بررسی انتقادی روش تاریخ نگاری مقاله «محمد؛ پیامبر اسلام» در ویرایش دوم دایرة المعارف اسلام

تصویری که خاورشناسان از زندگی و شخصیت حضرت محمد6 در ویرایش دومِ دائرة المعارف اسلام چاپ لیدن، ارائه می­دهند در بسیاری از موارد با تصویری که مورّخان مسلمان در باره آن حضرت6 ارائه می­دهند تفاوت چشمگیری دارد. دلیل این امر، علاوه بر بینش دینی، سیاسی و علمی خاورشناسان به شیوه مطالعات آنان در مسائل تاریخ اسلام بازمی‌گردد. به نظر می­رسد نویسندگان مقالة «محمد؛ پیامبر اسلام» در این دائرة­المعارف، به دلیل نداشتن روشی مناسب، در بررسی و تحلیل حوادث و جریان­های عصر رسول گرامی6 چندان موفق نبود­ه­اند. در این نوشتار، مهم­ترین ضعف­ها و اشکال­های روش تاریخ نگاری مقالة فوق مانند برداشت سطحی از قرآن، عدم به کارگیری روش تحقیق مناسب در تاریخ اسلام و تفسیر مادی برای حقایق معنوی بررسی شده است.

فرجام تاریخ؛ جستاری دربارة غایت تاریخ در نگرة شماری از متفکران

شناخت «آیندۀ تاریخ» یا «غایت تاریخ» از دیرباز اندیشه اهل نظر را به خود مشغول داشته و آنان را با این پرسش اساسی روبرو کرده است که با فرض غایت‌مندی تاریخ، چه آینده‌ای فراروی بشر قرار دارد؟ البته، این پرسش، اذهان توده مردم را نیز می خلد، اما آنان با خوش بینی یا متأثر از سنت های رایج و یا تحت تأثیر آموزه‌های دینی و فرهنگ غالب، کم و بیش به ارضاء نیاز خود فائق می‌شوند، اما متفکران به آسانی با آن پیوند نمی‌یابند. این مسئله در طول تاریخ از دغدغه های جدی بوده است، به ویژه در زمان‌هایی که سختی های متوجه حیات بشری، مدتی طولانی تداوم می‌یافت. از منظر اینان، تاریخ نمی‌توانست امری بی پایان و بدون فرجامی مشخص باشد، از این رو دسته‌ای از اندیشه‌گران در صدد تفسیری فراگیر و معنادار از زندگی برآمدند تا در پرتوی آن، رویدادهای خرد و به ظاهر آدم آفرید را توجیه نمایند و هم چنین، نوید زندگی بهتر را دهند و این امر تنها در سایة شناسایی پدیده‌ای هدف‌مند و غایت‌مدار به نام «تاریخ» قابل دست‌یابی می‌نمود. از این رو در دوره‌های اخیر، به ویژه در میان محققان غربی، گفت و گوهای زیادی در این باره انجام شده است. دستۀ بزرگی از کسانی که به این پدیده می‌پردازند، متأثر از آموزه‌های دینی‌اند، اما پاره‌ای از اندیشه‌گران از دیدگاه فلسفی بدان توجه می‌کنند و به زعم خویش می‌کوشند تا با شناخت «تاریخ به مثابۀ واقعیت» سمت و سوی حرکت آن را دریابند و از طریق آن، دریچه‌ای برای نگاه به «آینده» بگشایند و دورنمای زیست بشری را پیش بینی نمایند. این نوشتار دیدگاه سه تن از فیلسوفان تاریخ یعنی ابن خلدون، ویکو و هردر را به اختصار بررسی می‌کند تا نشان دهد از دیدگاه اینان، غایت تاریخ چیست؟ این­گونه بررسی­ها را باید مطالعاتی مقدماتی برای درک جامعة موعود مهدوی به مثابة آیندة روشن بشریت برشمرد.

