نقش بسیار مهمی داشت. مسائلی چون کفر و ایمان، که در این زمان ذهن جامعه اسلامی را به خود مشغول کرده بود به صحنه مجادلات فکری مسلمانان کشیده شد. همین امر سبب شد تا فرقههای کلامی که بعدها به وجود آمدند، آرای گوناگونی را درباره این جنگها، شرکت کنندگان و کشته شدگان در آن بیان دارند. مقاله حاضر به بررسی این دیدگاهها میپردازد.
نقد و بررسی رویکرد تاریخی و تمدنی حسن حنفی به اسلام و میراث اسلامی

حسن حنفی از روشنفکران معاصر مصر، سالیانی از عمر خود را به تألیف آثار گوناگونی در حوزه «اسلام و تجدد» و یا به تعبیر او «التجدید و التراث» (بازسازى و میراث) گذرانده و عکسالعملهای متفاوتی را بر انگیخته است. مبانی نظری او برخاسته از مکاتبی چون پدیدارشناسى هوسرل، مارکسیسم و سوسیالیسم بوده و نسبیتگرایی، فایدهگرایی، قداستزدایی، تجربهگرایی، اومانیسم و رویکرد تاریخی تمدنی، رهیافتهایی است که او در تحلیل میراث اسلامی به کار میگیرد. او در رویکرد تاریخی و تمدنی خود در بررسی موضوع «میراث اسلامی و تجدد»، برای هر دوره تاریخی و هر تمدنی روحی قائل است؛ به این معنا که اندیشهها در شرایط تاریخی و تمدنی خاصی پدید میآیند و هر فکری، اندیشهای تمدنی و تعبیری از روح عصر خویش است. او معتقد است ذات و اصل دین تنها یک فرض عقلی و امکانی است که جز از خلال تفسیرهای تاریخی مفسران وجودی ندارد. حنفی با تمایز بین اسلام وحیانی و اسلام تمدنی و کنار گذاشتن اسلام وحیانی، در صدد پیریزی مبنایی است تا در مقابل انکار برخی از بنیادیترین اصول میراث اسلامی متهم به انکار وحی نشود؛ لذا به تاریخی بودن میراث روی می آورد. میراث از نظر او تعبیری فکری از پدیدههای هر عصر و تدوینی نظری از ستیزهای فکری آن است؛ میراث امری آسمانی نیست، بلکه تکوینی تاریخی وتطوری اجتماعی دارد. رویکرد تاریخی حنفی با رویکرد مادیگرایانه او پیوند خورده و تفسیری مادی از نبوت و معاد را رقم زده است. او تمدن غرب را هم تمدنى تاریخى و مرکزگریز دانسته و در مقابل، تمدن اسلامى و آگاهى آن را ماهوى و مرکزگرا معرفی مىکند که بر مبناى مرکزیت سلطه و قدرت به وجود آمده است.
تأثیر دعا در رشد و شکوفایی فرهنگی و تمدنی شیعه

دعا راهی مستقیم برای برقراری رابطه بین انسان و خداوند متعال است. راهی که از عمیقترین لایههای درونی انسان آغاز و به بلندترین جایگاههای وجودی منتهی میگردد و به همین خاطر همواره جزء اساسیترین نیازهای هر انسان، است. شکل، عمق، جهت، محتوا، زمان، مکان و شرایط دعا کننده و دعا تاثیر فراوانی در تربیت، زندگی و پویایی حیات فرد و جامعه دارد. این تحقیق در صدد یافتن تاثیر دعا در ایجاد و کمال فرهنگ و تمدن شیعه میباشد و در پی اثبات این فرضیه است که «دعا در رشد و شکوفایی فرهنگی و تمدنی شیعه نقش تاثیرگذار دارد».
در این مقاله، به طور تصادفی یک دعا (دعای ندبه)، یک مناجات (مکارم الاخلاق) و یک زیارتنامه (امین الله) از ادعیهی مهم و معتبر شیعی با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
میراث ناتمام فیض کاشانی برای جهان غرب

محور اصلی این مقاله، نشان دادن وضعیت مطالعات مربوط به فیض کاشانی (1100 ق 1680 م) در مغرب زمین است. مؤلف برای رسیدن به این مقصود، ابتدا به بررسی مطالعات غربیان دربارة شیخ بهایی (1040 ق / 1620 م) پرداخته و نشان داده است که درک غربیان از خدمات و آثار شیخ بهایی رشدی فزاینده و رو به کمال داشته است. نویسنده مقاله خود را در تصحیح برخی تصورات نادرست غربیها دربارة شیخ بهایی و مسائل عصر او به ویژه در برابر کسانی که گرایشهای عرفانی و اخباری شیخ بهایی را برجسته کردهاند، مؤثر میداند و به آثار خود در این زمینه اشاره میکند. وی در ادامه مقاله، مستند به برخی متون عصر صفویه، دامنة اختلاف اخباری ـ اصولی را فراتر از متون فقهی بررسی کرده و کوشیده است جایگاه فیض کاشانی را در این میان معلوم کند. مؤلف بر این باور است که اعتقاد فیض کاشانی به وجوب عینی نماز جمعه در عصر غیبت و قبول امامت جمعه نشان دهندة رویکرد اجتماعی فیض و وفاداری او به حکومت است و کنارهگیری او از این منصب هم تنها به دلیل نگرانی او از تشدید اختلافات بین مردم بوده است. مقاله همچنین با تقسیم مخالفان فکری فیض به چهار دسته، نظر فیض را در مورد آنها بررسی کرده است. و افزون بر این نظر یکی از معاصران فیض در نامیدن فیض به مجتهد محدث را درست ارزیابی میکند. این تلاش مؤلف، واکنشی است به تصویری ناقص و از همگسیخته از فیض که همچنان در مغرب زمین وجود دارد. علت این امر از نظر مؤلف این است که بیشتر شارحان و مفسران آثار فیض کاشانی بیش از آنکه به ارائة برداشتهایی مفهومی و بررسی تاریخی آثار فیض بپردازند، بر اهمیت میرات وی تأکید ورزیدهاند.