زمینه‌ها و عوامل حضور شیعیان در ساختار خلافت عباسی از 575 ق تا 656 ق

آغاز رهبری خلیفه، ناصرلدینِ الله (575-622 ق) نقطة عطفی در تاریخ اواخر حکومت عباسیان محسوب می‌شود؛ چرا که روی کار آمدن وی پس از یک دوران رکود قدرت در خلافت عباسی صورت گرفت. آن چه در این دوران اهمیت دارد راه یافتن شیعیان به عنوان بخشی از کارگزاران حکومتی به ساختار قدرت است، به گونه­ای که توانستند با حضور در ارکان مختلف حکومت، دست به فعالیتهایی برجسته تا سقوط بغداد از سوی مغولان بزنند. این مقاله با استفاده از دیدگاه مایکل استنفورد، مهمترین عوامل اثرگذار بر این پدیده را اینگونه بر شمرده است. ضعف خلافت، تحول نگاه خلفای عباسی نسبت به شیعیان، منازعات عباسیان و خوارزمشاهیان، اقبال مردم به تشیع، تحول مفهوم حکومت جائر نزد شیعیان، اندیشه حفظ جامعه شیعی، برجستگی و کاردانی شیعیان و افزایش توان­مندیهای آنان.

بررسی تاریخیِ «انسجام» و «هویّت» اسلامی بعد از عاشورا

محبت مسلمانان به اهل بیت عصمت و طهارت˜ به عنوان طریق تحقق ثمرۀ رسالت پیامبر اسلام˜، عاملی حیاتی در حفظ هویت اسلامی است و یاد مصائب امام حسین ˜ در ایجاد این مودت و هویَت بسیار اساسی موُثر بوده است. در این مقاله با بیان شواهد تاریخی بر این نکته تأکید خواهد شد که یاد مصائب امام حسین˜ در عاشورا، همواره سبب انسجام امت اسلامی در قیام­ها، کانون­های اسلامی و هویّت اسلامی در طول تاریخ اسلام شده است و نه تنها مسلمانان، بلکه غیر مسلمانان نیز در شکل گیری هویَت و «منِ الهی» خود از آن استفاده­های فراوانی کرده­اند.

تاریخ اجتماعی

تاریخ اجتماعی یکی از گرایش‌های تاریخ است که حوزة وسیعی از جلوه‌های مختلف زندگی و فرهنگ انسان گذشته را بررسی می‌کند و به مطالعه ساختار، فرآیند و برآیند کنش آدمی می‌پردازد. این بخش از مطالعات تاریخی پس از توجه بیش از حد به تاریخ سیاسی که در برگیرنده تاریخ فرادستان و حکومت‌گران است، به تاریخ فرودستان و نقش اجتماعی آنها توجه نموده است. تاریخ اجتماعی تعریف و تحدید مشخصی ندارد و اختلاف آرای فراوانی بر دایرة شمول، ماهیّت، مبانی و خاستگاه آن وجود دارد. هم چنین، پرسش‌های فراوانی درباره ابعاد مختلف تاریخ اجتماعی مطرح شده‌اند که عبارتند از: ارتباط تاریخ اجتماعی با سایر حوزه‌های تاریخ چگونه است؟ مثلاً ارتباط تاریخ اجتماعی با تاریخ سیاسی و اقتصادی چگونه است؟ تاریخ اجتماعی چه تعامل، تمایز و تفاوتی با تاریخ فرهنگی دارد؟ ارتباط و تعامل آن با جامعه شناسی و مفاهیم آن چگونه است؟ تاریخ اجتماعی در میان حوزه‌های مطالعات تاریخی، از چه جایگاهی برخوردار است؟ ومنابع مطالعاتی تاریخ اجتماعی کدامند و چه وجوه اشتراک و افتراقی با منابع گرایش‌های دیگر تاریخی دارد؟ این مقاله می‌کوشد موارد مذکور را بررسی نماید.

ثوری ها و حنبلی‌های اصفهان

مذهب ثوری و حنبلی از مذاهب اهل حدیث هستند که در قرون نخستین اسلامی، تحت تأثیر فضای فکری اصفهان که ویژگی‌ اصلی آن، غلبه محدثان بود پیروان زیادی در این شهر یافتند. ابتدا ثوری‌ها بر شهر غلبه داشتند، ولی به تدریج جای خود را به حنبلی‌ها دادند. حنبلی‌ها که در بسیاری از موارد، ادامه دهنده راه ثوری‌ها بودند تا زمان روی کارآمدن سلجوقیان بر فضای فکری اصفهان حاکمیت بلامنازعی داشتند و سیاست‌های مذهبی سلجوقیان و خواجه نظام الملک، زمینه تضعیف تدریجی این فرقه را فراهم کرد. مهم‌ترین ویژگی دوران تسلط حنابله بر اصفهان، سخت‌گیری نسبت به سایر فرقه‌های سنی و شیعه و مقابله با جریان‌های عقل‌گرا بود.

فتوحات مسلمانان در قفقاز

پس از شکست ایرانیان در نبرد نهاوند (21 ﻫ. ق)، برای این­که امکان دفاع منسجم و یک­پارچه از ایرانیان گرفته شود، به فرمان عمر ایالت­های ایرانی یکی پس از دیگری، مورد حمله مسلمانان قرار گرفت. در راستای این سیاست، اعراب مسلمان پس از فتح آذربایجان به سمت قفقاز حرکت کردند و آن­جا را فتح نمودند. نخستین فتوحات اسلامی در قفقاز از زمان خلافت عمر تا پایان حکومت معاویه در چهار مرحلة منقطع صورت گرفته و در عصر هریک از خلفا با روش و رویکردی خاص و مبتنی بر سیاست­های کلی خلیفه وقت پی­گیری شده است. مسلمانان در این دوره توانستند بر مناطقی از قفقاز دست یابند که در گذشته زیر نظر حکومت ساسانی بود، ولی فراتر از مرزهای ساسانی، با مقاوت شدید خزرها مواجه شدند و فتوحات متوقف گردید. در این پژوهش، نخستین فتوحات مسلمانان در منطقة قفقاز از زمان خلافت عمر تا پایان خلافت معاویه مورد بررسی قرار گرفته و به مسائلی چون نوع فتوحات، چگونگی فرمان­دهی و سازمان­دهی آن، تأثیر جغرافیای منطقه بر روند فتوحات، واکنش حکام و اهالی منطقه در برابر سپاهیان اسلام پرداخته شده است.

درآمدی بر روش و بینش تاریخی اسکندربیگ منشی ترکمان در عالم آرای عباسی

مجموعه کتاب­های تاریخی دوره صفویه، حلقه ارتباط میان اندیشه تاریخ­نگاری دوره­های قبل از عصرصفوی و پس از آن است. عالم آرای عباسی تألیف اسکندربیگ منشی ترکمان یکی از مهم­ترین این آثار و اوج تکامل تاریخ­نگاری عصر صفوی محسوب می­شود که به تاریخ سلسله صفوی از آغاز تا مرگ شاه عباس اول پرداخته است. در این پژوهش، مهم­ترین مؤلفه­هایی که اسکندربیگ منشی در روش­نگارش تاریخ به کاربرده است و هم چنین بینش تاریخی او که در نحوه تحلیل و تبیین رخدادها توسط وی نقشی مؤثر داشت، بررسی می­گردد.

کارکردهای نظام تیمار و علل فروپاشی آن در امپراتوری عثمانی

نظام تیمار پایه و اساس دستگاه اداری، نظامی و مالی امپراتوری عثمانی را تشکیل می داد. گسترش‌ و اهمیت‌ اقطاع‌ در دولت‌ عثمانى‌ از آن جا پیداست‌ که‌ بیشتر متصرفات‌ آنان‌ در سرزمین‌های‌ اروپایى‌ و عربى‌ در اقطاع‌ امرا و سرداران‌ ‌ قرار می‌گرفت‌. در واقع بخش‌ بزرگى‌ از قلمرو امپراتوری عثمانی‌ از اقطاع‌های‌ جنگى‌ تشکیل می‌گردید که‌ اغلب‌ آنها را به عنوان‌ اقطاع‌ به سرداران‌ِ فاتح‌ آن‌ ولایت‌ها‌ و ایالت‌‌ها می‌دادند‌. اصطلاح‌های‌ «تیمار»، «زعامت‌» و برخى‌ واژه‌های‌ دیگر در سرزمین‌های‌ امپراتوری‌ عثمانى‌ به‌ معنای‌« اقطاع‌» یا انواعى‌ از آن‌ به‌ کار برده می‌شد‌. سیستم تیمارعثمانی که از سیستم اقطاع سلجوقی گرفته شده بود، مانند تشکیلاتی اداری از بیگلربیگی گرفته تا سپاهی، نماینده اختیارات اجرایی سلطان در ایالت‌ها بود. نظام‌ تیمار و زعامت‌ به‌ سبب‌ برخى‌تحولات‌ در شیوة تیمارداری‌ ولایت‌ها‌ی‌ امپراتوری‌ در دوران‌ متأخر، به‌ تدریج‌ رو‌ به‌ ضعف‌ نهاد تا این که در سال 1839م از طرف محمود دوم، هم زمان با خط شریف گل‌خانه به کلی کنار زده شد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی و از طریق مطالعة کتاب‌خانه ای درصدد بررسی تحول نظام تیمار، کارکردهای آن، وظایف صاحبان تیمار در برابر حکومت مرکزی عثمانی و دلایل فروپاشی نظام تیمار در امپراتوری عثمانی است.

چالش سنت با دین در بعد اقتصادی در عصر نبوی

پیش از ظهور اسلام، شیوه­های اقتصادی شبه جزیره عربستان منطبق با سنت‌های اجتماعی رایج در این سرزمین بود و بر مبنای اشرافیت طلبی، نابرابری و استثمار فقرا قرار داشت. ظهور اسلام در شبه جزیره، ارزش‌های جدیدی را در عرصه اقتصاد ارائه کرد که در موارد بسیاری با سنت‌های پیشین متفاوت بود. این ارزش‌ها، بر مبنای عدالت اقتصادی پایه ریزی شد و مهم‌ترین اصول آن عبارت بود از: انفاق، اعطای صدقه و دادن ارث به زنان.
قوانین اقتصادی اسلام با واکنش‌هایی منفی از سوی مسلمانان سنت مدار یعنی کسانی که متمایل به سنت‌های اجتماعی اعراب در بعد اقتصادی بودند، مواجه شد، اما با مجاهدت آرمان گرایان یعنی افرادی که برای اجرای ارزش‌های دینی تلاش می‌کردند، فرامین خداوند و حمایت پیامبر 6 از قوانین اقتصادی، آموزه­های اقتصادی دین در عصر نبوی اجرایی شد. در این مقاله تلاش می‌شود علل واکنش مسلمانان سنت مدار نسبت به قوانین اقتصادی اسلام در عصر نبوی بررسی گردد.

وضعیت سیاسی تشیع از اضمحلال صفویه تا کریم خان زند

مذهب تشیع که از ابتدای ورود اسلام به ایران در اشکال و فرق مختلف در این سرزمین رواج یافت تا زمان صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع دوازده امامی، رسمیت پیدا نکرد. با ظهور صفویه، زمینه برای انتخاب تشیع به عنوان مذهبی رسمی و مورد حمایت حکومت فراهم شد و به دنبال آن، علمای شیعه از جایگاهی بسیار مؤثر و نفوذ سیاسی ـ اجتماعی برخوردار شدند. پس از زوال صفویه به دست افاغنه که پیرو مذهب اهل سنت و جماعت بودند، جایگاه تشیع و علمای شیعه بسیار تضعیف گردید. هم‌چنین، بعد از نابودی افغان‌ها، نادر شاه برای پیش‌برد مقاصد سیاسی خود، محدودیت‌هایی را برای مذهب تشیع و علمای آن ایجاد کرد، اما در زمان کریم خان زند تا حدود زیادی اوضاع تشیع و علمای شیعه بهبود یافت. در واقع، تشیع در این دوران دچار فراز و نشیب شدیدی شد. چگونگی برخورد حکومت‌ها در این فاصله زمانی با شیعیان و علمای شیعه و وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تشیع در این دوران، موضوع مورد بحث این مقاله است.

پیدایش و تطور دولت زیدیه در یمن

جنوب جزیره العرب که در کتیبه­های باستانی به نام یمنت خوانده می­شود از سال 1200 پیش از میلاد دارای نظامهای حکومتی بوده است. مورخان به این سرزمین به سبب پیشینه تاریخی آن در دورانهای پیش و پس از ظهور اسلام توجه کرده­اند. هم چنین در قرآن، توجه ویژه­ایی به این منطقه شده است. این پژوهش تاریخی به حوادث پس از ظهور اسلام در این سرزمین می­پردازد و پیدایش و تطور دولت زیدی در یمن و تحولات آن را در میانه سالهای 280 – 298ه.ق / 893 – 911 م بررسی می­­کند. پیدایش این دولت در یمن و فعالیت امامان زیدی و شیعیانشان در این بخش از جهان اسلام سبب شد این دولت، تنها حکومت زیدی باشد که بیش از هزار سال پایدار بماند

زبان شناسی اعراب و بومیان خراسان در عهد اموی

دولت اموی در اواخر قرن اول هجری، زبان فارسی دیوانها را به عربی تبدیل کرد. اما این امر در خراسان با تاخیر انجام شد. در ابتدا گفت و گو میان اهلی بومی خراسان و اعراب ساکن در آن دیار مشکل بود و به تدریج آنان با اصطلاح­های مهم زبان­های یکدیگر آشنا شدند. فراگیری زبان گروه مقابل، برای نسل دوم آسان­تر بود. اعرابی که مسئولیت اداری داشتند و با مردم در ارتباط بودند تا حدودی زبان فارسی را فرا می­گرفتند. برخی از اعیان عرب عباسی، زبان فارسی را یاد گرفتند تا امر دعوت را در میان بومیان خراسان گسترش دهند، بومیانی نیز از سوی عربها در پستهای مهم منصوب می­شدند و به ویژه کسانی که قصد یادگیری علوم اسلامی را داشتند، زبان عربی را فرا می­گرفتند. یک نسل پس از ورود اعراب به ایران، نحویون بزرگی در ادب عربی در میان بومیان ایرانی پیدا شدند.

نقدی بر نامگذاری “مکتب جغرافیایی عراق” بررسی موردی ابن خرداذبه، یعقوبی و ابن رسته

آثار جغرافیایی قرنهای سوم و چهارم هجری به دو مکتب جغرافیایی عراقی و بلخی تقسیم می­شوند و محققان ویژگیهای خاصی را برای هر یک از آنها بیان کرده­اند. پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل آثار ابن خردادبه، یعقوبی و ابن رسته، نمایندگان برجسته مکتب جغرافیایی عراق، به تبیین ویژگی­های خاص این مکتب و هریک از این جغرافی نویسان می­پردازد. هدف از این پژوهش اثبات این فرضیه است که شباهت­های فراوانی میان مطالب و روش پژوهش این جغرافی نویسان وجود دارد، اما آنها به دنبال روشی کلی، مشخص و از پیش تعیین شده نبودند و هریک اصول و روش خاصی را در آثار خود به کار برده­اند. به نظر می­رسد به جای مکتب­های مختلف، بهتر است از “مکتب جغرافیایی” اسلامی سخن گفت.